شاهنامه یکی از شاهکار ادبی است که جنبه تعلیمی دارد
اثر تعلیمی اثری است با هدف آموزش و تعلیم
در آثار تعلیمی مسائل به صورت روایی یا نمایشی ارائه میشود.
از خجلی سر به گریبان بردن کنایه از شرمندگی و گوشه گیری.
(ابر ز من حامل سرمایه شد) سرمایه مجاز از آب است .
آمیختن دو یا چند حس و یا یک حس با پدیدهای ذهنی (انتزاعی)، در کلام را «حسآمیزی» میگویند.
زیبا یک کلمه مشتق است
در کید و کاید=ترادف روابط معنایی بین واژه ها درست است
با توجه به متن درس، شاعر چه نوع مرگی را غبطه بزرگ زندگانی می داند؟
پاسخ: مرگ در راه خدا (شهادت)
در بیت پنجم، استعارهها را مشخّص کنید و مفهوم هر یک را بنویسید.
شیران ← استعاره از مردان بزرگ و دلیر و شجاع
سگان ← استعاره از مردان پست و فرومایه و ظالم
عوعو ← استعاره از نیرو و قدرت ظاهری
درس دو نمونه مَجاز بیابید و مفهوم هر یک را بنویسید.
گهر : مجاز از سبزه ، گل و گیاه / پرده نیلوفری : مجاز از آسماننمونهای کاربرد این آرایۀ ادبی را در سرودۀ نیما بیابید.
پاسخ: شیرین سخنی در مصراع: کز همه شیرین سخنی گوش ماند
پس از رسیدن به دریا، چه تغییی در نگرش و نحوهٔ تفّکر «چشمه» ایجاد شد؟
چشمه با دیدن عظمت دریا، حیرت زده شد و به حقارت
و کوچکی خود در برابر دریا پی برد و سکوت کرددر شعر این
با توجّه به شعر نیما، «چشمه نماد» چه کسانی است؟
م نماد انسان های مغرور و پر هیاهو خود شیفته
معنی و مفهوم بیت زیر را به نثر روان بنویسید.
«نعره برآورده، فلک کرده کر دیده سی کرده، شده زهَره در»
دریا فریاد میکشید به طوری که از صدایش گوش فلک کر شده بود، چشمانش از شدت غضب سیاه شده بود به طوری که چشمه را میترساند.
پس از رسیدن به دریا، چه تغییری در نگرش و نحوه تفکّر «چشمه» ایجاد شد؟
وقتی عظمت و شکوه دریا را دید، ناچیزی خودش را دریافت و فهمید، جهان بزرگتر و شگفتانگیزتر از آن است که او فکر میکرد، ترس تمام فکر او را پر کرد، میخواست خودش را از آن حادثهای که به سرعت به سویش میرفت دور کند، اما آنقدر شگفتزده شده بود که آنهمه غرور و شیرین زبانی به سکوت و خاموشی تبدیل شد.
کلمه «همسری» در این بیت به معنی «برابری، همسنگ بودن» آمده است اما امروزه این کلمه به معنای «ازدواج» به کار میرودمعنای واژههای مشخّص شده را با معادل امروزی آنها مقایسه کنید.
در بن این پرده نیلوفری کیست کند با چو منی همسری؟
آمیختن دو یا چند حس و یا یک حس با پدیدهای ذهنی (انتزاعی)، در کلام را «حسآمیزی» میگویند.
بیت زیر را بر اساس ترتیب اجزای جمله در زبان فارسی، مرتّب کنید.
«گشت یکی چشمه ز سنگی جدا غلغلهزن، چهرهنما، تیزپا»
یکی چشمه [نهاد]، غلغلهزن، چهرهنما، تیزپا [هر سه کلمه قید]، ز سنگی [متمّم قیدی] جدا [مسند] گشت [فعل اسنادی].
بیت زیر را بر اساس ترتیب اجزای جمله در زبان فارسی، مرتّب کنید.
«گشت یکی چشمه ز سنگی جدا غلغلهزن، چهرهنما، تیزپا»
نقش «ش» در بیت «گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست / این رستخیز عام که نامش محرم است» متمم - مضافالیه است
بیت ای حیات عاشقان در مردگی / دل نیابی جز که در دلبردگی با بیت «من ایرانیام، آرمانم شهادت / تجلی هستی است، جان کندن من» قرابت بیشتری دارد