ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده
ای خدایی که تمام هستی و جهان به خاطر وجود تو آفریده و آشکار شده است و انسان به خاطر وجود تو توانا و قدرتمند گشته است.
واژه |
معنی واژه |
هستی |
وجود، آفرینش، جهان خلقت |
آرایه ادبی:
پیدا و توانا ß قافیه
شده و شده ß ردیف
خاک ضعیف ß استعاره از انسان
از پیِ توست این همه امّید و بیم هم تو ببخشای و ببخش، ای کریم
این همه امید و آرزو و این همه ترس و بیم به خاطر توست. ای خدای بخشنده، هم گناهان ما را ببخشا هم چیزهای خوب را به ما عطا کن (ببخش).
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
از پی |
به دنبال |
کریم |
بخشنده |
آرایه ادبی:
بیم و کریم ß قافیه
چاره ی ما ساز که بی یاوریم گر تو برانی، به که روی آوریم؟
خدایا چاره ساز و مشکل گشای کار ما باش که ما به جز تو یاوری نداریم. اگر تو به ما توجّه نکنی پس ما با چه کسی رازهایمان و دردهایمان را بگوییم؟ (به چه کسی پناه بیاوریم؟)
واژه |
معنی واژه |
که |
چه کسی |
آرایه ادبی:
یاوریم و آوریم ß قافیه
جز درِ تو، قبله نخواهیم ساخت گر ننوازی تو، که خواهد نواخت؟
به جز تو کسی را ستایش نمی کنیم و حاجتمان را فقط از تو می خواهیم. اگر تو ما را مورد لطف قرار ندهی هیچکس نمی تواند به ما مهربانی و لطف کند.
واژه |
معنی واژه |
ننوازی |
محبت نکنی |
آرایه ادبی:
ساخت و نواخت ß قافیه
یارشو، ای مونسِ غمخوارگان چاره کن ای چاره ی بیچارگان
ای همدم و یار همه ی رنج دیدگان و مشکل دارها، یار و همدم ما باش و ای چاره ساز دردهای بیچارگان، مشکلات ما را رفع کن.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
غمخوارگان |
رنج دیدگان |
بیم |
ترس، خوف |
چاره |
تدبیر، راه حل |
مونس |
همدم، یار |
خاک |
در این بیت به معنی انسان |
||
قبله |
جهتی که ما نماز می خوانیم |
||
بیچارگان |
درماندگان، عاجزان |
آرایه ادبی:
غمخوارگان و بیچارگان ß قافیه