گام به گام معنی شعر صفحه 13 درس چشمه فارسی (1)
تعداد بازدید : 46.92Mپاسخ معنی شعر صفحه 13 فارسی (1)
-گام به گام معنی شعر صفحه 13 درس چشمه
-معنی شعر صفحه 13 درس 1
-گشت یكی چشمه ز سنگی جدا
غلغله زن ، چهره نما ، تیز پا
یک چشمه آب از کنار آبی جریان یافت در حالی که صدای جریان تند آب کاملا بلند بود و توجّه بینندگان را جلب می کرد.
گه به دهان بر زده كف چون صدف
گاه چو تیری كه رود بر هدف
جایی بخاطر جریان مخصوص آب روی آن کف ایجاد می شد و گاهی با سرعت بسیار زیاد به سوی هدف جریان داشت.
گفت : درین معركه یكتا منم
تاج سر گلبن و صحرا منم
چشمه با خود گفت : تنها من هستم که صحرا و دشت را آبیاری میکنم و در واقع من موجب شکوه صحرا و گلها هستم.
چون بدوم ، سبزه در آغوش من
بوسه زند بر سر و بر دوش من
هنگامی که در صحرا جریان دارم سبزه ها را در آغوش می گیرم و سبزه ها برای سپاس گذاری بر سر و دوشم بوسه می زنند.
چون بگشایم ز سر مو ، شكن
ماه ببیند رخ خود را به من
هنگامی که امواج من ساکت می شود و پایان می یابد، صاف و زلال می شوم طوری که چهره ی ماه به خوبی در من منعکس می شود.
قطره ی باران، كه در افتد به خاك
زو بدمد بس كوهر تابناك
زمانی که قطه های باران به زمین می بارد موجب رشد وپیدایش سبزه ها و گل های زیبا می شود.
در بر من ره چو به پایان برد
از خجلی سر به گریبان برد
زمانی که قطه های باران به من همراه می شوند از احساس کوچکی خود نسبت به من شرمنده می شوند.
ابر ، زمن حامل سرمایه شد
باغ، ز من صاحب پیرایه شد
ابرها از آب های بخار شده ی من صاحب باران می شوند و طراوت و شادابی باغ ها هم از آب است که من به آن ها می دهم.
گل ، به همه رنگ و برازندگی
می كند از پرتو من زندگی
گل ها با ان همه زیبایی و قشنگی که دارند باز زندگیشان مدیون من است (وابسته به من است).
در بن این پرده ی نیلوفری
كیست كند با چو منی همسری ؟
در این جهان هیچ چیز نمی تواند خود را از نظر قدرت و ارزش با من همسان و برابر بداند.
زین نمط آن مست شده از غرور
رفت و ز مبدا چو كمی گشت دور
این چشمه آب پر غرور و خوخواه وقتی اینگونه جریان یافت و از محل آغاز خود کمی دور شد....
دید یكی بحر خروشنده ای
سهمگنی ، نادره جوشنده ای
دریای پر خروش و وحشت آوری را دید که کمتر پدیده ای مانند آن موّاج و خروشان بود.
نعره بر آورده ، فلك كرده كر
دیده سیه كرده ،شده زهره در
آن دریا با صدای امواج خود جهان را تحت تاثیر خود قرار می داد و چشم بینندگان را خیره می کرد و آنان را می ترسانید.
راست به مانند یكی زلزله
داده تنش بر تن ساحل یله
مانند زلزله که زمین را به زلرزه در می آورد، امواجش به ساحل می خورد وآن را می لرزانید.
چشمه ی كوچك چو به آنجا رسید
وان همه هنگامه ی دریا بدید
زمانی که آن چشمه کوچک به دریا رسید و ان همه قدرت و عظمت دریا را دید ...
خواست كزان ورطه قدم دركشد
خویشتن از حادثه برتر كشد
آن چشمه تصمیم گرفت که خود را از آن مکان خطرناک دور کند و خود را از آن حادثه ی ترسناک برهاند.
لیك چنان خیره و خاموش ماند
كز همه شیرین سخنی گوش ماند
اما چنان حیران و ساکت ماند که قدرت زیبا سخن گفتن را کاملا از دست داد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه