درسنامه کامل زبان انگلیسی یازدهم
تعداد بازدید : 385.9kخلاصه نکات زبان انگلیسی یازدهم - درسنامه شب امتحان زبان انگلیسی یازدهم - جزوه شب امتحان زبان انگلیسی یازدهم نوبت اول
مکالمه درس و معنی
فصل 1 : Underestanding People
Conversation
student Book: Page 19 – 20
Babak Saberian is a translator who works for IRIB1. Today, he is hosting Meysam in his office. Meysam is a high school student. He is interviewing Mr. Saberian for his school project.
بابک صابریان یک مترجم است که برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کار می کند. او امروز در دفتر کارش میزبان میثم است. میثم یک دانش آموز دبیرستانی ست. او در حال مصاحبه با آقای صابریان برای پروژه ی مدرسه اش است.
Meysam: Thank you Mr. Saberian for inviting me to your office.
میثم: آقای صابریان از دعوت من به دفتر کارتون متشکرم.
Mr. Saberian: You’re welcome!
آقای صابریان: خواهش می کنم!
Meysam: I heard you know three languages. Is that right?
زبان بلدید. درسته؟ 3 میثم: من شنیدم شما
Mr. Saberian: Well, actually four languages.
آقای صابریان: خُب. راستش چهار زبان(بلدم) .
Meysam: Four! Really?! What languages do you know?
میثم: چهار(زبان)! واقعاٌ؟ چه زبان هایی را می دونید؟
Mr. Saberian: Besides my mother tongue, Persian, I know English, French and Russian well
آقای صابریان: من علاوه بر زبان مادری ام فارسی، انگلیسی، فرانسوی و روسی رو به خوبی می دونم.
Meysam: Interesting! And when did you learn them?
میثم: جالبه! و شما چه موقع اونا (این زبانها) رو یاد گرفتید؟
Mr. Saberian: I began learning English at school when I was thirteen. Then I began learning French in a language institute when I was fifteen. And I learned Russian when I was a university student in Moscow.
آقای صابریان: من در مدرسه وقتی سیزده ساله بودم شروع به یادگیری انگلیسی کردم. بعد، وقتی پانزده ساله بودم در یک مؤسسه ی زبان شروع به یادگیری فرانسوی کردم و هنگامی که در مسکو دانشجو بودم روسی یاد گرفتم.
Meysam: Can you use all of them fluently?
میثم: آیا شما می تونید از همه ی اونا روان استفاده کنید؟
Mr. Saberian: I know all of them well, but I use English more.
آقای صابریان: من همه ی اونا رو خوب بلدم. اما از انگلیسی بیشتر استفاده می کنم.
Meysam: OK. Do you think language learning should start as early as possible?
میثم: بسیار خُب. آیا شما فکر می کنید یادگیری زبان باید خیلی زود شروع بشه؟
Mr. Saberian: My experience says interest and hard work are really more important than age.
آقای صابریان: تجربه ی من می گه علاقه و سخت کوشی واقعاٌ مهم تر از سن هستند.
Meysam: Hmm… that’s an important point. May I know what your favorite language is? English, French, or Russian?
میثم: هووووم .... این نکته ی مهمیه. آیا ممکنه بدونم زبان مورد علاقه ی شما چیه؟ انگلیسی، فرانسوی یا روسی؟
Mr. Siberian: To be honest, I enjoy using them all, but my favorite language is absolutely my mother tongue!
آقای صابریان: صادقانه (بگم) ، من از به کار بردن همه ی اونا لذت می برم. اما زبان مورد علاقه ی من قطعاٌ زبان مادریمه!

- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه یازدهم
- گام به گام تمامی دروس پایه یازدهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه یازدهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه یازدهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه یازدهم
متن درس و معنی
فصل 1 : Underestanding People
متن درس و معنی
Languages of the World
زبان های دنیا
Language is a system of communication. It uses written and spoken forms. People use language to communicate with each other in a society. They exchange knowledge, beliefs, wishes, and feelings through it.
زبان سیستم برقراری ارتباط است. آن از کلمه های نوشتاری و گفتاری استفاده می کند. مردم در جامعه از زبان استفاده می کنند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. آن ها از طریق آن (زبان) تبادل دانش ، عقاید ، آرزوها و احساسات می کنند.
Languages vary greatly from region to region. They are so different that a person may not understand the language of someone from another region, country or continent. It is not surprising to hear that today about 7000 languages exist in the world. There are more than 2000 languages in Africa, 1000 in the Americas, more than 2250 in Asia, about 230 in Europe, and more than 1300 in Oceania.
زبان ها از یک منطقه به منطقه ی دیگر خیلی فرق می کنند. آن ها ان قدر متفاوت هستند که یک شخص ممکن است زبان زبان در دنیا وجود 7000یک نفر از یک منطقه ، کشور یا قاره ی دیگر را درک نکند. جای تعجب نیست که بشنویم امروزه حدود(زبان) و در 2۳0 (زبان) ، در اروپا حدود 2250 (زبان) ، در آسیا بیش از 1000 (زبان) ، در آمریکا 2000دارند. در آفریقا بیش از زبان وجود دارند.1۳00اقیانوسیه بیش از ۱۰
Native speakers of these languages range in number from very large, with hundreds of millions of speakers, to very small, with fewer than 10 speakers. The most popular language in the world is Chinese. More than one billion people in the world speak Chinese.
صحبت کننده های بومی این زبازنها از نظر تعداد از خیلی زیاد، با صدها میلیون صحبت کننده، تا خیلی کم، با کم تر از صحبت کننده متغییر هستند. پرطرفدارترین زبان دنیا چینی است. بیش از یک میلیارد نفر در دنیا چینی صحبت می کنند.
Interestingly, English has fewer native speakers than Chinese, but there are about one billion learners of English all around the world. They learn English as an international language.
جالب این که انگلیسی صحبت کننده های بومی کم تری از چینی دارد اما در سرتاسر جهان حدود یک میلیارد فراگیر انگلیسی وجود دارد. ان ها زبان انگلیسی را به عنوان یک زبان بین المللی یاد می گیرند.
About fifty percent of the world’s languages have fewer than 5000 speakers. In the beginning of the twenty-first century, 204 languages had fewer than 10 speakers and 344 languages had between 10 and 99 speakers. The 548 languages with fewer than 99 speakers.make up nearly 8 percent of the world’s languages. We call them ‘endangered languages’. As the speakers of such languages grow old and die, their languages will die, too.
صحبت 10 زبان کم تر از 204 صحبت کننده دارند. در ابتدای این قرن، 5000 حدود پنجاه درصد از زبان های دنیا کمتر از درصد زبان های دنیا را 8 صحبت کننده حدود 99 زبان با کمتر از 848 صحبت کننده داشتند. 99 تا 10 زبان بین ۳44کننده و می نامیم. هم چنان که صحبت کننده های چنین زبان هایی پیر می » زبان های در معرض خطر «تشکیل می دهند. ما ان ها را شوند و می میرند، زبان هایشان نیز خواهند مرد.
All languages are really valuable, despite their differences. Every language is an amazing means of communication that meets the needs of its own speakers. It is impossible to imagine the world without language. Therefore, we should respect all languages, no matter how different they are and how many speakers they have.
همه ی زبان ها علی رغم اختلاف هایشان واقعاٌ با ارزش هستند. هر زبانی یک وسیله ی ارتباطی شگفت انگیز است که نیاز های صحبت کننده هایش را بر آورده می کند. غیر ممکن است که دنیا را بدون زبان تصور کرد. بنابراین، ما باید به همه ی زبان ها احترام بگذاریم، مهم نیست که آنها چقدر متفاوت هستند و چه تعداد صحبت کننده دارند.
لغات درس
فصل 1 : Underestanding People
Vocabulary
قواعد درس
فصل 1 : Underestanding People
گرامر زبان درس
اسم غیر قابل شمارش
واحدهای اندازه گیرى که قبل از اسم غیر قابل شمارش بکار میروند جمع بسته میشوند نه اسم غیرقابل شمارش.
تعدادى از واحدهایى که براى شمارش اسم هاى غیر قابل شمارش استفاده میشوند عبارتند از:
A piece of | یک تکه از |
A loaf of | یک قرص |
A kilo of | یک کیلو از |
A drop of | یک قطره |
A bottle of | یک بطری از |
A bag of | از یک کیسه |
A cup of | یک فنجان |
A packet of | یک بسته |
A sheet | یک برگه از |
A carton of | یک کارتن |
A jar of | یک شیشه از |
A glass of | یک لیوان از |
A can of | یک قوطی |
A tube of | یک لوله |
A slice of | یک برش، یک تکه |
A bowl of | یک کاسه از |
A box of | یک جعبه از |
A bar of | یک قاب / شمش |
باید به این مسأله هم اشاره کنیم چون زبان فارسى و انگلیسى دو زبان متفاوت هستند، این احتمال وجود دارد که اسمی در زبان فارسی قابل شمارش باشد اما در زبان انگلیسی غیر قابل شمارش محسوب گردد.
تقسیم بندى اسم های غیر قابل شمارش
1)اسمهای انتزاعی
که به طور فیزیکی قابل لمس کردن نیستند.
advise | نصیحت |
sunshine space | نور خورشید |
Interest | علاقه |
knowledge | فضا دانش |
Happiness | خوشبختی |
pain | درد |
power | نیرو |
danger | خطر |
love | عشق |
fear | ترس |
experience | تجربه |
Health | سلامتی |
luck | شانس |
Honesty | صداقت |
Music | موسیقی |
education | آموزش |
Patience | صبر |
money | پول |
help | کمک |
۲) اسمهایی که برای تشکیل آنها چند مواد ترکیب شده تا آن اسم بوجود آید:
Air | paper | soup | sugar | Cheese | cement | vocabulary | cake | bread |
هوا | کاغذ | سوپ | شکر | پنیر | سیمان | لغت | کیک | نان |
اسم زبانها | |||||
English | Italian | Japanese | Italian | French | German |
3) اسمهایی که به ظاهر اسم جمع هستند ولی در واقع اسم های غیر قابل شمارش می باشند.
Mathematics | News | Physics |
۴)مایعات و نیمه جامدات و گازها:
کلمه | Iron | meat | blood | Smoke | jam | ice | Wood | toothpaste | chocolate |
معنی | آهن | گوشت | خون | دود | مربا | یخ | چوب | خمیر دندان | شکلات |
کلمه | Milk | oxygen | water | coffee | Steam | soda | gold | Tea | butter |
معنی | شیر | اکسیژن | آب | قهوه | بخار | نوشابه | طلا | چای | کره |
۵)ورزشها و سرگرمیها:
Swimming | Fishing | Basketball | Wrestling | Shopping | Tennis |
6) ذرات و دانه ها
Sugar | شکر |
flour | آرد |
snow | برف |
Chalk | گچ |
dust | گرد و خاک |
sand | شن |
Rice | برنج |
hair | موی سر |
salt | نمک |
۷) اسامی که به یک مجموعه (واحد کل) اشاره دارند:
Furniture | مبلمان منزل |
homework | تکلیف |
clothing | پوشاک |
Machinery | ماشین آلات |
jewelry | جواهرات |
transportation | حمل و نقل |
Fruit | میوه |
baggage | وسایل سفر |
equipment | تجهیزات |
۸) اسامی رشته های تحصیلی و عناوین درسها:
Art | Biology | History | Mathematics | Chemistry | Geography |
۹) پدیده های طبیعی
Thunder | رعد و برق |
heat | گرما |
weather | آب و هوا |
Fire | آتش |
snow | برف |
sunshine light | نور خورشید |
storm | طوفان |
cold | سرما |
Wind | باد |
rain | باران |
fog | مه |
از آنجایى که اسم هاى غیر قابل شمارش حالت جمع ندارند و همیشه همچون اسمهای مفرد در نظر گرفته میشوند، فعلهایى که با آنها به کار میروند باید به صورت مفرد باشند.
مثال
There is a lot of news about the car accident.
"در مورد تصادف ماشین خبر های زیادی وجود دارد"
Not:There are a lot of news about the car accident.
10) تعیین کننده های کمیتی که قبل از اسم جمع قابل شمارش قرار می گیرند:
Few | A few | Some | Many | Several | Plenty of | Lots of | A lot of |
این تعیین کننده ها باید حتما قبل از اسم جمع قابل شمارش باشند نه مفرد.
۱۱) تعیین کننده های کمیتی که قبل از اسم غیر قابل شمارش قرار می گیرند:
A little | Plenty of | Much | Lots of | A lot of | Some | Little |
12) تعیین کننده های کمیتی مشترک : برخى از تعیین کننده هایى که قبل اسم هاى جمع قابل شمارش و اسم هاى غیر قابل شمارش مشترک هستند که عبارتند از:
Lots of, a lot of, plenty of, some
این سه تعیین کننده هم "قبل از اسم هاى جمع قابل شمارش " مورد استفاده قرار :
plenty of ,a lot of, lots of
کاربرد میگیرند و هم "قبل از شمارش اسمهاى غیر قابل ". اگر قبل از اسمهاى جمع قابل شمارش مورد استفاده قرار بگیرند " تعداد زیاد "را نشان میدهند و اگر قبل از اسمهاى غیر قابل شمارش بیایند "مقدار زیاد" آن اسم را مشخص میکنند.
Ali has a lot of problems in math.
قبل از اسم جمع قابل شمارش))
علی در ریاضی مشکلات خیلی زیادی دارد.
مثال
I bought lots of books for my brother.
(قبل از اسم جمع قابل شمارش)
من کتابهای خیلی زیادی را برای برادرم خریدم .
Last month, he spent lots of money
(قبل از اسم غ ق ش).
ماه گذشته او پول خیلی زیادی را خرج کرد
These days, Raman is very busy and he doesn’t have a lot of time to exercise.
(قبل از اسم غ ق ش)
"این روزها رامان خیلی سرش شلوغه و وقت " خیلی زیادی برای ورزش کردن ندارد.
کاربرد Many
میتواند در جملات مثبت سؤالی و منفی قبل از اسم "جمع قابل شمارش" مورد استفاده قرار بگیرد lots of. وa lot of فقط از many عباراتى که به زمان مربوط میشوند به جاى ،ماه ، هفته و روز و …
نکته: قبل از اسامى سال استفاده میشود.
مثال
They have been to England many years ago.
“آنها خیلی وقت پیش در انگلستان بوده اند
(Not: They have been to England a lot of years ago).
کاربرد much
به معناى مقدار "زیاد" میباشد و تنها قبل از اسمهاى"شمارش غیر قابل " مورد استفاده قرار مى گیرد. Much بیشتر در جملات منفی و سؤالی مورد استفاده قرار مى گیرد.
مثال
I didn’t have much money to buy a present for my mother.
من پول زیادی برای خرید کادو برای مادرم نداشتم.
کاربرد some
قبل از اسامی"جمع قابل شمارش" و به معنی"مقداری" قبل از اسامی"غیر قابل شمارش " بکار برده میشود. از اکثرأ در جملات "مثبت" استفاده میکنیم:
مثال
There is some milk in the bottle
(قبل از اسامی غیر قابل شمارش)
در بطری کمی شیر وجود دارد.
I have some pens in my bag
(قبل از اسامی جمع قابل شمارش).
"من در کیفم تعدادی خوکار دارم.
اما برای "درخواست" و "پیشنهاد" از some در جملات "سؤالی" هم بهره میگیریم:
مثال
Would you like some milk?
آیا کمی شیر میل داری؟
کاربرد fewوa few
هردو قبل از اسم "جمع قابل شمارش" استفاده میشوند. درجملاتى که در آن از a few ستفاده میشود .: مفهوم "مثبت" را مى رساند (به معناى تعداد کم در حدى که کافى باشد ) و برعکس در جملاتى که در آنها قبل اسم از استفاده few بشود جمله "منفی" میشود. (به معناى تعداد خیلی خیلی کم در حدى که کافى نباشد و در حد صفر میباشد.)
مثال
There are a few students in the class. There are enough people to hold the class.
تعداد کمى دانش آموز سر کلاس هستند. براى تشکیل کلاس کافى هستند. (کلاس تشکیل میشود)
There are few Students in the class. There are not enough people to hold the class.
تعداد خیلی خیلی کمى دانش آموز سر کلاس هستند. براى تشکیل کلاس کافى نمیباشند( کلاس تشکیل نمیشود)
کاربرد Little و a little
بعد از هردوى اینها از اسم "شمارش غیر قابل " استفاده میکنیم .درجملاتى که در آن از a little استفاده میشود مفهوم "مثبت" را مى رساند(به معناى مقدارکم در حدى که کافى باشد) و برعکس در جملاتى که در آنها قبل اسم از" استفاده بشود جمله little منف" میشود. (به معناى مقدار خیلی خیلی کم در حدى که کافى نباشد و در حد صفر میباشد.)
مثال
My parents are going to visit us tonight. We have a little fruit in the fridge.
“والدینم امشب میخواهند از ما دیدن کنند. در یخچال یه مقدار میوه داریم. " (میوه کم است اما به اندازه کافی میباشد).
My parents are going to visit us tonight. We have little fruit in the fridge.
"والدینم امشب م داریم یخواهند از ما دیدن کنند. در یخچال مقدار خیلی خیلی کمی میوه . "(میوه خیلی کم است به اندازه کافی نمیباشد).
در جمله اى که در آن از، little و یاfew مفهوم آن "منفی" بوده و نشان میده که تعداد یا مقدار آن اسم بیش از حد کم میباشد پس جمله "منفی" میشود.
Numbers اعداد
همانطور که در بخش هاى قبل اشاره کردیم اعداد هم جزئى از تعیین کننده ها محسوب میشوند. ما مى توانیم قبل از اسم هاى قابل شمارش از اعداد براى مشخص کردن تعداد آن اسم استفاده کنیم .نکته اى که اینجا وجود دارد این است که به غیر از عدد یک ، بعد از سایر اعداد باید اسم "جمع قابل شمارش" بکار برده شود.
اعداد هم به عنوان تعیین کننده هاى قبل از اسم به کار میروند. زمانى که اعداد داراى دهگان و یکان باشند و به صورت حروفى باید بین دهگان و یکان یک خط تیره قرار داده بشود. این موضوع فقط در مورد ، چه قبل از اسم و یا بدون اسم بیایند ، نوشته بشوند اعدادى هست که دهگان و یکان دارند و شامل اعداد بزرگتر نمیشود. پس باید اعداد "بیست و یک" تا "نود و نه" که قبل از اسم . خط تیره اى بین دهگان و یکان آنها قرار داده شود ، براى تعیین تعداد آن اسم قابل شمارش به کار میروند:
eighty- three horse’s | forty- seven books | Twenty- five Language |
Three hundred horses // one million books
2 ما بین عدد و اسم هرگز حرف اضافه ای نمی آید.
One million of books
3 برای اشاره به مفاهیم کلی مثل صدها، هزاران، میلیونها و... میتوان اعداد را جمع بست و قبل از آن اسم از حرف اضافه of استفاده کرد:
Hundreds of students - thousands of books- millions of birds
4 اگر هر عددی بالاتر از صد تا بی نهایت ، داراى عددى باشد که دهگان و یکان دارد،فقط ما بین عدد دهگان و یکان خط تیره گذاشته مى شود:
Two hundred thirty- five books
دویست و سی و پنج کتاب
One thousand sixty- eight books
یک هزارو شصت و هشت کتاب
یادآوری مهم: همانطور که مى دانید در انگلیسى صفت مى تواند قبل از اسم قرار بگیرد. در اسمهایى که قابل شمارش باشند و قبل از آنها صفت آمده باشد مى توانیم براى شمردنشان قبل از آنها از اعداد استفاده کنیم. "اسم ر عدد و صفت ما بت" میآید. اگر اسم مفرد باشد مى توانیم از ترکیب زیر استفاده کنیم .
One + صفت +اسم مفرد قابل شمارش
مثال
I bought one interesting book.
کتاب جالب خریدم.
من یک و اگر اسم قابل شمارش جمع باشد باید از ترکیب زیر استفاده کنیم.
Two/three/...+ اسم قابل شمارش جمع + صفت
مثال
I bought two interesting books
من دو کتاب جالب خریدم
نحوه استفاده How many
زمانى از How many در جمله براى سوالى کردن استفاده مى کنیم که بخواهیم از تعداد از اسم قابل شمارش جمع در جمله باخبر شویم. پس باید حواسمان باشد که بعد از فقط اسم "قابل شمارش جمع" مورد How many استفاده قرار مى گیرد و ما نمى توانیم از اسم مفرد قابل شمارش استفاده کنیم. براى سوالى کردن از ترکیب زیر استفاده مى کنیم:
How many+ ساختار سوالی جمله + اسم قابل شمارش جمع
مثال
How many children do you have?
شما چه تعداد بچه دارید؟
نحوه استفاده ازHow much
زمانى که بخواهیم از مقدار اسم "غیرقابل شمارش" در جمله مطلع شویم از برای سؤالی کردن جمله ازHow much استفاده میکنیم. پس به این نکته توجه کنید که بعد ازHow much از اسم غیر قابل شمارش استفاده میکنیم. براى سؤالى کردن از ترکیب زیر استفاده مى شود:
How much+ ساختار سؤالی جمله + اسم غیر قابل شمارش
مثال
How much money do you need?
چه مقدار پول لازم دارید؟
ترتیب اجزای جمله در زبان انگلیسی
1)جمله ساده
جمله ساده به جمله اى گفته میشود که حداقل داراى "فاعل" و "فعل" باشد. البته در این جملات مى توانیم از مفعول و قید هم استفاده کنیم. در این گونه جملات ما داریم درباره یک کسى یا یه چیزى صحبت مى کنیم که به آن "فاعل" جمله میگویند. به تعریف دیگر فاعل انجام دهنده آن کار یا عمل فعل است. به کلمه اى که فاعل آن را انجام میدهد "فعل" میگویند.
My brother فاعل is sleeping فعل.
Heفاعل fell downفعل.
Theyفاعل are singingفعل .
2)فاعل
مى تواند شامل موارد زیر باشد:
اسم شخص
مثال
Hassan, Jack, Zahra, David, Parsa.
ضمیر فاعلی
مثال
I, you, he, she, it, we, they
اسم مکان
مثال
House, mountain, road, shop, school, class
اسم شى یا وسیله
مثال
Computer, car, book, airplane
در زبان انگلیسى اولین حرف اولین کلمه هر جمله اى باید با حرف بزرگ نوشته شود و درانتهای جمله ی خبری باید "نقطه" گذاشته شود.
3)مفعول
یک جمله ساده به غیر از فاعل و فعل مى تواند مفعول هم داشته باشد و مفعول اسمى است که کار بر روى آن انجام میشود. مفعول بعد از فعل اصلی جمله یا بعد از حروف اضافه بکار برده میشود.
چنانچه نخواهیم مفعول در جمله ای تکرار شود به جای آن از ضمایر مفعولی استفاده میکنیم:
Me, you, him, her, it, us, you, them
انواع فعل ها
۱)فعل متعدی
فعلى است که در جمله به مفعول نیاز دارد:
He plays football
۲)فعل لازم
فعلی است که نیازی به مفعول ندارد:
He came
قید
قید کلمه اى است که براى توصیف نحوه،زمان، مکان و تعداد دفعات تکرار فعل در جمله مورد استفاده قرار مى گیرد یک جمله ساده میتواند علاوه بر داشتن فاعل، فعل و مفعول اطلاعات دیگرى رو به شکل قید هاى مکان، زمان،حالت و قیدهاى تکرار در جمله به ما بدهد.
مثال
He is studying English hard
او دارد به شدت انگلیسی می خواند.
انواع قید
۱)قید حالت
قید های حالت " چگونگی نحوه انجام و اتفاق افتادن فعل" را بیان میکنند. مثلأ آن فعل به چه صورتى انجام شده.مثال 2 دونده را در نظر بگیرید. هر دوى آنها درحال دویدن هستند اما ممکن است یکى از آنها "سریع "بدود و یکى از آنها "آرام" بدود. در اینجا فعل ما "دویدن" است. اما آن کلمه اى که میآید و درباره نحوه انجام شدن آن فعل یعنى سریع یا آرام دویدن صحبت مى کند قید حالت نامیده میشود.
مثال
They are running. Jack is running fast, but his friend is running slowly.
آنها دارن میدوند. جک داردسریــــع میدود ولی دوستش دارد آهسته میدود.
براى پیدا کردن قید حالت مى توانیم با پرسیدن سؤال "یا "چطور how" "متوجه قید حالت در جمله بشویم.
مثال
How is Jack running?He is running fast.
جک داره چطورمیدود؟اون داره سریــــع میدود.
جایگاه قرارگیری قیدهای حالت در جمله
قیدهاى حالت که براى توصیف حالت فعل مى باشند به طور معمول قبل یا پس از فعلى که مى خواهد حالتش را بیان کنند قرار مى گیرند. اگر فعلى، فعل متعددى باشد یعنى داراى مفعول باشد این قیدها مى توانند پس از مفعول قرار بگیرند.
She فاعل is reading فعل the letterمفعول slowly حالت قید
She’s slowlyحالت قید readingفعل اصلی the letter.
او به آرامی در حال خواندن نامه است.
باید به این نکته توجه کنید که قید حالت نمى تواند بین فعل و مفعول قرار بگیرد.
She read slowly the letter.
این جمله نادرست مى باشد چون قید حالت slowly بین فعل و مفعول قرار گرفته است.
قید مکان
قیدهاى مکان قیدهایى هستند که درباره مکان انجام شدن و اتفاق افتادن فعل صحبت میکنند. پس به عبارت دیگر قیدهاى مکان در واقع کلماتى هستند که "مکان و جاى " انجام شدن فعل را نشان میدهند. همان مثال دونده را در نظر بگیرید.
مثال
Jack is running on the street.
"جک در حال دویدن در خیابان است."
براى اینکه در یک جمله قید "مکان" را شناسایى کنیم مى توانیم سؤالwhereیا "کجا" را بپرسیم “
قید زمان
قیدهاى زمان قیدهایى هستند که درباره "زمان انجام شدن فعل" به ما اطلاعاتى را ارائه مى کنند. این قیدها به ما میگویند که چه زمانى آن کار (فعل) اتفاق افتاده است. پس مى توانیم بگوئیم که قیدهاى زمان کلماتى هستند که زمان اتفاق افتادن یک کاری را به ما نشان میدهند و میگویند که این کار چه زمانى رخ داده است:
Jack was running yesterday.
براى اینکه در یک جمله اى بخواهیم قید زمان را مشخص کنیم مى توانیم سؤال "یا when " " یا " چه زمانى ،" "چه موقع ، کى" برای سؤال را بپرسیم تا قید زمان در جمله مشخص شود (What time برای سوال پرسیدن در مورد ساعت استفاده میشود.)

- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه یازدهم
- گام به گام تمامی دروس پایه یازدهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه یازدهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه یازدهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه یازدهم
متن درس و معنی
فصل 2 : A Healthy Lifestyle
متن درس و معنی
Having a Healthier and Longer Life
Have you ever thought of a healthy lifestyle to live longer? People can do many things to have a healthier life. Most people have a special diet or do lots of exercise; however, without a careful plan they may hurt themselves.
آیا تا کنون به یک سبک زندگی سالم برای بیش تر زندگی کردن فکر کرده اید؟ مردم می توانند چیزهای زیادی انجام دهند تا زندگی سالم تری داشته باشند. بیش تر مردم رژیم خاصی دارند یا زیاد ورزش می کنند؛ اما بدون یک برنامه ی دقیق، آن ها ممکن است به خودشان صدمه بزنند.
To have a healthier lifestyle, people need to do certain things. First, they should check their general health. Measuring blood pressure and heartbeat is the most important thing to do. They also need to check their family health history. In this way, they understand if anyone in the family has had a special illness.
برای داشتن یک سبک زندگی سالم تر، مردم باید چیزهای خاصی را انجام دهند. ابتدا، آنها باید سلامتی عمومی شان را چک کنند. اندازه گیری فشار خون و ضربان قلب مهم ترین چیز برای انجام دادن است. آن ها همچنین باید سابقه ی سلامت خانواده ی خود را بررسی کنند. به این طریق، آنها می فهمند که آیا هیچ کسی در خانواده بیماری خاصی داشته است (یا نه).
Another thing is paying attention to physical health. For example, eating healthy food helps people live longer and prevents diseases. Eating junk food makes people gain weight, and increases the risk of heart attack. Eating balanced servings of bread, vegetables, fruits, protein, and oil is necessary for everyone. Also, daily exercises improve people’s health condition.
مطلب دیگر توجه کردن به سلامت جسمی است. برای مثال، خوردن غذای سالم به مردم کمک می کند طولانی تر عمر کنند و از بیماری ها پیشگیری می کند. خوردن غذاهای بی ارزش (هله هوله) باعث چاقی افراد می شود و خطر سکته ی قلبی را افزایش می دهد. خوردن پُرس های متعادل از نان، سبزی، میوه، پروتئین و روغن برای همه ضروری است. هم چنین، ورزش روزانه وضعیت سلامت افراد را بهبود می بخشد.
An effective way to enjoy a better lifestyle is having healthy relationships with others. Recent research has shown that a good social life decreases the risk of death. Sadly, some people do not visit their relatives very often these days. They are really busy with their work and usually use technology to communicate
یک روش مؤثر برای لذت بدن از سبک زندگی بهتر، داشتن روابط سالم با دیگران است. تحقیق اخیر نشان داده است که زندگی اجتماعی خوب خطر مرگ را کاهش می دهد. متاسفانه این روزها بعضی از مردم خیلی اوقات خویشاوندان شان را ملاقات نمی کنند. آنها خیلی مشغول کارشان هستند و معمولا برای ارتباط برقرار کردن از فناوری استفاده می کنند.
Bad habits and addiction can be harmful to health. One day of smoking can take around 5 hours away from the smoker’s life. Addiction to technology such as using computers for a long
time is also dangerous.
عادت ها ی بد و اعتیاد می تواند برای سلامتی مضر باشد. یک روز سیگار کشیدن می تواند 5 ساعت از عمر فردی که سیگار می کشد را بگیرد. اعتیاد به فناوری مانند استفاده از رایانه به مدت طولانی نیز خطرناک است.
Above all, the most important thing to enjoy a good life is having emotional health. Praying decreases stress and gives people a calm and balanced life. People with this lifestyle have had a better life.
مهم تر از همه، مهم ترین چیز برای داشتن یک زندگی خوب، داشتن سلامت عاطفی است. نماز خواندن (دعا کردن) اضطراب را کاهش می دهد و به افراد یک زندگی آرام و متعادل می دهد. افراد با این سبک زندگی، زندگی بهتری داشته اند.
There are many other things people can do to live healthier and longer. The key point, however, is having a plan for the way they want to live and take care of their physical and emotional health.
چیزهای بیشتر دیگری وجود دارند که مردم می توانند انجام دهند تا زندگی سالم تر و طولانی تر داشته باشند. نکته ی کلیدی، به هر حال، داشتن یک برنامه برای روش زندگی ایی است که می خواهند داشته باشند و مراقبت از سلامت جسمی و عاطفی شان است.
مکالمه درس
فصل 2 : A Healthy Lifestyle
Conversation
Sina and Behzad are old friends. They have not seen each other for about three months. Behzad has called Sina.
سینا و بهزاد دوستان قدیمی هستند. آنها حدود سه ماه است که یکدیگر را ندیده اند. بهزاد به سینا زنگ زده است.
Behzad: Hi Sina. How is it going? I haven’t
seen you since Norooz.
بهزاد: سلام سینا. حالت چطوره، من تو را از نوروز ندیده ام.
Sina: Hi Behzad. Thanks for calling. I am home most of the time. I do different things like surfng the net and playing computer games.
سینا: سلام بهزاد. از تماست متشکرم. من بیشتر اوقات در خونه هستم. من چیزهای مختلفی انجام می دم مثل گشت و گذار در اینترنت و انجام بازی های کامپیوتری.
Behzad: How about your free time? Going out, jogging, playing football,...?
بهزاد: در اوقات فراغتت چطور؟ بیرون می ری، می دوی، فوتبال بازی می کنی ، ...؟
Sina: Nope. I rarely go out and hang out with my friends.
سینا :نه، من به ندرت بیرون میرم و با دوستانم وقت می گذرونم.
Behzad: I see. Reza and I are going to Darband for climbing and walking this Thursday. We really like to see you. Will you come with us?
بهزاد: متوجه شدم.رضا و من این پنج شنبه قصد داریم برای کوهنوردی و پیاده روی به دربند بریم. ما واقعاٌ دوست داریم تو را ببینیم. آیا با ما خواهی اومد؟
Sina: What?! Oh, no, I haven’t been there for a long time. I prefer to stay home and watch my movies on the weekend. I’ve bought lots of things to eat, too.
سینا: چی؟ اوه، نه، من برای مدتی طولانیه که اونجا نرفته ام. من ترجیح می دم در آخر هفته در خونه بمونم و فیلم هام رو تماشا کنم. من هم چنین چیزهای زیادی برای خوردن خریده ام.
Behzad: Come on! Stop being a couch potato! I guess you haven’t exercised for a long time. I think you are a bit fat now.
بهزاد: برو بابا! این قدر خوره ی تلویزیون نباش! من حدس می زنم تو برای مدت طولانی ورزش نکرده ای. من فکر می کنم الان کمی چاق هستی.
Sina: Um… actually, you’re right. I’ve gained fve kilos in three months. I really do not like to move!
سینا: اوم ... راستش رو بخوای، درست می گی. من در 3 ماه چند کیلو چاق شدم. من واقعاٌ دوست ندارم تحرک داشته باشم.
Behzad: See? I told you. Working with computers for a long time makes people sick and depressed.I’ve read about this somewhere.
بهزاد: می بینی! من به تو گفتم. کار کردن با کامپیوتر برای مدت طولانی افراد رو بیمار و افسرده می کنه. من در این باره در جایی (مطلبی) خوانده ام.
Sina: All right. You won!… When and where should we meet?
سینا :باشه، تو بردی. کی و کجا باید همدیگر رو ببینیم؟
لغات درس
فصل 2 : A Healthy Lifestyle
Vocabulary

- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه یازدهم
- گام به گام تمامی دروس پایه یازدهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه یازدهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه یازدهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه یازدهم
قواعد درس
فصل 2 : A Healthy Lifestyle
قواعد درس
زمان حال کامـل (مـاض نقـلی)
از این زمان برای اشاره به عملی که در گذشته انجام گرفته و اثر و نتیجه آن تا زمان حال باقی مانده باشد، یا آن عمل تا حال ادامه پیدا کرده باشد استفاده میکنیم. فرمول این زمان عبارت است از:
قید زمان قید مکان قید حالت مفعول شکل سوم فعل / has ، have افعال کمکی فاعل هستند.
چنانچه فاعل جمله یکی از سوم شخصهای فرد باشد از فعل کمکی has و برای سایر فاعلها از have استفاده میکنیم.
سؤالی و منفی کردن این زمان
برای سوالی کردن این زمان افعال کمکی have / has را به قبل از فاعل منتقل کرده و برای منفی کردن این زمان ، بعد از افعال کمکی قید منفی ساز not و مخخف (نات n’t)را اضافه می کنیم.
Have you done your homework?
شکل سوم فعل همان اسم مفعول میباشد (past participle (چنانچه فعلی با قاعده باشد ، شکل سوم آن ed میگیرد .چنانچه بی قاعده باشد تغییر ظاهر داده و میبایستی آنها را حفظ کرد.
کاربردهای زمان حال کامـل
۱- برای بیان عملی که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد: (در این کاربرد اغلب از for و since ) استفاده میکنیم.
مثال
Mr. Karimi has taught English since 1387.
آقای کریمی از سال 1387 انگلیسی تدریس کرده است.
۲- برای بیان تجربه ای که زمانی در زندگی شما اتفاق افتاده است. در واقع این عمل در گذشته اتفاق افتاده و به پایان رسیده اما آثار آن هنوز احساس میشود. زمان آن عمل مهم نیست:
مثال
They have moved into a new apartment recently.
آنها اخیر أ به یک آپارتمان جدید اساب کسی کرده اند.
۳- برای اشاره به عملی که تازه به پایان رسیده است:
مثال
His wife has just cooked lunch
همسرش تازه نهار را پخته است.
۴- پایان کاری که بر زمان حال تاثیر داشته است:
مثال
My son has lost his keys
پسرم کلیدهایش را گم کرده است.
۵- برای اشاره به عملی که یک یا چند بار تا لحظه یی که در آن هستیم انجام گرفته و یا روی نداده است:
مثال
My students have read that book twice
"دانش آموزانم دو بار آن کتاب را خوانده اند."
6- بیان تجربیات شخصی
مثال
He’s traveled to Africa a lot
"او خیلی به آفریقا سفر کرده است."
اسم مصدر
اسم مصدر یا "جرند" فعلی است که گرفته و در نقش "اسم" بکار رفته باشد. پس اسم مصدر دیگر فعل محسوب نمیشود و ing همچون اسم میتواند "فاعل" یا "مفعول" جمله باشد.
محل اسم مصدر
۱- در ابتدای جمله در نقش "فاعل"، فعل به صورت "اسم مصدر" یا ing دار می آید.
مثال
Swimmingاسم مصدر in this part of the river isفعل فرد very dangerous. Be careful!
۲- بعد از go و اشکال آن، برای اشاره به تفریحات و سرگرمیها، فعل به صورت "ing دار "می آید.
۳ - در تابلوها و هشدارها بعد ازNO
No smoking
۴- بعد از حروف اضافه (در نقش مفعول) چنانچه فعلب بیاید آن فعل به صورت "اسم مصدر "یا فعلing دار خواهد بود . مهمترین حروف اضافه عبارتند از:
of | up | with | from | into | for | at | by | after | among | between |
over | out | towards | about | without | through | to | down | on | before | against |
5- بعد از افعال بسیار مهم زیر(در نقش مفعول) فعل دوم بصورت "اسم مصدر "بکار برده میشود.
imagine | تصور کردن |
practice | تمرین کردن |
enjoy | لذت بردن |
finish | پایان دادن |
stop | پایان دادن |
like | دوست داشتنی |
miss | از دست دادن |
discuss | بحث کردن |
quit | ترک کردن |
love | دوست داشتن |
avoid | خود داری کردن |
dislike | متنفر بودن |
deny | انکار کردن |
mind | اهمیت دادن |
keep | نگه داشتن |
suggest | پیشنهاد دادن |
risk | خطر کردن |
hate | متنفر بودن |
notice | توجه کردن |
consider | در نظر گرفتن |
go on | ادامه دادن |
appreciate | قدردانی کردن |
give up | رها کردن |
postpone | به تعویق انداختن |
keep on | ادامه دادن |
prevent | جلوگیری کردن |
forbid | ممنوع کردن |
6- (زبان تخصصی): به عنوان متمم برای تکمیل معنای فاعل:
مثال
My favorite hobby is hiking.
سرگرمی مورد علاقه من کوه نوردی
به یک حرف یا گروهی از حروف گفته می شود که به "ابتدای کلمه" کامل و معنی دار میچسبد و (prefix) پیشوند "معنی کلمه را تغییر داده" و از آن کلمه جدید دیگری میسازد.در جدول زیر، مهم ترین و رایج ترین پیشوندهای انگلیسی آمده اند:
معنی | پسوند |
مخالف ، ضد | _Anti |
با ، باهم | _Co |
مخالفت ، نفی کردن | _Dis |
قبلی ، قدیمی | _Ex |
قبل ، پیش | _Fore |
منفی کردن | _im_ ,in |
منفی کردن | _il_ , ir |
داخل | _im_ , in |
بین ، میان | _intre_ , intra |
بزرگ | _Macro |
کوچک | _Micro |
وسط ، میانه | _Mid |
نقض ، اشتباه | _Mis |
یک ، تک ، پیوسته | _Mono |
بدون ، غیر | _Non |
بعد از ، زمان دیگر | _Post |
پیش از ، قبل از | _Per |
مجدد ، دوباره | _er |
نصف ، نیمی | _Semi |
زیر ، پایین | _Sub |
بالا ، فوق ، روی | _Super |
در سرتاسر | _Trans |
سه تا (مفرد عدد ۳) | _Tri |
فی کردن | _Un |
تک واحد | _Uni |
2- پسوند یک حرف یا گروهی از حروف است که معمولأ به "انتهای کلمه" میچسبد تا یک کلمه جدید را شکل دهی و ایجاد نماید و "عملکرد کلمه را ازنظر گرامری تغییر میدهد". حال بسته به اینکه کلمه مزبور اسم، فعل، صفت و یا یک قید باشد، پسوند متفاوتی مورد نیاز خواهد بود.به معنی "خواندن" را در نظر بگیرید. حال این کلمه با اضافه کردن ، به عنوان یک فعل read به عنوان مثال کلمه تبدیل به یک اسم و به معنی "خواننده کتاب یا متون" و همچنین با اضافه کرده ،reader به انتهای آن به صورت er پسوند. تبدیل به یک صفت و به معنی "خواندنی یا قابل خواندن" می گردد readable به انتهای آن به صورت able پسوند. مهم است که تعریف پسوندها را همانند پیشوندها به خوبی درک نماییم، چون به ما کمک می کنند تا معنی کلمات جدیدی را که می آموزیم، از طریق آنها حدس زده و استباط نماییم. در جداول زیر، مهم ترین و رایج ترین پسوندهای اسم ساز، فعل ساز، صفت ساز و قید ساز معرفی شده اند:
جدول رایج ترین پسوندهای اسم ساز:
معنی | پسوند |
وضعیت یا کیفیت | Acy_ |
عمل یا فرایند | Al_ |
وضعیت یا کیفیت | Ance , _ence_ |
مکان یا وضعیت بودن | Dom_ |
شخصی که کار را انجام می دهد | er , _or_ |
مربوط به | ics_ |
عقیده ، اصول | ism_ |
شخصی که کار را انجام می دهد | ist_ |
کیفیت... | ity , _ty_ |
شرایط | Ment_ |
وضعیت بودن | Ness_ |
دارنده موقعیت | Ship_ |
وضعیت بودن | tion , _sion_ |
جدول رایج ترین پسوندهای فعل ساز:
معنی | پسوند |
شدن ، در خور بودن | Aet_ |
شدن ، در خور بودن | En_ |
شدن ، باعث شدن | ify , _fy_ |
شدن ، در خور بودن | ise , _ize_ |
جدول رایج ترین پسوند قید ساز:
معنی | پسوند |
شیوه ، حالت | ly_ |
جدول رایج ترین پسوندهای صفت ساز:
معنی | پسوند |
توانایی و مستعد بودن چیزی | able , ible |
مربوط به | al |
جالب توجه و مهم برای... | ful |
داشتن فرم یا ماهیت | ic , ical |
توصیف شده توسط... | ous , ious |
داشتن کیفیت | ish |
داشتن ماهیت | ive |
بدون ، فاقد | less |
توصیف شده توسط... | y |
صفت مفعولی | ing |
صفت فاعلی | ed |
داشتن کیفیت | ant |
بنابراین همانطور که ملاحظه نمودید، پسوندها و پیشوندها affixes می توانند بصورت کاملا خاص و موثر، تعریف های کلمات را تغییر دهند. دانستن پیشوندها و پسوندهای گوناگون همراه با معانی آنها واقعا می تواند در ارتباط با اینکه چگونه کلمات استفاده می شوند و چگونه هجی می شوند، به شما کمک کند.
اگر چه این گروه از حروف affixes مهم هستند و به ما در شکل دهی کلمات یاری می رسانند، اما به خودی خود درست نبوده و نمی توانند به تنهایی در جمله بکار روند.
مکالمه درس
فصل 3 : Art and Culture
conversation
A conversation between Reza and a tourist
به مکالمه ی بین رضا و یک گردشگر توجه کنید.
Reza: How can I help you, sir?
رضا: چطور می تونم به شما کمک کنم، آقا؟
Tourist: I am looking for some Iranian handicrafts.
گردشگر: من به دنبال تعدادی صنایع دستی ایرانی هست.
Reza: Here you can fnd a range of Iranian hand-made products, from carpets to pottery and tilework, but we don’t sell metalwork.
رضا: این جا می تونید طیفی از محصولات دست ساز ایرانی را پیدا کنید. از فرش (گرفته) تا سفال و کاشیِ کارشده، اما کارهای فلزی نمی فروشیم.
Tourist: I’d like to buy a Persian carpet, but it seems too expensive.
گردشگر: من دوست دارم فرش ایرانی بخرم، اما به نظر می رسه بیش از حد گرون باشه.
Reza: The price depends on its size. Instead, you can take an Isfahan Termeh or a Qashqai Gabbeh.
رضا: قیمت بستگی به اندازه اش داره به جای آن، می تونید ترمه ی اصفهان یا گبه ی قشقایی بردارید.
Tourist: Wow! How touching this Gabbeh is! How much is it?
گردشگر: وای، این گبه چقدر تاثیر گذاره! قیمت اون چقدره؟
Reza: It is 85 dollars. If you buy more than 100 dollars, you’ll get a 20 percent discount. You can take this calligraphic tile for only 30 dollars
اون 85 دلاره . اگر بیش تر از 100 دلار بخرید ، 20 درصد تخفیف خواهید گرفت. شما می توانید این کاشی خوشنویسی شده رو فقط 30 دلار بردارید.
Tourist: Well, I’ll take both. Please pack them for me.
گردشگر: خُب ، من هر دو رو بر می دارم. لطفا اونا رو برای من بسته بندی کنید.
Reza: Yes, sure.
رضا: بله ، حتما
Tourist: Do you work for this shop? Who has made these beautiful items?
گردشگر: آیا شما برای این فروشگاه کار می کنید؟ چه کسی این اشیاء زیبا رو ساخته؟
Reza: Actually, it is my father’s workshop and store. I work here after school. All my family members work here to help our family business.
رضا: در واقع، اینجا کارگاه و فروشگاه پدر منه. من بعد از مدرسه این جا کار میکنم. همه ی اعضای خانواده ی من برای کمک به کسب و کار خانواده این جا کار می کنند.
Tourist: Well done! How lucky you are to work in such a lovely shop. I really appreciate the culture and art of Iran.
گردشگر: آفرین! شما چقدر خوش شانس هستید که در چنین فروشگاه قشنگی کار می کنید. من واقعا از فرهنگ و هنر ایرانی قدر دانی می کنم.
Reza: Thank you very much. If you are interested in knowing more about our products,you can check this booklet.
رضا: خیلی متشکرم. اگه علاقمندی که بیشتر در مورد محصولات ما بدانید، میتونید این کتابچه(راهنما) رو مطالعه کنی.
متن درس و معنی
فصل 3 : Art and Culture
متن درس و معنی
Art, Culture and Society
هنـر، فرهنـگ و جامعـه
Art is what people create with imagination and skill. As a part of culture, it shows the way of life and identity of a nation and reflects the history of a society. In fact, the history of humankind is the history of art. If we want to know a country or a nation well, we should study its art.
هنر چیزی است که افراد با تخیل و مهارت خلق می کنند. آن، به عنوان بخشی از فرهنگ، روش زندگی و هویت ملت را نشان می دهد و تاریخ و جامعه را منعکس می کند. در حقیقت، تاریخ بشریت تاریخ هنر است. اگر ما بخواهیم یک کشور یا یک ملت را به خوبی بشانسیم، باید هنر آن را مطالعه کنیم.
Handicrafts are good examples of the art and culture of a country. By handicrafts, we mean making decorative items in a skillful way using our hands. Each country and culture has its own handicrafts
صنایع دستی مثال هایی خوب از هنر و فرهنگ یک کشور هستند منظور از صنایع دستی، ساختن اشیاء تزئینی به روشی ماهرانه با استفاده از دست هایمان است. هر کشور و قرهنگ صنایع ستی خودش را دارد.
Making and selling handicrafts are good ways to help a country’s economy and introduce its culture to other nations. Many people of the world produce handicrafts and sell them to tourists. In some Asia countries a part of the country’s income comes from making and selling handicrafts.
ساختن و فروختن صنایع دستی روش های خوبی برای کمک کردن به اقتصاد کشور و معرفی کردن فرهنگش به ملت ها ی دیگر هستند. بسیاری از مردم دنیا صنایع دستی تولید می کنند وآنها را به گردشگر ها می فروشند. در بعضی از کشور های آسیایی بخشی از درآمد یک کشور از درست کردن و فروختن صنایع دستی ( به دست) می آید.
Iran has a five-thousand-year-old history of artistic works and handicrafts including pottery, painting, calligraphy, rugs and carpets, etc. If you travel across Iran, you’ll get back home with excellent handicrafts as souvenirs for your family and friends.
ایران تاریخ پنج هزار ساله از آثار هنری و صنایع دستی شامل سفال، نقاشی، خطاطی، قالیچه، فرش و غیره دارد. اگر در سراسر ایران سفر کنید ، باصنایع دستی عالی به عنوان سوغاتی برای خانواده و دوستانتان به خانه بر می گردید.
Iranian art is also quite famous all around the world. There are very excellent collections of Persian art in many important museums of the world. If we want to name countries with richest art and cultural diversity, Iran is among them. Persian art is famous in the world for reflecting moral and social values of Iranian people and the natural beauty of this vast country.
هنر ایرانی هم چنین در سرتاسر دنیا کاملاٌ معروف است. در تعداد زیادی از موزه های مهم دنیا کلکسون های خیلی عالی از هنر ایرانی وجود دارد. اگر بخواهیم کشورهایی با غنی ترین تنوع هنر و فرهنگ را نام ببریم ، ایران از جمله ی آن ها است. هنر ایران به خاطر منعکس کردن ارزش های معنوی و اجتماعی مردم ایران و زیبایی طبیعی این کشور پهناور، در دنیا معروف است.
Iranian craftsmen and craftswomen are famous for producing very unique artworks from wood, metal and other simple materials around them. Many people of the world appreciate the art and skill of a young Iranian girl who weaves a beautiful silk carpet in a small village of Azerbaijan or Kurdistan. When tourists buy Persian rugs or carpets, they take a part of Iranian art and culture to their homelands.
استادکاران مرد و زن ایرانی به خاطر تولید کردن آثار هنری خیلی منحصر به فرد از چوب، فلز و مواد ساده ی دیگر در دور و اطرافشان، معروف هستند. بسیاری از مردم دنیا قدر هنر و مهارت یک دختر جوان ایرانی که یک فرش ابریشمی زیبا را در یک روستای کوچک در آذربایجان یا کردستان می بافد، را می دانند. وقتی گردشگرها قالیچه یا فرش های ایرانی را می خرند، بخشی از هنر و فرهنگ ایرانی را به مهین شان می برند.

- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه یازدهم
- گام به گام تمامی دروس پایه یازدهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه یازدهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه یازدهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه یازدهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه یازدهم
لغات
فصل 3 : Art and Culture
لغات درس
قواعد درس
فصل 3 : Art and Culture
گرامر زبان انگلیسی
جملات شرطی
این نوع از جملات ، جملات مرکبی هستند که در آنها انجام یک عمل ، مشروط به انجام کاری دیگری میباشد.
ساختار کلی جملات شرطی
Ifجواب شرط , جمله شرط —>
جواب شرط if جمله شرط
همانطور که ملاحضه می نمائید میتوان جواب شرط را به ابتدای جمله منتقل کرد و در این حالت برای معنای جمله مشکلی پیش نخواهد آمد و تنها ویرگول حذف میشود.
جملات شرطی
در جملات شرطی، جمله شرط در زمان حال ساده و جواب شرط در زمان آینده ساده خواهد بود. یعنی عملی را نشان میدهد که به شرط انجام کار دیگری احتمال دارد در آینده انجام شود.
صفات فاعلی و مفعولی
افعال بسیار مهم زیر: چنانچه ed بگیرند تبدیل به صفت مفعولی برای انسان میشوند. ( در این حالت اثر و نتیجه و احساس انسان به چیزها یا آدمها را نشان میدهند. این صفات اثر پذیر هستند.)
چنانچه ing بگیرند تبدیل به صفت فاعلی برای غیر انسان میشوند. ( در این حالت احساس یا حالتی را ایجاد میکنند.)
فعل+ing | فعل+ed | فعل |
amusing سرگرم کننده | amused سرگرم | amuse سرگرم کردن |
annoying ناراحت کننده | annoyed ناراحت | annoy ناراحت کردن |
tiring خسته کننده | tired خسته | tire خسته کردن |
کسل کننده boring | bored کسل | bore کسل کردن |
comforting آرام بخش | comforted آرام | comfort آرام کردن |
confusing گیج کننده | گیج confused | confus گیجکردن |
convincing قانع کننده | convinced قانع | convince قانع کردن |
depressing غم انگیز | depressed غمگین | depress غمگیر کردن |
disappointing نا امید کننده | disappointed نا امید | disappoint نا امید کردن |
embarrassing خجالت آور | embarrassed خجالت زده | embarrass خجالت زده کردن |
encouraging ترغیب کننده | encouraged ترغیب شده | encourage ترغیب کردن |
exciting هیجان انگیز | excited هیجان زده | excite هیجان زده کردن |
frightening ترسناک | frightened ترسیده | frighten ترساندن |
interesting جالب | interested علاقمند | interest علاقمند کردن |
shocking شوکه کننده | shocked شوکه | shock شوکه کردن |
surprising غافلگیر کننده | surprised غافلگیر | surprise غافلگیر کردن |
worrying نگران کننده | worried نگران | worry نگران کردن |
مصدر با to
چنانچه شکل ساده یا ریشه فعل ، علامت مصدری"to" بگیرد ، تبدیل به "مصدر با to " میشود:
معنی | مصدر با to |
بازی کردن | to play |
ملاقات کردن | to meet |
کارکردن | to work |
قدم کردن | to walk |
محل مصدر با to در جمله
در حالت عادی چنانچه جمله ای دارای دو فعل باشد، معمولا فعل دوم جمله بصورت"مصدر با to "خواهد بود. فعل دوم در نقش "مفعول" برای فعل اول عمل میکنند:
مثال
She decided to learn Spanish carefully.
او تصمیم گرفت تا اسپانیابی را به دقت یاد بگیرد.
در این حالت تمامی تغییرات زمانی تنها بر روی "فعل اول"جمله روی خواهد داد و همواره فعل دوم بدون تغییر (بصورت مصدر با to) باقی خواهد ماند:
She decides to learn Spanish carefully.
"او تصمیم میگیرد تا اسپانیابی را به دقت یاد بگیرد."
She has decided to learn Spanish carefully.
"او تصمیم گرفته است تا اسپانیایی را به دقت یاد بگیرد."