یکسان نبودن منابع و عوامل تولید، یکسان نبودن کشورها از نظر دسترسی به فناوری، تفاوت های اقلیمی و آب و هوایی، توان تولیدی منطقه یا کشوری را در مقایسه با منطقه یا کشور دیگر، تغییر می دهد و موجب می شود تولید یک محصول نسبت به محصولی دیگر «مقرون به صرفه تر» شود؛ به عبارت دیگر مزیت اقتصادی ایجاد کند.
وقتی دو یا چند کشور با شرایط یکسان و برابر در عوامل تولید (نیروی کار، سرمایه و دانش فنی) اقدام به تولید یک یا چند کالا می کنند کشوری که در تولیدکالایی از کشورهای دیگر وضعیت بهتری دارد این کشور در مقایسه با سایر کشورها در تولیدآن کالا دارای مزیت مطلق می باشد.
وقتی یک کشوری باشرایط یکسان در عوامل تولید (نیروی کار، سرمایه و دانش فنی) با سایر کشورها، اقدام به تولید یک یا چندکالا می کند ولی در تولید همه کالاها وضعیتش نسبت به سایر کشورها مطلوب نیست ولی در داخل خود آن کشور تولید بعضی از کالا ها از تولید کالاهای دیگر، وضعیت بهتری دارد که در واقع آن کشور در تولید کالاهایی که وضعیت بهتری نسب به سایر کالاها در داخل کشورش دارد دارای مزیت نسبی است.
1) از منابع و سرمایه ها به بهترین نحو ممکن استفاده نمی شود که به نوعی هدر رفت آنها محسوب می شود. (چرا که منابع کمیاب هستند(
2) با تولید محصولات کمتر و بی کیفیت تر، رفاه جامعه کاهش می یابد.
1) صادرات کالاها به تولیدکنندگان اجازه می دهد تا محصولات خود را در بازارهای بزرگ تری به فروش برسانند.
2) همچنین به منظور رقابت با تولیدکنندگان دیگر، به تلاش بیشتربرای تولید بهتر و کار امد تر وارد شوند.
وقتی میخواهیم کاری انجام دهیم حتما باید هزینه فرصت این کار را در نظر بگیریم که با این فعالیت چه فرصتی را ازدست می دهیم و آیا در انجام آن کار، دارای مزیت نسبی هستیم یا خیر. اگر به این مهم توجه نکنیم چه بسا دچارضرر و زیان گردیم.