نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ Listen and Speaking صفحه 87 زبان انگلیسی (1)

-

گام به گام Listen and Speaking صفحه 87 درس The Value of Knowledge

-

Listen and Speaking صفحه 87 درس 3

-

A. You may use ‘simple past’ and ‘past progressive’ together to narrate a story. Past progressive is sometimes used to give background/ situation to the story.

Last night at 8 o’clock we were sitting in the hall. We were talking about our day. Suddenly we heard a noise. My father went out to see what was making the noise. When my father was walking in the yard, we went to the kitchen. We saw a kitty in the kitchen. It was eating a cookie. The Poor kitty was hungry.

 

You may use the following patterns to ask and answer about stories that happened in the past.

What were you doing (yesterday at 8)?

What was happening (yesterday at 8)?

 

B. Listen to the following conversations and complete the sentences.

Conversation 1

1. Leila was   …………………………………………. .

2. The driver   …………………………………………. .

 

Conversation 2

1. Amir   …………………………………………. .

2. Amir was   …………………………………………. .

A.

Last night at 8 o’clock we were sitting in the hall. We were talking about our day. Suddenly we heard a noise. My father went out to see what was making the noise. When my father was walking in the yard, we went to the kitchen. We saw a kitty in the kitchen. It was eating a cookie. The Poor kitty was hungry.

 

You may use the following patterns to ask and answer about stories that happened in the past.

What were you doing (yesterday at 8)?

What was happening (yesterday at 8)?

 

B.

Conversation 1

A: Why were you absent last week?

B: Sorry teacher. I had an accident last Monday.

A: I’m sorry to hear that. What happened.

B: I was walking home in the afternoon. A motorcycle was driving very fast. The driver was talking with his cell phone. He hit me and hurt my head.

A: Oh, God. What happened next?

B: I was in the hospital for 2 days. When I was resting in the hospital the man came to visit me. He said he was so sorry.

A: Thank God you’re OK now.

 

1. Leila was   ….walking home…. .

2. The driver   ….was careless…. .

 

Conversation 2

A: Where did you go yesterday?

B: I went shopping with my family.

A: Did you want to buy anything special?

B: Yes, at  first I was looking for some clothes but when I was walking at the bazaar, I saw a bookstore. I found many interesting books there.

A: What did you buy?

B: I was looking for Parvin Etesami’s divan. When I was checking .the books, I found it on the last shelf. I bought it and started reading it at once.

 

1. Amir   ....went shopping…. .

2. Amir was   ….at bazar…. .

شما می توانید از ماضی ساده و ماضی استمراری برای نقل یک ماجرا استفاده کنید. از ماضی استمراری برای ایجاد یک پس زمینه در داستان استفاده می کنیم.

دیشب ساعت ۸ در هال نشسته بودیم. داشتیم در مورد اتفاقات روزمره مان صحبت می کردیم. ناگهان سر و صدایی شنیدیم. پدرم بیرون رفت تا ببیند چه چیزی دارد سرو صدا می کند. وقتی پدرم داشت در حیاط قدم می زد ما به آشپزخانه رفتیم. در آشپزخانه یک بچه گربه دیدیم که داشت کیکی می خورد. بچه گربه بیچاره گرسنه بود.

 

شما می توانید از الگوهای زیر به منظور پرسش و پاسخ در مورد داستان هایی که در گذشته اتّفاق افتاده است استفاده کنید.

(دیروز ساعت 8) چه کاری انجام می دادی؟

(دیروز ساعت 8) چه اتّفاقی افتاد؟

 

ب) به مکالمات زیر گوش کنید و به سؤالات با توجه به داستان جواب دهید.

ترجمه مکالمه ۱ :

چرا هفته قبل غایب بودید؟

متاسفم استاد. دوشنبه قبل تصادف کردم.

متاسفم که این را می شنوم. چه اتفاقی افتاد؟

در هنگام عصر داشتم سمت خانه می رفتم. یک موتور سیکلت داشت خیلی سریع رانندگی می کرد. راننده داشت با گوشی موبایل صحبت می کرد.او به من زد و سرم آسیب دید.

اوه خدایا. بعد چی شد؟

دو روز بیمارستان بودم. وقتی در بیمارستان بستری بودم مرد به ملاقات من آمد. او گفت که خیلی متاسف است.

خدا را شکر که الان سالمی.

 

1) لیلا  ....پیاده سمت خانه....  می رفت.

2) راننده  ....بی احتیاط....  بود.

 

ترجمه مکالمه 2 :

دیروز کجا رفتی؟

با خانواده ام به خرید رفتم.

می خواستی چیز خاصی بخری؟

بله. اول دنبال چند لباس بودم اما وقتی داشتم در بازار قدم می زدم یک کتابفروشی دیدم.

تعداد زیادی کتاب جالب آن جا دیدم.

چی خریدی؟

دنبال دیوان پروین اعتصامی می گشتم. وقتی داشتم کتاب ها را چک می کردم آن را در قفسه آخر یافتم. آن را خریدم و فورا شروع به خواندن آن کردم.

 

1) امیر  ....به خرید....  رفت.

2) امیر  ....در بازار.... قدم می زد.



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس
  • گام به گام تمامی دروس
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
  • فلش کارت های آماده دروس
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن


محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 1 رای

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل The Value of Knowledge