گام به گام سؤالات متن صفحه 65 درس 8 جامعه شناسی (2) (تحولات نظام جهانی)
تعداد بازدید : 51.16Mپاسخ سؤالات متن صفحه 65 جامعه شناسی (2)
-گام به گام سؤالات متن صفحه 65 درس تحولات نظام جهانی
-سؤالات متن صفحه 65 درس 8
-الف) تفسیر نمودار مرتبط با تحولات سه گانه (فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) نظام نوین جهانی
ب) در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ، در راستای پاسخ به نیازهای اقتصادی کشورهای غربی، به تدریج تغییر می یابد و ویژگی های خاصی، پیدا می کند. آیا می دانید این ویژگی ها کدام اند؟
الف) متاسفانه در روند تحولات نظام نوین جهانی، کفه ترازوی اقتصادی به نفع کشورهای تازه استقلال یافته نبود. چون این کشورها با وجود استقلال سیاسی، هنوز از لحاظ اقتصادی به کشورهای استعمارگر، وابستگی داشتند. بنابراین همان طور که در نمودار صفحه 66می بینید، ثروتمندترین کشورهای جهان با سرانه تولید ناخالص داخلی بالا متعلق به کشور آمریکا و پس از آن چند کشور صنعتی اروپایی می باشد. و در پایین نمودار، پایین ترین سرانه تولید ناخالص داخلی (در فاصله سالهای 1820-1992 (متعلق به کشورهای جهان سوم (در قاره آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی) می باشد. این نشان می دهد که یکی از ویژگی های کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ، قرار گرفتن در چرخه نامتعادل جهانی توزیع ثروت می باشد. بنابراین از بدو تکوین نظام جهانی، رابطه نابرابر بین کشورهای مرکز-پیرامون شکل گرفت که هنوز ادامه دارد.
طبق این جدول، که اطلاعاتی در زمینه ارزش فروش کشور یا شرکت های بزرگ در مقایسه با تولید ناخالص داخل برخی کشورها در سال 1997میلادی می باشد، مشاهده می شود که کل فروش شرکت جنرال موتورز، که متعلق به آمریکاست 164میلیارد دلار می باشد، که بالاترین رقم را به خود اختصاص داده و کشور ونزوئلا در آمریکای جنوبی، کمترین کل فروش کشورش در سال 1997میلادی 87 میلیارد دلار بوده است. این آمارها نشان می دهد که فاصله زیادی در جریان نظم نوین جهانی، بین کشورهای ثروتمند و فقیر ایجاد شده است. در روند تحولات نظام نوین جهانی، در بعد اقتصادی، رابطه ی نابرابر بین کشورهای مرکز و پیرامون از جهت برخورداری از مزایا (قدرت و ثروت) شکل گرفته که نه تنها کمتر نشده که بیشتر هم شده است. هر چند در اندازه گیری میزان نابرابری، از شاخص هایی چون، تولید ناخالص داخلی استفاده می شود. اما اگر بخواهیم بصورت ریشه ای، نابرابری در نظام جهانی را بررسی کنیم، باید به رابطه ی مرکز-پیرامون توجه کرد
ب) 1- اقتصاد کشورهای مستعمره به کشورهای استعمارگر، وابسته می شد.
2- انتقال ارزش افزوده (مازاد) کشورهای استعمار شده به اشکال مختلف (زور یا مبادله) به کشورهای اروپایی و استعمارگر.
3- شکل گیری یک رابطه نابرابر جهانی بصورت رابطه ی مرکز-پیرامون بین کشورهای استعمارگر و
کشورهای استعمار شده.
4- دگرگون شدن اقتصاد کشورهای استعمار شده در پاسخ به تامین مواد مورد نیاز اقتصاد کشورهای اروپایی (تحت عنوان ادغام و یا وابستگی).
5- از بین رفتن خودکفایی اقتصادی کشورهای استعمار شده و تبدیل شدن به اقتصاد تک محصولی.
6- نوعی رابطه ی اقتصادی بین کشورهای استعمارگر و استعمار شده، شکل گرفت که رابطه ی تابعی تلقی می شد. زیرا اقتصاد کشورهای استعمار شده، منطبق با نیازهای اقتصادی استعمارگران سازگار شده بود.
7- با تجارت تعرفه ای، شرایطی پیش آمد که اقتصادهای نسبتا مستقل کشورهای استعمار شده به اقتصاد
جوامع مرکز سرمایه، وابستگی شدید پیدا کند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه