در زبان عربی اسم ها از نظر قابل شناسایی بودن یا نبودن به دو گروه تقسیم می شوند :
1) اسم های معرفه : به اسمی که برای شنونده و مخاطب شناخته شده و مشخّص باشد،معرفه میگویند : إیران ـ ألبرز ـ مُحمّد و ... .
2) اسم های نـکره : به اسمی که برای شنونده و مخاطب شناخته شده و مشخّص نباشد،نکره میگویند : رجلٌ ـ طالباً ـ کتابٍ و ... .
همه ی اسم ها در زبان عربی نکره هستند ، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود( یعنی اینکه جزو معرفه ها باشند)
بیان انواع اسم های معرفه از کتب درسی حذف شده است و از 6 مورد اسامی معرفه تنها 2 مورد آنها ذکر شده است :
1) اسم های معرفه به (ال ) حرف تعریف (ال + اسم نکره = اسم معرفه )به لا ذوالّالم
مثـال
1 الـ + تِلمیذٌ ← التّلمیذُ (معرفه به ال ) ـ الـ + ناساً ← النّاسَ (معرفه به ال ) ـ الـ + کتابٍ ← الکتابِ ( معرفه به ال)
2 معرفه به عَلَم (اسم خاصّ) اسامی افراد، شهرها، کشورها، مکانهای خاص، رودها، کوهها و ... معرفه به اسم عَلَم محسوب میشوند.
عَلیٌّ ـ إیران ـ قُدس ـ کارون ـ ألبُرز و... .
مهمترین نشانه و عالمت اسمهای معرفه داشتن ال میباشد.
مثال
ـ جاءَ طالِبٌ : دانشآموزی آمد. طالِـبٌ : اسم نکره جاءَ الطّالِبُ : دانش آموز آمد. الطّالِبُ : اسم معرفه
ـ إشتَرَیتُ قَلماً : قلمی را خریدم. قَـلَماً : اسم نکره إشتَرَیتُ القَلَمَ : قلم را خریدم. القَلَمَ : اسم معرفه
اگر بعد از اسمهای معرفه به ال این کلمات الّذی ـ الّتی ـ الّذینَ ـ اللّاتی موصول بیایند، اسم مورد نظر با ی ترجمه می شود.
مثال
المؤمنونَ الّذینَ یَتوَکّلونَ علی اهلل ناجحونَ : مؤمنانی که بر خدا توگل میکنند، موفّق هستند.
معمولا اگر در عبارتی، اسمی به صورت «نـکـره» آمده باشد و همان اسم دوباره در ادامه، همراه ال آمده باشد، می توان ؛آن اسم ال دار را با آن یا این ترجمه کرد.
مثال
ـ رأیتُ أفراسا.ً کانَتِ ألافراسُ جَنبَ صاحـبِـها : اسب هایی را دیدم. آن اسب ها کنار صاحب شان بودند.
توضیح :
کلمه ی أفـراساً اسمی نکره میباشد، یعنی نزد شنونده یا مخاطب ناشناخته است. از آنجاییکه در ادامه ی عبارت با ـ ال آمده است،با آن ترجمه شده است.
اسم نکره : همانطورکه گفته شد ؛ اسمیاستکه برای شنونده یا مخاطب ناشناخته و ناشناس باشد.
اسم های نکره معموالً با تنوین ــًــ ، ــٍــ ، ــٌــ به کار میروند.
مثال :
ـ جاءَ رَجُلٌ :رجُلٌ : اسمی نکره است ـ شاهَدتُ طالباً فی المَدرَسَةِ : طالباً : اسمی نکره است ـ فی زُجاجَةٍ : زُجاجَةٍ : اسمی نکره است
ترجمه اسم های نکره : در زبان فارسی اسامی نکره به سه شکل زیر ترجمه میشوند :
1 جاءَ رَجلٌ : مردی آمد.
2 جاءَ رَجُلٌ : یک مرد آمد.
3 جاءَ رَجُلٌ : یک مردی آمد.
اگر اسمی تنوین گرفت و آن اسم، عَلَم اسم خاص نَبود، قطعاً آن اسم نکره است. مثل : کَوکَبٌ ـ مُؤمِناً ـ شَجَرَةٍ و... .توضیح اینکه اسامی عَلَم علی رغم اینکه از اسمهای معرفه میباشند، میتوانند تنوین ) ــًــٍــٌــ ( بگیرند. مثال : عَبّاسٌ ـ عَلیّاً ـ حُسَینٍ و...
گاهی اوقات خبراز نوع » مفرد « در جملهی اسمیّه با تنوین میآید،که در اینصورت نیازی به نکره ترجمه کردن آن اسم نیست.
ـ العِلمُ کنزٌ : دانش گنج است. ـ هذا کتابٌ : این کتاب است.
مگر اینکه متعلّقاتی مثل صفت داشته باشد ؛ مثال : ـ هذا کتابٌ مفیدٌ : این کتابی مفید است. ـ هذا طالبٌ مجتهِدٌ : این دانشآموزی کوشاست.
از میان اسامی خداوند فقط اسم اللّه معرفه به عَلَم میباشد. کلمه ی اهلل نیز در ألّلهـمّ معرفه به «عَلَم» میباشد
اگر اسم عَلَمی خاصّی ال گرفته باشد، آن اسم همچنان معرفه به عَلم خواهد بود.
مثال
ـ إنَّ الحُسَین(ع) مِصباح الهُدی :
الحُسَین ← معرفه به عَلَم ـ
المَهدیُّ (عج) طاوُوسُ أهلِ الجنّةِ :
المَهدیُّ ← معرفه به عَلَم
اسم های عامّی چون ؛ طالبانِ ـ طالِبَینِ و... . اسمهای مثنّی وطالبونَ ـ طالبینَ و... اسمهای جمع مذکّر سالم نکره محسوب میشوند، زیرا نه« ال » دارند و نه از اسامی «عَلَم » محسوب می شوند.
ـ ولی اسم هایی چون ؛ مُحمّدانِ ـ مُحمّدَینِ ، مُحمّدونَ ـ مُحمّدینَ با اینکه از اسم های مثنّی و جمع مذکّر سالم اند، از آنجایی که عَلَم می باشند،معرفه به «عَلَم» محسوب می شوند