خدایا! جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید، خدایی تو راست
خداوندا تو پادشاه همه ی جهانِ هستی می باشی. ما می توانیم تو را بپرستیم امّا خدایی و سروری، شایسته ی تو است.
واژه |
معنی واژه |
خدمت |
احترام، بزرگداشت |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
پادشاهی و خدایی ß قافیه (تو راست ß ردیف)
تعداد جمله ß 4
پادشاهی جهان ß نهاد
خدمت ß نهاد
خدایی ß نهاد
تو ß متمّم
ما ß متمّم
را ß حرف اضافه
از ß حرف اضافه
کلّ بیت ß تلمیح به آیه ی «و لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْض: حکومت آسمانها و زمین از آنِ خداوند» (189 سوره آل عمران)
خدمت و خدایی ß تضاد
پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند، آنچه هستی تویی
پناهگاه همه ی آفرینش هستی. همه ی موجودات در برابر تو فانی هستند و تنها تویی که پایدار می مانی.
واژه |
معنی واژه |
پناه |
نگهبان، پشتیبان |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
پستی و هستی ß قافیه (تویی ß ردیف)
بلندی و پستی ß تضاد
تعداد جمله ß 3
هستی در این بیت، فعل نیست
«تو» در مصراع اول ß نهاد
«همه» در مصراع دوم ß نهاد
«تو» در مصراع دوم ß نهاد
پناه بلندی ß ترکیب اضافی
پناه هستی ß ترکیب اضافی
کلّ بیت ß تلمیح به آیه ی 96 سوره ی نحل
همه آفریدست بالا و پست تویی آفریننده ی هرچه هست
همه ی مخلوقات، آفریده ی تو است و تو آفریننده ی همه ی موجودات هستی.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
پست و هست ß قافیه (ردیف ندارد)
بالا و پست ß تضاد
تعداد جمله ß 3
«ست» (است) در مصراع اول ß فعل
بالا و پست ß نهاد
تو ß نهاد
کل بیت ß تلمیح به آیه ی 62 سوره زمر
خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بَر کرده ای
تو به عقل، بینایی و روشنایی داده ای و هدایت را که مانند چراغی است، روشن کرده ای (تو ما را هدایت کرده ای)
واژه |
معنی واژه |
خرد |
عقل |
بَصَر |
بینایی، روشنی دیده، دیدن |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
بصر و بَر ß قافیه (کرده ای ß ردیف)
چراغ هدایت ß تشبیه (هدایت مانند چراغ است)
روشن و چراغ ß مراعات نظیر
نسبت دادن بصر به خرد ß تشخیص
چراغ هدایت ß مفعول
خرد ß مفعول
تعداد جمله ß 2
«تو» در مصراع اول ß نهاد
«تو» در مصراع دوم ß نهاد
روشن، بصر، چراغ ß تناسب (مراعات نظیر)
خرد را تو روشن بصر کرده ای ß تشخیص (چشم داشتنِ خرد)
جهانی بدین خوبی آراستی بُرون ز آن که یاریگری خواستی
تو دنیایی به این زیبایی را آفریدی، بدون اینکه از کسی کمکی بخواهی.
واژه |
معنی واژه |
آراستی |
زیبا کردی |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
آراستی و خواستی ß قافیه
تعداد جمله ß 2
«تو» در مصراع اول ß نهاد
«تو» در مصراع دوم ß نهاد
جهانی ß مفعول
یاریگری ß مفعول
بدین ß قید
خوبی ß قید
کل بیت ß تلمیح به آیهی 6 سوره صافات
«بدین» مخفّفِ به این، «برون» مخفّف «بیرون» و «ز» مخفّف «از» است
خداوند مایی و ما بنده ایم به نیروی تو یک به یک زنده ایم
تو خداوند و آفریدگار ما هستی و ما بنده ی تو هستیم. همه ی ما به قدرت و اراده ی تو زنده هستیم.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
بنده و زنده ß قافیه (ایم ß ردیف)
تعداد جمله ß 3
تو ß نهاد
ما ß نهاد
یک به یک ß نهاد
خداوند و بنده ß تضاد
رهی پیشم آور که فرجام کار تو خشنود باشی و من رستگار
راهی را پیش روی من قرار بده تا در پایان کار، تو از من راضی باشی و من رستگار شوم.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
رهی |
راهی |
فرجام |
پایان، عاقبتِ کار، آخر |
خشنود |
راضی، خوشحال |
رستگار |
نجات یافته |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
کار و رستگار ß قافیه (ردیف ندارد)
تعداد جمله ß 3
«تو» در مصراع اول ß نهاد
«تو» در مصراع دوم ß نهاد
«من» در مصراع دوم ß نهاد
رهی ß مفعول
فرجام کار ß قید
کل بیت ß تلمیح به حدیث امام حسین: «لا اَفْلَحَ قَوْمِ اشْتَرَوْا مَرْضاهَ الْمَخْلُوقِ بِسَـخَطِ الْخـالِقِ» (ملّتى که خشنودى مردم را با خشم خالق معامله کند هرگز رستگار نخواهد شد)
«م» در «پیشم» ß مضاف الیه
این شعر مناجات است. مناجات یعنی راز و نیاز با خداوند بزرگ.
انسان در مناجات کردن، قدرت و عظمت خداوند را ستایش می کند و ضعف و ناتوانی خود را بیان می کند و از خداوند می خواهد تا با لطف و توانایی خود، نیازش را برطرف کند.
جمال الدّین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی متخلّص به نظامی در شهر گنجه به دنیا آمد. شاعر و داستان سرای ایرانی و پارسی گوی قرن ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که به عنوان پیشوای داستان سرایی در ادب فارسی شناخته شده است. «مخزن الاسرار»، «لیلی و مجنون»، «خسرو و شیرین» و ... از آثار اوست.