فرهنگ جدید غرب با پیدایش فلسفه های روشنگری آغاز می شود . زیرا؛ از طریق این فلسفه ای روشنگری بود که؛ رویکرد سکولار و دنیوی؛ عمیق ترین لایه های فرهنگ غرب را تسخیر کرد و سکولاریسم در باورهای بنیادین فرهنگ غرب نهادینه ساخت .
پروتسنتانتیسم بواسطه هنر و تفاسیر پروتستانی از دین؛ رویکرد سکولار و دنیوی را در عرصه زندگی اجتماعی و فرهنگ عمومی در جهان غرب؛ گسترش داد.... اما ...روشنگری یا همان فلسفه های روشنگری؛ رویکرد سکولار و دنیوی را تا عمیق ترین لایه های فرهنگ غرب گسترش داده و سکولاریسم را در باورهای بنیادین فرهنگ غرب؛ نهادینه کرد
پروتستانتیسم موجب گسترش سکولاریسم در عرصه عملی و ظاهری (لایه های سطحی ) فرهنگ غرب شد... (به عبارت دیگر باعث گسترش سکولاریسم در عرصه زندگی اجتماعی و فرهنگی عمومی یا در عرصه هنجارها و نمادها شد)
مثال
ژان کالوَنَ و مارتین لوتر از اصلاح گران دینی که با تفاسیر پروتستانی از دین؛ در گسرش فرهنگ سکولار در فرهنگ عمومی جهان غرب نقش داشتند.
در حالیکه ؛
روشنگری موجب گسترش سکولاریسم در سطح نظری و عمیق(لایه های بنیادین و عمیق ) فرهنگ غرب گردید. (به عبارت دیگر باعث گسترش سکولاریسم در عرصه باورها و ارزش های بنیادین گردید).
روشنگری : سکولاریسم نظری ( سکولاریسم در لایه های عمیق؛ سکولاریسم در عرصه باورها و ارزش های بنیادین )
پروتستانتیسم : سکولاریسم عملی ( سکولاریسم در لایه های سطحی/ سکولاریسم در عرصه زندگی اجتماعی و فرهنگ عمومی )
محمود کرمی/زنجان/خدابنده