در 200 سال اخیر، تغییرات شگرفی توسط انسان ها در محیط زیست رخ داده است. تغییرات انجام شده در این 200 سال بیشتر از تغییرات زمین در طول عمر آن است. این تغییرات آسیب ها و بحران های زیست محیطی بسیاری بدنبال داشته است،
امروزه بحران های زیست محیطی به منطقۀ خاصی محدود نمی شوند و همۀ محیط طبیعی زندگی انسان، یعنی؛ آب ،خاک و هوا را فراگرفته اند.
شهرهای صنعتی، اولین مراکزی بودند که با آلودگی های زیست محیطی موجه شدند. پس از آن با گسترش زندگی مدرن در جهان، انواع آسیب های زیست محیطی نیز به سرعت گسترش یافتند.
انسان مدرن با انقلاب صنعتی و با نگاه ابزاری به به طبیعت، تسلط و پیروزی بر طبیعت را به خود نوید می داد اما طبیعت نیز در واکنش به استیلای انسان، نخستین مسائل و مشکلات خود را نشان داد و رابطۀ متقابل انسان و طبیعت دچار اختلال گردید.
برخی اندیشمندان، بحران های زیست محیطی را ناشی از رویکرد انسان مدرن و فرهنگ معاصر غرب، به طبیعت می دانند.
طبیعت را مادۀ خام و بی جانی می داند که انسان اجازۀ هر گونه دخل و تصرفی در آن دارد. در این رویکرد، این گمان وجود دارد که؛ انسان با تسخیر طبیعت و تصرف آن، می تواند تمامی مسائل و مشکلات خود را حل کند.
طبیعت و هر چه در آن است، آیات و نشانه های خداوند هستند. همۀ موجودات طبیعی به تسبیح خداوند مشغولند و بسوی او باز می گردند.
طبیعت مادۀ خام و بی جان نمی باشد بلکه از ابعاد و نیروهای ماورائی برخوردار است.
انسان مدرن با رویکرد دنیوی به طبیعت، نگاه دینی و معنوی به طبیعت را کودکانه می پندارد و تصرف در طبیعت را تنها با فنون و روش های تجربی انجام می دهد. از اینرو؛ گسترش سریع صنعت و فناوری مدرن، علیرغم اینکه توانمندی و آسایش بیشتری برای بشر فراهم آورده است، زیان های جبران ناپذیری نیز به انسان و طبیعت وارد نموده است.
بحران های زیست محیطی، ابتدا در حوزۀ رابطۀ انسان با طبیعت قرار داشت. ولی بتدریج به روابط انسان ها و جوامع با یکدیگر نیز سرایت کرد و به آسیب های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همچون: مهاجرت، حاشیه نشینی، بیکاری، فقر و اختلافات سیاسیِ منطقه ای و فرامنطقه ای منجر شد.
در قرن 20 ، کشورهای غربی، زباله های سمّی خود را به کشورهای جهان سوم ارسال می کردند تا در آنجا دفن یا انبار شود .برخی جنبش های حامی محیط زیست این اقدام را استعمار سمّی و نژادپرستی زیست محیطی نامیده اند. در این استعمار؛ جوامع سلطه گر که حتی سوزاندن زباله و دفن پلاستیک را در خاک خود ممنوع اعلام کرده اند، کشور های جهان سوم را زباله بان و زباله دان خود می دانند و زباله های سمی و اتمی خود را در خاک آنها دفن می کنند.
در سال 1989،سازمان ملل با طرح پیمان باسِلِ، تلاش کرد تا از انتقال زباله های کشورهای صنعتی به کشورهای فقیر، جلوگیری کند. اما برخی کشورهای غربی این پیمان را نپذیرفتند و برخی دیگر با دور زدن قوانین بین المللی و سوء استفاده از نیاز مالی برخی کشورها و کم اطلاعی افراد یا دولت های آنان، همچنان به صدور زباله های خود به کشورهایی چون: ساحل عاج، غنا ،سومالی، نیجریه ، مصر، هند، اندونزی و مغولستان مشغول هستند.
.در قرن 21، صادرات زباله همچنان یک تجارت بین المللی پر رونق و رو به گسترش است که در کشورهای جهان سوم بحران ایجاد می کند.بحران « آبیجان» سال 2006 میلادی در ساحل عاج و بحران « بوپال» در هند، نمونه هایی از بحران های زیست محیطی در این دو قرن (۲۰ و ۲۱ میلادی) هستند
محمود کرمی/زنجان/خدابنده