عمده تحولات تاریخ جهان به ویژه اروپا، در قرن ۱۹م متاثر از تاثیرات و پیامدهای انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی بود.
مهمترین تحولات ناشی از پیامدهای انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی: تداوم و گسترش رقابت های استعماری، رشد اندیشه ملی گرایی (ناسیونالیسم) و ظهور قدرت های جدید.
الف) تداوم و گسترش استعمار
عوامل گسترش استعمار در جهان: انقلاب صنعتی و تولید سلاح های پیشرفته مانند توپ و کشتی های جنگی.
دولت های استعمارگر در قرن نوزدهم میلادی:
دولت های استعمارگر اروپایی، به ویژه انگلستان و فرانسه، با گسترش مستعمرات خود در قاره های آسیا، آفریقا، آمریکا و اقیانوسیه
دولت روسیه نسبت به همسایگان جنوبی خود یعنی ایران و عثمانی
در قاره آمریکا، ایالات متحده و با بهره گیری از توان نظامی و اقتصادی اقدام به نفوذ و مداخله در امور کشورهای آمریکای لاتین (آمریکای جنوبی) کرد.
روسیه از نظر علمی و فرهنگی به مراتب از کشورهای اروپای مرکزی و غربی عقب مانده تر بود.
اهداف روس ها از حمله به ایران و عثمانی: ارتش روسیه در طول این قرن با هدف رسیدن به دریاهای گرم و آبراه های مهم، بارها به قلمرو امپراتوری عثمانی در شبه جزیره بالکان و حوزه دریای سیاه و نیز سرزمین های ایرانی در دو سوی دریای کاسپی (قزوین) یورش آورد و مناطق وسیعی را تسخیر و تصرف کرد.
مقاومت در برابر استعمار
مردم بسیاری از کشورهای مستعمره در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین (جنوبی) در قرن ۱۹ و نیمه اول قرن ۲۰ م در برابر سلطه استعمارگران بر سرزمینشان مقاومت کرده یا جنبش های اعتراضی به راه انداختند.
مهم ترین جنبش های اعتراضی علیه استعمارگران:
قیام مهدیون امیر سودان به رهبری مهدی سودانی در مقابل انگلیس
مبارزات مردم الجزایر به فرماندهی امیر عبدالقادر بر ضد ارتش فرانسه
شورش سپاهیان هندی و مبارزات ضد استعماری گاندی در هندوستان و جنبش استقلال طلبانه مردم آمریکای لاتین به رهبری سیمون بولیوار
ب) رشد اندیشه ملی گرایی و ظهور قدرت های جدید
در سده ۱۹ م، دو جریان فکری ملی گرایی و آزادی خواهی در بسیاری از سرزمین ها و جوامع اروپایی پا گرفت و زمینه ساز شکل گیری کشورها و دولت های ملی جدیدی شد.
تفکر ملی گرایی، مردمان و گروه های قومی را که تاریخ و فرهنگ و زبان مشترکی داشتند، برانگیخت تا باهم یکی شوند و زیر پرچم حکومتی یکپارچه و مستقل قرار گیرند. ایتالیایی ها، آلمانی ها، لهستانی ها، صرب ها و مجارها از جمله این اقوام بودند.
چگونگی وحدت ایتالیا: تا حدود اواسط قرن ۱۹ م ایتانیا کشوری چندپاره بود که بر هر قسمت آن خاندان های مختلف، پاپ ها و یا کشورهای همسایه (اتریش و فرانسه) حکومت می کردند. در نیمه دوم این قرن، ملی گرایان ایتانیایی به رهبری کاوور و گاریبالدی قیام کردند و با استفاده از رقابتی که میان اتریش و فرانسه وجود داشت، موفق شدند ایتالیا را متحد کنند و تحت حاکمیت حکومت ملی و مستقلی در آورند.
اتحاد آلمان
وضعیت آلمان پیش از تشکیل امپراتوری: آلمانی ها نیز همچون ایتالیایی ها تا میانه قرن ۱۹ فاقد حکومت یکپارچه بودند و سرزمین های اتحادیه ضعیف موسوم به اتحادیه آلمانی در کنار هم قرار داشتند. در آن زمان، ملی گرایان آلمانی خواهان یگانگی تمام آلمانی ها و تشکیل کشوری واحد بودند اما امپراتوری اتریش مجارستان، که نفوذ فراوانی بر اتحادیه آلمانی داشت، مخالف چنین وحدتی بود و شکل گیری آلمان متحد و نیرومند را تهدیدی برای خویش می دانست.
چگونگی تشکیل امپراتوری آلمان: ایالت پروس، که یکی از بزرگ ترین و قدرتمندترین ایالت های اتحادیه آلمانی بود، پیشگام وحدت آلمان شد، ویلهلم یکم فرمانروای پروس به کمک صدر اعظم خود بیسمارک، ملقب به مرد آهنین آن ایالت، سرزمین های المانی را متحد و امپراتوری آلمان را تأسیس کرد (۱۸۷۱ م)، پروس برای رسیدن به این موفقیت بزرگ، با کشورهای دانمارک، اتریش، مجارستان و فرانسه جنگید و آنها را شکست داد.
امپراتوری آلمان تحت هدایت ویلهلم اول و جانشین او ویلهلم دوم و مهم تر از آن درایت صدر اعظم مقتدری چون بیسمارک به سرعت به مسیر پیشرفت و اقتدار گام نهاد.
عوامل تبدیل آلمان به کشوری صنعتی:
تأسیس و توسعه مدارس و دانشگاه ها
برپایی صنایع جدید
بسط شبکه حمل و نقل و ارتباطات
رقابت آلمان و انگلستان: آلمانی ها با ساخت تسلیحات مدرن به ویژه توپ، هواپیما، کشتی جنگی و زیردریایی، با انگلستان که در آن زمان قوی ترین نیروی دریایی را داشت، به رقابت برخاستند.
تشکیل اتحاد و اتفاق سه گانه
اهداف آلمان از پیمان اتحاد سیاسی و نظامی با برخی کشورها: یک سو با هدف مقابله با تهدیدهای خارجی به ویژه خطر حمله فرانسه و از سوی دیگر برای پیشبرد سیاست های توسعه طلبانه خود در اروپا و فراسوی دریاها.
چگونگی تشکیل اتحاد سه گانه: نخست با امپراتوری اتریش مجارستان پیمان اتحاد بست و سپس، ایتالیا را نیز وارد این پیمان کرد و اتحاد سه گانه (مثلث) را تشکیل داد (1882 م).
اهداف فرانسه از دوستی با روسیه و انگلستان: در مقابل، فرانسه برای خروج از انزوای سیاسی و پایان دادن به برتری جویی آلمان
چگونگی تشکیل اتفاق سه گانه: فرانسه نخست با روسیه و سپس با انگلستان پیمان های جداگانه ای منعقد کرد که آنها را دوبه دو شریک و متحد سیاسی، نظامی و اقتصادی یکدیگر قرار می داد. مدتی بعد، انگلستان و روسیه نیز با بستن معاهده ۱۹۰۷ م به اختلافات خود در ایران، افغانستان و تبت پایان دادند.
مهم ترین علل بروز جنگ جهانی اول
اختلافات مرزی و دشمنی شدید آلمان و فرانسه
مسابقه تسلیحاتی
رقابت بر سر مستعمرات
اقدام برای توسعه نفوذ و دخالت در منطقه شبه جزیره بالکان