نمونه سوالات تستی فصل 12 فارسی ششم همراه با جواب تشریحی

سرد

غم 

سوخته 

یک 

شهریار 

مولانا 

سعدی

حافظ 

سعدی

نظام الملک طوسی

حافظ

شهریار 

بدان ای پسر که مردمان تا  زنده‌اند از دوستان ناگزیرند

دوستان کهنه را بر جای همی‌دار

تو چرا کار نکنی تا از مذلت خدمت رهایی یابی

و شاورهم فی الامر

عالم

آفاق

ضعیف رایی

مناجات

مردمی که همواره نیازمند وجودشان هستیم.

مردمی که گاهی به آن‌ها نیاز داریم

مردمی که هرگز به آن‌ها نیاز نداریم

مردمی که ارتباط با ایشان نیازمند صبر و تحمل است

بی برادر بودن بد است

بی دوست بودن بهتر است.

بدون برادر بودن بهتر از بدون دوست بودن است.

بدون دولت بودن بهتر از بدون برادر بودن است

دوستان کهن را بر جای همی دار

ما را یادگاری ده از علم خویش

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر

بینداخت چون باد، خمّ کمند

علی آن شیر خدا شاه عرب/ علفتی داشته با این دل شب

فجر تا سینه‌ی آفاق شکافت/چشم بیدار علی خفته نیافت.

ناشناسی که به تاریکی شب / می‌برد شام یتیمان عرب

عشق بازی که هم آغوش خطر / خفت در خوابگه پیغمبر

خاطره نویسی

گزارش نویسی 

شرح حال نویسی

خلاصه نویسی

سیاست نامه: تجربیات چند سال وزارت

قابوس نامه: اندرزهای یک فرمانروا به فرزندش

سندباد نامه: داستان هفت وزیر

مرزبان نامه: داستان ها و حکایت هایی مربوط به تربیت فرزند و آداب اجتماعی

که علی بگذر و از ما بگذر: که ای علی! از اینجا بگذر و از ما عبور نکن.

آن دم صبح قیامت تاثیر: آن لحظه صبحی که تاثیرش همانند تاثیر روز قیامت بود.

مسجد کوفه هنوزش مدهوش: مسجد کوفه هنوز متحیر از او (حضرت علی) است.

دل شب، محرم سر الله است: شب، محرم و راز دار راز خداوند است

مزّلت:خواری

فراغ:گشاد

اهسان: نیکی

فضیلت:برتری

دوستان کهن را بر جای همی دار

ما را یادگاری ده از علم خویش

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر

بینداخت چون باد، خمّ کمند

سخت کوش بودن

اهل سفر بودن

عاقل و خردمند بودن

تجربه کسب کردن 

عالم

افاق

ضعیف رایی

مناجات

جان بخشی، تشبیه

تشبیه، کنایه

مبالغه، کنایه

جان بخشی، کنایه

شبروان کلمه‌ای جمع است.

در این بیت دو شبه جمله وجود دارد

«جان عالم» ترکیب وصفی است

بیت دارای ردیف و قافیه است

ناگزیر = ناچار

تازه دار = تازه کن

دوست یکدل = دوست صمیمی

مشفق = ناراحت

همدلی و همکاری در کارها

مشورت در کارها

دوستی با برادر

اتحاد و همبستگی