کمترین دمای ممکن صفر کلوین است ولی برای دما، حد بالایی وجود ندارد.
انبساط سطحی یک ورقه فلزی علاوه بر مساحت اولیه و تغییر دمای آن، به ضخامتش هم بستگی داد.
سطح و حجم بیشتر اجسام با افزایش دما، کم می شود.
در بسیاری از محاسبات می توان از مقدار افزایش حجم در مقابل مقدار افزایش مایع صرف نظر کرد.
گرما مربوط به انرژی در حال گذار است و عبارت هایی مانند گرمای یک جسم نادرست است.
منظور از ظرفیت گرمایی آن است که جسم توانایی محدودی در مبادله گرما دارد.
دمای تعادل به کمک قانون پایستگی انرژی قابل محاسبه است.
ممکن است در شرایط خاصی دمای تعادل دو جسم پس از برقراری تعادل گرمایی با هم برابر نباشد.
در شرایط یکسان، دمای ذوب یک ماده با دمای انجماد آن برابر است.
اگر به جسمی گرما منتقل شود، دمای جسم تغییر می کند.
در هنگام ذوب، تا زمانی که کل جامد به مایع تبدیل نشده باشد، دما ثابت می ماند.
حجم جامدهای بلورین به هنگام ذوب شدن افزایش می یابد.
بر خلاف جامدهای بلورین و خالص، جامدهای بی شکل مانند شیشه و قیر نقطه ذوب کاملا مشخصی ندارند.
عمل ذوب و میعان فرایندهایی گرماگیر هستند.
گرمای منتقل شده برای تبخیر هر مایع با جرم آن نسبت مستقیم دارد.
همرفت می تواند در همه شاره ها به وقوع بپیوندد و به علت یکسان بودن چگالی شاره سرد و گرم صورت می گیرد.
گرم شدن هوای داخل اتاق به وسیله شوفاژ و انتقال گرما از مرکز خورشید به سطح آن هر دو بر اثر همرفت طبیعی رخ می دهند.
تابش گرمایی سطوح صاف و درخشان بیشتر از سطوح تیره و ناصاف است.
بویل به طور تجربی دریافت که در دمای ثابت، حاصل ضرب فشار و حجم گاز مقداری ثابت است.
نمودار V-T یک گاز کامل در فشار ثابت به صورت یک خط راست گذرنده از مبدا خواهد بود.