نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

پاسخ نمونۀ دوم صفحه 61 فلسفه (2)

-

گام به گام نمونۀ دوم صفحه 61 درس عقل در فلسفه_قسمت دوم

-

نمونۀ دوم صفحه 61 درس 8

-

دسته‌ای از دانشمندان علم کلام معتقدند که هیچ کاری ذاتاً خوب یا بد نیست و عقل هم نمی‌تواند خوبی یک کار و بدی کار دیگر را تشخیص دهد. همچنین انسان نمی‌تواند بگوید که خدا حتماً این قبیل کارهای خوب را انجام می‌دهد و آن قبیل کارهای بد را انجام نمی‌دهد؛ زیرا این سخن، به معنی محدود کردن قدرت اختیار خداست؛ در حالی که خدا قادر مطلق است و هیچ چیزی قدرت او را محدود نمی‌کند. هر کاری که او دستور دهد، همان خوب است و هر کاری که او منع کند، همان بد است. به این نظر می‌گویند: «حسن و قبح شرعی».

در مقابل، فلاسفه عقیده دارند که برخی از افعال حقیقتاً کمال محسوب می‌شوند و خوب‌اند و عقل می‌تواند خوبی آنها را تشخیص دهد؛ مانند عدل و راست‌گویی. برخی از افعال نیز حقیقتاً نقص و عیب‌اند و بد شمرده می‌شوند و عقل می‌تواند به بدی آنها پی‌ببرد؛ مانند ظلم و دروغ‌گویی. بنابراین، ما می‌توانیم به کمک عقل خود بدانیم که خداوند که یک وجود کامل است و نقص در او راه ندارد و بر هر کاری تواناست، امّا چون وجودی کامل است، حتماً به عدل رفتار می‌کند نه به ظلم، این به معنای محدود کردن خدا نیست بلکه به این معناست که خداوند منزّه از ظلم کردن است. این دیدگاه را «حسن و قبح عقلی» می‌گویند.

بررسی: این دو دیدگاه را بررسی و مقایسه کنید و سپس از آنها نتیجه‌گیری نمایید.


فیلسوفان هم نمی‌گویند بین صفات خدا و صفات انسان هیچ تفاوتی وجود ندارد که نتیجه‌اش هم‌ردیفی خدا با مخلوقات باشد. اوّلاً انسان و سایر مخلوقات هم دارای صفات منفی هستند که بیانگر ضعف و نقص است ولی خداوند فقط دارای صفات مثبت (دارای کمال) است‌. ثانیاً همان صفات خوب در مخلوقات که بیانگر کمال‌اند محدود است و کامل نیست. بنابراین معنای سخن فیلسوفان که معتقد به اشتراک معنوی صفات خدا و انسان هستند فقط اشتراک در معنا و مفهوم صفاتی است که بین خدا و انسان مشترک است نه اشتراک مصداقی مثلاً وقتی می‌گوییم خدا قادر است یا عالم است، قدرت یا علم چه در مورد خدا به کار رود چه در مورد انسان معنا و مفهوم آن یکی است اگرچه از نظر مصداقی یکی نامحدود و عین ذات است و دیگری محدود و خارج از ذات.
- فلاسفه در استدلال‌های خود از تمثیل هم استفاده نمی‌کنند.
در دیدگاه اشاعره نقش عقل در درک حُسن و قُبح برخی از افعال نادیده گرفته شده است‌، اعتقاد آنها بر این است که ملاک و معیار خوبی و بدی فقط دین است و عقل ما به هیچ عنوان نمی‌تواند خوبی و بدی را تشخیص دهد بنابراین هر فعلی اگر شرع بگوید خوب است‌، خوب است و اگر بگوید بد است بد است اما فلاسفه و متکلمین شیعه برای عقل نقش تشخیصی قائل هستند‌، به این معنا که اگر حتی برخی از اعمال در دین هم حُسن و قبح آن مشخص نشده بود‌، باز هم عقل حُسن و قبح آن را تشخیص می‌داد‌. مثلاً عقل تشخیص می‌دهد که ظلم‌، دروغ‌، دزدی بد است و یا عدل‌، راستگویی و امانت داری خوب است‌. (شهید مطهّری در مورد تفاوت نگاه اشاعره و متکلّمین شیعه نسبت به مسأله عدل خدا که به همان حُسن و‌ قبُح عقلی و شرعی بر می‌گردد می‌گوید: اشاعره معتقدند "آنچه خدا می‌کند، عدل است" (‌حسن و قبح شرعی) و شیعه و معتزله می‌گویند: "آنچه عدل است خدا می‌کند" (حسن و قبح عقلی)



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم
  • آزمون آنلاین تمامی دروس
  • گام به گام تمامی دروس
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
  • فلش کارت های آماده دروس
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن


محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 0 رای

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل عقل در فلسفه_قسمت دوم

sticky_note_2 گام به گام قسمت های دیگر فصل عقل در فلسفه_قسمت اول