*به ترجمه جملات زیر توجه کنید:
1) أستَغفِرُ اللهَ : از خدا آمرزش می خواهم.
2) أستَغفِرُ اللهَ إستغفاراً صادقاً : از خداوند قطعا (بی گمان) آمرزش می خواهم.
3) أستَغفِرُ اللهَ إستغفارَ الصالحین:َ از خداوند همچون درستکاران آمرزش می خواهم.
* مفعول مطلق: مصدری است منصوب (ــــَـــــًــــ) از جنس فعل که برای « تاکید وقوع فعل »یا برای « بیان نوع عملکرد فعل » می اید.
مفعول مطلق در زبان فارسی به صورت « قید تاکیدی یا قید بیانی » به کار می رود. ودر زبان عربی به دو دسته تقسیم می شود.
- مفعول
1- مفعول مطلق تاکیدی
2- مفعول مطلق نوعی
1) مفعول مطلق تاکیدی:
به مصدری نکره ، منصوب ، واز جنس فعل مورد نظر که برای « تاکید وقوع فعل » به کار می رود وشک وتردید را از بین می برد وهمواره بدون « مضاف الیه و صفت (مفرد /جمله وصفیه ) » می آید، « مفعول مطلق تاکیدی » گفته می شود.
در ترجمه مفعول مطلق تاکیدی از قیدهای « حتما – قطعا-ً بی گمان – یقیناً – مسلماً » استفاده می کنیم.
مثال
1) کَلَّمَ اللهُ موسی تَّکلیما:ً خداوند قطعا با موسی سخن گفت. (تکلیما:ً مفعول مطلق تاکیدی ومنصوب)
2) اُذکروااللهَ ذکرا:ً خدا را حتما یادکنید ( ذکرا :مفعول مطلق تاکیدی ومنصوب)
3) شاهدتُ المعلم فی المدرسة مشاهدة-ً معلم را قطعا در مدرسه دیدم. (مشاهدة:مفعول مطلق تاکیدی)
2) مفعول مطلق نوعی:
مصدر منصوب واز جنس فعل مورد نظر که برای « بیان نوع وکیفیت وقوع فعل» به کار می رود.
* مفعول مطلق نوعی به دو صورت می آید :
1) به همراه صفت ( مفرد یا جمله وصفیه)
2) به همراه مضاف إلیه
1_ به همراه صفت:
* صفت مفرد: یعنی یک کلمه است، جمله نیست، نه اینکه مثنی، جمع نیست:
صفت مفرد باید در چهارچیز تابع موصوف باشد، جنس(تذکیر و تانیث)، اعراب، معرفه و نکره، عدد(مفرد، مثنی جمع)=جامِع(ج=جنس، ا=اعراب، م=معرفه و نکره، ع=عدد)
استغفرتُ اللهَ استغفاراً صادقا : از خداوند صادقانه آمرزش خواستم. استغفار:مفعول مطلق نوعی – صادقا:صفت
فاصبِر صبراً جمیلاً : به زیبایی صبر کن صبرا:مفعول مطلق نوعی جمیلا:صفت
* صفت جمله( جمله وصفیه):
یعنی بعد از مصدر، بلافاصله صفت بصورت جمله واقع می شود، نه یک کلمه. جمله ای که بعد از اسم نکره واقع شود، جمله وصفیه نامیده می شود، که در ترجمه آن از حرف ربط«که»، یا «بطوریکه» و... استفاده می کنیم.
اگر بعد از مصدر مورد نظر « جمله وصفیه بیاید » آن جمله وصفیه به صورت عادی ترجمه می شود. فقط قبل از آن عباراتی مثل: « آنچنان که ، به طوری که ، به گونه ای که ، به شکلی که» استفاده می کنیم.
مثال1
اُحِبُّهُ حُبّاً لایوصَفُ : او را چنان دوست دارم که قابل وصف نیست. (حبا:مفعول مطلق نوعی لایوصف:صفت)
مثال2
قرأتُ آیاتِ القرآنِ قراءةً أٍّثَّرَت فی قلبی: آیات قرآن را چنان قرائت کردم که بردلم اثر گذاشت. (قراءة:مفعول مطلق نوعی أثّرت: صفت)
دقت کنید کلمه حتی حرفی مثل (فَّ ، و ،َّ ثُ مّ ، لـِ ، حتّی وغیره ) نباید بین جمله وصفیه وکلمه ما قبل فاصله بیندازد..
مثال
-وَقَفَ التّلامیذُ بعدَ لعبِهم قُربَ الجدارِ وُقوفاً لِیَستَریحوا. (لِیَستَریحوا ؛ جمله وصفیه نیست... وقوفا : مفعول مطلق تاکیدی)
دقت کنید در جملات شرطی جمله وصفیه نداریم .
مثال
- إنْ تساعدونی مساعدةً اُواصل طریقی دون تعب.(اگر به من قطعا کمک کنی راهم را بدون خستگی ادامه می دهم ).در این جمله کلمه مساعدة مفعول مطلق تاکیدی است ودقت کنید که فعل «اُواصل » جواب شرط است نه جمله وصفیه.
2_ به همراه مضاف إلیه:
- هرگاه بعد از مفعول مطلق « مضاف إلیه » بیاید ، چون مصدر « مضاف » واقع شده است همواره بدون « ال وتنوین » می آید.
مثال
أنتم تُحسنون إلی المَساکین إحسانَ المُتَّقین.َ ( إحسان : مقعول مطلق نوعی / المُتّقین : مضاف الیه )
توجه : اگر بعد از مصدر مورد نظر « مضاف الیه » بیاید مصدر را ترجمه نمی کنیم واز قیودی مانند « مانند – مثل – همچون – شبیه » استفاده می کنیم .
مثال
أستَغفِرُ اللهَ إستِغفارَ الصّالحین.َ : از خداوند همچون درستکاران آمرزش می خواهم.
- إبتَسَمَ المُعَلِّمُ تلامیذَه إبتسامَ الأبِ الحَنون.ِ :معلم به دانش آموزانش همچون پدری مهربان لبخند زد
در تعیین مفعول مطلق حتما باید مصدر مورد نظر از جنس فعل باشد.
أنعَمَ الله ُ عَلی عبادِه نِعَماً کثیراً : نِعَما:ً مفعول دوم /کثیرا: صفت
جاهِدوا فی سبیل اللهِ إجتهادا:ً اجتهادا نمی تواند مفعول مطلق باشد چون مصدر فعل جاهدوا نمی باشد.. فعل جاهدوا از باب مفاعله است ومصدرش می شود مجاهدة.
همانطور که گفته شد » مفعول مطلق (تاکیدی- نوعی) همواره مصدری از جنس فعل های ثلاثی مجرد ومزید می باشد.
بنابراین همواره یک اسم جامد می باشد.یعنی نمی تواند یک اسم مشتق( اسم فاعل – اسم مفعول و ...)باشد.
مثال
- إجتَهِدوا فی دُروسکم مُجتَهدا.ً مجتهدا نمی تواند مفعول مطلق باشد به جهت اینکه مصدر نیست اسم فاعل ومشتق است.