به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
سخن [کتاب شاهنامه] را به نام خدایی که آفریننده ی جان و خرد است، آغاز می کنم؛ زیرا خداوند از همه ی اندیشه ها و خردها، بالاتر است.
نكته دستوری:
در مصراع اوّل، فعل «آغاز می کنم» حذف شده است.
اندیشه ß نهاد
نكته مفهومی:
این بیت اشاره دارد به: انسان ها بیشتر از این نمی توانند، عظمت و حقیقت خداوند را درک کنند.
خِرد، رهنمای و خِرَد، دلگشای خرد، دست گیرد به هر دو سَرای
عقل (خرد)، راهنما و خوشایند و شادی بخش است و در دو جهان (دنیا و آخرت) به انسان، یاری و کمک می رساند.
آرایه ادبی:
دست گیرد ß کنایه از کمک می کند.
نكته دستورى:
مصراع اول از دو جمله تشکیل شده است و فعل «است» بعد از «رهنمای» و «دلگشای» حذف شده است.
هر دو سرای ß دنیا و آخرت
به دانش گرای و بدو شو بلند چو خواهی که از بَد نیابی گزند
اگر می خواهی که گرفتار بدی های دنیا نشوی به یاد گرفتنِ دانش، روی آور تا این که به وسیله ی علم و دانش، به مقام و بزرگی برسی و بلند مرتبه شوی.
نکته دستوری:
در مصراع اول، دو جمله ی امری به کار رفته است و در مصراع دوم، دو جمله ی خبری.
ز نادان، بنالد دلِ سنگ و کوه اَزیرا ندارد بَرِکس، شکوه
دل سنگ و کوه هم از دستِ انسان نادان به درد می آید و می نالد، چون که انسان نادان در نظرِ هیچ کسی، ارزش و مقامی ندارد.
آرایه ی ادبی:
دل سنگ و کوه بنالد ß جان بخشی (تشخیص)
منظور از «سنگ و کوه»، همه ی پدیده ها و موجودات است.
توانا بُوَد هرکه دانا بُوَد ز دانش، دلِ پیر، بُرنا بُوَد
هر کسی که از دانایی (آگاهی) برخوردار باشد، بسیار توانمند و قدرتمند است. علم، سبب می شود که انسان های پیر، در دلشان، احساس نشاط و شادابی کنند.
آرایه ادبی:
پیر و بُرنا ß تضاد
نکته دستوری:
بیت از سه جمله تشکیل شده است.
هر که ß نهاد
دل پیر ß نهاد
دیگر آرایه های ادبی:
قافیه ها و ردیف ها عبارت اند از:
بیت اول:
خرد و بگذرد ß قافیه (ردیف ندارد.)
بیت دوم:
دلگشای و سرای ß قافیه (ردیف ندارد.)
بیت سوم:
بلند و گزند ß قافیه (ردیف ندارد.)
بیت چهارم:
کوه و شکوه ß قافیه (ردیف ندارد.)
بیت پنجم:
دانا و بُرنا ß قافیه (ردیف: بود و بود)
این شعر را فردوسی با نام خداوند بزرگی آغاز می کند که آفریننده ی انسان ها و عقل و خرد است. بعد به وصف عقل، دانش و دانایی می پردازد که عقل و خرد، راهنمای انسان ها می باشد و سبب می شود انسان ها گمراه نشوند. از نظر فردوسی، دانش، سبب نشاط، جوانی، قدرت و توانایی است.
در روستای باژ واقع در منطقه ی توس خراسان، به دنیا آمد. از نجیب زادگان و دهقانان توس بود. فردوسی ۲۵ یا ۳۰ سال برای سرودن شاهنامه رنج کشید و در حالی که نزدیک به ۸۰ سال داشت، در گذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.