نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

معنی واژه های درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:

واژه

معنی

واژه

معنی

خشنود

راضی، خوشحال

طاق

سقف

میهن

وطن، کشور

برگزیده شدن

انتخاب شدن

کنج

گوشه

استعداد

آمادگی، توانایی

آموزگار

معلم، دبیر

بردباری

شکیبایی، صبر

حرفه

شغل، پیشه، کار

قريحه

طبع، ذوق

سرگذشت

شرح حال

اعتماد

اطمینان

قريحه

ذوق، استعداد

افکار

جمع فکر، اندیشه ها

لبریز

پر، لبالب

سرمشق

الگو، نمونه

صبر

شکیبایی، بردباری

دلسوز

مهربان، غمخوار

قسم

سوگند

رخ

چهره، صورت، سیما

تصویر

شکل، عکس

متحیر

شگفت زده، حیرت زده

گرداگرد

اطراف، پیرامون

آیت

نشانه، دلیل، علامت

سرمشق

الگو، نمونه

رونق

رواج

فعالیت

کوشش، تلاش

پُرشور

پر حرارت، با هیجان

از پس

از پشت

بهره

فایده، کمک

ویژه

خاص، مخصوص

پند

نصیحت، اندرز

اراده

خواست، میل، تصمیم

دایر شدن

تشکیل شدن، ایجاد شدن

عاجز

ناتوان، درمانده، ضعیف

فروزان

تابان، درخشان، روشن

بهره رساندن

فایده داشتن، مفید بودن

رحمت

مهربانی، دلسوزی، بخشایش

طبع

ذوق، استعداد، ذات، سرشت

جویا

کنجکاو، جستجوگر،  جست و جو کننده

رونق داشتن

خوب بودن وضع کسب و کار

اقامت گزیدم

در جایی ساکن شدم، ماندم

دایر شدن

تشکیل شدن ، ایجاد شدن

ابداع

نوآوری، ایجاد کردن، چیزی از نو پدید آوردن

مدارا

با نرمی و ملایمت رفتار کردن

مدارا

با نرمی و ملایمت رفتار کردن

مسکین

فقیر، تهیدست، بینوا، بیچاره

بام

پشت بام، بالای ساختمان

خشنود

راضی، خوشحال، شادمان، قانع

ماسوا

موجودات، مخلوقات، غیر از خدا

کَرَم

لطف، جوانمردی، بزرگواری

نگین

سنگ قیمتی که روی انگشتر می گذارند

عَلَم کند

معرفی کند، مشهور سازد، برپا کند

اطفال

جمع طفل، خردسالان، بچه ها، کودکان

کنجکاو

کاوش کننده، جست و جو کننده

فعّال

پُرکار، کوشا، جمع فعل، کارها، رفتارها

قفقاز

سرزمینی در غرب دریای خزر

اداره می کرد

کارگردانی می کرد، می گرداند

اختراع

پدید آوردن، درست کردن، ایجاد کردن

قاتل

کسی که دیگری را می کشد

مقصود

خواسته، آرزو، نیت اراده، خواسته، میل، تصمیم، مراد

اجتماع

گروه، جمعی از دسته های انسانی، گرد هم آمدن

مکتب

محل درس خواندن، مدرسه در گذشته، نام «مدرسه» در قدیم

پشتکار

تلاش برای انجام کاری، با علاقه کاری را پیگیری کردن، همت و جدیت

منقل

ظرفی که در آن ذغال یا هیزم می ریزند و آتش روشن می کنند.

ذوق

شور و شوق، علاقه، توانایی، نشاط، خوشی، علاقه و استعداد برای یادگیری

هما

پرنده ای افسانه ای که اگر سایه اش بر سر کسی بیفتد آن شخص خوشبخت می شود

ابوالعجائب

پدر شگفتی ها؛ یعنی بسیار شگفت انگیز، باعث شگفتی ها، شگفت انگیز


سایر مباحث این فصل