فیلسوفان تلاش میکنند قوانین و احکامی را که مربوط به خود هستی و وجود است به دست آورند
سوسیالیسم تامین کننده آزادی فردی است
لیبرالیسم تامین کننده منافع جمعی است
هستیشناسی، که درباره قوانین و احکام کلی و عامّ حاکم بر هستی و وجود بحث میکند.
با تأمل فیلسوفانه در حوزه هایی مانند اخلاق، دین، تاریخ و طبیعت، شاخه هایی از فلسفه مانند فلسفه اخلاق، فلسفه دین، فلسفه تاریخ و فلسفه طبیعت شکل میگیرد
شاخههای دانش فلسفه، آن دسته از دانشهای فلسفی هستند که قوانین بنیادی وجود شناسی و معرفت شناسی را به محدودههای خاص منتقل میسازند و قوانین بنیادی آن محدوده از وجود را بیان میکنند
معرفتشناسی، که توانایی انسان در شناخت هستی را مورد مطالعه قرار میدهد.
آنان که به اصالت فرد اعتقاد دارند، همواره منافع و مصلحت افراد را بر منافع جامعه مقدم دانسته و در برنامهریزیهای فرهنگی و اقتصادی و نظایر آن، بیشتر به منافع و رشد فرد توجه دارند
هر یک از شاخه های فلسفه را فلسفه مضاف می نامند زیرا کلمه فلسفه به آن دانش یا موضوع خاص اضافه شده است مثلا فلسفه اخلاق، فلسفه فیزیک یا دین …
دانش فلسفه دارای یک بخش اصلی است.