نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ معنی شعر صفحه 66 فارسی ششم

-

گام به گام معنی شعر صفحه 66 درس رنج هایی کشیده ام که مپرس

-

معنی شعر صفحه 66 درس 9

-

رنج هایی کشیده ام که مپرس

علی اکبر دهخدا در سال ۱۲۵۷ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. او خود را این گونه معرفی می کند «پدر من خان باباخان است که سپاهی بوده و از او شمشیرها و چند عدد نیزه و خنجر و پیراهنی که آیات قرآنی در پشت و روی آن نوشته شده، بر جای مانده است پدر من دار و ندار خود را در قزوین فروخت و به تهران آمد من در نه، سالگی پدرم را از دست دادم و مادرم تربیت مرا به عهده گرفت من علوم قدیم را از استادان مختلف یاد گرفتم. معلمین من شیخ غلامحسین بروجردی و شیخ هادی نجم آبادی بودند و من هرچه دارم بر اثر تعلیم این دو بزرگ مرد است».

دهخدا در همان زمان به فرا گرفتن زبان فرانسوی پرداخت و معلومات خویش را تکمیل کرد.

لغتنامه مفصل ترین کتاب لغت در زبان فارسی است دهخدا برای تألیف این کتاب نزدیک چهل سال کوشش کرد و در این مدت حدود صد نفر با وی همکاری داشته اند.

لغتنامه مهمترین و اساسی ترین اثر دهخدا است و بیشتر شهرت دهخدا به خاطر همین اثر اوست بنا به باور بسیاری چنین کار بزرگ و عظیمی را برای زبان فارسی به غیر از دهخدا تنها فردوسی انجام داده بود امروز در ایران به هر کتابخانه ای که برویم از تعداد مراجعه کنندگانی که در جست وجوی لغتنامه ی دهخدا هستند می توانیم ارزش و اهمیت این کتاب را درک کنیم.

تقریباً همه ی لغات فارسی و نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و اشخاص بزرگ و حتی لغات عربی را می توان در لغتنامه دهخدا یافت. هر کلمه ای، معنا، موارد کاربرد طرز تلفظ صحیح همراه با اشعار و اطلاعات دیگر آمده است. لغتنامه دهخدا در واقع یک دایرة المعارف است.

دهخدا برای نوشتن این لغتنامه شب و روز به مطالعه و جمع آوری اطلاعات مشغول بود. آن طور که نوشته اند وی چند میلیون یادداشت از روی متون معتبر استادان شعر و نثر فارسی و عربی لغتنامه های چایی و خطی، کتاب های تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی و علوم دیگر فراهم آورده بود. به گفته ی خود او و نزدیکانش هیچ روزی از کار تحقیق و یادداشت برداری برای لغتنامه، غفلت نکرد مگر دو روز به خاطرِ درگذشت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که دچار شد.

علامه دهخدا در یکی از یادداشت های پراکنده اش برای لغتنامه می نویسد: «همه ی لغات فارسی زبانان تاکنون در جایی جمع آوری نشده هزاران لغت فارسی وغیر فارسی به کار می رود که تاکنون کسی آنها را گرد نیاورده و اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه، نقل و سپس آنها را الفبایی کرده ایم ... و این کار بی هیچ تأخیر و درنگی بیرون از بیماری چند روزه و دو روز رحلت مادرم رحمة الله علیها که این شغل تعطیل شد، ادامه یافت و می توانم گفت که بسیار شب ها نیز در خواب و در بیداری در این کار بودم چه بارها که در شب از بستر بر می خاستم و چراغ روشن می کردم و چیز می نوشتم. مرا هیچ چیز جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمین ستمکار مغربی به تحمل این رنج سنگین را نداشت چه برای ،نان همه ی راه ها به روی من باز بود و نام را نیز چون جاودانی نمی دیدم پاییندِ آن نبودم».

در میان دانشمندان معاصر ایران باید علامه دهخدا را بزرگ مرد فرهنگ ایران دانست او سرشار از عشق به فرهنگ وطن بود و نامی بلند در میان دانشمندان ایرانی داشت و آثار با ارزشی از خود به یادگار گذاشته است.

غروب روز دوشنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۳۴ شمسی بود رنج و زحمت سال ها، مطالعه تحقیق و جست وجو و سرانجام بیماری دهخدا را از پای درآورده بود. هزاران جلد کتاب که مدت چهل و هشت سال با او سخن گفته بودند اینک همه خاموش نشسته و استاد پیر را تماشا می کردند.

در این هنگام دو ،شاگرد همکار صمیمی و مهربانش محمد معین و سید جعفر شهیدی به دیدار وی آمدند. لحظاتی چند با، سکوت سپری شد. استاد پیر هر لحظه یک بار به حالت سستی و ضعف در می آمد و چشمانش را فرو می بست و باز به حال عادی برمی گشت در یکی از این لحظات دهخدا سکوت را شکست و گفت: «که مپرس».

باز برای چند لحظه همه ساکت شدند و دهخدا بار دیگر گفت: «که مپرس». در این هنگام محمد معین پرسید: «منظورتان شعر حافظ است؟»

دهخدا جواب داد: «بله».

معين گفت: «استاد می خواهید برایتان بخوانم؟»

دهخدا گفت: «بله».

آنگاه، معین دیوان حافظ را برداشت و چنین خواند:

درد عشقی کشیده‌ام که مپرس

زهر هجری چشیده‌ام که مپرس

رنجی از عشق را تحمل کرده‌ام که از آن سوال نکن زیرا نمی‌توانم جواب بدهم و زهری از جدایی نوشیده‌ام که از تلخی نمی‌توان درباره آن پرسید.

گشته‌ام در جهان و آخر کار

دلبری برگزیده‌ام مپرس

مدت زمان زیادی در سراسر جهان جست و جو کردم و در آخر دلبری انتخاب کردم که نمی‌توان آن را توصیف کرد.

بی تو در کلبه‌ی گدایی خویش

رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس

بدون تو در خانه فقیرانه خودم، سختی‌های بسیاری کشیدم که درباره آن‌ها چیزی از من نپرس.

همچو حافظ، غریب در ره عشق

به مقامی رسیده‌ام که مپرس

مانند حافظ در راه عشق، غریب و تنها و بی تجربه‌ام ولی پس از تحمل سختی‌ها به مقامی رسیده‌ام که نمی‌توانم درباره آن توضیح بدهم.

اندکی پس از آن، دهخدا بیهوش شد و روز بعد به دیدار پروردگارش رفت. آرامگاه او در شهر ری (ابن بابویه) قرار دارد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس
  • گام به گام تمامی دروس
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
  • فلش کارت های آماده دروس
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن


محتوا مورد پسند بوده است ؟

2.07 - 47 رای

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل رنج هایی کشیده ام که مپرس

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل دریاقلی