نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ معنی متن صفحه 101 فارسی ششم

-

گام به گام معنی متن صفحه 101 درس آداب مطالعه

-

معنی متن صفحه 101 درس 16

-

آداب مطالعه

بدان که قصّه خواندن و شنیدن، فایده‌ی بسیار دارد:

آگاه باش که خواندن و شنیدن داستان فواید زیادی دارد:

اوّل آنکه از احوال گذشتگان خبردار شود.

فایده‌ی اول این است که انسان از سرگذشت پیشینیان آگاه می‌شود.

دویم آنکه چون عجایب بشنود، نظر او به قدرتِ الهی، گشاده گردد.

فایده‌ دوم این است که انسان وقتی درباره شگفتی‌های جهان می‌خواند، شناخت او نسبت به قدرت خداوند بیشتر می‌شود.

سیُم، چون محنت و شدت گذشتگان شنَوَد، داند که هیچ کس از بندِ محنت آزاد نبوده است، او را تسلّی باشد.

فایده‌ی سوّم این است که وقتی انسان قصّه‌ی رنج و سختی‌هایی که پیشینیان تحمل کرده‌اند را می‌شنود به این نکته پی می‌برد که هیچکس بدون رنج و درد نبوده و این سختی‌ها فقط برای او نیست در نتیجه موجب کم شدن غم و اندوه او می‌شود.

چهارم، چون زوال مُلک و مال سلاطین گذشته شنوَد، دل از مال دنیا و دنیا بردارد و داند که با کس، وفا نکرده و نخواهد کرد.

فایده‌ی چهارم این است که وقتی قصه‌ی نابودی کشور و اموال پادشاهان گذشته را می‌شنود دیگر به مال دنیا دل نمی‌بندد زیرا می‌فهمد که دنیا و مال دنیا برای هیچ کس باقی نمانده و نخواهد ماند.

پنجم، عبرت بسیار و تجربه‌ی بی‌شمار او را حاصل شود.

فایده‌ی پنجم هم این است که پند فراوانی می‌گیرد و تجربه زیادی به دست می‌آورد.

و خدای تعالی با حضرت رسول (ص) می‌گوید: «ای محمد، ما از قصه‌های رسولان و خبرهای پیغمبران بر تو می‌خوانیم؛ آنچه بدان، دل را ثابت گردانیم و فایده‌های کلّی تو را حاصل گردد» (قرآن کریم، سوره‌ی هود، آیه‌ی ۱۲۰).

خداوند بلند مرتبه به حضرت محمد (ص) می‌گوید: «ای محمد، ما اخبار و داستان‌های پیامبران پیش از تو را برای تو روایت می‌کنیم، این چیزی است که باعث آرامش تو می‌شود و از این قصه ها، سودهای بی‌اندازه به تو می‌رسد» (قرآن کریم، سوره‌ی هود، آیه ۱۲۰).

پس معلوم شد که در قصه‌های گذشتگان، فایده‌ای هست و خواننده و گوینده و شنونده را از آن فایده رسد.

پس مشخص شد که داستان‌های پیشینیان فوایدی دارد که هم برای خواننده، هم گوینده و هم شنونده مفید است.

اگر پرسند که قصّه ‌خوانی، چند نوع است، بگوی دو نوع: اوّل حکایت و دویم نظم‌خوانی.

اگر از تو پرسیدند که قصّه‌گویی چند نوع است؟ در پاسخ بگو دو نوع: نوعِ اول، داستان‌هایی که به صورت حکایت (به نثر) است و نوع دوم، داستان‌هایی که به صورتِ شعر است.

اگر پرسند که آداب حکایت‌گویان چند است،

اگر از تو پرسیدند که حکایت‌گویان چه نکات و آدابی را باید رعایت کنند،

گوی: اوّل آنکه قصّه‌ای که ادا خواهد کرد، باید که بر استاد خوانده باشد و با خود تکرار کرده باشد تا فرو نماند. دویم آنکه چُست و چالاک به سخن در آید و خام نباشد.

بگو اول اینکه (حکایت‌گو) قصّه‌ای را که می‌خواهد بازگو کند باید آن را برای یک استاد بخواند و هچنین آن را با خود تمرین کرده باشد تا در هنگام قصّه‌گویی چیزی را از یاد نبرد. دوم اینکه در فن سخن گفتن چابک و زرنگ باشد و بی‌تجربه نباشد.

سیُم باید که داند که جماعت، لایق چه نوع سخن است، بیشتر، از آن گوید که مردم، راغب آن باشند.

سوم اینکه باید بداند چه سخنی برای شنوندگانش مناسب و شایسته است (شنوندگانش در چه زمینه ای سررشته دارند و توانایی درک مطلبشان چیست) و بیشتر در مورد مطالبی حرف بزند که مردم می‌‌پسندند. (با توجه به شنونده اش سخن بگوید.)

چهارم، نثر را وقت وقت به نظم آراسته گرداند که بزرگان گفته‌اند: نظم در قصّه خوانی چون نمک است در دیگ؛ اگر کم باشد، طعام بی‌مزه بوَد و اگر بسیار گردد شور شود؛ پس اعتدال، نگاه باید داشت.

چهارم اینکه باید در زمان‌های مناسب در بین قصّه‌ی خود از شعر هم استفاده کند زیرا بزرگان گفته‌اند: شعر در میان قصه خواندن مانند نمک زدن به غذا است؛ اگر کم بزنی غذا بی‌مزه می‌شود و اگر زیاد بزنی غذا شور می‌شود؛ پس باید میانه‌روی کرد.

پنجم، سخنانِ محال و گزاف نگوید که در چشم مردم، سبک شود.

پنجم اینکه سخنان غیرممکن و بیهوده نگوید که در چشم مردم، ارزشِ خودش را از دست می‌دهد.

اگر پرسند که آدابِ نظم‌خوانی چند است؟

اگر بپرسند که آداب شعرخوانی چگونه است؟

بگوی: اوّل آنکه به آهنگ خوانَد.

بگو اول اینکه شعر را با وزن و آهنگ بخواند.

دویم، سخن را در دلِ مردم بنشاند.

دوم اینکه شعر را به گونه‌ای بخواند که در مردم تاثیرگذار باشد.

سیُم، اگر بیتی مشکل پیش آید، شرح آن با حاضران بگوید.

سوم اینکه اگر در شعر بیتی بود که فهمِ آن برای دیگران پیچیده بود، معنی آن بیت را توضیح بدهد.

چهارم، چنان نکند که مُستَمع، مَلول گردد.

چهارم اینکه شعر را به گونه‌ای نخوانَد که شنونده خسته و دلسرد شود.

پنجم، صاحب آن نظم را در اوّل یا آخر، یاد کند و فاتحه و تکبیر گوید.

پنجم اینکه در ابتدا یا پایانِ شعر، نامِ شاعر آن شعر را بگوید و برای او فاتحه‌ای بخواند و تکبیر بگوید.

کمال الدّین حسین واعظ کاشفی، فُتوّت نامه ی سلطانی



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس
  • گام به گام تمامی دروس
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
  • فلش کارت های آماده دروس
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن


محتوا مورد پسند بوده است ؟

3.51 - 18 رای

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل آداب مطالعه

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل میوه ی هنر