هر بیت دو پاره یا مصراع دارد که چونان کفه های ترازو با یکدیگر برابرند و به طور دقیق نشانه های هجایی و وزن آن دو، همگونی و برابری دارند.
نیما برای رهایی از تنگناهای عروضی مبتنی بر تساوی و نظم هجاهای هر مصراع شکل جدیدی از وزن را ایجاد کرد. به این صورت که قید تساوی هجاهای دو مصراع را برداشت و دست شاعر را در سرودن شعر باز گذاشت؛ بی آنکه از زیبایی موسیقایی وزن قدیم بکاهد.
شعر نیمایی وزن عروضی دارد؛ اما کوتاهی و بلندی مصراع ها و نیز تعداد هجاها برابر نیست.
یعنی لازم نیست که تعداد وزن واژه های هر بخش آن یکسان باشد؛ مثلاً در یک مصراع میتوان یک فاعلاتن آورد و در مصراع دیگر، دو یا سه یا چهار؛ یا حتی میتوان نیمی از یک وزن واژه را در یک مصراع قرار داد.
کوتاهی و بلندی مصراع های ،شعر در برخی از قالب های شعر کهن مانند قالب مستزاد پیشینه داشته است.
در عروض سنتی برای هر یک از وزن ها اسمی نهاده اند.
مثال
وزن حاصل از تکرار ارکان زیر را چنین می نامند:
برای نام گذاری وزن ها به شیوۀ عروض عرب ،بیت مبنای محاسبه قرار میگیرد که در عروض سنتی آن را «بحر» نامیده اند.
کوتاه ترین مصراع شعر سنتی فارسی دو رکن و طولانی ترین آن چهار رکن دارد که در مجموع بیت های شعر فارسی ۴ ۶ یا ۸ پایه خواهند داشت.
اگر تعداد پایه ها هشت تا باشد به آن «متن» میگویند.
اگر تعداد پایه ها شش تا باشد به آن «مدس» میگویند.
اگر تعداد پایه ها چهار تا باشد به آن (مربع) میگویند.
چنانچه پایه آخر کامل باشد. «سالم» و اگر یک هجا از رکن پایانی حذف شود. «محذوف» نامیده می شود.