نمونه سوالات تشریحی فصل 1 دین و زندگی یازدهم همراه با جواب تشریحی

بسیار مهم و حیاتی است زیرا این خطر وجود دارد که در صورت ندانستن هدف ، زندگی خود را به اشتباه صرف کارهایی بکنیم که برای آنها خلق نشده ایم و سرمایه ای را از دست دهیم که نه ارزش آن قابل مقایسه با وسایل زندگی است و نه امکان به دست آوردن مجدد آن وجود دارد.

زیرا خالق آنها خدایی حکیم است که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهد .جهان آفرینش بی هدف نیست و هر موجودی بر اساس برنامه حساب شده ایی به این جهان گام نهاده است و به سوی هدف حکیمانه در حرکت است.

انسان نیز مانند موجودات دیگر از این قاعده کلی جدا نیست و قطعا هدفی از آفرینش او وجود داشته است. اولین تفاوت آن است که انسان خود باید هدف از خلقت خود را بشناسد و آن را انتخاب کندو به سوی آن گام بردارد.

دوم آن که انسان دارای روحیه ای بی نهایت طلب است و عطش او در دستیابی به خواسته هایش نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز افزون می گردد. او به دنبال چیزی است که هر گز پایان نمی پذیرد و تمام نمی شود.انسان بی نهایت طلب در زندگی خود همواره در حال انتخاب هدف است در حالی که گیاهان و حیوانات هدفهای محدودی دارند.

قرآن در آیات گوناگون بر حق بودن آفرینش جهان تاکید می کند.

حق بودن آفرینش آسمانها وزمین به معنای هدفدار بودن خلقت آنها است.

کسانی به دنبال پول و ثروتمند و برخی دل به کشف اسرار جهان سپرده اند برخی به دنبال جاه و مقامند دسته ای خدمت به خلق را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند ، گروهی به نقش آفرینی در عرصه های هنری می اندیشند ، گروهی نیز در آرزوی قهرمانی در ورزش پیوسته می کوشند.

هدفدار

شناخت هدف زندگی - امام سجاد(ع) دردعاهای خود میفرمایند : خدایا ایام زندگی مرا به آن چیزی اختصاص بده که مرا برای آن آفریدی.

نیاز برتر:

1. شناخت هدف زندگی
2. درک آینده خویش
3. کشف راه درست زندگی

نیاز طبیعی: نیاز به آب         

نیاز غریزی: نیاز جنسی

از کجاآمده ام آمدنم بهرچه بود  /   به کجا می روم آخر ننمایی وطنم : (درک آینده خویش)

مرد خردمند هنرپیشه را  /  عمر دوبایست در این روزگار

تا به یکی تجربه آموختن  /   با دگری تجربه بردن به کار : (کشف راه درست زندگی)

الف) کاملاً درست و قابل اعتماد باشد؛ زیرا هر پاسخ احتمالی و مشکوک نیازمند تجربه وآزمون است. درحالی که عمر محدود آدمی برای چنین تجربه ای کافی نیست، به خصوص که راه های پیشنهادی هم زیاد و گوناگون است.

ب) همه جانبه باشد؛ به طوری که به نیازهای مختلف انسان به صورت هماهنگ پاسخ دهد، زیرا ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اُخروی وی، پیوند و ارتباط  کامل و تناتنگی با هم دارند و نمی توان برای هر بعدی جداگانه برنامه ریزی کرد.

1- آگاهی کامل از خلقت انسان،جایگاه او در نظام هستی، ابعاد دقیق و ظریف روحی و جسمی و نیز فردی و اجتماعی او داشته باشد.

2- همچنین بداند که انسان ها، پس از مرگ چه سرنوشتی دارند و چه عاقبتی در انتظار آن هاست.

ای هشام، خداوند رسولانش را بسوی بندگان نفرستاد، جز برای آنکه بندگان درپیام الهی تعقل کنند، کسانی این پیام را بهتر می پذیرندکه از معرفت برتری برخوردار باشند و آنان که درتفکر و تعقل برترند، نسبت به فرمان الهی داناترند و آن کس که عقلش کامل است، رتبه اش در دنیا و آخرت بالاتر است.

اِنّا هَدَیناهُ السَبیلَ اِمّا کَفورا : قطعاً ما راه را نشان داده ایم یا شکرگزار است یا ناسپاس.

خداوند راه را نشان داده انسان ناسپاس (با قدرت انتخاب و اختیار) راه نادرست را انتخاب کرده و در آخرت به عذاب کارهای خود گرفتار می شود.

یکی از ویژگی های انسان، توانایی تفکر و انجام کارها به کمک فکر و اندیشه و دیگری قدرت اختیار وانتخاب اوست؛ یعنی انسان، ابتدا درباره هرکاری که می خواهد انجام دهد، تفکر می کند و اگر تشخیص داد که آن کار مفید است و او را به هدفش می رساند، آن کار را انتخاب می کند و انجام می دهد. انسان با عقل خود در پیام الهی تفکر می کند و با کسب معرفت و تشخیص بایدها و نبایدها، راه صحیح زندگی را می یابد و پیش می رود.

فرستادن پیامبران - اعتراض

عقل _ وحی

شناخت هدف زندگی

ازدست دادن عمر و زمان

کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند و یک دیگر را به حق و صبر سفارش داده اند.

چون هر برنامۀ دیگری غیر از برنامۀ خداوند نمی تواند پاسخ درستی به نیازها بدهد. انسان زیان خواهد کرد و با دست خالی دنیا را رها کرده و به دیار آخرت خواهد شتافت.

 ارسال پیامبران _ اعتراض

فقط برای آن بود که بندگان در پیام الهی تعقل کند.

کسانی که از معرفت برتری برخوردارند.

کسانی که در تعقل و تفکر برترند.

آن کس که عقلش کامل تر است.

عقل _ وحی

تعقل

پیامبران

عقل

تفکر _ انتخاب

1.  شناخت هدف زندگی
2. درک آیندۀ خویش
3. کشف راه درست زندگی

چگونه زیستن

1. درست و قابل اعتماد باشد.
2. همه جانبه باشد.

1. عقل
2. اختیار و...

«عقل» با کسب معرفت و تشخیص بایدها و نباید ها

نیازهای مهم تری که انسان پس از فراتر رفتن از نیازهای طبیعی با آنها مواجه می شود و برآمده از سرمایه های ویژه ای است که خداوند به انسان عطا کرده است و پاسخ به آنها سعادت انسان را تضمین می کند. این نیازها به تدریج به دل مشغولی، دغدغه و بالاخره به سوال هایی تبدیل می شوند که تا پاسخ آنها را نیابد آرام نمی گیرد.

انسان همچون سایر موجودات زنده، یک دسته نیازهای طبیعی و غریزی دارد؛ مانند آب،هوا،غذا،پوشاک.خداوند پاسخ این نیازها را در عالم طبیعت آماده کرده و قدرت آگاه شدن از آنها را نیز به انسان ها داده است.

انسان می خواهد بداند«برای چه زندگی می کند؟» و کدام هدف است که می تواند با اطمینان خاطر زندگی اش را صرف آن نماید؟ او می داند که اگر هدف حقیقی خود را نشناسد یا در شناخت آن دچار خطا شود، عمر خود را از دست داده است.

زیرا انسان فقط یکبار به دنیار می آید و یکبار زندگی در دنیا را تجربه می کند.بنابراین در این فرصت تکرار نشدنی،باید از بین راه هایی که پیش روی اوست،راهی را برای زندگی انتخاب کند که به آن مطمئین باشد تا بتواند با بهره مندی از سرمایه های خدادادی به هدف خلقت برسد.

زیرا هر پاسخ احتمالی و مشکوک نیازمند تجربه و آزمون است،درحالی که عمر محدود آدمی برای چنین تجربه ای کافی نیست، به خصوص که راه های پیشنهادی هم بسیار زیاد است.

زیرا ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و دنیوی و  اُخروی وی، پیوند و ارتباط کامل و تنگاتنگی با هم دارند و نمی توان برای هر بعدی جداگانه برنامه ریزی کرد.

کسی که آگاهی کاملی از خلقت انسان، جایگاه او در نظام هستی، ابعاد دقیق و ظریف روحی و جسمی و نیز فردی و اجتماعی او داشته باشد.

ویژگی هایی که خداوند در وجود انسان قرار داده و او را از سایر موجودات متمایز می کند.

هدایت خداوند از مسیر عقل و اختیار انسان می گذرد؛ یعنی خداوند برنامۀ هدایت انسان را که ذر برگیرندۀ پاسخ به سؤالات بنیادین بشر است،از طریق پیامبران می فرستد، تا انسان با تفکر در این برنامه و پی بردن به ویژگی ها و امتیازات آن، با اختیار خود این برنامه را انتخاب کند و در زندگی به کار ببندد و به هدفی که خداوند در خلقت آنها قرار داده است برسد.

هر پيامبری که می آمد به آمدن پيامبر بعدی بشارت ميداد و برپيروی از او تاکيد ميکرد. بنابراين، وجود دو يا چند دين در يک زمان نشانگراين است که پيروان پيامبر قبلی به اخرين پيامبر ايمان نياورده اند واين کار به معنای سرپيچی از فرمان خداوند و عدم پيروی از پیامبران گذشته است.

ای مومنان از خدا اطاعت کنيد و از رسول و ولی امرتان اطاعت کنيد ، حديث جابر

زیرا تا قيامت زیان آن دامن گيرشان خواهد شد و در نسل هاي آنان تأثير بدي خواهد گذاشت.