نظریه «فضای حیاتی»راتزل : رابطه عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت از گذشته های دور مورد توجه اندیشمندان بوده و توجهبه آن موجب پیدایش نظریه های ژئوپلیتیکی شده است. از معروف ترین این نظریه ها، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
در قرن نوزدهم، راتزل که پدر علم جغرافیای سیاسی شناخته می شود، نظریه «فضای حیاتی» رامطرح کرد. راتزل می گفت اگرکشورهای کوچک برای جمعیت خود فضای کافی نداشته باشند ودرصدد توسعه سرزمین های خود برنیایند، نابودی آنها حتمی است. اوهمچنین برای عامل موقعیت جغرافیایی اهمیت قائل بود و اعتقاد داشت که موقعیت یک کشور در مجاورت یک دولت قوی یا ضعیف، برسیاست و قدرت آن تأثیر می گذارد. راتزل از مباحث خود چنین نتیجه می گرفت که در کشمکش بر سر قدرت، دولت های بزرگ پیروزمی شوند و کشورهای کوچک را ضمیمه خاک خودمی کنند.
چراامروزه نظریه راتزل قبول نیست ومحکوم شمرده می شود؟البته باید توجه کرد که این نظریه در اواخر قرن نوزدهم مطرح شده است و در قرن بیستم با توسعه حقوق و قوانین بین المللی، اقداماتی مانند کشورگشایی و تصرف سرزمین های دیگر قابل قبول نیست و محکوم شمرده می شود؛ هر چند امروزه معدودی از کشورها به حقوق کشورهای دیگر توجه نمی کنند و آن را نادیده میگیرند. حمله نظامی امریکا به افغانستان و عراق در سالهای 1369و1380واشغال این کشورها یا حمله عراق به کویت در سال1369نمونه هایی از توسعه طلبی کشورهاست.
برخی از صاحب نظران درباره ارتباط عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت، به عوامل جغرافیایی دیگری چون قدرت خشکی (بری)، قدرت دریایی، قدرت هوایی و نظایر آن اشاره کرده اند.
مکیندر، جغرافیدان انگلیسی، درسال 1904میلادی در مقاله ای با موضوع تولید
قدرت، به«خشکی ها» توجه کرد. او معتقد بود که بخش عمده خشکی های جهان،سه قاره به هم چسبیده آسیا و اروپا و افریقاست و جزیره جهانی نام دارد. مکیندر در این جزیره جهانی منطقه خشکی اوراسیا (از رود ولگا در غرب تا سیبری در شرق) را قلعه (دژ)جهان می دانست و می گفت این منطقه برای قدرت های دریایی، غیرقابل دسترس است. مکیندر بخش مرکزی این منطقه را محور یا قلب خشکی جهان (هارتلندHeartland ) نامید. اومعتقد بود که این منطقه، یعنی شرق اروپا، منبع بزرگ قدرت است و هرکس بر منابع آن مسلط شود، می تواند بر کل جزیره جهانی وجهان فرمان براند.
برخی معتقدند نظریه هارتلند یا قدرت خشکی در سیاست های جنگ طلبانه آلمان هجوم این کشور به کشورهای مجاور و بروز جنگ های جهانی اول و دوم بی تأثیرنبوده است.
نظریه قدرت دریایی را «آلفرد ماهان» مطرح کرد. اوکه دریاسالار بود، فضاهای دریایی واقیانوسی را در شکل گیری قدرت جهانی و کنترل و محاصره قدرتخشکی مؤثر می دانست. آلفرد ماهان در کتاب خود نشان داد که چگونه انگلستان به دلیل برخورداری از قدرت دریایی بر رقیبان خود پیروز شد. او برای تبدیل شدن یک کشوربه یک قدرت دریایی شش شرط پیشنهاد کرده بود.
1. موقعیت جغرافیایی : مجاورت کشور با یک یا چند دریا برای حمل ونقل و کنترل راه های آبی مهم
2. خط مشی سیاسی و حکومت : حمایت و توجه دولت ها به قدرت دریایی و بهره برداری از فرصت ها
3. وضع طبیعی سواحل : داشتن سواحل مناسب و دارای پناهگاه برای ایجاد بندرگاه
4. گسترش ساحل : طول سواحل یک کشور و دسترسی به آب های آزاد
5. تعداد جمعیت : هرچه تعداد افراد کشور بیشتر باشد، در تأمین نیروی انسانی دریایی مؤثرتر است
6. فرهنگ دریانوردی : توجه به اهمیت دریا، علاقهمردم یک کشوربه دریانوردی و توسع هروابط و تجارت گسترده با سایر ملل
البته ماهان قدرت دریایی را فقط در نیروی جنگی ناوگان دریایی نمی دانست و معتقد بود ملتی به قدرت دست می یابد که در تجارت دریایی نیز نیرومند باشد.
کتاب معروف ماهان «نفوذ و تأثیر قدرت دریایی در تاریخ» به زبان های مختلف ترجمه شد و در کشورهای گوناگون مورد استقبال قرار گرفت. برای مثال، در ژاپن به ناخدایان نیروی دریایی یک جلد کتاب ماهان هدیه داده می شد تا رهنمودهای او رابه کار ببندند.
کشور ایران از سمت شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد.
دو بخش آب های جنوبی ایران: ایران در سواحل جنوبی بیش از 2000کیلومتر مرز دریایی دارد. آبهای جنوب ایران را می توان به دو بخش تقسیم کرد:
الف) بخشی که از مصب اروندرود در غرب تا تنگه هرمز امتداد می یابدو خلیج فارس نام دارد.
ب) بخشی که از تنگه هرمز به سمت مشرق تا دهانه ِ خلیج گواتر(گوادر) امتداد می یابد و دریای مکران (دریای عمان) نامیده میشود.
دریای عمان یا مکران بخشی از اقیانوس هند است و تنها دریای آزادایران محسوب می شود خلیج فارس نیز از طریق دریای عمان به آبهای آزاد و سایر مناطق جهان ارتباط دارد.
نیروی دریایی راهبردی: نیروی دریایی راهبردی به نیرویی گفته می شود که قادر است در محدوده آب های عمیق اقیانوسی عملیات انجام دهد؛ به گونه ای که بتواند خود را از تهدیدهای روی آب، زیر آب و هوا حفظ کند؛ محدودیتی نیز برای اجرای عملیات در عمق دوردست ها نداشته باشدو قادر به حفاظت از منافع ملی کشوردر منطقه دریایی باشد.
در سال 1388، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به یک نیروی دریایی راهبردی تغییر جهت داد؛ به طوری که منطقه عملیاتی آن از تنگه هرمزو دریای عمان تا خلیج عدن و اقیانوس هند تا مدار10درجه شمالی را شامل گردید.
تلاش ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ دریایی : ساختن زیردریایی ها و ناوشکن های چندمنظوره و حضور ناوگان ایران در آبهای اقیانوس هند برای حفاظت از امنیت کشتی ها وشناورهای تجاری و نفتکش ها، همگی حکایت از تلاش ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ دریایی دارند.
ایران در دریای عمان دو بندر مهم، یعنی بندر جاسک وبندر اقیانوسی چابهار(در استان سیستان و بلوچستان) دارد که به دلیل دسترسی به آب های آزاد، از قابلیت فوق العاده ای برای تجارت با جهان و توسعه حمل و نقل دریایی ایران و کشورهای آسیای میانه وقفقاز برخوردارند.