علی آن شیر خدا، شاهِ عرب اُلفتی داشته با این دلِ شب
حضرت علی (ع) که شیر خدا و امیر و سرورِ سرزمین عرب بود با تاریکی شب، اُنس و دوستی داشته است.
واژه |
معنی واژه |
الفت |
دوستی، انُس، خو گرفتن |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
عرب و شب ß قافیه (ردیف ندارد)
شیر خدا ß تشبیه
دل شب ß تشخیص
شب ز اسرارِ علی آگاه است دلِ شب، محرم سِرّ الله است
شب از مناجات های حضرت علی (ع) با خبر است. دل شب، از راز علی (ع) با خداوند، آگاه است.
واژه |
معنی واژه |
اسرار |
جمع سرّ، رازها، سِرها |
محرم |
رازدار و مورد اطمینان کسی بودن |
سِرّ الله |
راز خداوندی، اسرار الهی |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
آگاه و الله ß قافیه (است ß ردیف)
مصراع اول ß تشخیص
مصراع دوم ß تشخیص
شب شنفته است مناجات علی جوشش چشمه ی عشق ازلی
شب، تمام راز و نیازها و شور و هیجان عاشقانه و جاودانه ی حضرت علی (ع) را با خدا شنیده است.
واژه |
معنی واژه |
شنفته |
شنیده |
جوشش |
جوشیدن، شور و هیجان |
ازَلی |
همیشگی، بی آغاز، ابدی، دائمی |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
علی و ازلی ß قافیه (ردیف ندارد)
چشمه عشق ß اضافه تشبیهی
حرف «ش» ß واج آرایی
کلماتی چو دُر آویزه ی گوش مسجد کوفه هنوزش مَدهوش
مسجد کوفه هنوز مناجات های ارزشمند و گرانقدر حضرت علی (ع) را به خاطر دارد و از شنیدن آن متحیّر و بیهوش است.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
آویزه |
گوشواره |
دُر |
مروارید |
مَدهوش |
بیهوش، متحیّر و حیران |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
گوش و مدهوش ß قافیه (ردیف ندارد)
کلماتی چو دُر ß تشبیه
آویزه ی گوش داشتن ß کنایه از به خاطر سپردن و از آن پند گرفتن است
مدهوش بودن مسجد کوفه ß تشخیص (جان بخشی)
فَجر تا سینه ی آفاق شکافت چشم بیدارِ علی، خُفته نیافت
از آن زمان که سپیده ی سحر (خورشید)، تاریکی شب را به روشنی روز درآورد، حضرت علی (ع) را بیدار و مشغول راز و نیاز دیده است.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
فجر |
روشنایی صبح |
خُفته |
خوابیده |
آفاق |
جمع افق، کرانه های آسمان |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شکافت و نیافت ß قافیه (ردیف ندارد)
سینه ی آفاق ß تشخیص
فجر ß نهاد
سینه ی آفاق ß مفعول
چشم بیدار ß مفعول
ناشناسی که به تاریکی شب می بَرَد شام یتیمانِ عرب
حضرت علی (ع) آن مرد ناشناسی بود که در تاریکی شب برای کودکان یتیمِ عرب، غذا می بُرد.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شب و عرب ß قافیه (ردیف ندارد)
تلمیح ß یتیم نوازی حضرت علی علیه السلام
شب و تاریکی ß تناسب (مراعات نظیر)
شب و شام ß تناسب (مراعات نظیر)
عشق بازی که هم آغوش خطر خُفت در خوابگه پیغمبر
حضرت علی (ع) آن عاشقی است که خطر مرگ را پذیرفت و در جای پیامبر (ص) خوابید.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
خطر و پیغمبر ß قافیه (ردیف ندارد)
کل بیت ß تلمیح؛ اشاره به داستان لیلة المبیت (خوابیدن حضرت علی در بستر پیامبر و هجرت پیامبر):
هم آغوشِ خطر ß تشخیص (جان بخشی)
آن دم صبحِ قیامت تأثیر حلقه ی در، شد از او دامن گیر
در آن سحرگاه عجیب و شگفت انگیز (سحرگاه نوزدهم ماه رمضان)، حلقه ی در، دامنش را گرفت و مانعِ رفتن او شد.
واژه |
معنی واژه |
قیامت تأثیر |
شگفت انگیز، رویداد عجیب |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
تأثیر و دامن گیر ß قافیه (ردیف ندارد)
دامن گیر شدن حلقه ی در ß تشخیص
این بیت یک جمله دارد و «حلقه ی در» نهاد است
کل بیت ß تلمیح؛ اشاره به سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان:
دم و در ß جناس
دست در دامن مولا زد، در که علی بگذر و از ما مگذر
در، لباس حضرت علی (ع) را گرفت و گفت: «یا علی، از رفتن به مسجد منصرف شو و از من عبور نکن.»
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
بگذر |
منصرف شو |
مگذر |
عبور نکن |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
در و مگذر ß قافیه (ردیف ندارد)
در و در ß جناس تام
حرف «د» ß واج آرایی
بگذر و مگذر ß تضاد
دست در دامن مولا زد، در ß تشخیص (جان بخشی به در)
دست در دامن زدن ß کنایه از خواهش کردن
شبروان مستِ ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی
یا علی، انسان های عارف و مؤمن، شیفته ی دوستی تو هستند. یا علی، جانِ همه ی انسان های جهان، فدای تو باد.
واژه |
معنی واژه |
وِلا |
محبّت و دوستی |
شبروان |
کسانی که شب را برای عبادت بیدار هستند، عبادت کنندگان در شب، عارفان |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شبروان ß کنایه از شب زنده داران خداشناس
جانِ عالم ß تشخیص (جان بخشی)؛ جان دادن به عالم ماده
این شعر به عبادت ها، راز و نیازها، کمک حضرت علی (ع) به بچّه های نیازمند و یتیم، دلاوری ها و از خودگذشتگی ها و شهادت حضرت علی (ع) اشاره دارد و بازگو می کند که حضرت علی (ع) نمونه ی یک انسان کامل است.
محمّدحسین بهجَت تبریزی در سال 1285 هـ.ش در شهر تبریز متولّد شد، تحصیلات خود را در تبریز و دارالفنون تهران گذراند. او نخست در رشته ی پزشکی تحصیل کرد و پس از چندی، پزشکی را رها کرد و به شعر و شاعری روی آورد. «بَهجَت» را به عنوان شاعری (تخلّص) ولی سرانجام، شهریار را انتخاب کرد.
شهریار به دو زبان فارسی و آذری (ترکی) شعر می سرود. منظومه ی «حیدر بابا»، معروفترین شعر تُرکی اوست. وی در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد.