انسان برخلاف موجودات دیگر ، به صورت غریزی نمیداند چه موقعیتی در جامعه دارد و در این موقعیت چه وظایفی برعهدۀ اوست. انسان باید موقعیت خود را بشناسد ، حقوق و تکالیف خود را یاد بگیرد و با عمل به آنها ، هویت اجتماعی خود را شکل دهد.
هر فرد در جامعه ای متولد می شود که نسل های قبل از او آن را ساخته اند. این جامعه پس از تولد فرد ، بخشی از هویت اجتماعی او را تعیین می کند ؛ یعنی آن فرد را به عنوان یکی از اعضای خود به رسمیت می شناسد و برای او ویژگی هایی متناسب با موقعیتی که درآن قرار گرفته است ، در نظر می گیرد . در این زمینه میتوان به صدور شناسنامه برای نوزادان اشاره کرد.
هرجامعه ای برای بقا و تداوم ،عقاید،ارزش ها و شیوۀ زندگی خود را به فرد آموزش می دهد. فرد نیز برای مشارکت در جامعه ، این عقاید و ارزش ها و هنجارها را می آموزد ، شیوۀ زندگی در جامعه را فرا می گیرد و به تدریج ، با موقعیتش در جامعه و حقوق و تکالیفی که بر عهده دارد ، آشنا می شود.
فرد اوّلین و مهم ترین آشنایی را با جامعه ای که در آن متولدّ شده با آموزش های اساسی که در خانواده می بیند ، پیدا می کند. مدرسه ، مسجد ، مجالس علمی و مذهبی ، گروه های هم سالان و رسانه های جمعی از دیگر عوامل آشنایی افراد با جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنند.
به فرایندی که هر فرد برای مشارکت در زندگی اجتماعی دنبال می کند و مسیری که برای شکل دادن به هویت اجتماعی افراد طی می شود ، جامعه پذیری می گویند.
فرایند جامعه پذیری همواره با موفقیت همراه نیست و ممکن است برخی افراد به طور کامل جامعه پذیر نشوند.
به کنش هایی که برخلاف عقاید ، ارزش ها و هنجارهای جامعه هستند کجروی اجتماعی می گویند.
یعنی هر جامعه ای می کوشد تا از طریق آموزش ، افراد را قانع کند که عقاید و ارزش های جامعه را بپذیرند ،
به افرادی که مطابق ارزش ها و هنجارهای جامعه عمل می کنند پاداش می دهد
و کسانی را که دچار کجروی اجتماعی شده ، باشند مجازات می کند.
به مجموعه فعالیت هایی که برای پذیرش فرهنگِ جامعه و انطباق افراد با انتظارات جامعه انجام می گیرد کنترل اجتماعی می گویند.
جامعه ای که روش های مناسبی برای کنترل اجتماعی نداشته باشد ، در معرض آسیب های بیشتری قرار می گیرد و دوام و بقای آن تهدید می شود.
امر به معروف و نهی از منکر از جمله راهکارهای اسلام برای جامعه پذیری و کنترل اجتماعی است.