هرکَس درس بخواند، موفّق میشود ، به این جمله در زبان فارسی ( جمله ی شرطیّه ) می گوییم.در زبان عربی نیز هرگاه بخواهیم جمله ی شرطیّه ایجاد کنیم باید از اُسلوب و روش خاصّی استفاده کنیم.برای ایجاد جمله ی شرطیّه باید ( أدوات شرط ) را در ابتدای جمله بیاوریم.
معمولا این أدوات بر سر عبارتی می آیند که ( دو فعل ) را تحت تأثیر خود قرار می دهند.
به فعل اوّلی که أدوات شرط بر آن تأثیر میگذارد( فعل شرط) شرط تحقّق فعل دیگری است و به فعل دوّم، ( جواب شرط) جواب و نتیجه ی انجام فعل قبلی می گویند.
مثال
مَن یَتَأمَّلْ قبلَ الکالمِ یَسلَمْ مِن الخطأ : مَن : أدات شرط / یَتَأمَّلْ : فعل شرط / یَسلَمْ : جواب شرط
ـ مـا تَفعَلُوا مِن خیرٍ یَعْلَـمْـهُ الله : ما : أدات شرط / تَفعَلُوا : فعل شرط / یَـعْـلَمْ : جواب شرط
فعل شرط بلافاصله بعد از أدوات شرط میآید. یعنی هیچ فاصله ای بین أدوات شرط و فعل شرط وجود ندارد.
لازم به ذکر است آمدن این أدوات تغییراتی را هم از نظر معنایی و هم از نظر ظاهری ایجاد میکنند، که این تغییرات عبارتند از :
تغییرات معنایی :( فـعـل شرط ) مضارع اخباری یا ماضی ساده به صورت ( مضارع التزامی و جواب شرط ) مضارع اخباری یا ماضی ساده به صورت ( مضارع اخباری یا مُستـقـبل ) ترجمه میشود.
هركس در كارهايش تلاش كند، موفق مي شود :
- من يجتهد (1 مضارع ) في أعماله ينجخ مضارع ) فيها
- من اجتهد (ماضى) في أعماله نجح ( ماضى ) فيها
هرگاه فعل شرط و جواب شرط فعل ماضی بودند، هم میتوانیم آن دو را به صورت ( ماضی ساده ) و هم میتوانیم به صورت گفته شده
فعل شرط : مضارع التزامی / جواب شرط : مضارع اخباری / مستقبل ترجمه کنیم.
ـ مَنْ اِجتَـهَدَ فی أعماله نَـجَـحَ فیها : هرکس در کارهایش » تلاش کرد/ تلاش کند ، موفّق شد/ می شود ) خواهد شد
ولی اگر فعل شرط ( یک فعل مضارع باشد، به صورت ) ( مضارع التزامی) ترجمه می شود.
ـ ما تَزرَعْ فی الدّنیا تَحصُدْ فی آلاخِرَةِ : هر آنچه را در دنیا بکاری، در آخرت درو میکنی/ خواهی کرد.
تغییرات ظاهری : با آمدن أدوات شرط بر سر جمله، اگر فعل شرط یا جواب آن ( مضارع) باشند، به این ترتیب در ظاهرشان تغییراتی ایجاد میشود :
ـ عالمت ( ــُـ )در صیغه های (1و4و7و11و14 ) به ( ــْـ ) تبدیل می شود.
إنْ + یَجتهِدُ = إنْ یَجتَهِدْ
ـ حرف ( ن )در آخر فعل مضارع به جز دو صیغهی 6 و11 ؛ (للغائبات و للمُخاطبات ) حذف میگردد. مثل : إنْ + یَجتهِدونَ = إنْ یَجتَهِدُوا
ساختار جمله ی شرطیه : ادوات شرط + فعل شرط +.........+ جواب شرط+......... .
1ـ ما تَزرَعوا فی الدّنیا تَحصُدوا فی آلاخرَةِ : هرآنچه را در دنیا بکارید، در آخرت درو می کنید. (درو خواهیدکرد)
2 إن ْصَبَرتَ فی اُمورِکَ حَصَلْتَ علی النّجاح فی حیاتِکَ : اگر در کارهایت صبرکنی، در زندگیات موفّقیّت به دست می آوری . (به دست خواهی آوَرد)
کلمات ( إذا هرگاه ) اگر ( لَـو ) اگر نیز از أدات شرط محسوب میشوند، با این تفاوت که آخرفعل ها را تغییرنمی دهند.
إذا : اگر این اسم برای ایجاد(جمله ی مشروط شرطیّه ) باشد، از أدوات شرط محسوب میشود یعنی مانند جمله شرطیّه ترجمه میشوند.
یعنی فقط معنای جمله را. فعل شرط← مضارع التزامی / جواب شرط ← مضارع اخباری یا مستقبل
ـ إذا اِجتَهَدتَ نَجَحْتَ : هرگاه (اگر ) تلاش کنی، موفّق میشوی.
ـ إذا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکلامُ : هرگاه (اگر ) عقل تمام شود، سخن کم میشود.
ولی اگر به منظور ایجاد ( جملهی مشروط ) (شرطیّه ) نباشد، فقط یک قید زمان و به معنای زمانیکه، هنگام یکه می باشد.
ـ إذا رَجَعتُ إلی بَیتی أدّیتُ واجباتی : هنگامی که به خانه برگشتم، تکالیفم را انجام دادم.
کلمات شرط هر دو گروه (عامل جزم و غیر عامل ) میتوانند بر سر فعلهای ماضی هم بیایند، با این تفاوت که هیچ تغییری در ظاهر فعل ایجاد نمیکنند و فقط معنای فعل شرط و جواب شرط را طبق آنچهکه گفته شد تغییر میدهند.
مثال
1 مَن فَکَّرَ قَبلَ الکَلامِ قَـلَّ خطَؤُهُ : فعل شرط : فَکَّرَ ـ جواب شرط : قَلَّ ؛ هر دو ماضی هر کس قبل از سخن گفتن فکرکند، خطایش کم میشود.
2 ما فَعَلْتَ مِن الخَیراتِ وَجَدْتَـها ذخیرةً آلخِرَتکَ :فعل شرط : فَعَلْتَ ـ جواب شرط : وَجَدْتَ ؛ هر دو ماضی
نتیجه اینکه فعل شرط یا جواب شرط و یا هر دو آنها میتوانند مضارع یا ماضی باشند. ولی معنای همه ی آنها طبق آنچه گفته شد ترجمه میشود.
صیغه های فعل شرط یا جواب شرط میتوانند یکسان و یا متفاوت باشند نوع جزم در فعل و جواب شرط میتواند یکسان یا متفاوت باشد
1ـ ما تَزرَعْ فی الدّنیا تَحصُدْ فی آلاخرَةِ : ) فعل شرط : مجزوم اصلی/ جواب شرط : مجزوم اصلی ( نوع جزم یکسان )
2ـ إنْ تَنصُروا اهللَ یَنْـصُـرْکُم : فعل شرط : مجزوم به حذف نون اعراب/ جواب شرط : مجزوم اصلی نوع جزم متفاوت
3ـ إنْ تُحاوِلی فی قراءَةِ دروسِکِ یَفرَحْ والداکِ : فعل شرط : مجزوم به حذف نون اعراب/ جواب شرط : مجزوم اصلی ( نوع جزم متفاوت)
در جمله ی شرطیّه ، جواب شرط میتواند بصورت یک جملهی اسمیّه تشکیل شده از یک مبتدا و خبر بیاید. که در اینصورت به مجموع « مبتدا و خبر» جواب شرط از نوع جمله ی اسمیّه گفته میشود، که غالباً قبل از آن حرف ( فَــ ) می آید.
مثال
ـ و ما تُففِقُوا مِن خیرٍ فَــإنّ الله به علیمٌ . ـ مَن عَلّمَ عِلماً فَـــلَهُ أجرُ مَن عَمِلَ بِه .
ـ مَن ساتَرَ عیبَکَ فَــهُـوَ عَدّوُکَ . ـ مَـن یَتَوَکَّـلْ علی الله فَــهُـوَ حَسـبُهُ .
همچنین اگر جواب شرط أمر یا نهی فعل طلب باشد، غالباً قبل از آن حرف (فَـ )می آید.
منظور از ( مَن ـ ما ) جازمه یا عامِـله همان «مَن و ما شرطیّه» میباشد.
ـ عّین ما من
ترجمه سؤال : مَن ـ ما « شرطیّه را مشخّص کنید. َ
عا ِمل / جاز َم
مَن شرطیه غالباً در جمله نقش( مبتدا ) و فعل شرط و جواب شرط «خبر » آن محسوب میشوند.
مثال
ـ مَن یُحاوِلْ کثیراً یَصِلْ إلی أهدافِه : (مبتدا : مَن شرط و خبر : یُحاوِلْ و یَصِلْ)
ـ مَن فَکَّرَ قَبلَ الکَلامِ قَـلَّ خـطَـؤُهُ :( مبتدا : مَن شرط و خبر : فَکَّرَ و قَلَّ )
و «ما» شرطیه نیز در جمله غالباً نقش « مفعول» به را دارد.
مثال
ـ و مـا تُففِقُوا مِن خیرٍ فَــإنّ الله به علیمٌ : ما : مفعول
مـا تَزرَعْ فی الدّنیا تَحصُدْ فی آلاخرَةِ : مـا : مفعول
ممکن است در یک عبارت در ظاهر، بیش از یک فعل شرط یا جواب شرط وجود داشته باشد که در اصل به آنها » معطوف به فعل شرط « یا » معطوف به جواب شرط « گفته می شود.
مثال
إن تَـنـصـُروا الله یَـنـصُـرْکُم و یُـثَـبـِّتْ أقدامکم.
إن تَـنـصـُروا: فعل شرط
یَـنـصُـرْکُم: جواب شرط
و یُـثَـبـِّتْ أقدامکم: معطوف به جواب شرط