درسنامه کامل زبان انگلیسی نهم فصل 1 Personality
تعداد بازدید : 3.74Mخلاصه نکات زبان انگلیسی نهم فصل 1 Personality - درسنامه شب امتحان زبان انگلیسی نهم فصل 1 Personality - جزوه شب امتحان زبان انگلیسی نهم نوبت اول فصل 1 Personality
مکالمه درس«Personality» و معنی
:و معنی «Personalityمکالمه درس»
Listen to the conversation between two cousins.
به مکالمه بین این دو پسر عمو گوش کنید
Ehsan: Who is your best friend at school?
احسان: بهترین دوست تو در مدرسه چه کسی است؟
Parham: Reza.
پرهام: رضا
Ehsan: What’s he like?
احسان: او(از لحاظ شخصیتی)چه شکلی است؟
Parham: Oh, he is really great! He’s clever and kind.
پرهام: اوه، او واقعا عالی است! او باهوش و مهربان است
Ehsan: Is he hard-working too?
احسان: آیا او سختکوش هم هست؟
Parham: Yes! And he’s always very helpful.
پرهام: بله! و او همیشه خیلی یاری رسان است
Ehsan: How?
احسان: چطور؟
Parham: He always helps me with my lessons.
پرهام: او همیشه در درس ها به من کمک می کند
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه نهم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه نهم
- گام به گام تمامی دروس پایه نهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه نهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه نهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه نهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه نهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه نهم
آوای زبان درس«Personality» و معنی
آوای زبان درس«Personality» و معنی:
Listen to the conversation and pay attention to the intonations of «affirmative» sentences.
به مکالمه گوش کنید و به آهنگ جملات مثبت گوش توجّه کنید
Teacher: Farzaneh is a clever student. Everybody likes her.
معلم: فرزانه یک دانش آموز باهوش است. همگی او را دوست دارند
Samira: Yes. I know. She is also very helpful.
سمیرا: بله، من می دانم. او خیلی یاری رسان است
Teacher: Well, you can ask her for help.
معلم: خب، شما می توانید از او کمک بخواهید
Samira: Ok, I’ll ask her to help me with my English.
سمیرا: باشه، من از او خواهم خواست تا در درس انگلیسی به من کمک کن
جزوات جامع پایه نهم
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 1 Personality
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 2 Travel
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 3 Festivals and Ceremonies
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 4 Services
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 5 Media
جزوه جامع زبان انگلیسی نهم فصل 6 Health and Injuries
قواعد درس«personality»
قواعد درس«Personality»:
صفات اشاره:
صفات اشاره به دور |
صقات اشاره به نزدیک |
That این |
This این |
Those این ها |
There این ها |
Thisو that هردو با اسم های قابل شمارش مفرد و غیر قابل شمارش به کار می روند. از «this» که معنی آن (این) می باشد برای اشاره به نزدیک و از کلمه «that» به معنی (آن) برای اشاره به دور استفاده می شود. که در زبان انگلیسی به این کلمات صفات اشاره گفته می شود.
That money is in my pocket.
آن پول در جیبم است
This is a toy car.
این یک ماشین اسباب بازی است.
«theses و those» شکل جمع کلمات بالا می باشند که هر دوی اینها با اسم قابل شمارش جمع به کار می روند. «these» به معنی (این ها) برای اشاره به نزدیک و «those» به معنی (آنها) برای اشاره به دور به کار برده می شود.
These boys are my brothers.
این پسرها برادران من هستند.
Those men play ping pong very well.
آن مردها به خوبی پینگ پنگ بازی می کنند
ترتیب اجزای یک جمله ساده و کامل در جملات مثبت و خبری زبان انگلیسی
قید زمان |
قيد مكان |
قيد حالت |
مفعول |
فعل اصلی |
فعل کمکی |
فاعل |
نکته مهم 1:
از مهمترین و اصلی ترین فعلهای کمکی در زبان انگلیسی که کاربرد بسیاری در زبان انگلیسی دارند، عبارتند از:
Am, is, are, was, were, will, would, have, has, had
نکته مهم 2:
هرگاه بخواهیم جمله ای را منفی کنیم بایستی به فعل کمکی موردنظر زمان جمله قید منفی ساز not و یا مخفف آن n't اضافه کنیم
نکته مهم ۳:
در جملاتی که فعل کمکی دارند برای سوالی کردن آنها کافی است جای فاعل جمله را با فعل کمکی عوض نماییم.
تعریف فاعل جمله:
کسی یا چیزی است که جمله در باره آن صحبت می کند و انجام دهنده عمل جمله است. بنابراین فاعل جمله همیشه در ابتدای جمله بکار می رود.
تعریف ضمایر فاعلی:
کلماتی هستند که جانشین و نماینده جایگزین فاعل جمله می شوند و همانند خود فاعل در ابتدای جمله بکار برده می شوند که وظیفه آنها جلوگیری از تکرار فاعل می باشد.
ضمایر فاعلی جمع |
ضمایر فاعلی مفرد |
||
ما |
we |
من |
I |
شما |
you |
تو |
you |
آن ها |
they |
او (مذکر) |
he |
او (مؤنث) |
she |
||
آن (غیر انسان) |
it |
Saro is a kind student. He helps his friend.
مقدمه ای بر افعال to be (مصدر بودن)
افعال To be
افعال to be ابتدایی ترین، مهمترین و پرکاربردترین فعل ها در زبان انگلیسی هستند. وقتی سخن از افعال to be به معنای «بودن» به میان می آوریم منظور ما شکل های مختلف این فعل يعني am به معنای «هستم» و is هست» و are «هستی، هستیم، هستید، هستند» است. (برای زمان حال)
همینطور شکل های گذشته ساده این مصدر to be به صورت was به معنای «بودم، بوده که شکل گذشته am و is می باشد و were «بودی، بودیم، بودید، بودند» است شکل گذشته are می باشد. (برای زمان گذشته).
فعل am اول شخص مفرد است و فقط برای ضمیر ا به معنی من بکار می رود. فعل is برای ضمایر سوم شخص مفرد he، she و it بکار می رود. و are دوم شخص جمع است که از آن برای ضمایر we، you و they استفاده می شود.
برای سوالی کردن جملات دارای افعال to be فقط کافی است که افعال to be را به اول جمله بیاوریم.
برای منفی کردن جملات دارای افعال to be فقط کافی است بعد از افعال to be کلمه not يا n’t بیاوریم
حال ساده |
جمله مثبت |
I am |
We are |
You are |
You are |
||
He / She / It is |
They are |
||
جمله سوالی |
Am I? |
Are we? |
|
Are you? |
Are you? |
||
Is he / she it? |
Are they? |
||
جمله منفی |
I am not / I’m not |
We are not / aren’t |
|
You are not / aren’t |
You are not / aren’t |
||
He / She / It is not / isn’t |
They are not / aren’t |
||
گذشته ساده |
I was |
We were |
|
You were |
You were |
||
He / She / It was |
They were |
نشانه های اسم:
a / an |
A hunter / a leopard |
an elephant / an ear |
the |
the child / the boy |
the women / the cars |
this / that |
this bird/ this door |
that tiger/that chair |
these / those |
these chairs / these children |
those men/those mice |
my / your / our / his / her / its / our / their |
his goat / our car / my friends / their towns |
مقدمه ای بر حروف تعریف (Article):
حرف تعریف معین (معرفه) |
حروف تعریف نامعین (نگره) |
the pen |
A pen |
the orange |
An orange |
الف) حروف تعریف نامعین یا نکره «a, an»:
همیشه قبل از اسم های مفرد و قابل شمارش که بتوان آن ها را شمرد به کار می روند. کلماتی که بعد از این حروف تعریف نامعین بیایند برای شنونده یا گوینده ناشناخته می باشند.
نکته مهم 1:
در موارد بالا اگر چنانچه حرف اول اسم مفرد با حروف صدادار که قبلا بدان اشاره شد (a, e, I, o, u) شروع شده باشد به جای حرف تعریف نامعین «a» از حرف تعریف نامعین «an» استفاده می شود
a student - a book
an orange - an egg - an apple
ب) حرف تعریف معین یا مشخص «the»:
این حرف تعریف قبل از اسم های قابل شمارش مفرد یا جمع و همچنين اسم های غیر قابل شمارش کاربرد دارد. در حقیقت اسم یا اسم هایی که بعد از «the» به کار می رود اسمی معین یا شناخته شده است
the water the pens The book
نکته مهم ۲:
به یاد داشته باشید که حرف تعريف معين «the» دارای کاربرد بسیار زیادی می باشد که در مبحث های آتی به طور مفصل با آن آشنا خواهید شد.
کاربرد There is و There are
برخلاف معنای واژه there ساختارهای there is و there are هیچ رابطه ای با مکان ندارد و از آنها برای نمایش «وجود داشتن» استفاده می شود. زمانی که می خواهیم وجود یک چیز را نشان دهیم معمولا از این عبارت ها استفاده می کنیم. there is برای اسامی مفرد قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود و به معنی (وجود دارد/ هست) می باشد و there are برای اسامی جمع قابل شمارش و به معنی (وجود دارند / هستند) به کار می روند. به مثال زیر توجه کنید:
in the classroom |
eraser |
an |
is |
There |
computer |
a one |
|||
student |
two three many some |
are |
استفاده سوالی از این عبارت ها بسیار رایج است. برای سوالی کردن آنها کافیست جای فعل be را با there عوض کنیم. برای پاسخ دادن کوتاه هم از عبارت there is یا there are با توجه به مثبت یا منفی بودن پاسخ به صورت مثبت یا منفی استفاده می کنیم. برای منفی کردن این عبارات نیز فقط کافی است کلمه not یا n’t را به افعال to be اضافه کنیم. به مثال های زیر توجه کنید
Is there any water in the jug?
Are there fifty books in your library?
واژگان درس«Personality»
:«Personality»واژگان درس
word |
تلفظ |
معنی |
A bit |
اِ بیت |
کمی |
Affirmative |
اِفایرمِتیو |
اظهارنظر مثبت، بله |
Also |
آلسو |
همچنین |
Always |
الوِیز |
همیشه |
Answer |
اَنسِوِر |
پاسخ، پاسخ دادن |
Angry |
اَنگِری |
عصبانی |
Ask |
اَسک |
سؤال پرسیدن |
Below |
بیلَو |
زیر |
Brave |
بِرِیو |
شجاع |
Careful |
کِرفوول |
با احتیاط، با دقت |
Careless |
کِرلِس |
بی احتیاط، بی دقت |
Check |
چِک |
کنترل کردن، بررسی کردن |
City |
سیتی |
شهر |
Classmate |
کِلَسمیت |
هم کلاسی |
Clever |
کِلِوِر |
باهوش |
Cold |
کُلد |
سرد |
Company |
کُمپَنی |
شرکت |
Computer |
کامپیوتر |
رایانه، کامپیوتر |
Conversation |
کانوِرسیشِن |
مکالمه |
Country |
کانتری |
کشور |
Cruel |
کرُاِل |
ظالم |
Dictionary |
دیکشِنِری |
لغت نامه |
Eraser |
اِریزِل |
پاک کن |
Environment |
اینوایورمِنت |
محیط، محیط زیست |
Everybody |
اِوری بادی |
همگی، همه |
Example |
اگزَمپِل |
مثال |
Explanation |
اکسپِلَنیشِن |
توضیح |
Family |
فَمیلی |
خانواده |
Fill out |
فیل اَوت |
پر کردن، تکمیل کردن (فرم، پرسنامه و ...) |
Forget |
فورگِت |
فراموش کردن |
Following |
فالووینگ |
بعد، در ادامه، به دنبال |
Friendly |
فِرِندلی |
به طور دوستانه، صمیمی |
Funny |
فانی |
بامزه، خنده دار |
Generous |
جِنِروس |
بخشنده، بزرگوار |
Great |
گِریت |
عالی، بزرگ |
Hard-working |
هارد وُرکینگ |
سخت کوش |
Happy |
هَپی |
شاد، خوشحال |
Help |
هِلپ |
کمک کردن |
Helpful |
هِلپ فول |
مفید، کمک رسان |
Homework |
هُوم وورک |
تکلیف |
Important |
ایمپورتَنت |
مهم |
Intonation |
اینتونیشِن |
لهجه، تُن صدا |
Iranian |
ایرِنیَن |
ایرانی، اهل ایران |
Kind |
کایند |
مهربان |
Know |
نُو |
دانستن شناختن |
Lazy |
لِیزی |
تنبل |
Let |
لِت |
اجازه دادن |
Like |
لایک |
دوست داشتن، مثل، مانند |
Many |
مانی |
تعداد زیاد |
Members |
ممبِرز |
اعضا |
Neat |
نییت |
تمیز، مرتب |
Nervous |
نِروِس |
عصبی، نگران |
Now |
نَو |
حالا، هم اکنون |
Pay attention |
پیی اَتِنشِن |
توجه کردن |
Patient |
پیشِنت |
صبور، بیمار |
Person |
پیرسُن |
فرد، شخص |
Personality |
پِرسونالیتی |
شخصیت |
Pleasant |
پِلِزِنت |
دلپذیر، خوشایند |
Polite |
پُلایت |
مؤدب |
Problem |
پرابلِم |
مسئله، مشکل |
Quiet |
کواییت |
آرام، ساکت |
Really |
رییلی |
واقعاً |
Relative |
رِلِیتیو |
خویشاوند |
Rude |
روود |
بی ادب، گستاخ |
Sentence |
سِنتِنز |
جمله |
School |
اِسکوول |
مدرسه |
Selfish |
سِلفیش |
خودخواه |
Serious |
سِریووس |
جدّی |
Shy |
شای |
خجالتی |
Soldier |
سُلجِر |
سرباز |
Table |
تییبِل |
جدول، میز |
Talkative |
تالکینگ |
پرحرف |
Talk |
تالک |
صحبت کردن |
Tourist |
توریست |
گردشگر |
Then |
دِن |
سپس |
Underline |
آندِر لاین |
زیر چیزی خط کشیدن |
Upset |
آپسِت |
ناراحت، مضطرب |
Very |
وِری |
خیلی |
Village |
ویلِیج |
روستا |
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه نهم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه نهم
- گام به گام تمامی دروس پایه نهم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه نهم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه نهم
- فلش کارت های آماده دروس پایه نهم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه نهم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه نهم