کسانی که تازه شوق معرفت یافته اند و آن را طلب می کنند.
کسانی که در فلسفه استدلالی به کمال رسیده اند و فاقد ذوق و عرفانند (منظور او فلاسفه مشاء(فارابی و ابن سینا) است که روششان فقط استدلالی است.)
کسانی که فقط تصفیه نفس کرده اند و شهودهایی دارند؛ اما به استدلال و فلسفه توجهی ندارند (منظور او عرفا است.)
کسانی که هم در صور برهانی (استدلال و فلسفه) + و هم در عرفان به کمال رسیده اند (حکیم متاله و بهترین)
اینکه می گوید حکیم متاله خیلی ساده یعنی فیلسوف عارف.
ریاست تامه و خلافت شایسته حکیم متاله است که هم در بحث (فلسفه و استدلال) استاد است و هم غرق در تاله (عارف) است. چنین کسی میتواند حقایق را بی واسطه از خدا دریافت کند برای ریاست این امر ضروری است.
جهان همیشه چنین رئیس و خلیفه ای را دارد اگر چه ظاهر نباشد و گمنام باشد این گونه رئیس ، با زور و قهر و غلبه به قدرت نرسیده است یعنی ممکن است الآن کسی رهبر باشد که شایستگی اش را ندارد و رهبر واقعی و لایق مهجور ، و خانه نشین باشد.
اگر ریاست واقعی جهان به دست این رئیس بیفتد جهان نورانی و درخشان می شود و اگر جهان از وجود این رئیس خالی باشد همه جا را تاریکی و ظلمت فرا می گیرد.