درسنامه کامل فارسی چهارم
تعداد بازدید : 299.5kخلاصه نکات فارسی چهارم - درسنامه شب امتحان فارسی چهارم - جزوه شب امتحان فارسی چهارم نوبت اول
شعر «ستایش خدا» و معنی شعر
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
شعر «ستایش خدا» و معنی شعر:
به مادر گفتم آخر این خدا کیست که هم در خانه ما هست و هم نیست
به مادر گفتم: بالاخره این خدا چه کسی است؟ که همه جای خانه هست ولی دیده نمی شود انگار که وجود ندارد
تو گفتی مهربان تر از خدا نیست دمی از بندگان خود جدا نیست
تو گفتی که از خدا مهربان تر وجود ندارد و لحظه ای از بندگان خود بی خبر و دور نمی شود.
چرا هرگز نمی آید به خوابم چرا هرگز نمی گوید جوابم؟
[پرسیدم]: چرا هیچ وقت به خوابم نمی آید، چرا هیچ وقت جوابم را نمی دهد و با من صحبت نمی کند؟
نماز صبحگاهت را شنیدم تو را دیدم خدایت را ندیدم
صدای تو را هنگام نماز صبح شنیدم که با خدا صحبت می کنی، تو را دیدم ولی خدای تو را ندیدم
به من آهسته مادر گفت فرزند خدا را در دل خود جوی یک چند
مادر به آرامی به من گفت ای فرزندم خدا را یک بار در دل خود جستجو کن.
خدا در رنگ و بوی گل نهان است بهار و باغ و گل از او نشان است
خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت به این آفریده ها باید به یاد خدا باشی که این آفریده ها و باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود خداست
خدا در پاکی و نیکی است فرزند بود در روشنایی ها خداوند
فرزندم خداوند در خوبی ها و نیکی هاست و وجود خداوند پاک است (در روشنی و نیکی و خوبی خداوند را حس می کنیم) در هرچه نور و خوبی است خدا وجود دارد
(پروین دولت آبادی)
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
معنی برخی از جملات مهم درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
معنی برخی از جملات مهم درس «آفریدگار زیبایی»:
نخست دستی به شاخه های درختان هلو، بادام، سیب و درختان دیگر برد و بر آن گردنبندهایی از گل صورتی آویخت .
در ابتدای نقاشی شاخه های درختان هلو، بادام و سیب و درختان دیگر را کشید و برای آن ها شکوفه های صورتی رنگی نقاشی کرد. شاخه ها تاب نیاورند و به سوی زمین خم شدند.
به خاطر سنگینی بار میوه ها شاخه ها طاقت نیاوردند و به طرف زمین خم شدند.
- در زیر نگاه پر مهر او در زیر نور مهربان خورشید
- نتوانست از او چشم بردارد نتوانست نگاه خود را از او بردارد و به جای دیگری نگاه کند
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار
برای انسان باهوش، هر برگی از درختان سبز مانند دفتری است که هر در صفحه اش مطالبی را برای شناخت خداوند می بیند.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
معنی واژه های شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
معنی واژه های شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
آخر |
پایان، انجام |
دمی |
لحظه ای، هنگامی |
هرگز |
هیچ وقت |
صبحگاه |
بامداد، هنگام صبح |
آهسته |
کُند، آرام |
یک چند |
لحظه ای، مدت کمی |
نهان |
پنهان، مخفی |
نشان |
علامت، نشانه |
نیکی |
خوبی |
انتظار |
چشم به راه بودن |
تیره |
تاریک |
انبوه |
زیاد |
اثر |
علامت |
پوشش |
لباس |
جلا دادن |
براق کردن |
آویخت |
آویزان کرد |
پهن کرد |
گسترد |
دريغ |
افسوس |
غوک |
قورباغه |
چیره دست |
ماهر |
ضخیم |
كلفت |
معرفت |
شناخت |
گریخت |
فرار کرد |
دل انگیز |
زیبا، جالب |
جهان افروز |
روشن کننده جهان |
نشانید |
گذاشت، قرار داد |
نیلی |
رنگ آبی تیره |
قشر |
لایه، پوسته |
رمه |
گله ی گوسفند |
تپید |
حرکت کرد، بی قرار شد |
دشواری |
سختی |
پراکند |
پخش کرد |
از پس |
از پشت |
نظاره کنند |
نگاه کنند، تماشا کنند |
خود نمایی |
نشان دادن |
خود داوری |
قضاوت |
پهنه |
میدان، سطح |
صنوبر |
نام درخت |
زینت داد |
تزیین کرد |
پذیرفت |
قبول کرد |
جوی |
پیدا کن |
بود |
باشد، هست |
بگشود |
باز کرد |
سراغ |
پی چیزی رفتن، دنبال |
تصمیم |
اراده، قصد |
نخست |
اول، ابتدا |
پراکند |
پخش کرد |
گوناگون |
مختلف |
بگذار |
اجازه بده |
منظره |
چشم انداز |
مهاجر |
کوچ کننده، مهاجرت کننده |
سطح |
قسمت هموار و خارجی جسم |
چیره دست |
ماهر، زبر دست |
لذت |
خوشی |
ارغوانی |
رنگ قرمز مایل به بنفش ، به رنگ ارغوان |
||
برکه |
جایی که آب جمع می شود |
واژگان هم خانواده شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
واژگان هم خانواده شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»:
صبح – صبحگاه - صبحانه |
جوی - جوینده |
روشن - روشنایی |
بقیه - باقی |
هنرمند - هنرنما - هنر |
طبیعت - طبع - طبیعی |
سطح - مسطح - سطوح |
اثر - تاثیر - موثر |
معرفت - عرفان تعریف - معروف |
تصویر - مصور - تصاویر - صورت |
مزارع - مزرعه - زراعت - زرع |
مهاجر - مهاجرت - هجرت |
نقش - نقاش - نقشه |
هوش - هوشیار - باهوش - هوشمند |
قشر - اقشار |
زینت - تزیین |
نخست - نخستین |
پهن - پهنه - پهناور |
منظره - نظر - ناظر - نظارت |
انتظار - منتظر |
انتخاب - منتخب |
پهن – پهنا - پهناور |
مشغول – شغل - شاغل |
اعتدال – معتدل – متعادل |
طولانی – طویل – طول |
سفر – مسافرت - مسافر |
جمع – جامع – مجموع – جامعه – جمعه - جماعت |
معلوم – علوم – علم – عالم – معلم - تعلیم |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان متضاد شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
واژگان متضاد شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
روشنایی |
تاریکی |
تیره |
روشن |
دشوار |
آسان، راحت |
بهتر |
بدتر |
داغ |
سرد |
نیکی |
بدی |
ناپدید |
پیدا، آشکار |
نخست |
آخر |
گرم |
سرد |
خواب |
بیدار |
شروع |
پایان |
سنگین |
سبک |
زیبا |
زشت |
نازک |
کلفت، ضخیم |
بی حوصله |
با حوصله |
هست |
نیست |
متصل |
جدا |
سوال |
جواب |
دیدم |
ندیدم |
آهسته |
سريع |
نهان |
آشکار |
اوایل |
اواخر |
معلوم |
مجهول |
طولانی |
کوتاه |
کمیاب |
زیاد |
|
|
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان املایی شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
واژگان املایی شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»:
پاییز |
صحبت |
نقاشی |
تصميم |
پذیرفت |
شروع |
اطراف |
حشرات |
عسل |
غوک |
برکه |
بگذار |
تصویر منظره ای |
خاکستری |
طبیعت |
لذت |
انبوه |
تمشک |
خوشه های طلا |
مزارع |
نوبت |
سراغ |
بعضی |
ارغوانی |
صنوبرها |
قطره های باران |
مهاجر |
سطح |
قشر نازک |
براق |
سعدی |
هوشیار |
معرفت |
زینت |
چیره دست |
دریغ |
آهسته |
صبحگاه |
نهان |
مهربانی |
کلاغ |
سار |
غنچه |
حوصله |
رمه |
عاقبت |
|
|
واژه آموزی و اصول نگارشی شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»
فصل 1 : آفريدگار زيبايی
واژه آموزی و اصول نگارشی شعر «ستایش خدا» و درس «آفریدگار زیبایی»:
واژه آموزی :
بعضی واژه ها زیر مجموعه هایی دارند، مثلا وقتی می گوییم خانواده کلمه هایی مانند پدر، مادر، خواهر و برادر زیر مجموعه های این واژه هستند.
فصل: بهار، تابستان ، پاییز ، زمستان
میوه: پرتقال ، موز ، سیب و ...
گل: مریم ، لاله ، سنبل و ...
ورزش: فوتبال ، کشتی ، شنا و …
لوازم التحریر : مداد ، پاک کن ، تراش و …
حشره: پروانه ، زنبور ، ملخ و …
اصول نگارشی:
هنگام تصویر خوانی اصول زیر رعایت می شود:
1) با دقت به جزئیات تصویر (رنگ، شکل، جهت و اندازه و ...) نگاه کنید
2) آنچه را دیده اید در نوشته خود بیاورید
3) نشانه های نگارشی مناسب استفاده کنید
4) خوش خطر و پاکیزه بنویسید
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
معنی واژه های درس «کوچ پرستوها»
فصل 2 : كوچِ پرستوها
معنی واژه های درس «کوچ پرستوها»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
جامه |
لباس |
آسودگی |
آرامش |
عهده |
مسئولیت، وظیفه |
پی در پی |
پشت سر هم، پیوسته |
ناچار |
مجبور، ناگزیر |
دشواری |
سختی |
از نو |
دوباره |
منتظر |
چشم به راه |
دلنشین |
جذاب، زیبا و قشنگ |
بیابند |
پیدا کنند |
شگفتی |
تعجب، حیرت |
باز می یابد |
دوباره پیدا می کند |
نشان |
علامت، نشانه |
راه یابی |
پیدا کردن مسیر |
نخستین |
اولین |
راه و رسم |
روش |
هیجان |
شور و شوق |
لازم |
واجب |
اصلاً |
ابداً، به هیچ وجه |
اوقات |
زمان ها، وقت ها |
تغييرات |
دگرگونی ها |
اوایل |
آغاز، جمع اول |
لطيف |
ملایم، نرم |
برمی خیزیم |
بلند می شویم |
پیشین |
قبلی، گذشته |
نهاده است |
قرار داده است |
جست |
جهید، پرید |
معلوم |
مشخص، آشکار |
همتا |
مانند، شبیه |
جفت |
زوج، دو تا |
التماس کنان |
اصرار کنان |
طفل |
کودک، بچه |
فرصت |
زمان |
قوی پیکر |
نیرومند |
باعث |
علت، سبب |
هیجان |
شور و شوق |
اعتراض کرد |
ایراد گرفت |
شگفت زده |
متعجب |
به خاطر |
برای |
برخاست |
بلند شد |
لطف |
محبت، مهربانی |
||
کوچ |
مهاجرت، از جایی به جای دیگر رفتن |
||
کمیاب |
آنچه کم است ، چیزی که دسترسی به آن راحت نیست، نایاب، نادر |
||
پیمودن |
طی کردن، پشت سر گذاشتن، طی راه کردن |
||
می ربایند |
می دزدند، با سرعت می گیرند، جذب می کنند |
||
دور و دراز |
زمانی بسیار طولانی از گذشته |
||
سپری شدن |
گذشتن، به پایان رسیدن، به اتمام رسیدن، کامل شدن |
||
جنب و جوش |
تلاش و فعالیت بسیار، هیجان |
||
به سر برده اند |
گذرانده اند، به جا آورده اند |
||
قرقی |
نوعی پرنده شکاری از دسته ی بازها |
||
نیرومند |
قوی، دارای زور و قدرت |
||
معتدل |
آب و هوای نه گرم و نه سرد |
||
بی پروا |
نترس، شجاع، بی باک |
||
ناگهان |
دور از انتظار و بی خبر |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان هم خانواده درس «کوچ پرستوها»
فصل 2 : كوچِ پرستوها
واژگان هم خانواده درس «کوچ پرستوها»:
لطيف - لطف - لطافت - ملاطفت |
معلوم - عالم - علم - معلم - تعلیم - علوم |
طولانی - طول - طویل |
تعجب - عجيب - عجب |
اعتراض - معترض |
غرور - مغرور |
تعهد - عهد - عهده |
جمع - جامع - مجموع - جماعت - جامعه - جمعه |
سفر - مسافر - مسافرت |
ضعيف - ضعف - مستضعف |
موقع -موقعیت -مواقع |
اوقات -وقت |
معتدل - اعتدال - عدل |
مشغول - شغل - شاغل - اشتغال |
خراب - تخریب - مخرب - خرابه |
عشق - عاشق - معشوق |
مهم - اهمیت |
لرز - لرزش |
اوایل - اول |
غذا - تغذیه |
واژگان متضاد درس «کوچ پرستوها»
فصل 2 : كوچِ پرستوها
واژگان متضاد درس «کوچ پرستوها»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
اوایل |
اواخر |
جوان |
پیر |
طولانی |
کوتاه |
قوی |
ضعيف |
دوست |
دشمن |
دور |
نزدیک |
آغاز |
پایان |
دانا |
نادان |
غمگین |
خوشحال |
بالا |
پایین |
دراز |
کوتاه |
کمیاب |
زیاد، فراوان |
دشواری |
راحتی، آسانی |
سوال |
پاسخ، جواب |
آهسته |
سریع، تند |
معلوم |
مجهول |
نو |
کهنه |
دانایی |
نادانی |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان املایی درس «کوچ پرستوها»
فصل 2 : كوچِ پرستوها
واژگان املایی درس «کوچ پرستوها»:
اوایل |
لطيف |
جامه |
شکوفه |
گذشته |
آسيب |
عهده می گذراند |
می خوابد |
حشرات |
راه و رسم |
آغاز |
معتدل |
جمع |
مهم |
مشغول |
عده ای |
بر می خیزیم |
معلوم |
طولانی |
خطرهایی |
تغییرات |
حمله |
عقاب |
قرقی |
بازگشت |
پرستوها |
اشتباه |
نهاده است |
بیاموزند |
گفت و گوی مهم |
طفلکی |
به خاطر |
البته |
فرصت |
اعتراض |
اصلاً |
التماس |
غرور |
خود پسند |
خرطوم |
برخاست |
اوقات تلخی |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
دانش زبانی و ضرب المثل درس «کوچ پرستوها»
فصل 2 : كوچِ پرستوها
دانش زبانی و ضرب المثل درس «کوچ پرستوها»:
دانش زبانی:
نکته مهمی که در نوشتن اهمیت دارد، استفاده از نکات نگارشی مناسب است تا منظور نویسنده بهتر و سریع تر درک شود.
نقطه (.): در پایان جمله های خبری و دستوری استفاده می شود و جمله را به پایان می رساند:
مریم به دانشگاه رفت. او بسیار به درس خواندن علاقه دارد.
ویرگول (،): علامت مکث کوتاه در خواندن است و شیوه خواندن را تغییر می دهد.
به این دو جمله دقت کنید.
- پدر على، (مکث) از مدرسه برگشت. از برگشتن پدر علی از مدرسه صحبت می کنیم
- پدر، (مکث) علی از مدرسه برگشت. به پدر می گوییم که علی از مدرسه برگشته است
دو نقطه : هنگامی که سخنی را از کسی بیان می کنیم از نشانه (:) استفاده می کنیم و سخن آن شخص را داخل گیومه قرار می دهیم.
پدر گفت: «باید به خدا توکل کنید»
علامت سوال (؟) در پايان جملات پرسشی استفاده می شود. از کدام راه آمدی؟
ضرب المثل:
جمله ها یا شعرهای کوتاه و زیبایی که دارای پندهای اخلاقی و نصیحت های خوبی برای زندگی است و از گذشته به ما رسیده است. گاهی به جای توضیحات طولانی می توانیم منظور خود را با گفتن یک ضرب المثل زیبا و حاوی نکته و نصیحت بیان کنیم.
- گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.
- جوینده، یابنده ست.
شعر «روباه و زاغ» و معنی شعر
فصل 3 : راز نشانه ها
شعر «روباه و زاغ» و معنی شعر:
زاغکی، قالب پنیری دید به دهان برگرفت و زود پرید
بچه زاغی یه قالب پنیر دید آن را به دهانش گرفت و شروع به پرواز کرد
بر درختی نشست در راهی که از آن می گذشت روباهی
در بین راه روی درختی نشست که روباهی از آنجا رد می شد
روبه پُرفریب و حیلت ساز رفت پای درخت و کرد آواز
روباه فریبکار و حیله گر زیر درخت رفت و شروع به حرف زدن کرد (تعریف کردن)
گفت: به به! چقدر زیبایی! چه سری، چه دُمی، عجب پایی!
روباه به زاغ گفت: به به چقدر تو زیبا و قشنگی، عجب سر و دُم و پای قشنگی داری
پَر و بالت سیاه رنگ و قشنگ نیست بالاتر از سیاهی رنگ
پرها و بال هایت سیاه رنگ و قشنگ هستند و قطعا قشنگتر از رنگ سیاه رنگ دیگری نیست
گر خوش آواز بودی و خوش خوان نَبُدی بهتر از تو در مرغان
اگر خوش صدا و خوش آواز بودی، در بین مرغان بهتر از تو وجود نداشت (بهترین پرنده در بین پرندگان بودی)
زاغ می خواست قار قار کند تا که آوازش آشکار کند
زاغ که تعریف های روباه را دید، خواست شروع به آواز خواندن کند تا صدای زیبایش را نسان روباه دهد
طعمه اُفتاد چون دهان بگشود روبَهَک جَست و طعمه را برُبود
زاغ تا دهانش را باز کرد قالب پنیر به زمین افتاد و روباه سریع پرید و آن را برداشت
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
معنی واژه های درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»
فصل 3 : راز نشانه ها
معنی واژه های درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
معذرت خواهی |
عذرخواهی |
گر |
اگر |
زاغکی |
زاغ کوچکی |
گود |
عميق، ژرف |
برگرفت |
برداشت |
روبه |
روباه |
پر فریب |
بسیار حیله گر |
حيلت ساز |
حیله گر،مکّار،فریبنده |
اساس |
پایه، بنیان |
گود افتاده بود |
فرو رفته بود |
خوار |
حقیر |
خار |
تیغ |
كور |
نابینا |
خشمگین |
عصبانی |
خوش آواز |
خوش صدا، خوش نوا |
خوش خوان |
خوش آواز |
نبدی |
نیست |
مرغان |
پرندگان |
اندیشیدم |
فکر کردم |
حیات |
زندگی |
رد پا |
جای پا |
اثاث |
وسایل، ابزار |
قضا |
سرنوشت، تقدیر |
طعمه |
خوردنی، خوراکی |
بگشود |
باز کرد |
روبهک |
روباه کوچک، بچه روباه |
حاكم |
والی، داور، قاضی |
بربود |
ربود، دزدید، برد |
آواز |
صدا، بانگ، نغمه، سرود |
نشانی |
علامت |
کرد آواز |
شروع به آواز خواندن کرد |
||
آسیاب |
دستگاهی برای خرد کردن آرد کردن گندم و جو و دانه های دیگر |
||
زاغ |
پرنده ای از خانواده ی کلاغ در اندازه و رنگ های مختلف |
||
می لنگید |
لنگ لنگان راه می رفت، در راه رفتن ناتوان بود |
||
حدس زدم |
گمان کردم، پنداشتم، فکر کردم |
||
قهوه خانه |
جایی که قهوه و چای دم کنند و بنوشند |
||
بار گندم |
کیسه های گندم که بر پشت الاغ بود. |
||
حدس زدم |
گمان کردم، پنداشتم، فکرکردم |
||
معذرت خواست |
عذر خواست، پوزش طلبيد |
||
قالب |
قطعه، تکه، پاره، واحدی برای قطعات بریده ی معین |
||
به به |
کلمه ای برای تحسین و تمجيد |
||
قار قار |
صدای کلاغ به هنگام آواز خواندن |
||
جست |
پرید، جهيد، جهش، عمل جهیدن از ارتفاع و بلندی چیزی مانند دیوار |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان هم خانواده درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»
فصل 3 : راز نشانه ها
واژگان هم خانواده درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»:
حاکم - حکم – محکوم - حکیم |
معذرت – عذرخواهی - عذر |
فریب - فریبنده - فریبکار |
حيلت - حیله گر - حيله |
فهم - فهمیده - فهيم |
گود – گودی – گودال |
طرف - اطراف |
محل - محله |
واژگان متضاد درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»
فصل 3 : راز نشانه ها
واژگان متضاد درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
کور |
بينا |
راست |
چپ |
خوشحال |
ناراحت |
درست |
غلط |
خوب |
بد |
کمتر |
بیشتر |
بیرون |
داخل |
نخورد |
خورد |
کمی |
زیادی |
|
|
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان املایی درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»
فصل 3 : راز نشانه ها
واژگان املایی درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»:
آسیاب |
قهوه خانه |
حاكم |
چطور |
علف |
حدس |
معذرت |
هوش |
قالب |
زاغک |
حيلت |
خوش خوان |
مرغان |
قالب |
حیلت ساز |
خوش خوان |
مرغان |
طعمه |
الاغ |
|
|
|
|
|
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
کلمات متشابه و متن ادبی درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»
فصل 3 : راز نشانه ها
کلمات متشابه و متن ادبی درس «راز نشانه ها» و شعر «روباه و زاغ»:
کلمات متشابه:
کلمات هم آوا کلماتی هستند که مثل هم خوانده می شوند، اما مثل هم نوشته نمی شوند و معنی آن ها هم با هم فرق دارد.
این کلمات مانند هم خوانده می شوند اما املا و معنی متفاوتی دارند:
- خوار : تيغ خوار : حقیر
- خان : آقا خوان : سفره
من در حیاط بازی می کنم. (حیاط خانه) جانوران بدون هوا قادر به ادامه حیات نیستند. (زندگی)
حتی گاهی دو کلمه مانند هم نوشته و خوانده می شوند اما معنای متفاوتی دارد.
- من دیگر سیر شدم. سیر بوی بدی دارد.
متن ادبی:
متن هایی که اطلاعاتی به ما بدهد و دانش ما را زیاد کند متن های علمی نام دارند و متن هایی که داستانی است و ادبیات ما را قوی تر می کند، متن ادبی نامیده می شود.
برای نوشتن یک قصه رعایت نکات زیر لازم است:
1) با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته خود را از کنید
2) نشانه های نگارشی را در نوشته خود به کار گیرید
3) در نوشته کلمه ها دقت کنید (اندازه، فاصله، اتصال و شکل حروف)
4) نوشته خود را بخوانید و پاک نویس کنید
معنی واژه های درس «ارزش علم»
فصل 4 : ارزشِ علم
معنی واژه های درس «ارزش علم»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
پاسخ |
جواب |
آماده |
فراهم |
اندوخت |
جمع کرد |
قضا |
تقدیر، سرنوشت |
تخته پاره |
تکه چوب |
سرگرم |
مشغول |
افزوده می شد |
اضافه می شد |
چاره |
راه حل، تدبیر |
تعلیم |
آموزش دادن، یاد دادن |
دل به خدا سپرد |
به خدا توکل کرد |
آموختنی |
آنچه قابل یاد گرفتن باشد |
شهرت |
معروفیت، ناموری |
سرمایه |
اندوخته |
چیزی نگذشت |
مدت زیادی نگذشت |
ماندنی |
هر چیزی که قابل ماندن باشد |
||
حکیم |
دانشمند، فیلسوف ، طبیب، پزشک |
||
نیک نامی |
معروف بودن به خوبی، خوش نامی |
||
قصد |
اراده کردن، نیت، میل، تصمیم |
||
برافراشته |
بالا برده، بالا گرفته شده، افراشته شده |
||
ناخدا |
کشتيبان، کسی که کشتی را می راند |
||
هر چه کرد |
هر چه سعی و تلاش کرد |
||
دانا |
عالم، آگاه، با معرفت |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «ارزش علم»
فصل 4 : ارزشِ علم
واژگان هم خانواده درس «ارزش علم»:
قصد - مقصود – مقصد - قاصد |
قدیم - قدمت - قدیمی - قدما |
فکر - افکار – متفکر - تفکر |
موج - امواج |
تعلیم - علم - معلم |
حال - احوال - حالت |
حاضر - حضور – محضر – حضرت - احضار |
حرکت - تحرک - متحرک |
حکیم - حکمت |
نجات - منجی - ناجی |
علاقه - علاقمند - تعلق |
تعجب - عجيب - عجایب |
مشهور - شهرت |
|
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «ارزش علم»
فصل 4 : ارزشِ علم
واژگان متضاد درس «ارزش علم»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
قدیم |
جدید |
سوار |
پیاده |
زندگی |
مرگ |
نیک نامی |
بد نامی |
افزوده می شد |
کم می شد |
پیش |
پس |
رفت |
آمد |
خیلی |
كم |
زود |
دیر |
شادمان |
غمگین، ناراحت |
باز کرد |
بست |
زنده |
مرده |
جوان |
پیر |
دانا |
نادان |
خواب |
بیدار |
|
|
واژگان املایی درس «ارزش علم»
فصل 4 : ارزشِ علم
واژگان املایی درس «ارزش علم»:
حكيم |
قصد |
حرکت |
ادامه |
مدت |
توفان |
مگذشت |
تخته پاره |
ساعتی |
ساحل |
چاره ای |
تعجب |
ماهیگیر |
صحبت |
سخنان |
حاضری |
تعليم |
شهرت |
افزوده |
سرمایه |
غرق |
|
|
|
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی و انواع جمله درس «ارزش علم»
فصل 4 : ارزشِ علم
دانش زبانی و انواع جمله درس «ارزش علم»:
دانش زبانی:
هنگامی که افراد صحبت می کنند در حقیقت مطلبی را به شنونده انتقال می دهند. گوینده برای انتقال گفته هایش از جمله استفاده می کند.
جمله از یک یا چند کلمه ساخته می شود. جز اصلی جمله فعل است. گاهی جمله فقط از یک فعل ساخته می شود. جمله بدون فعل، جمله کامل محسوب نمی شود؛ به عنوان مثال عبارات زیر جمله محسوب می شوند:
- رفتم.
- فاطمه ساعت ۲ آمد.
بعضی از کلمات مانند «آفرین، مرحبا» به تنهایی معنی کاملی دارند و یک جمله محسوب می شوند.
انواع جمله:
1- جمله خبری:
که در آن خبری می دهیم و در پایان آن نقطه قرار دارد؛ مانند:
على از سفر آمد.
2- جمله پرسشی:
در این جمله در مورد چیزی یا کسی سوالی پرسیده می شود و در پایان آن علامت سوال قرار می گیرد؛ مانند:
تو کی به مدرسه رفتی؟
3- جمله عاطفی:
بیان احساساتی مانند تعجب را در بر می گیرد و در پایان آن علامت تعجب قرار می گیرد؛مانند:
چه هوای خوبی!
نکته:
برای نوشتن شعر به صورت قصه باید نکات زیر رعایت شود:
1) با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته ی خود را آغاز کنید.
2) ترتیب رویدادهای قصه را رعایت کنید.
3) نشانه های نگارشی را به کار بگیرید.
4) یک بار نوشته خود را خوانده و پاک نویس کنید.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
اَبیات درس «رهایی از قفس» و معنی اَبیات
فصل 5 : رهايي از قفس
َبیات درس «رهایی از قفس» و معنی اَبیات:
گفت طوطی را «چه خواهی ارمغان کارمت از خطّهٔ هندونستان؟»
به طوطی گفت: سوغاتی چه می خواهی که از سرزمین هندوستان برایت بیاورم
گفت آن طوطی که «آنجا طوطیان چون ببینی، کن ز حال ما بیان
طوطی گفت: زمانی که آن جا طوطی های دیگر را دیدی وضعیت من را برای آن ها بگو
کان فلان طوطی که مشتاق شماست از قضای آسمان در حبس ماست!»
بگو که فلان طوطی که آرزوی دیدار شما را دارد از سرنوشت و تقدیر بد در اسارت ما است
این، چرا کردم؟ چرا دادم پیام؟ سوختم بیچاره را زین گفت خام!
این چه کاری بود کردم، چرا این پیغام را دادم با این سخن بیهوده و ناپخته باعث مرگ آن بیچاره شدم
کرد بازرگان تجارت را تمام باز آمد سوی منزل، شادکام
بازرگان تجارت را به پایان رساند خوشحال به سوی منزل بازگشت
هر غلامی را بیاورد ارمغان هر کنیزک را ببخشید او نشان
به هر خدمتکاری و نوکری یک سوغاتی داد به هر خدمتکاری هدیه ای بخشید
گفت طوطی:«ارمغان بنده کو؟ آنچه گفتی و آنچه دیدی، بازگو!»
طوطی گفت پس سوغاتی من کو هر چی گفتی و دیدی را برایم تعریف کن
گفت: «گفتم آن شکایتهای تو با گروهی طوطیان، همتای تو
بازرگان گفت درد دل و شکایت های تو را برای چند تا طوطی مثل خودت گفتم
آن یکی ز دردت بوی برد زهرهاش بدرید و لرزید و بمرد!»
یکی از طوطی ها دردت را فهمید ترسید و لرزید و مرد
درباره مولانا:
مولوی شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری است. در شهر بلخ به دنیا آمد و در شهر قونیه وفات یافت. کتاب های مثنوی معنوی و دیوان شمس از جمله کتاب های اوست. یکی دیگر از لقب های او مولانا می باشد.
معنی واژه های درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»
فصل 5 : رهايي از قفس
معنی واژه های درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
بازرگان |
تاجر |
قول داد |
وعده داد، مقرر گردید |
دلتنگ |
پریشان، غمگین |
غلام |
نوکر، خدمتکار، بنده |
ارمغان |
هدیه، سوغات |
کارَمَت |
که برای تو بیاورم |
کو |
کجاست |
بی حکمت |
بدون دلیل خردمندانه |
زهره |
کیسه ی صفرا |
قضا |
تقدیر، سرنوشت |
غصه |
ناراحتی، غم |
قافله |
کاروان، گروه همسفر |
پیغام |
خبر، پیام، مژده |
کول |
شانه و دوش |
از دست رفته است |
کنایه از مرده است |
زاری |
گریه ی سوزناک |
زهره اش بدرید |
بسیار ترسید |
زین |
از این |
مأمور |
مسئول انجام کاری |
دریافت |
دانست، فهمید |
گریستن |
گریه کردن |
بند |
طناب، ریسمان |
ماجرا |
داستان، اتفاق |
اسير |
زندانی |
کان |
که آن |
دلش برای آن سوخت |
کنایه از ناراحت شد |
مرغان |
پرندگان |
ثروتمند |
دارا، توانگر |
توی |
داخل |
دستمزد |
حقوق |
علت |
دلیل، سبب |
بی علت |
بدون دلیل |
دلداری دهد |
همدردی کند، غمخواری کند |
||
شکر سخن |
شیرین سخن، شیرین گفتار |
||
گنبد کبود |
منظور آسمان آبی است، آسمان كبود |
||
شگفت زده |
کسی که تعجب کرده، متعجب |
||
کنیزک |
خدمتکار، دخترک یا زنی که برده باشد |
||
صحنه |
منظره ای واقعی یا خیالی که رویدادی را نشان می دهد |
||
تجارت |
بازرگانی، داد و ستد، معامله، بازرگانی کردن |
||
تپید |
جنبید، حرکت کرد ، بی قرار شد |
||
بازگو کردن |
سخنی را دوباره گفتن، سخنی را دوباره بیان کردن |
||
دلداری دهد |
همدردی کند، غمخواری کند، تسلی دهد |
||
شیرین زبان |
شیرین گفتار، شیرین بیان، شیرین سخن |
||
سوغاتی |
ره آورد، ارمغان، هدیه |
||
خطّه |
پاره ای از زمین، شهر بزرگ، ناحیه، کشور |
||
مشتاق |
دارای شوق، آرزومند، مایل،راغب |
||
حبس |
زندانی کردن، بازداشتن، زندان، بازداشت |
||
هم زبان |
هم صحبت، کسانی که با یک زبان حرف می زنند |
||
نشان |
علامت، نشانه، سهم، نصيب |
||
خواجه |
بزرگ، سرور، تاجر، پولدار، ثروتمند |
||
همتا |
همانند، مثل، نظير، مانند، معادل، مساوی |
||
دنگ |
صدایی که از برخورد با میله ها بلند می شود |
||
خدمتکار |
آن که در خانه ی کسی کار کند |
||
نفر |
(در این درس) واحد شمارش شتر است |
||
قاطر |
حیوانی است که از ترکیب اسب و خر به وجود می آید |
||
رأس |
واحد شمارش چهارپایان |
||
فلان |
اشاره به شخص نامعلوم |
||
خام |
بیهوده، ناپخته، نسنجیده |
||
شادکام |
خوشحال، کامروا، کامران |
||
گران بها |
با ارزش، قیمتی، نفیس |
||
گفت خام |
سخن ناپخته، بی تجربه |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»
فصل 5 : رهايي از قفس
واژگان هم خانواده درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»:
لذيذ - لذت |
حبس - محبوس |
شگفت زده - شگفت انگیز |
مشتاق - اشتیاق - شوق |
سکوت - ساكت |
وقت - اوقات |
حال - احوال |
تجارت - تاجر - تجار |
تعجب - متعجب |
شاکی - شکایت |
حس - احساس |
عبور - عابر |
علم - معلم |
اسير - اسارت |
پیام - پیام رسان - پیامبر - پیامک |
موضوع - وضع - اوضاع |
شرمنده - شرمسار - شرمگین |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»
فصل 5 : رهايي از قفس
واژگان متضاد درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
ثروتمند |
فقير |
رهایی |
اسارت |
اسير |
آزاد |
پرسش |
جواب، پاسخ |
زیبا |
زشت |
شیرین |
تلخ |
گران بها |
ارزان |
اسير |
آزاد |
بخواه |
نخواه |
ساکت |
شلوغ |
بالا |
پایین |
خام |
پخته |
کوتاه |
بلند |
|
|
واژگان املایی درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»
فصل 5 : رهايي از قفس
واژگان املایی درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»:
ثروتمند |
طوطی |
سوغاتی |
ارمغان |
کارمت |
خطه |
پیغام |
صحنه |
موضوع |
خواجه |
زهره |
شکر سخن |
غار |
باغ وحش |
باغچه |
یک دفعه |
مأمور |
غصه |
اتفاقاً |
قاطر |
حکمت |
بازرگان |
هندوستان |
غلام |
قضای روزگار |
تجارت |
کنیزک |
لحظه ای |
|
|
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»
فصل 5 : رهايي از قفس
دانش زبانی درس «رهایی از قفس» و «قدم یازدهم»:
دانش زبانی:
گاهی بعضی از کلمه ها از دو کلمه با معنی ساخته می شوند و وقتی با هم ترکیب می شوند یک کلمه ی مرکب با معنی جدید تشکیل می دهند؛ به عنوان مثال کتابنامه و کارنامه:
کتاب + نامه: نوشته ای که مشخصات کتاب در آن می آید.
کار + نامه: نوشته ای که نتیجه کار هر فرد در آن می آید.
مثال هایی دیگر از چنین کلماتی در زیر آمده اند:
شناسنامه: نوشته ای که در آن اطلاعات شخصی هر فردی نوشته می شود
روزنامه: نوشته ای که در آن اخبار یک روز نوشته می شود
تشویق نامه: نوشته ای که در آن کسی تشویق می شود
تقدیر نامه: نوشته ای که از آن از کسی تقدیر و تشکر می شود
سالنامه: نوشته ای که در آن وقایع و مناسبت های یک سال نوشته می شود.
قولنامه: نوشته ای که هنگام خرید خانه بین خریدار و فروشنده نوشته می شود.
نوعی دیگر از کلمه ساختن برای زیبایی شعر و متن ادبی است؛ مثلاً گاهی اوقات شاعر برای زیبایی شعر از کلمات مخفف (کوتاه شده) استفاده می کند؛ مانند کارَمَت : که برای تو بیاورم.
نکته:
برای مقایسه دو تصویر باید به نکات زیر توجه کنید:
1) با دقت به جزئیات تصويرها نگاه کنید.
2) شباهت ها و تفاوت ها را دسته بندی کنید.
3) پس از مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های تصویرها، نوشته را جمع بندی کنید.
4) خوش خط و پاکیزه بنویسید.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
اَبیات درس «آرش کمان گیر» و معنی اَبیات
فصل 6 : آرشِ كمان گير
اَبیات درس «آرش کمان گیر» و معنی اَبیات:
این خبر را هر دهانی، زیر گوشی، بازگو می کرد:
این خبر را هر کسی(دهان هر کسی) به گوش کس دیگری می گفت
آخرین فرمان ، آخرین تحقیر
این آخرین فرمان است، این آخرین بازی است که ما را تحقیر می کنند.
مرز را پرواز تیری، می دهد سامان
پرواز یک تیر مرز را مشخص می کند
گر به نزدیکی فرود آید خانه هامان، تنگ آرزومان، کور
اگر آن تیر در نزدیکی فرود آید خانه هایمان تنگ می شود و آرزوهایمان از بین خواهد رفت
ور بپرَد دور تا کجا؟ تا چند؟
اگر تا دور دست پرواز کند تا کجا؟ چه مقدار؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سرپنجه ی ایمان
آن بازوی نیرومند کجاست و آن ایمان قوی
آری، آری، جان خود را در تیر کرد آرش
بله، بله، آرش تمام توان خود را به تیر منتقل کرد
کار صدها، صد هزاران تیغه ی شمشیر کرد آرش
کاری که آرش کرد می توانست با جنگ بین صد هزاران آدم بین دو سپاه و با خون ریختن تمام شود.
شعر «باران» و معنی شعر
فصل 6 : آرشِ كمان گير
شعر «باران» و معنی شعر:
باز باران با ترانه با گهرهای فراوان می خورد بر بام خانه
باز باران با صدایی آهنگین ، با دانه های مثل مروارید بر سقف خانه می خورد
می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی رازهای زندگانی
صدای زیبای پرنده را می شنیدم ، صدای باد که در حال وزیدن بود می شنیدم و از این صداها رازهای زیبایی درباره آفرینش و زندگی به گوشم می رسید
برق چون شمشیر بران پاره می کرد ابرها را تندر دیوانه غران چنگ میزد ابرها را
رعد و برق مثل یک شمشیر تیز ابرها را پاره می کرد . رعد و برق مثل یک دیوانه ی در حال فریاد انگار به ابرها مشت می زد
جنگل از باد گریزان چرخ ها می زد چو دریا دانه های گرد باران پهن می گشتند هر جا
جنگل در اثر این باد شدید مثل امواج دریا به این طرف و آن طرف می رفت . دانه های باران هم به زمین می خوردند و می ترکیدند
سبزه در زیر درختان رفته رفته گشت دریا توی این دریای جوشان جنگل وارونه پیدا
سبزه های زیر درختان در اثر جمع شدن آب دریا به زیر آب رفتند . و توی این آب جمع شده که مثل دریا شده بود عکس جنگل برعکس افتاده بود
می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی پندهای آسمانی
در این باریدن قطره های مثل گوهر و مروارید من اسرار مهم و ماندنی و حرف های زیبای آسمانی و خدایی می شنیدم
پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
در نظر کسی که به آینده امیدوار است زندگی چه راحت و زیبا و چه سخت بسیار زیباست بسیار زیباست بسیار زیباست
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
معنی واژه های درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»
فصل 6 : آرشِ كمان گير
معنی واژه های درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
نقص |
عيب، کمی و کاستی |
نبرد |
جنگ |
آشتی |
دوستی، صلح |
دیرین |
کهنه، قدیمی |
استوار |
پابرجا، پایدار، محکم |
فرود آید |
پایین بیاید |
چاره |
راه حل، تدبیر |
سرپنجه |
نیرومند، توانا |
خاور |
مشرق |
نگرانی |
تشویش، دلواپسی |
قامت |
قد و بالا، اندازه |
بامداد |
صبح زود، اول صبح |
رشید |
راست قامت، دلاور |
تناور |
تنومند، قوی |
نهانی |
پنهانی، سری |
خرم |
شاد، خوشحال |
چابک |
تند و سریع |
تصمیم |
اراده، قصد |
منتظر |
چشم به راه |
بازوان |
بازوها |
گام |
قدم |
تیزبال |
سریع، تیز پرواز |
اندر |
در |
پیشنهاد |
نظر، رأی، طرح |
بی تابی |
بی قراری، ناآرامی |
اندوه |
ناراحتی، غم، غصه |
بردباری |
صبر، شکیبایی |
دیرین |
قدیمی |
افراسیاب |
فرماندهی سپاه توران |
كمان |
ابزار تیراندازی |
وزنده |
ورزان |
تیغه |
لبه ی شمشیر |
دیرین |
قدیمی |
وارونه |
برعکس، سرنگون |
برّان |
برّنده، تیز |
پهن |
گسترده، پهناور |
تیره |
تاریک، سیاه |
جاودانی |
همیشگی |
کمان |
ابزار تیراندازی |
وارونه |
برعکس |
حرف زدن |
پچ پچ کردن |
نیمروز |
میان روز، وسط روز |
برق |
صاعقه |
باختر |
مغرب |
بس |
بسیار، خیلی، فراوان |
||
سرانجام |
عاقبت و پایان کاری، پایان |
||
چابک |
تند و سریع، چالاک |
||
تندر |
بانگ رعد، صدایی که هنگام رعد و برق به گوش می رسد، آسمان غرش |
||
توران |
سرزمین تور، نژادی ایرانی در منطقه ی آسیای میانه |
||
رود جیحون |
نام یکی از رودهای معروف است. |
||
تورانیان |
کسانی که در زمین توران زندگی می کنند. |
||
سامان دادن |
منظم کردن، به ترتیب چیدن، رواج دادن |
||
زمزمه |
ترنم کردن، نغمه، آوازی که به آهستگی خوانده می شود |
||
بام |
پوشش بالایی ساختمان، پشت بام |
||
چست |
چالاک، چابک، تند و سریع |
||
برّان |
دارای خاصیت یا توانایی بریدن، تیز، برّنده |
||
غرّان |
در حال غریدن، فریاد کنان، غرش کنان |
||
گریزان |
در حال فرار،گریزنده،شتابان |
||
گوهر فشانی |
گوهر فشاندن، پراکندن مروارید |
||
خواه ... خواه |
بیان دو حالت مساوی ،بیان برابری دو یا چند چیز |
||
پایداری |
ایستادگی، مقاومت، پا فشاری |
||
اندوهگین |
غمگین، غصه دار، سوگوار |
||
تحقیر |
کوچک شمردن و خوار کردن |
||
ماهر |
زبر دست، استاد، چیره دست |
||
پولادین |
ساخته شده از فولاد، محکم، نیرومند، تناور، تنومند ، درشت پیکر ، دارای ساقه ی بزرگ و قوی |
||
افراسياب |
نام یکی از پادشاهان کهن در سرزمین توران که مدت ها با ایران جنگ و دشمنی داشت. |
||
گهر |
مخفف گوهر، مروارید، دانه های جواهر، اما در این درس قطره های به گوهر تشبيه شده است. |
||
گوارا |
خوب و لذت بخش، به کلمه ای که برای شادی و خوشامد از چیزی استفاده می شود. |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان هم خانواده درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»
فصل 6 : آرشِ كمان گير
واژگان هم خانواده درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»:
تحقیر - حقارت – حقیر -محقّر |
ماهر - مهارت |
مشكل - اشکال |
منتظر - انتظار |
توانا - توانایی – توان - توانمند |
نقص – ناقص - نواقص |
رشید - رشادت |
محکم - استحکام - مستحکم |
عیب - عيوب - معیوب |
خبر - اخبار - مخبر - مخابرات |
واژگان متضاد درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»
فصل 6 : آرشِ كمان گير
واژگان متضاد درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
پیروزی |
شکست |
سختی |
آسانی |
ناامید |
امیدوار |
آشتی |
قهر |
خاور |
باختر |
محكم |
سست، شُل |
نهانی |
آشکار |
نازک |
ضخیم |
دیوانه |
عاقل |
شیرین |
تلخ |
تیره |
روشن |
توانا |
ناتوان |
تنگ |
گشاد |
بی جان |
جاندار |
آخرین |
اولین |
دوستان |
دشمنان |
کور |
بینا |
نزدیک |
دور |
جوان |
پیر |
|
|
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان املایی درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»
فصل 6 : آرشِ كمان گير
واژگان املایی درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»:
طولانی |
سپاه توران |
افراسیاب |
جیحون |
بی تابی |
قامتی رشید |
استوار |
نقص و عیب |
تناور |
گوهر فشانی |
گهر |
گریزان |
وزنده |
غرّان |
تیغه ی شمشیر |
چست و چابک |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
دانش زبانی درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»
فصل 6 : آرشِ كمان گير
دانش زبانی درس «آرش کمان گیر» و شعر «باران»:
دانش زبانی:
جمله:
جمله از یک یا چند کلمه تشکیل می شود و پیام کامل را به شنونده انتقال می دهد.
به کار بردن کلمه در انواع جمله : رادیو
- امروز رادیو خریدم. ( جمله خبری )
- چه رادیوی زیبایی! ( جمله تعجبی)
- رادیو را خاموش کن. ( امری)
- رادیو را کجا گذاشتی؟ ( پرسشی)
پیوند (نشانه ی ربط):
گاهی اوقات دو جمله با یک حرف به هم وصل می شوند و معنی دو جمله را به هم ارتباط می دهند. به این حرف نشانه ی ربط یا پیوند می گویند.
الف) در آنجا دست به دعا برداشت.
ب) با خدای خود زمزمه کرد .
در آنجا دست به دعا برداشت و با خدای خود زمزمه کرد.
در این مثال دو جمله بالا با حرف ربط (و) به هم ربط داده شده اند.
نکات نگارشی:
در هنگام تصویر خوانی و نوشتن متن با توجه به تصویر به نکات زیر دقت کنید:
1- سعی کنید آنچه دیده اید را در نوشته ی خود بیاورید.
2- به درست نویسی شکل کلمات و املا توجه داشته باشید.
3- نشانه های نگارشی را رعایت کنید.
معنی واژه ها و معنی بیت درس «مهمان شهر ما»
فصل 7 : مهمان شهر ما
معنی واژه ها و معنی بیت درس «مهمان شهر ما»:
معنی واژه های درس «مهمان شهر ما»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
پوشش |
لباس |
مرتب |
منظم، با ترتيب |
هين |
بدان، آگاه باش |
نفوذ کند |
راه یابد، چیره شود |
هیجان |
شور و شوق |
پرتوان |
با قدرت، توانا، پر نیرو |
بالاخره |
سرانجام، عاقبت |
مشتاق |
دارای شوق، آرزومند |
فعالیت |
کوشش، تلاش |
هین |
بدان، آگاه باش |
واقعاً |
به درستی، در حقیقت |
جنبش |
حرکت، تکان، لرزش |
رخ |
صورت، چهره، گونه |
بی صبرانه |
بی طاقت، نا آرام |
رخسار |
چهره، روی، سیما |
خروشان |
پر سر و صدا |
حيف |
افسوس، دریغ |
انبوه |
بسیار، فراوان، زیاد |
سردرگم |
سرگردان، متحير |
مشام |
بینی |
دلهره |
نگرانی، اضطراب |
اندوه |
غم و ناراحتی |
لطيف |
ملایم، نرم |
انبوه |
زیاد، بسیار |
لحظه |
زمان خیلی کوتاه |
شکفته |
باز شده، خندان شد |
مشام |
بینی |
برنا |
جوان |
ضخامت |
محکم و ستبر |
اعتنا |
توجه داشتن |
تحسین آمیز |
همراه با تعریف و تمجید |
||
بی صبرانه |
زود، بی طاقتی، نا آرام |
||
امان |
در پناه بودن، ایمن بودن |
||
طعنه |
سرزنش کردن، بدگویی |
||
خیره شدن |
توجه عمیق، نگاه به چیزی بدون چشم برداشتن از آن |
||
حضور |
حاضر بودن، وجود داشتن |
||
استقبال |
پیشواز، به پیشواز کسی رفتن |
||
انتظار |
چشم به راه بودن، امید داشتن |
||
لحظه شماری |
انتظار کشیدن، پیوسته منتظر کسی بودن |
||
نشاط |
شادمانی، خوشی، شوق، شادی |
||
تپش |
تپیدن، جنبش، حرکت، ضربان، بی قراری |
||
نگار |
در این درس رهبر انقلاب؛ اما در لغت به معنی محبوب، یار |
||
هیجان زده |
دچار حالات عاطفی شده |
||
خیره |
متعجب، شگفت زده ، متحير |
||
غوغا |
سر و صدا، مردم بسیار و در هم آمیخته، جار و جنجال زیاد |
||
همهمه |
سر و صدا، شلوغی و بی نظمی |
||
مسئولان |
جمع مسئول، مأموران، افرادی که وظیفه ی انجام کاری را دارند |
||
محور |
خطی مستقیم که جسمی به دور آن می گردد |
||
مرخصی |
اجازه رهایی، آزادی پس از انجام کار |
||
آهای |
حرف ندا که برای صدا کردن افراد به کار می رود |
||
تحسین آمیز |
آفرین گفتن، نیک شمردن، تعریف و تمجید |
||
جبهه |
خط خارجی که سربازان مشغول جنگ در مقابل دشمن تشکیل دهند |
||
دلم می گیرد |
من ناراحت و غمگین می شوم |
بیت و معنی بیت درس «مهمان شهر ما»:
آب زنید راه را، هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
برای مهمان عزیزی که می آید مسیر را آب و جارو کنید، به باغ مژده دهید که بهار از راه می رسد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «مهمان شهر ما»
فصل 7 : مهمان شهر ما
واژگان هم خانواده درس «مهمان شهر ما»:
استقبال - مستقبل - اقبال |
صبر - صبور - صابر |
حس - احساس - محسوس - حواس |
منظم - نظم - ناظم - منظوم |
طلوع - طالع - مطلع |
مدرسه - مدرس - درس - تدریس |
انتظار - منتظر |
عزيز - معزز - عزيزه |
جمعیت - جماعت - مجموعه - جمع - مجموع |
فعالیت - فعال - فعال - فعل |
متوجه - توجه |
مشتاق - شوق - اشتیاق |
مرخص - ترخیص - مرخصی |
حرکت - متحرک - تحرک |
لطيف - لطف - لطافت |
نظر - منظور - ناظر |
اشعار - شعر - شاعر |
ضخامت - ضخیم |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «مهمان شهر ما»
فصل 7 : مهمان شهر ما
واژگان متضاد درس «مهمان شهر ما»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
تند |
کند |
پاکیزه |
كثيف |
طلوع |
غروب |
آرام آرام |
تند تند |
خواب |
بیدار |
پیر |
جوان |
شب |
روز |
پر |
خالی |
تشنه |
سیراب |
جدا |
متصل |
خوش بو |
بد بو |
استقبال |
پیشواز |
همهمه |
سکوت |
شادی |
غم |
ورود |
خروج |
آغاز |
پایان |
مرتب |
نامرتب، شلخته |
خوشحال |
ناراحت، غمگین |
منظم |
نامنظم |
خاموش |
روشن |
بزرگی |
کوچکی |
می گریستند |
می خندیدند |
پرتوان |
كم توان |
|
|
واژگان املایی درس «مهمان شهر ما»
فصل 7 : مهمان شهر ما
واژگان املایی درس «مهمان شهر ما»:
حضور |
استقبال |
نشاط |
خلاصه |
رخسار |
نشاط انگیز |
لحظه شماری |
بالاخره |
انبوه |
غوغا |
مرتب |
مسئولان |
نفوذ |
می لغزد |
مرخصی |
طعنه |
اعتنا |
ضخامت |
واقعاً |
تپش |
انتظار |
فقط |
حیاط |
ذخیره |
مشتاق |
هماهنگ |
اقیانوس |
معنا |
ذهن |
زمینه |
صف های منظم |
باغچه |
خلاصه |
منظور |
لطيف |
اشعه |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی، واژه آموزی و آیین نگارش درس «مهمان شهر ما»
فصل 7 : مهمان شهر ما
دانش زبانی، واژه آموزی و آیین نگارش درس «مهمان شهر ما»:
دانش زبانی:
یاد گرفتیم که حروف ربط دو جمله را به هم ربط می دهند. در درس قبل با حرف ربط ( و) آشنا شدیم.
به جمله های زیر دقت کنید .
الف) خیلی دنبال کتابم گشتم.
ب) آن را پیدا نکردم.
خیلی دنبال کتابم گشتم، اما آن را پیدا نکردم.
با کلماتی مانند ( اما ، ولی ) نیز دو جمله به هم ربط داده می شوند و مفهوم دو جمله در مقابل هم است؛ یعنی جمله دوم مفهوم بر خلاف جمله اول دارد.
واژه آموزی:
خود + باور: به کسی می گویند که به توانایی های خودش آگاهی و باور دارد.
خود + بين: کسی که فقط خودش را می بیند و به دیگران و توانایی های آن ها توجهی ندارد.
خود + دار : کسی که مراقب رفتار خودش است و از کارهای بد دوری می کند.
آیین نگارش:
هر داستان دارای عناصری است :
1- شخصیت های داستان:
کسانی که در آن داستان از آن ها نام می بریم .
2- زمان:
منظور زمانی است که داستان در آن اتفاق افتاده است.
3- مكان:
منظور مکانی است که داستان در آن اتفاق افتاده است.
4- اتفاق های داستان:
ماجراهایی که باعث شکل گیری داستان شده است.
5- نتیجه :
ما از هر داستان به یک نتیجه می رسیم آنچه از داستان آموخته ایم نتیجه داستان است.
نکته :
برای بازنویسی شعر به صورت داستان باید نکات زیر را مد نظر بگیریم:
1) سعی کنید خودتان را به جای شخصیت داستان قرار دهید.
2) در بیان توصیف از احساس و عاطفه ی خود استفاده کنید.
3) انتخاب کلمه ی مناسب نوشته ی شما را دلنشین تر می کند.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
شعر«همای رحمت» و معنی شعر
فصل 10 : باغچه ی اطفال
شعر«همای رحمت» و معنی شعر:
علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
ای حضرت علی تو مانند پرندهی خوشبختی هستی که برای همه ما سایه مهربانی از طرف خداوند هستی.
دل اگر خدا شناسی، همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم، خدا را
ای دل اگر دنبال خداشناسی هستی، به صورت علی نگاه کن. به خدا سوگند من با علی توانستم خدا را بشناسم.
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را
ای انسان نیازمند، به در خانه علی برو و نیازت را بگو که او با جوانمردی و بخشش گران بهاترین چیزها را به تو می دهد.
بجز از علی که گوید به پسر، که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز علی (ع) چه کسی ممکن است به پسرش بگوید که وقتی قاتل من اسیر و در بند تو است او را آزار نده و با او با ملایمت رفتار کن.
به جز از علی که آرد، پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم، شهدای کربلا را
به جز علی (ع) کسی نمی تواند پسری چنین شگفت انگیز بیاورد که شهیدان کربلا را در جهان مطرح و مشهور کند. (اشاره به امام حسین و قیام کربلا(
محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار):
شاعر معاصر ایرانی می باشد. ایشان در شهر تبریز به دنیا آمد و در مقبره الشعرای تبریز دفن شده است و اشعار زیادی به زبان ترکی دارد.
معنی واژه های درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»
فصل 10 : باغچه ی اطفال
معنی واژه های درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
خشنود |
راضی، خوشحال |
طاق |
سقف |
میهن |
وطن، کشور |
برگزیده شدن |
انتخاب شدن |
کنج |
گوشه |
استعداد |
آمادگی، توانایی |
آموزگار |
معلم، دبیر |
بردباری |
شکیبایی، صبر |
حرفه |
شغل، پیشه، کار |
قريحه |
طبع، ذوق |
سرگذشت |
شرح حال |
اعتماد |
اطمینان |
قريحه |
ذوق، استعداد |
افکار |
جمع فکر، اندیشه ها |
لبریز |
پر، لبالب |
سرمشق |
الگو، نمونه |
صبر |
شکیبایی، بردباری |
دلسوز |
مهربان، غمخوار |
قسم |
سوگند |
رخ |
چهره، صورت، سیما |
تصویر |
شکل، عکس |
متحیر |
شگفت زده، حیرت زده |
گرداگرد |
اطراف، پیرامون |
آیت |
نشانه، دلیل، علامت |
سرمشق |
الگو، نمونه |
رونق |
رواج |
فعالیت |
کوشش، تلاش |
پُرشور |
پر حرارت، با هیجان |
از پس |
از پشت |
بهره |
فایده، کمک |
ویژه |
خاص، مخصوص |
پند |
نصیحت، اندرز |
اراده |
خواست، میل، تصمیم |
||
دایر شدن |
تشکیل شدن، ایجاد شدن |
||
عاجز |
ناتوان، درمانده، ضعیف |
||
فروزان |
تابان، درخشان، روشن |
||
بهره رساندن |
فایده داشتن، مفید بودن |
||
رحمت |
مهربانی، دلسوزی، بخشایش |
||
طبع |
ذوق، استعداد، ذات، سرشت |
||
جویا |
کنجکاو، جستجوگر، جست و جو کننده |
||
رونق داشتن |
خوب بودن وضع کسب و کار |
||
اقامت گزیدم |
در جایی ساکن شدم، ماندم |
||
دایر شدن |
تشکیل شدن ، ایجاد شدن |
||
ابداع |
نوآوری، ایجاد کردن، چیزی از نو پدید آوردن |
||
مدارا |
با نرمی و ملایمت رفتار کردن |
||
مدارا |
با نرمی و ملایمت رفتار کردن |
||
مسکین |
فقیر، تهیدست، بینوا، بیچاره |
||
بام |
پشت بام، بالای ساختمان |
||
خشنود |
راضی، خوشحال، شادمان، قانع |
||
ماسوا |
موجودات، مخلوقات، غیر از خدا |
||
کَرَم |
لطف، جوانمردی، بزرگواری |
||
نگین |
سنگ قیمتی که روی انگشتر می گذارند |
||
عَلَم کند |
معرفی کند، مشهور سازد، برپا کند |
||
اطفال |
جمع طفل، خردسالان، بچه ها، کودکان |
||
کنجکاو |
کاوش کننده، جست و جو کننده |
||
فعّال |
پُرکار، کوشا، جمع فعل، کارها، رفتارها |
||
قفقاز |
سرزمینی در غرب دریای خزر |
||
اداره می کرد |
کارگردانی می کرد، می گرداند |
||
اختراع |
پدید آوردن، درست کردن، ایجاد کردن |
||
قاتل |
کسی که دیگری را می کشد |
||
مقصود |
خواسته، آرزو، نیت اراده، خواسته، میل، تصمیم، مراد |
||
اجتماع |
گروه، جمعی از دسته های انسانی، گرد هم آمدن |
||
مکتب |
محل درس خواندن، مدرسه در گذشته، نام «مدرسه» در قدیم |
||
پشتکار |
تلاش برای انجام کاری، با علاقه کاری را پیگیری کردن، همت و جدیت |
||
منقل |
ظرفی که در آن ذغال یا هیزم می ریزند و آتش روشن می کنند. |
||
ذوق |
شور و شوق، علاقه، توانایی، نشاط، خوشی، علاقه و استعداد برای یادگیری |
||
هما |
پرنده ای افسانه ای که اگر سایه اش بر سر کسی بیفتد آن شخص خوشبخت می شود |
||
ابوالعجائب |
پدر شگفتی ها؛ یعنی بسیار شگفت انگیز، باعث شگفتی ها، شگفت انگیز |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»
فصل 10 : باغچه ی اطفال
واژگان هم خانواده درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:
صبر - صابر - صبور |
فعّال - فعالیت |
رحمت - رحيم - رحم |
مقصود - قصد - قاصد |
قبول - قابل - مقبول |
عشق - معشوق |
کرم - کریم - کرامت |
اسیر - اسارت |
شهدا - شهادت - شهید |
قاتل - قتل - مقتول |
اطفال - طفل - طفولیت |
اختراع - مخترع |
جويا - جوینده |
راضی - رضایت - مرضیه |
شعر - شاعر - مشاعره |
اقامت - مقيم |
اعتماد - معتمد |
تصوير - تصور - مصور |
استعداد - مستعد |
طفل - طفولیت - اطفال |
مکتب - کتاب - کاتب - مکتوب |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»
فصل 10 : باغچه ی اطفال
واژگان متضاد درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
باسواد |
بی سواد |
جديد |
قدیم |
قبول |
رد، مردود |
ابتدا |
انتها |
توانا |
ناتوان |
طولانی |
کوتاه |
خالی |
پُر |
اسیر |
آزاد |
گدا |
ثروتمند |
مسکین |
ثروتمند |
لبریز |
خالی |
طاق |
كف |
ناشنوا |
شنوا |
تازه |
کهنه |
روشن |
خاموش |
سرد |
گرم |
سختی |
راحتى |
بیرون |
درون |
بیدار |
خواب |
|
|
واژگان املایی درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»
فصل 10 : باغچه ی اطفال
واژگان املایی درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:
عشق |
قطعه زغال |
منقل |
کرسی |
حرفه ای |
گچ بُری |
طبع پرشور |
ذهن جویا |
راضی |
برگزیده |
اقامت گزیدم |
عَلَم کند |
ذوق |
قريحه |
باغچه اطفال |
نمی پذیرند |
عاجز بودند |
استعداد |
ابداع |
شرح حال |
باغچه بان |
اعتماد |
فعل |
نقّاشی |
شعر |
طاق مسجد |
قنادی |
رونق |
راضی |
اختراع |
مقصود |
تحصیلی |
همای رحمت |
آیت |
ماسوا |
گدای مسکین |
ابوالعجائب |
شعله ی فروزان |
|
|
|
|
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»
فصل 10 : باغچه ی اطفال
دانش زبانی درس «باغچه ی اطفال» و شعر «همای رحمت»:
دانش زبانی:
فعل:
کار انجام شده در جمله را «فعل» می گوییم. فعل اصلی ترین بخش جمله است و جمله بدون آن معنای کاملی ندارد.
- آن ها در اتاق خوابیدند:
اصلی ترین بخش فعل آن است یعنی خوابیدند که کار انجام شده را بیان می کند.
جمله بدون داشتن فعل جمله محسوب نمی شود.
یک فعل به تنهایی نیز یک جمله محسوب می شود:
- خندید.
در جمله ها، فعل اصلی ترین بخش جمله است و بقیه واژه ها برای کامل کردن معنای جمله می آیند؛ به مثال زیر دقت کنید:
- بچه ها آمدند.
قسمت اصلی جمله «آمدند» و بقیه برای کامل کردن معنای جمله آمده است.
ادامه ی پیوند (نشانه ی ربط):
در ادامه فراگیری حروف ربط کلمه هایی مانند چون و زیرا نیز دو جمله را به هم ربط می دهد:
الف) آن ها سریع به خانه رسیدند.
ب)خیابان ها خلوت بود.
آن ها سریع به خانه رسیدند، چون خیابان ها خلوت بود.
دقت کنید که جمله اول مفهومی را توضیح می دهد و جمله دوم دلیلی برای جمله اول بیان می کند.
نکات نگارشی:
در هنگام نوشتن خاطره باید به موارد زیر توجه کنیم:
1) نوشته خود را با کلمه ها و جمله های مناسب به پایان ببریم.
2) مکان، زمان و جزئیات رویدادها (خاطرات) را بنویسیم.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
معنی واژه های درس «فرمانده ی دل ها»
فصل 11 : فرماندهِ دل ها
معنی واژه های درس «فرمانده ی دل ها»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
دلتنگ |
غمگین |
مانع |
سد، جلوگیری کننده |
محور |
اساس، مبنا |
مقابله |
رویارویی، مواجهه |
اعتقاد |
باور |
اعتقاد |
باور، ایمان، عقیده |
محتاج |
نیازمند |
عمليات |
فعالیت ها، کارها |
به شدت |
زیاده از حد، بسیار زیاد |
دژ |
حصار، قلعه |
سقوط |
افتادن |
دَم |
لحظه، زمان کوتاه |
گذرگاه |
محل عبور، جای گذر |
نفوذناپذير |
غیر قابل نفوذ |
حمله |
هجوم، يورش، تاختن |
محتاج |
نیازمند |
شوق |
میل، علاقه فراوان به چیزی |
||
بی وقفه |
بی درنگ، بدون توقف، پشت سر هم |
||
نظاره کردن |
نگاه کردن، تماشا کردن |
||
نظاره می کرد |
نگاه می کرد، تماشا می کرد |
||
متجاوز |
کسی که به دیگران ظلم کند، ستمگر |
||
خیره شدن |
توجه عمیق، نگاه کردن بدون برداشتن چشم |
||
مسئولیت |
سرپرستی یک کار مهم، بر عهده داشتن وظیفه ای |
||
وصف ناپذیر |
غیر قابل توصیف، وصف نشدنی |
||
سقا |
کسی که به تشنگان آب می دهد |
||
ترجیح دادن |
برگزیدن، برتری دادن چیزی یا کسی بر دیگران |
||
تسخیر ناپذیر |
مکان یا چیزی که به آسانی نتوان آن را به دست آورد، مکان یا چیزی که دسترسی به آن دشوار است |
واژگان هم خانواده درس «فرمانده ی دل ها»
فصل 11 : فرماندهِ دل ها
واژگان هم خانواده درس «فرمانده ی دل ها»:
منع - مانع - ممانعت |
محتاج - احتیاج |
وصف - توصیف |
نظام - ناظم - نظم - منظم |
مظلوم - ظلم - ظالم |
تسلیم - اسلام - مسلم - مسلمان |
شکر - تشکر - شاکر |
اعتقاد - معتقد |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان متضاد درس «فرمانده ی دل ها»
فصل 11 : فرماندهِ دل ها
واژگان متضاد درس «فرمانده ی دل ها»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
کوچک |
بزرگ |
مظلوم |
ظالم |
خاموش |
روشن |
نیازمند |
بی نیاز |
پاک |
ناپاک، کثیف |
شکست |
پیروزی |
اولین |
آخرین |
آزادی |
اسارت |
سبک |
سنگین |
فرار |
قرار |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان املایی درس «فرمانده ی دل ها»
فصل 11 : فرماندهِ دل ها
واژگان املایی درس «فرمانده ی دل ها»:
مرخصی |
قصه ها |
منتظر |
عروسک |
حتی |
مسئولیت |
مانع |
اعتقاد |
محتاج |
اشغال |
تیپ |
ضربه |
محور |
شلمچه |
تسخیر ناپذیر |
خرد |
وصف ناپذیر |
بی وقفه |
گذرگاه |
سقا |
مؤمن |
مطمئن |
سقوط |
ترجيح |
نظاره |
عمليات |
ضربه ی نهایی |
نفوذ |
جامع |
|
دانش زبانی درس «فرمانده ی دل ها»
فصل 11 : فرماندهِ دل ها
دانش زبانی درس «فرمانده ی دل ها»:
دانش زبانی:
با ترکیب واژه ها با یکدیگر کلماتی با معنی ساخته می شود. از ترکیب اسم های مختلف با «پذیر» یا «ناپذیر» می توان صفت های جدید ساخت.
در ترکیب با «ناپذیر» بیان می کنیم که روی کلمه قبل از خودش نمی توان عملی انجام داد:
شوق وصف ناپذیر: شوقی که نمی توان آن را توصیف کرد .
درِ تسخیر ناپذیر: دژی که نمی توان آن را تسخیر کرد.
خستگی ناپذیر: کسی که نمی توان آن را خسته کرد؛ یعنی به این آسانی خسته نمی شود.
شکست ناپذیر: کسی که نمی توان آن را به آسانی شکست داد.
باور ناپذیر: چیزی که نمی توان آن را به آسانی باور کرد.
در ترکیب با «پذیر» بیان می کنیم که می توان آن عمل را انجام داد:
نفوذ پذیر: جایی که می توان به آسانی در آن نفوذ کرد.
نکات نگارشی:
هنگام نوشتن داستان با توجه به تصاویر مرتبط به هم، بایستی موارد زیر را در نظر داشت:
1) ارتباط بین تصاویر را درک کنید.
2) نوشته شروع مناسبی داشته باشد ترتیب رویدادها رعایت شود.
3) پاکیزه و خوش خط بنویسید.
4) نشانه های نگارشی را در جاهای مناسب به کار بگیرید.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
شعر«اتّفاق ساده» و معنی شعر
فصل 12 : اتّفاق ساده
شعر«اتّفاق ساده» و معنی شعر:
آن روز شیشه ها را
باران و برف می شست
من مشق می نوشتم
پروانه ظرف می شست
آن روز که باران و برف می بارید و شیشه ها را می شست من مشق می نوشتم و پروانه ظرف می شست.
وقتی که نامه ات را
مادر برای ما خواند
باران پشتِ شیشه
آرام و بی صدا ماند
وقتی مادر نامه ات را برای ما می خواند باران هم بی صدا شده بود مثل این که آن هم می خواست نامه ات را گوش بدهد.
درآن نوشته بودی
حال تو خوبِ خوب است
گفتی که سنگرما
در جبهه ی جنوب است
در نامه ات نوشته بودی که حال تو خیلی خوب است و جبهه ی شما در جنوب کشور قرار دارد.
گفتی که ما همیشه
در سایه ی خداییم
گفتی که ما قرار هست
این روزها بیاییم
گفته بودی که تحت حمایت خدا هستیم و قرار هست به زودی برگردیم.
از شوق سطرِ آخر
مادر بلند خندید
چشمان مهربانش
برقی زد و درخشید
با شنیدن سطر آخر مادر با صدای بلند خندید و چشمان مهربانش از خوشحالی برق زد.
یک قطره شبنم از گل
بر روی برگ غلتید
یک قطره روی شیشه
مثل تگرگ غلتید
یک قطره از گلبرگ گل روی برگ افتاد و یک قطره مثل تگرگ روی شیشه غلطید.
یک قطره از دل من
بر روی دفتر افتاد
یک اتّفاق ساده
درچشم مادر افتاد
یک قطره اشک از اَعماق وجود من و از چشم من بر روی دفتر افتاد مادر خیلی راحت اشک در چشمانش جمع شد .
باران پشت شیشه
آمد به خانه ی ما
آرام دست خود را
می زد به شانه ی ما
انگار باران پشت شیشه به خانه ی ما آمده بود و دست خود را آرام بر شانه ی ما می زد که همه (باران و ما) خوشحال بودیم و گریه می کردیم.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
معنی واژه های درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»
فصل 12 : اتّفاق ساده
معنی واژه های درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
سطر |
یک خط از نوشته |
حسرت خوردن |
افسوس داشتن |
حسرت |
اندوه |
شوق |
خوشحالی، شادی |
حومه |
اطراف |
مختصر |
كم، کوتاه، گزیده |
فراوان |
بسیار |
مثل |
مانند |
گمان |
خیال |
لاشه |
جسد |
سرایت کند |
منتقل شود |
غلتید |
غلت خورد |
بی صدا |
ساكت |
صمیمی |
یکدل، همدل |
اندیشید |
فکر کرد |
اسرار |
جمع سِر، رازها |
اکنون |
حالا |
شبنم |
ژاله |
از گوشه چشم نگاه کردن |
پنهانی نگاه کردن |
||
حسرت خوردن |
آه و افسوس کردن، حسرت کشیدن |
||
سطر |
یک خط از یک نوشته |
||
پاسبانی |
نگهبانی، پاسداری، مراقبت |
قیصر امین پور:
قیصر امین پور، شاعر و نویسنده ی معاصر استاد دانشگاه بود. اشعار و ترانه های زیبایی از او بر جای مانده است.
مهدی آذر خرمشاهی:
مهدی آذر خرمشاهی معروف به آذر یزدی نویسنده ی معاصر و از پایه گذاران ادبیات کودک و نوجوان ایران است. مهم ترین آثار او عبارتند از قصه های خوب برای بچه های خوب، قصه های مثنوی مولوی و ... .
عبدالرحمان جامی:
عبدالرحمان جامی شاعر قرن نهم هجری قمری است. یکی از مهم ترین اثر او کتاب بهارستان می باشد.
واژگان هم خانواده درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»
فصل 12 : اتّفاق ساده
واژگان هم خانواده درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»:
مثل - مثال - امثال |
انتخاب - منتخب |
تولد - متولد |
حفظ - حافظ - محفوظ |
توصیف - وصف |
ظلم - ظالم - مظلوم |
مشوق - شوق - شوق - اشتیاق |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان متضاد درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»
فصل 12 : اتّفاق ساده
واژگان متضاد درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
جنوب |
شمال |
خندید |
گریه کرد |
مختصر |
طولانی |
راضی |
ناراضی |
ناپسند |
پسندیده |
زنده |
مرده |
آخر |
اول |
ساده |
سخت |
پنهان |
آشکار |
|
|
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان املایی درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»
فصل 12 : اتّفاق ساده
واژگان املایی درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»:
محله |
خرّمشاه |
محل تولد |
حومه ی شهر |
مختصر |
وضع خوب |
عادت |
متولد |
حضرت |
پهلوی |
متوجه |
پنهان |
ناپسند |
اسرار |
شخص |
دانش زبانی درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»
فصل 12 : اتّفاق ساده
دانش زبانی درس «اتّفاق ساده»، «دوست بچه های خوب» و «نگاه پنهان»:
دانش زبانی:
صفت:
بعضی جملات کلمه هایی دارند که توضیحی درباره اسم قبل از خود می دهد:
- پدر به من یک کتاب زیبا داد.
در این جمله کلمه زیبا توضیحی درباره کتاب داده است. به این واژه ها «صفت» گفته می شود. صفت کلمه ای است که درباره اسم قبل از خودش توضیحی می دهد.
به نمودار زیر دقت کنید:
- معلم مهربان رفت.
کلمه «مهربان» درباره کلمه ی قبل از خود توضیحی می دهد.
با اضافه کردن «است» به دو کلمه و در صورت معنی دادن آن می توانید صفت را شناسایی کنید.
- معلمِ مهربان معلم، مهربان است. مهربان، صفت است .
- معلمِ من معلم، من است. من، صفت نیست.
نکات نگارشی:
تصور کنید می خواهید با توجه به یک تصویر از زبان یک پرنده متنی بنویسید. می بایست در نوشتار متن، به نکات زیر توجه کرد:
1) به جزئیات تصویر (رنگ، نور، جهت و حرکت و ...) خوب نگاه کنید.
2) با انتخاب کلمات مناسب، احساس و عاطفه ی خود را آشکار کنید.
3) نشانه های نگارشی را به کار گیرید.
4) پاکیزه و خوش خط بنویسید.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
شعر«لطف حق» و معنی شعر
فصل 13 : لطفِ حق
شعر«لطف حق» و معنی شعر:
مادر موسی ، چو موسی را به نیل دَر فِکند از گفته ی ربِّ جلیل
هنگامی که مادر حضرت موسی (ع) به فرمان خداوند، فرزندش را در رود نیل رها کرد.
خود ز ساحل کرد با حسرت، نگاه گفت: «کای فرزندِ خردِ بی گناه
با حسرت، او را از ساحل نگاه می کرد و با خود می گفت :« ای فرزند کوچک بی گناه
گرفراموشت کند، لطف خدای چون رهی زین کشتی بی ناخدای؟»
اگر لطف و مهربانی خدا تو را فراموش کند، چگونه می می توانی از این کشتی بدون ناخدا نجات پیدا کنی؟»
وحی آمد: «کاین چه فکر باطل است ؟ رهروِ ما، اینک اندر منزل است
از جانب خدا ندا آمد: «فکر خطا نکن. موسی (ع) که ادامه دهنده ی راه ماست، اکنون به جای امنی رسیده است.
ما گرفتیم آنچه را انداختی دستِ حق را دیدی و نشناختی؟
ما موسی (ع) را که به رود نیل سپردی نجات دادیم. در حقیقت ما از او محافظت کردیم وتو متوجّه نشدی.
در تو تنها، عشق ومهرِ مادری است شیوه ی ما، عدل و بنده پروری است
تو فقط مادر هستی و عشق و مهر تو به همین دلیل است ولی روش ما عدالت و مهربانی در جهان است.
سطح آب از گاهوارش خوش تر است دایه اش سیلاب و موجش مادر است
(نگران نباش) روی آب از گهواره ی او بهتر است و دایه ی او سیلاب و مادر او امواج هستند.
رودها از خود نه طغیان می کنند آن چه ما می گوییم ، آن می کنند
رودها خود به خود پرآب شده و آب آن ها بالا نمی آید بلکه گوش به فرمان ما(خدا) هستند.
ما به دریا حکمِ طوفان می دهیم ما به سیل و موج، فرمان می دهیم
این ما هستیم که دریا فرمان می دهیم طوفان برپا کند و سیل و موج به دستور ما اتّفاق می افتد.
بِه که برگردی و به ما بسپاری اَش کی تو از ما بیش تر دوست می داری اَش ؟»
حالا بهتر است بروی و او را به ما (خدا) بسپاری زیرا ما او را بیش تر از تو دوست داریم.»
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
شعر «امید» و معنی شعر
فصل 13 : لطفِ حق
شعر «امید» و معنی شعر:
شنیدستم که شهبازی کهنسال کبوتر بچه ای را کرد دنبال
شنیدم که بازِ سالخورده ای کبوتر بچّه ای را دنبال کرد.
زبیم جان به هر سو بود پران به هرسو تاخت ، تازان ازپی اش باز
شنیدم که بازِ سالخورده ای کبوتر بچّه ای را دنبال کرد.
به دشت وکوه و صحرا بود پرّان ز چنگ باز شاید در برد جان
به طرف دشت و کوه و صحرا پرواز می کرد تا شاید از دست باز نجات یابد.
زجان خود کشید او آن زمان دست درختی در نظر بگرفت و بنشست
مرگ را در پیش چشم خود دید و ناامید شد درختی را در نظر گرفت و نشست.
نگه کرد آن نگون اقبال بر زیر که صیادی کمان بر کف به زه تیر
آن کبوتر بدبخت، وقتی پایین را نگاه کرد دید شکارچی تیری را بر کمان گذاشته و او را نشانه رفته است.
به زیرپای صیّاد و به سر، باز نه بنشستن صالح است و نه پرواز
زیر پایش صیاد و بالای سرش باز شکاری بود ونه نشستن و نه پرواز، هیچ کدام صالح نبود.
به کلی رشته امید بگسست در آن دم دل به امید خدا بست
کبوتر کاملاً نا امید شد و در آن لحظه به خدا امیدوار شد.
چو امیدش به حق بود آن کبوتر نجات از مرگ دادش حی داور
چون امید آن کبوتر به خدا بود خدا او را از مرگ نجات داد.
بزد ماری به شست پای صیاد قضا بر باز خورد آن تیر و افتاد
ماری انگشت شصت پای صیاد را نیش زد و تیر از دست او رها شده و به باز شکاری خورد و افتاد.
به خاک افتاده هم صیاد و هم باز کبوتر شاد و خندان کرد پرواز
کبوتر و صیّاد هر دو بر زمین افتادند و کبوتر خوش حال و خندان پرواز کرد.
معنی واژه های شعرهای «لطف حق» و «امید»
فصل 13 : لطفِ حق
معنی واژه های شعرهای «لطف حق» و «امید»:
واژه |
معنی |
واژه |
معنی |
درفِکند |
انداخت، رها کرد، افکند |
دایه |
پرورش دهنده، پرستار کودک |
شیوه |
راه، روش |
لطف |
محبت و مهربانی |
به که |
بهتر است که |
گاهواره اش |
گهواره ی او |
خوش تر |
خوب تر، راحت تر |
بسپار |
واگذار کن، بده |
خرد |
کم سن و سال، کودک |
حسرت |
اندوه، آه و افسوس |
کاین |
که این |
اینک |
اکنون، حالا |
اندر |
در |
صياد |
شکارچی |
برکف |
در دست |
شنیدستم |
شنیده ام |
صلاح |
شایسته، مصلحت |
قضا |
سرنوشت |
کهنسال |
پیر، سالخورده |
تاخت |
حمله کرد، هجوم آورد |
تازان |
با سرعت، شتاب |
زه |
چله كمان |
بگسست |
پاره شد |
حی داور |
پروردگار، خداوند |
از پی اش |
به دنبال آن |
اجل |
پایان زندگی، زمان مرگ |
نگون اقبال |
بدبخت، تیره بخت |
كمان |
ابزار تیراندازی |
پران |
در حال پریدن، در حال پرواز |
||
عدل |
انصاف، عدالت، رعایتِ برابری |
||
شهباز |
باز، نوعی پرنده شکاری سفید با پنجه و منقار قوی |
||
وحی |
آن چه از طرف خدا به پیامبران نازل شود |
||
طغیان |
بالا آمدن آب دریا، سرکشی و نافرمانی، از حد خود گذشتن |
||
بنده پروری |
رفتار دوستانه داشتن، مهربانی و لطف کردن |
||
ربّ جلیل |
خدای بلند مرتبه و بزرگ، خدای بلند مرتبه، خدای بزرگ |
پروین اعتصامی:
پروین اعتصامی شاعر ایرانی معاصر است. از او به عنوان مشهورترین شاعر زن ایرانی یاد می کنند. شعرهای او در دیوان اشعارش به چاپ رسیده است. او در تبریز به دنیا آمد و در ۳۵ سالگی در تهران وفات یافت و در شهر قم به خاک سپرده شد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده شعرهای «لطف حق» و «امید»
فصل 13 : لطفِ حق
واژگان هم خانواده شعرهای «لطف حق» و «امید»:
عشق - عاشق - معشوق |
جلیل - جلال |
عدل - عدالت - عادل |
صياد - صيد |
صلاح - مصلحت - صلح |
لطف - لطيف - الطاف - لطافت |
باطل - ابطال |
کهن - کهنه |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد شعرهای «لطف حق» و «امید»
فصل 13 : لطفِ حق
واژگان متضاد شعرهای «لطف حق» و «امید»:
واژه |
متضاد واژه |
واژه |
متضاد واژه |
بی گناه |
گناه کار |
کهنسال |
جوان |
خندان |
گریان |
باطل |
صحيح، درست |
نگون اقبال |
خوش بخت |
عدل |
ظلم |
مرگ |
زندگی |
شاد |
ناراحت |
واژگان املایی شعرهای «لطف حق» و «امید»
فصل 13 : لطفِ حق
واژگان املایی شعرهای «لطف حق» و «امید»:
سیلاب |
طغیان |
بسپاری |
حسرت |
خرد |
توفان |
حي داور |
در فکند |
رب جلیل |
وحی |
باطل |
بنده پروری |
دایه اش |
شست پا |
اجل |
کهنسال |
باطل |
اندوه |
عدل |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی شعرهای «لطف حق» و «امید»
فصل 13 : لطفِ حق
دانش زبانی شعرهای «لطف حق» و «امید»:
دانش زبانی:
گرداگرد: یعنی دور تا دور لبالب: یعنی پر پیاپی: پشت سر هم
سراسر: یعنی همه جا دمادم: یعنی هر لحظه
شکل و ساخت این کلمه ها را دقت کنید:
اسم + ا + اسم
این کلمات توضیح بیشتری درباره ی مفهوم جمله می دهند و معنای جمله را کامل تر می کنند.
نکته:
کلماتی مانند «سپس» و «بعد» نیز در دو جمله را به هم پیوند می دهد و به نوعی ترتیب زمانی اتفاقات را نشان می دهد. در واقع جمله دوم در ادامه جمله اول می باشد:
معلم کتاب را بست، سپس شروع به قدم زدن کرد.
قدم زدن به ترتیب بعد از بستن کتاب صورت گرفته است.
نکات نگارشی:
توجه داشته باشید هنگامی که داستان یک شعر را به صورت متن می نویسید :
1) داستان شروع مناسبی داشته باشد.
2)پیام یا محتوای شعر حفظ شود.
3) نشانه های نگارشی در جای مناسب استفاده شود.
4) داستان با جمع بندی مناسبی پایان یابد.
5) نوشته ی خود را پاک نویس کنید.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
درس «ادب از که آموختی؟» و معنی درس
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
درس «ادب از که آموختی؟» و معنی درس:
دوکس، رنج بیهوده بُردند و سعیِ بی فایده کردند:
یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد:
دو نفر هستند که همیشه زحمت بی جا می کشند و تلاش بی فایده می کنند. یکی کسی که مال و ثروت جمع کرده و استفاده نمی کند ودیگری کسی که چیزی را یاد می گیرد و به آن عمل نمی کند.
علم، چندان که بیش تر خوانی چون عمل در تو نیست، نادانی
هرچه قدر علم و دانش یاد بگیری تا زمانی که به آن عمل نکنی جاهل هستی (مثل این هست که چیزی یاد نگرفته ای)
یکی را گفتند:«عالِمِ بی عمل، به چه مانَد؟»
گفت: «به زنبورِ بی عسل».
از کسی پرسیدند: «دانشمندی که به آموخته های خود عمل نمی کند به چه چیزی شبیه هست؟))پاسخ داد :(( مانند زنبوری است که عسل نمی دهد».
لقمان را گفتند: «ادب از که آموختی؟»
گفت: «از بی ادبان، هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیزکردم».
به لقمان گفتند: «ادب را از چه کسی یاد گرفته ای؟» جواب داد: «از بی ادب ها،هرکاری از آن ها که به نظرم زشت بود از آن دوری کردم وانجام ندادم».
مشک آن است که خود ببوید؛ نه آن که عطّار بگوید.
دانا چون طبله ی عطّار است، خاموش و هنرنمای
و نادان چون طَبلِ غازی، بُلند آواز و میان تهی.
مُشک خوب، مُشکی است که خودش بوی خوب بدهد نه این که عطّار از آن تعریف کند. انسان دانا مانند صندوقچه ی عطّار است که سرو صدایی ندارد وعطرش همه جا پراکنده می شود و انسان نادان مثل طبل جنگی تو خالی و پر سر و صداست.
معنی واژه های درس «ادب از که آموختی؟»
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
معنی واژه های درس «ادب از که آموختی؟»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
اندوخت |
جمع کرد، گردآوری کرد |
چندان |
هر مقدار، هر اندازه |
طبله |
صندوقچه |
غازی |
جنگجو |
غازی |
جنگجو |
آموخت |
یاد گرفت، یاد داد |
عطار |
عطر فروش |
ناپسند |
بد، نامناسب |
قاضی |
داور |
عطار |
عطر فروش |
پرهیز کردن |
دوری کرد، خودداری |
||
مشک |
ماده روغنی بسیار معطر و خوشبو |
||
طبل غازی |
طبلی که پیشاپیش لشکر به صدا در می آمد، طبل جنگی |
||
پرهیز کردن |
دوری کردن، خودداری کردن از انجام کاری |
سعدی شیرازی:
سعدی شاعر قرن هفتم هجری قمری است. در شیراز به دنیا آمد و در همان جا درگذشت و به خاک سپرده شد. کتاب های گلستان و بوستان از جمله آثار او هستند. گلستان به نظم و نثر و بوستان به نظم نوشته شده است. «استاد سخن» و «شیخ اجل» از لقب های اوست.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «ادب از که آموختی؟»
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
واژگان هم خانواده درس «ادب از که آموختی؟»:
طالب - طالب - مطلوب |
عمل - عملیات |
عطار - معطر - عطر |
حق - حقایق - حقیقت |
طلب - طالب - مطلوب |
عالم - علم – معلوم - علوم |
ادب - ادیب - آداب - مؤدّب |
قادر - قدیر - قدرت |
تفکّر - فكر - متفکّر - افکار |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «ادب از که آموختی؟»
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
واژگان متضاد درس «ادب از که آموختی؟»:
واژه |
واژه متضاد |
واژه |
واژه متضاد |
بلند آواز |
خاموش |
نادان |
دانا |
رنج |
راحتی، آسایش |
ناپسند |
خوب و پسندیده |
بی ادب |
با ادب |
سودمند |
بی فایده |
عالم |
جاهل، نادان |
تهی |
پُر |
واژگان املایی درس «ادب از که آموختی؟»
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
واژگان املایی درس «ادب از که آموختی؟»:
عسل |
پرهیز |
عطار |
طبله |
هنر نمای |
طبل غازی |
بلند آواز |
میان تهی |
بیهوده |
سعی |
عالم بی عمل |
لقمان |
نظر |
ناپسند |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
نکات دستوری درس «ادب از که آموختی؟»
فصل 14 : ادب از که آموختی؟
نکات دستوری درس «ادب از که آموختی؟»:
نکات دستوری :
مفعول:
به فعل زیر دقت کنید:
- مریم خورد.
در این جمله می توانید از فعل بپرسید مریم چه چیزی را خورد ؟
برای این که پیام جمله کامل شود به کلمه یا کلمات دیگری نیاز داریم که جوابی برای این سوال است: «مریم سیب را خورد.»
- مادر گلدان را آورد.
- چه چیزی را آورد؟ گلدان را.
گلدان که جواب این پرسش انجام شده است، نقش «مفعول» دارد و «را» نیز نشانه مفعول است.
مفهوم همه فعل های استفاده شده در جمله نیازی به کامل شدن با مفعول ندارند:
- هوا سرد شد.
در این جا نمی توان از فعل پرسید چه چیزی را / چه کسی را.
جمله ی زیر از سه قسمت تشکیل شده است :
- على دفتر را برداشت.
یک قسمت اصلی که می دانیم فعل جمله است، یعنی کاری که انجام شده است.
یک قسمت دیگر انجام دهنده کار است که به آن فاعل می گویند.
و قسمت سوم کلمه یا کلماتی هستند که مفهوم فعل را کامل می کنند. کلماتی که کار بر روی آن ها انجام می شود و به آن «مفعول» می گویند.
- ليلا دوستش را دید .
فاعل: لیلا
مفعول: دوستش
فعل: دید
نشانه مفعول: را
نکته:
به دو جمله زیر توجه کنید:
- اول بهار زیبا و دل انگیز، قلم به دست گرفت.
- دومین نقاش تابستان گرم، دست به کار شد.
کلمه هایی مانند «اول، دومین، سوم، نخست، آخر، ابتدا» باعث می شود که مطالب کل متن به هم مرتبط شوند و ترتیب زمانی را نشان می دهد.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
شعر «شیر و موش» و معنی شعر
فصل 15 : شیر و موش
شعر «شیر و موش» و معنی شعر:
بود شیری به بیشه ای، خفته موشکی کرد، خوابش آشفته
یک شیر در بیشه ای خوابیده بود. موش کوچکی او را از خواب بیدارکرد.
آن قدر گوشِ شیر، گاز گرفت گه رها کرد وگاه باز گرفت
موش شروع به گاز گرفتن گوش شیرکرد و گوش شیر را گاز گرفته و دوباره رها می کرد.
تا که از خواب، شیر شد بیدار متغیّر زِ موشِ بد رفتار
تا که شیر از خواب بیدار و از دست کارهای بد موش عصبانی شد.
دست بُرد و گرفت کلّه ی موش شد گرفتار، موشِ بازی گوش
دست خود را برد و کلّه ی موش را گرفت و موش بازی گوش اسیر شد.
خواست زیر پنجه، لِه کُنَدَش به هوا برده بر زمین زَنَدَش
شیر می خواست موش را زیر پنجه اش له کند و به هوا بلند کرد و بر زمین بزند.
گفت: ای موشِ لوسِ یک غازی با دُم شیر می کنی، بازی
شیر به موش گفت: ای موش نُنُر بی ارزش باد دم شیر بازی می کنی؟
موشِ بیچاره در هراس افتاد گریه کرد و به التماس افتاد
موش بیچاره ترسید و شروع به گریه و زاری و التماس کرد
که تو شاهِ وحوشی و من موش موش هیچ است پیشِ شاه وحوش
موش به شیرگفت: که تو سلطان حیوانات هستی و موشی مثل من در مقابل تو هیچ است.
تو بزرگی و من خطا کارم از تو امّیدِ مغفرت دارم
تو بزرگواری و اشتباه از من است و از تو امید بخشش دارم.
شیر از این البه، رحم حاصل کرد پنجه وا کرد و موش را وِل کرد
دل شیر به دلیل التماس های موش به رحم آمد و پنجه ی خود را باز کرد و موش را آزاد کرد.
اتّفاقاً سه چار روزِ دگر شیر آمد این بال بر سر
از قضا، سه و چهار روز دیگر، این بال بر سر خود شیر آمد.
از پیِ صیدِ گرگ، یک صیّاد درهمان حول وحوش، دام نهاد
صیّادی برای شکار گرگ در همان اطراف تله گذاشته بود.
دامِ صیّاد، گیرِ شیر افتاد عَوَضِ گرگ، شیر به دام افتاد
دام صیاد نصیب شیر شد. به جای گرگ، شیر در دامی که صیاد گرفتار شد.
موش چون حال شیر را دریافت از برای خلاص شیر بشتافت
وقتی موش متوجّه شد که شیر گرفتار شده است با عجله و سریع خود را برای نجات شیر رساند.
بندها را جوید با دندان تاکه در بُرد شیر از آنجا جان
موش با دندان هایش بندهای تله را جوید تا این که شیر جان سالم به در برد و نجات یافت.
شیر چون موش را رهایی داد خود رها شد ز پنجه ی صیّاد
شیر به خاطر رهاکردن موش، خودش هم از دامِ شکارچی نجات یافت.
معنی واژه های شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»
فصل 15 : شیر و موش
معنی واژه های شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
بیشه |
جنگل، جنگل کوچک |
موشک |
موش کوچک |
یک غازی |
بی ارزش، ناچیز |
متغير |
خشمگین، عصبانی |
لابه |
التماس |
چار |
چهار |
خلاص |
رهایی |
صید |
شکار |
ناهماهنگی |
بی نظمی |
تحمل |
صبر، شکیبایی |
هراس |
ترس، احساس نگرانی |
حدس زدم |
گمان کردم، فکر کردم |
فاش |
آشکار، ظاهر |
قطعات |
قطعه ها، تکّه ها |
وادار کردن |
مجبور کردن |
سابق |
گذشته، قبل |
رحم |
مهربانی، بخشیدن |
جست |
جهید |
مغفرت |
بخشش گناهان، آمرزش |
||
بشتافت |
شتابان رفت، تند تند رفت |
||
خفته |
خوابیده، به خواب رفته |
||
حاصل کرد |
به دست آورد، کسب کرد |
||
متفکرانه |
در حال تفکر، اندیشمندانه |
||
حول و حوش |
اطراف، دور و بر، گرداگرد |
||
مرور |
مطالعه مطلبی به صورت سریع، تندخوانی |
||
تعلق داشتن |
وابستگی داشتن، مال کسی بودن |
||
وحوش |
جانوران وحشی، جانوران اهلی نشده |
||
خطا کار |
گناهکار، کسی که کار نادرستی انجام داده است |
||
بازیگوش |
کسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است |
||
سحر آمیز |
جادویی، بسیار شگفت انگیز |
||
وحوش |
جانوران وحشی، جانوران اهلی نشده، جمع وحشی |
ایرج میرزا :
ایرج میرزا شاعر معروف ایرانی است. شعرهای او ساده و روان است. او در تبریز به دنیا آمد و در تهران وفات یافت.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»
فصل 15 : شیر و موش
واژگان هم خانواده شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:
متغير - تغییر |
وحوش - وحشی |
مغفرت - استغفار |
رحم - رحمان - رحیم |
صید - صیاد |
عوض - تعویض |
حاصل - محصول - حصول |
تکلیف - مكلّف |
تعلّق - متعلّق |
مربوط - ربط - رابط |
موفقیت - توفيق - موفق |
راضی - رضا - رضایت |
میل - مایل - امیال |
وضع - اوضاع - وضعیت |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»
فصل 15 : شیر و موش
واژگان متضاد شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:
واژه |
واژه متضاد |
واژه |
واژه متضاد |
سخت |
آسان |
خفته |
بیدار |
بهترین |
بدترین |
خواب |
بیدار |
حقیقت |
دروغ |
موفقیت |
شکست |
درست |
غلط |
گریه |
خنده |
تشویق |
تنبيه |
رهایی |
اسارت |
آخرین |
اولین |
جدی |
شوخی |
واژگان املایی شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»
فصل 15 : شیر و موش
واژگان املایی شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:
آشفته |
متغیر |
بازیگوش |
یک غازی |
هراس |
وحوش |
خطاکار |
مغفرت |
لابه |
صید |
حول و حوش |
خلاص |
داوطلب |
جست و خیز |
به شدت |
آغوش |
واقعه |
تعلّق |
جدیت موضوع |
می غلتید |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»
فصل 15 : شیر و موش
دانش زبانی شعر «شیر و موش» و «هفت مروارید سرخ»:
دانش زبانی:
ترکیب اسم:
از ترکیب اسم با «زار»، واژه هایی با معنی جدید ساخته می شود:
سبزه زار: جایی که پر از سبزه است.
نمک زار: جایی که در آن زمین نمک وجود دارد.
گندمزار: جایی که در آن گندم می روید.
چمنزار: جایی که آن چمن فراوان روییده است.
نیزار: جایی که نی فراوان روییده است.
گلزار: جایی که در آن گل فراوان روییده است.
هرگاه زار به انتهای کلمه ای اضافه شود، کلمه ای جدید ساخته می شود و از مفهوم آن (جایی که چیزی به طور فراوان در آن وجود دارد) درک می شود.
نکته:
در ترکیب کلماتی که آخر آن ( ـه ) صدای ــــــــــِـــــــــ دارد اتصال با «ی» صورت می گیرد؛ مانند:
پنجه ی صیاد، کله ی موش، بیشه ی خفته، خانه ی ما
در کلماتی که صدای آخر آن ها (آ) است نیز هنگام ترکیب به «ی» نیاز داریم:
ترس ها = ترس های نادرست
در کلماتی که آخر آن صدای «ه» شنیده می شود و سایر کلمات اتصال با کسره (ــــــــــِـــــــــ) صورت می گیرد؛ مانند:
شاهِ وحوش، روزِ دگر، مردمِ ایران، سردارِ لشکر، ماهِ تابان
نکات نگارشی:
هنگام ادامه دادن یک نوشته و کامل کردن آن بایستی موارد زیر را در نظر بگیرید:
1) سعی کنید ارتباط بندهای نوشته با بخش آغاز آن حفظ شود.
2) نشانه های نگارشی را به جا و مناسب استفاده کنید.
3) با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته را به پایان ببرید.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
شعر «خِرَد و دانش» و معنی شعر
فصل 16 : پرسشگری
شعر «خِرَد و دانش» و معنی شعر:
توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
هر کس که دانا باشد، توانا است و دل افراد پیر به خاطر دانش، مانند جوانان است
به دانش فزای و به یزدان گرای که او باد ، جان تو را رهنمای
به علم و دانش خود اضافه کن و به سوی خدا حرکت کن. چون خداوند است که روح و جان تو را هدایت می کند
بیاموز و بشنو ز هر دانشی بیابی ز هر دانشی، رامشی
درباره تمام علم و دانش ها بیاموز و بشنو، چون انسان از هر علم و دانشی آرامشی به دست می آورد
میاسای از آموختن، یک زمان ز دانش میفکن، دل اندر گمان
حتی لحظه ای هم از آموختن دست برندار و هرگز در راه آموختن دانش در دل خود شک راه نده
چه ناخوش بود، دوستی با کسی که بهره ندارد ز دانش ، بسی
دوستی کردن با انسانی که از دانش بی بهره است، بسیار ناخوشایند است
که بیکاری او ز بی دانشی است به بی دانش بر، بیاید گریست
چون به خاطر بی دانش بودن او کار مفیدی انجام نمی دهد و باید به حال و وضعیت افراد بی بهره از علم و دانش گریه کرد
تن مرده، چون مرد بی دانش است که نادان به هرجای، بی رامش است
تن انسان مرده، مانند انسان بی علم و بی سواد است و انسان نادان هیچ جا آرامش ندارد
معنی واژه های درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»
فصل 16 : پرسشگری
معنی واژه های درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
معلّق |
آویزان |
واپسین |
آخرین، پایانی |
اتفاق |
رویداد، پیشامد، حادثه |
گریزان |
گریزنده، شتابان |
در گذرم |
بمیرم، از دنیا بروم |
فزای |
بیفزای، اضافه کن |
رامش |
آرامش، آسودگی |
میاسای |
دست از تلاش برندار |
گویی |
مثل اینکه، مانند اینکه |
برنا |
جوان |
جاهل |
نادان، بی خبر |
فزای |
بیفزای، اضافه کن |
دانش اندوزی |
علم آموزی، فراگیری دانش |
||
بهره رساندن |
فایده داشتن، مفید بودن |
||
فلان |
اشاره به شخص نامعلوم |
||
فیلسوفان |
جمع فیلسوف، دانشمندان علم فلسفه |
||
منتظر |
چشم به راه، کسی که انتظار می کشد |
||
دانش اندوزی |
علم آموزی، یادگیری، فراگیری دانش |
||
سپری شد |
به پایان رسید، به اتمام رسید |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان هم خانواده درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»
فصل 16 : پرسشگری
واژگان هم خانواده درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»:
شبیه - شباهت - تشبیه |
منتظر - انتظار |
مکشوف - کشف - کاشف |
جهل - جاهل - مجهول |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان متضاد درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»
فصل 16 : پرسشگری
واژگان متضاد درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»:
واژه |
واژه متضاد |
واژه |
واژه متضاد |
بیماری |
سلامتی |
دانا |
نادان |
برنا |
پیر |
جاهل |
دانا، عاقل |
توانا |
ناتوان |
پیر |
جوان |
واژگان املایی درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»
فصل 16 : پرسشگری
واژگان املایی درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»:
علامت سؤال |
عجیب و غریب |
معلّق |
پژوهشگران |
درگذرم |
احوال پرسی |
مسائل گوناگون |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
دانش زبانی درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»
فصل 16 : پرسشگری
دانش زبانی درس «پرسشگری» و شعر «خِرَد و دانش»:
دانش زبانی:
اصلی ترین بخش جمله «فعل» است. یک جمله گاهی از دو قسمت ساخته می شود:
لیلا رفت.
فاعل: یعنی کسی که کاری را انجام می دهد: ليلا
فعل: اصلی ترین بخش جمله و کاری است که انجام می شود: رفت
در بعضی جمله ها برای کامل کردن مفهوم جمله به کلمات دیگری نیاز داریم:
علی برداشت.
در این جمله سوال می شود علی چه چیزی را برداشت؛ پس می گوییم علی سیب را برداشت. جوابی که به این پرسش داده شد یعنی سیب «مفعول» این جمله است.
به جمله زیر دقت کنید:
على كتاب را گذاشت.
باز هم مفهوم این جمله نیاز به کلمه یا کلماتی برای کامل شدن دارد. على كتاب را کجا گذاشت؟
على كتاب را روی میز گذاشت.
نکته :
گاهی در واژگان اضافه کردن «بی» معنای آن را متضاد می کند؛ به عنوان مثال:
کار : بیکار
هنر : بی هنر
نکته نگارشی:
هنگامی که بخواهیم درباره یک موضوع با روش پرسشگری مطلبی بنویسید، بایستی نکات زیر را در نظر بگیرید:
1) موضوع را دوست دارید، انتخاب کنید.
2) چند پرسش درباره موضوع بنویسید.
3) پاسخ های نوشته شده را به ترتیب شماره گذاری کنید.
4) نوشته را بازنگری و پاک نویس کنید.
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
شعر «نیایش» و معنی شعر
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
شعر «نیایش» و معنی شعر:
الهی، فضل خود را یار ما کن ز رحمت، یک نظر در کار ما کن
خدایا بخشش خود را نصیبمان کن و کمی از رحمت و مهربانی خودت را شامل حال ما کن.
خدایا در زبان من، صواب آر دعای بنده خود، مستجاب آر
خدایا! کمکم کن که همیشه با زبانم سخنان راست بگویم و دعای این بنده ی خود را برآورده کن.
مرا در حضرت خود کامران دار ز کژ گفتن زبانم در امان دار
مرا در نزد خودت پیروز و موفق کن و زبانم را از سخنان نادرست و بیهوده در امان نگه دار.
مرا توفیق ده تا حمد خوانم صفات ذات تو بر لفظ دانم
به من توفیق بده تا حمد و سپاس (نماز) تو را به جای بیاورم و از صفات خوبت همیشه بگویم (ذکرت را بگویم).
خداوندا، تویی حامّی و حاضر به حال بندگان خویش ناظر
خدایا تو پشتیبان من هستی و همه جا حضور داری به حال بندگانت نظارت می کنی.
ثنای ذات پاکت میسرایم زبان در شرح ذکرت میگشایم
وجود پاک تو را ستایش می کنم و در توصیف یاد تو سخن می گویم (با زبانم به توضیح ذکر و یاد کردن از تو می پردازم).
الها، جز تو، ما کس را نخواهیم از آن رو در پناهت میپناهیم
خدایا کسی را جز تو نمی خواهیم و به خاطر همین به تو پناه می آوریم
واژگان هم خانواده درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
واژگان هم خانواده درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»:
لذت - لذيذ |
نفس - تنفس |
حاضر - حضور - محضر |
معرفت - تعريف - عرف - عرفان |
عمیق - عمق - اعماق |
قسمت - تقسيم |
معذور - عذر - معذرت |
انصاف - منصف |
توفيق - موفقیت |
ناظر - نظر - منظور |
حامی - حمایت |
فضل - فاضل |
واقعی - واقعیت - واقعاً |
منتقل - انتقال |
اعتبار - معتبر |
عظمت - عظیم - اعظم |
اثر - تأثیر - مؤثر |
مستجاب - اجابت |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
واژگان متضاد درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
واژگان متضاد درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»:
واژه |
واژه متضاد |
واژه |
واژه متضاد |
وارد |
خارج |
مجازی |
واقعی |
آغاز |
پایان |
دوستان |
دشنان |
شاد |
غمگین، ناراحت |
شلوغ |
خلوت |
پُر |
خالی |
حاضر |
غایب |
آسان |
سخت |
جديد |
قدیم |
زیبا |
زشت |
اولین |
آخرین |
برّاق |
کدر |
تند تند |
آرام آرام |
جزوات جامع پایه چهارم
جزوه جامع ریاضی چهارم
جزوه جامع فارسی چهارم
جزوه جامع نگارش چهارم
جزوه جامع هدیه های آسمانی چهارم
جزوه جامع علوم تجربی چهارم
جزوه جامع مطالعات اجتماعی چهارم
جزوه جامع آموزش قرآن چهارم
واژگان املایی درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
واژگان املایی درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»:
منتقل |
فاصله |
معرفت |
معرفی |
صفحه ای |
حاضر |
رایانه |
احتیاج |
نقاله |
واقعی |
فناوری |
پیشرفت |
شگفت زده |
غر بزند |
تلف کنی |
اشکال |
علاف |
برّاق |
هاج و واج |
عظمت |
معذوریم |
تعمیر |
بی ثمر |
فضل |
رحمت |
صواب |
مستجاب |
حضرت |
ذات |
لفظ ثنا |
ثنا |
می سرایم |
دانش زبانی درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
دانش زبانی درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»:
دانش زبانی:
بیننده: شخصی که چیزی را می بیند.
گوینده: شخصی که چیزی را می گوید.
شنونده: شخصی که چیزی را می شنود.
نویسنده، خواننده، راننده؛ این چنین کلماتی با ترکیب «نده» ساخته می شوند، به معنی شخصی هستند که در حال انجام کاری می باشد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه چهارم
- گام به گام تمامی دروس پایه چهارم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه چهارم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه چهارم
- فلش کارت های آماده دروس پایه چهارم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه چهارم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه چهارم
معنی واژه های درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»
فصل 17 : مدرسه ی هوشمند
معنی واژه های درس «مدرسه ی هوشمند» و شعر «نیایش»:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
لمسی |
قابل لمس |
دلنشین |
جذاب، زیبا و قشنگ |
نمایان |
آشکار |
باز آی |
برگرد |
طعم |
مزه |
کامران |
پیروز، موفق |
بی ثمر |
بی فایده |
کژ |
کج |
تلف کردن |
نابود کردن، تباه کردن |
کج گفتن |
سخن نادرست گفتن |
حامی |
نگهبان، پشتیبان |
ثنا |
ستایش، ستودن |
ذات |
وجود، هستی |
اثر |
نشان، علامت |
طفل |
کودک |
رسول الله |
پیامبر خدا |
مجازی |
غیر واقعی |
معرفت |
شناخت |
فضل |
بخشش |
احسنت |
آفرین |
صواب |
درست، راست |
علاف |
بیکار |
هاج و واج |
شگفت زده، گیج |
توفيق |
موفقیت، کامیابی |
لفظ |
زبان |
الها |
خدایا |
صاحب |
دارنده، مالک |
رطب |
خرمای تازه |
عيب |
نقص، کمبود |
باز |
دوباره، از نو |
ناظر |
بینا، نظاره گر، بیننده |
||
رحمت |
مهربانی، بخشایش، دلسوزی |
||
منع کردن |
مانع شدن، بازداشتن |
||
مستجاب |
پذیرفته شده، برآورده شده |
||
فناوری |
استفاده از علم در کارهای مختلف مانند پزشکی و … |