گام به گام گفت و گو کنیم صفحه 36 درس 5 هدیه های آسمانی سوم (روز دهم)
تعداد بازدید : 51.15Mپاسخ گفت و گو کنیم صفحه 36 هدیه های آسمانی سوم
-گام به گام گفت و گو کنیم صفحه 36 درس روز دهم
-گفت و گو کنیم صفحه 36 درس 5
-این نوشته درباره ی کیست؟ درباره ی او چه می دانید؟
وقتی می خواهم نگاهش کنم، باید سرم را خوب بالا بگیرم. وقتی روی شانه هایش می نشینم، مثل کبوتر کوچکی هستم بالای یک کوه. صورتش زیباتر از ماه است؛ با چشمانی درشت و سیاه و لبخندی همیشگی. وقتی می خندد، دندان های سفیدش مثل دانه های مروارید می درخشند. - چقدر خنده هایش را دوست دارم...!۔ اما وقتی به صف دشمنان چشم می دوزد، همه از نگاهش فرار می کنند. همیشه به فکر ماست. مراقب ماست. نمی گذارد از چیزی برنجیم. یک بار زمین خوردم. او آن چنان به سویم دوید که در گرد و خاک پنهان شد. وقتی سراسيمه در آغوشم گرفت، قطره ای از اشک چشمش بر گونه ام چکید. مرا تند و تند بوسید. دست مهربانش را بر سرم کشید. در میان بازوان قوی و محکمش آن قدر آرام گرفتم که یادم رفت چقدر دردم آمده...
نگهبان چادرهایی است که در آن می خوابیم. چشم از صف دشمنان برنمی دارد. نگران تشنگی ماست.
او پرچم دار سپاه اسلام است.
عمو جانم را می گویم....
حضرت ابالفضل علیه السلام.
ایشان برادر امام حسین علیه السلام هستند. پدر او حضرت علی علیه السلام و مادر او حضرت ام البنین سلام الله علیها هستند. ایشان به قدری چهره ی زیبایی داشتند که به قمر بنی هاشم معروف شدند. جایگاه حضرت اباالفضل علیه السلام نزد ابی عبدالله علیه السلام به اندازه ای بالاست که پس از شهادت ایشان، ابی عبدالله علیه السلام عبارت «الان کمرم شکست» را بیان کردند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه