عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثال
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
علیرضا اسماعیلی
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.
تحولات اقتصادی _سیاسی
عملکرد کشورهای غربی در نظام جهانی
عملکرد اقتصادی کشورهای غربی در چارچوب دولت-ملت های جدید شکل گرفت.
قدرت سیاسی این دولت ها با منافع اقتصادی صاحبان ثروت، صنعت و تجارت هماهنگ بود
رقابت های سیاسی استعمارگران، به ویژه در مناطق استعمار زده با منافع اقتصادیشان پیوند میخورد
کشورهای استعمارگر ابتدا اقتصاد کشورهای استعمار زده را دگرگون کردند.
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پیش از استعمار
پیش از استعمار، اقتصاد کشورهای غیرغربی به گونه ای مستقل بود .
اغلب در تعامل با محیط جغرافیایی خود بود.
روابط تجاری نیز در حدی نبود که استقلال سیاسی آن کشورها را در معرض خطر قرار دهد .
ویژگی های اقتصاد کشورهای غیرغربی پس از استعمار
نکته
در دوران استعمار، اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ ، برای رفع نیازهای اقتصادی کشورهای غربی استفاده می شد و به تدریج ویژگی های زیر را پیدا کرد
اقتصاد کشورهای استعمار شده و تحت نفوذ : به بازار مصرف کالاهای تولید شدة کشورهای غربی تبدیل می شوند.
این کشورها، نیروی کار و مواد خام مورد نیاز کشورهای غربی را تأمین می کنند.
در اغلب موارد، کشورهای تحت نفوذ و استعمار زده به طرف اقتصاد تک محصولی سوق داده می شوند .
اقتصاد تک محصولی چیست ؟به این معنا که صادرات آنها به یک مادة خام محدود می شود .
مثل
نفت
تک محصولی شدن اقتصاد کشورهای استعمار زده چه مشکلی دارد ؟ قدرت چانه زنی در اقتصاد جهانی را از آنان می گیرد و این پدیده، موجب وابستگی اقتصادی آنها به کشورهای استعمارگر می شود .
وابستگی اقتصادی کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر چه مشکلی دارد ؟ مبادلات تجاری در سطح جهانی نا متعادل می شود و انتقال ثروت، به طرف کشورهای غربی ادامه پیدا می کند .
(کشورهای غربی به اقتضای بازار مصرف، برخی صنایع وابسته را به کشورهای استعمار زده منتقل می کنند ) مشکل در چیست؟(!! این انتقال، در جهت استقلال این کشورها یا تعدیل جهانی ثروت نیست بلکه در جهت منافع بیشتر کشورهای استعمارگر است .بدین ترتیب، با وجود رشد و تحول کشورهای استعمار زده، فاصله و وابستگی کشورهای غربی و غیرغربی، همچنان حفظ می شود.
وابستگی کشورهای استعمار زده ، امکان عبور از مرحلة استعمار به استعمار نو را برای کشورهای استعمارگر پدید می آورد؛ زیرا کشورهای غربی بعد از آنکه در کشورهای استعمار زده با مقاومت های سیاسی و نهضت های آزادی بخش مواجه می شوند، استقلال سیاسی و اقتصادی آنان را به رسمیت می شناسند اما اقتصاد وابسته، دولت های مستقل را ناگزیر می کند تا در چرخة نامتعادلِ جهانیِ توزیع ثروت قرار گیرند.