گام به گام فعالیت3 صفحه 116 درس 12 تاریخ (1) ایران و جهان باستان (جامعه و خانواده)
تعداد بازدید : 51.16Mپاسخ فعالیت3 صفحه 116 تاریخ (1) ایران و جهان باستان
-گام به گام فعالیت3 صفحه 116 درس جامعه و خانواده
-فعالیت3 صفحه 116 درس 12
-به چند گروه تقسیم شوید و با راهنمایی دبیر خود، دربارۀ زمان برگزاری و آداب و رسوم جشن های زیر، تحقیق کنید و گزارش آن را به صورت روزنامه دیواری در کلاس ارائه نمایید.
گاهنبارهای شش گانه؛ مهرگان؛ سده
گاهنبارهای شش گانه : گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطوره های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می کنند که اهورامزدا دنیا را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دین های سامی، آفریدگار، جهان هستی را در شش روز می آفرینند، در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می رساند. به این ترتیب که در یسنا آمده است :
1- میدیوزرم - میانه بهار یا میانه فصل سبز – وقتی که سبزیجات تازه به فراوانی یافت می شود. این واژه اوستا «میدیو»، به چم میان و «زرم» به چم بهار آمده است. این گهنبار که گاه آفرینش آسمان است، از روز خور تا دی بمهر ایزد یعنی روز یازدهم تا پانزدهم اردیبهشت ماه زرتشتی (دهم تا چهاردهم اردیبهشت ماه در گاهشماری رسمی) برپا می شود. زمان این گهنبار، زمان رشد و نمو گیاهان و رونق گرفتن کشاورزی است.
2- میدیوشم – میانه تابستان – زمان رسیدن گندم و دیگر غلات. این واژه در اوستا «منیدیو» به چم میان و «شمه» به چم تابستان آمده است. این جشن در میان تابستان بزرگ 7 ماهه قرار می گیرد و آن را با انقلاب تابستانی یکی گرفته اند. دومین گهنبار سال از خیز ایزد و ماه تیر آغاز شده و تا روز دی به مهر یعنی از یازدهمین تا پانزدهمین روز تیر ماه زرتشتی (از هشتم تا دوازدهم تیرماه در گاه شماری رسمی) ادامه دارد. این گهنبار آب آفریده شده است. فاصله نخستین گهنبار سال تا این جشن 60 روز است.
3- پَیته شَهیم – پایان تابستان – زمان برداشت میوه جات. این واژه در اوستا و در پهلوی آمده است. این گهنبار که گاه آفرینش زمین است، از روز اشتاد تا انارام ایزد یعنی بیست و ششمین روز تا سی امین روز شهریور ماه باستانی (بیست و یکم تا بیست و پنجم شهریور ماه در گاهشماری رسمی) برپا می شود. زمان گهنبار آخر تابستان بزرگ است که برابر با آغاز مهر ماه کنونی است و هنگام برداشت محصول تابستانی و خرمن است. فاصله دومین گهنبار سال تا این جشن 75 روز است.
4- اَیائرم یا ایاسرم – آغاز فصل سرما – کاشت محصولات زمستانی این گهنبار گاه آفرینش گیاهان است و از روز اشتاد تا انارام یعنی از روز بیست و ششم تا سی ام مهرماه زرتشتی (بستم تا بیست و پنجم مهرماه گاهشماری رسمی) برپا می شود. این گهنبار، با چهره پیشین 30 روز فاصله دارد. ایاسرم گاه زمانی است که چوپانان با گله خود پیش از آمدن سرما از چراگاه های تابستانی به خانه باز می گردند.
5- میدیارم – زمان استراحت کامل (میانه سال یعنی میانه زمستان) این گهنبار گاه آفرینش جانوران است و از روز مهر تا ورهرام ایزد از ماه دی یعنی از روز 16 تا 20 دی ماه زرتشتی (10 تا 14 دی ماه گاهشماری رسمی) برپا می شود. فاصله این گهنبار، با چهره پیشین 80 روز است.
6-هَمَسپَت مَدَ» – شاید به چم «حرکت همه سپاه» برابری شب و روز با برابری سرما و گرما (پایان زمستان و هنگام اعتدال بهاری) – آماده شدن برای باز زنده شدن طبیعت. این گهنبار که گاه آفرینش انسان است، از روز اهنود تا وهیشتوایش یعنی پنج روز پایان سال (25 تا 29 اسفند ماه گاهشماری رسمی) برپا می شوند. این گهنبار 75 روز پس از چهره پیشین برپا می شود. این 5 روز را «پنجه بزرگ» نیز می نامند. زرتشتیان باور دارند که در این 5 روز فروهرهای درگذشتگان برای سرکشی بازماندگان خود فرود می آیند.
آشنایی با جشن مهرگان :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزای!ای نگار ماه چهر مهربان مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی به،به روز مهر و جشن مهرگان جام را چون لالهگردان از نبیذ باده رنگ و اندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
در روز شمار کهن ایرانی،روز مهر(شانزدهم)2از ماه مهر جشن مهرگان برپا میشد و تا بیست و یکم مهرماه به مدت پنج روز ادامه داشت.روز شانزدهم مهرگان کوچک و روز بیست و یکم(رام روز) مهرگان بزرگ معروف بوده است.مهرگان در نزد جنوبیها از جشن نوروز باشکوهتر برگزار میشد عدهیی معتقد بودند که سال از فصل سرد آغاز میشو و حتا در دورهی هخامنشی مهرماه آغاز سال بوده است.اما آنچه مسلّم است این جشن در بزرگداشت ایزد مهر برپا میشد که یکی از ایزدان آیین زرتشیست که مظهر، عقد و میثاق، راستی، بیداری، نظم، دلیری و راهنمای آدمیان در تاریکیست. همچنین یاریکننده کسانی میباشد که حقشان پایمال شده و کیفررسان پیمانشکن است.افزون بر یکی بودن نام روز مهر از ماه مهر مناسبت دیگری را نیز برای برگزاری این جشن برمیشمرند: «در سنّت دیرین ایران،در مهر روز از ماه مهر فریدون بر بیوراسب یا اژدهاک (ضحاک) دست یافته او را در کوه دماوند به زندان افکند. آن روز را به یاد پایان فرمانروایی دشمن و آغاز پادشاهی فریدون جشن گرفتند. «ابوریحان بیرونی در مور مهرگان چنین نوشته است: «شانزدهم روز از مهرماه و نامش مهر واندرین روز افردیون ظفر یافت بر بیرواسب جادو، آنکه معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است،همه جشنند بر کردار آنچه از پس نوروز بود و ششم آن مهرگان بزرگ بود و رام روزنام است و بدین دلنندش». این عید مانند دیگر اعیاد بزرگ برای عموم مردم است.از آیین ساسانیان در این روز این بود که تاجی را که بصورت آفتاب بود بر سر میگذاشتند و در این روز برای ایرانیان بازاری برپا میشد».
و در کلوک خراسان رسم است که در روز مهرگان به سپاهیان و ارتش رخت پاییزی و زمستانی میدهند».6
«در این روز بود که شاه فریدون به یاری مهر هیولای اژدیهاک را با گرز گاوسار که سلاح ویژهی ایزدان است با خاک یکسان کرد.هر روحانی زرتشتی آنگاه که رسما جامهی روحانی بر تن میکند،گرزی به این شکل همراه دارد،یادآور مبارزهی معنوی و اخلاقی که میخواهد با اهریمن داشته باشد.مهرگان از یکسو سال روز این پیروزی اسطورهییست و از سوی دیگر یادآور نبردهای سنگین معنوی که در پیش روست.افزون بر همهی اینها راسخ داشتند پیمان سرنوشتسازی که میان اهورا مزدا از یک سو و اهریمن از سوی دیگر بسته شده بود که دقیقا دورههای مبارزه را معیّن میساخت، در این روز بسته شده بود.زیرا ایزدمهر در ضمن مسوول و مراقب و حافظ تمام پیمانها نیز بود. مناسبتهای رزمی و جنگی عید مهرگان ایجاب میکرد که شرکتکنندگان اصلی در آیین و مراسم این جشن مردان باشند و رابطهی میان این جشن با فرقههای متاثر از خوی سپاهیگری رومیان از همین جا آغاز شد.اما از دیدگاه عمومی و اجتماعی،جشن مهرگان مردمیترین جشنهای مردم ایرانینژاد بود.همانند گاهنبارها یکی از فرصتها بود.بای ذبح قربانی حیوانی و انجام مراسم دستهجمعی عبادت،نیایش،ولیمه و ضافت دادن با اغذیه و خوراکیهای موجود در پاییز.در این ضیافتها میوههای رسیده و آبدار و انواع خشکبار جای شیر و ماست و پنیر تازه جشن روزهای نوروز را میگرفت.همانند روزهای نوروزی،دستکم توانگران و بزرگزادگان به یکدیگر هدیه میدادند. 7
مهرداد بهار در مورد بعضی از جشنهای ایران باستان به خصوص نوروز و مهرگان معتقد است که:«به احتمال بسیار این اعیاد،به اعیاد اقوام برزگر میماند و نه اعیات اقوان گلهدار،میبایست این اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند و به پیش از تارخ بازگردند و از آن اقوام بومی این سرمزین، اجداد غیرآریایی ما باشند،این اعیاد به هراه سومریان به بین النهرین برده شدند و دو عید ازدواج مقدس و اکیتی را پدید آوردند... جشن مهرگان، همانگونه که در بین النهرین باستان مرسوم بود،شش روز طول میکشید که از روز شانزدهم مهر آغاز میگردید و آغاز آن را مهرگان عامه و پایان آن را مهرگان خاصه میگفتند».
چنین به نظر میآید که جشن مهرگان هم از حالت مذهبی، سیاسی و درباری برخوردار است و هم به سوی جشنهای مردمی گرایش دارد.و به عبارت دیگر در این جشن بار دیگر خاطرهی نهایت حدّ رشد قوه نامیه در نبات و حیوان تکرار میشود.از سوی دیگر یادآور پیروزی پهلوان و فرمانرو بر اژدهاک ستمگر و ظالم است. جشن مهرگان پهلوان هم در میان زردشتیان کشور برگزار میشود و جزء جشنهای ملی و مذهبی آنان بهشمار میآید».
نتیجه: بسیاری از آداب و سنن ملّی ما ایرانیان بهخصوص جشنها در حال از بین رفتن است یا به بوتهی فراموشی سپرده شده است در حالی که فرهنگ و ارزشهای خوب گذشتگا نه تنها میتواند پیامآور صلح،دوستی،همبستگی و حتا شادی باشد و بیم و هراس فردی را از انسانها برهاند و رضایت باهم بودن را نیز فراهم کند،بلکه گنجینههای گرانبهایی از هویت ملی ما ایرانیان نیز محسوب میشوند.پس باید یاد بگیریم که آنچه از گذشتههای دور باقی مانده است و جزء میراث فرهنگی ما میباشد به هر طریق ممکن باید حفظ و پاسداری شوند.
جشن سده چیست و از کجا آمده؟
جشن سده را به داستان کشف آتش توسط هوشنگ شاه پیشدادی که یکی از پادشاهان اسطورهای ایران بوده، مرتبط میدانند. براساس شعری از شاهنامهی فردوسی که این اتفاق را روایت کرده، «هوشنگشاه پیشدادی با گروهی از ملازمانش برای گردش به محلی رفته بود که ناگهان ماری جلویش ظاهر میشود. او هم با انگیزهی دفاع از خود سنگی را برداشته و به سوی سر مار پرتابش میکند. آن سنگ که از نوع آتشزنه بوده، جرقه میزند و روش مهار آتش از آن روز جشن گرفته میشود.» اینطور که از اسطورههای شاهنامه برمیآید، تا پیش از کشف آتش توسط هوشنگشاه پیشدادی، آتشکدهها وجود داشتهاند و از آتش استفاده میشده اما راه کنترل و مهار آتش، از زمان جشن سده اتفاق افتاده است. از نظر گاهشماری و تقویمی هم این جشن صد روز بعد از زمستان بزرگ(یکم آبانماه در گاهشماری اکنون ایران) برگزار میشده است. اعتقاد کلی و فولکلوریک (مردمی) میگوید که، بعد از این شب سرما کم شده و هوا رو به گرمی میگذارد. این بخشی از شاهنامهی فردوسی است که به کشف آتش و جشن سده اشاره کرده است: بر آمد به سنگ گران سنگ خرد/هم آن و هم این سنگ گردید خرد فروغی پدید آمد از هر دو سنگ/دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ جهـاندار پیش جهان آفرین/نیایش همی کرد و خواند آفرین که اورا فروغی چنین هدیه داد/همین آتش آن گاه قبله نهاد یکی جشن کرد آنشـب و باده خورد/سده نام آن جشن فرخنده کرد
جشن سده چطور برگزار میشود؟
چند روز قبل از ده بهمنماه که زمان برگزاری جشن است، گروهی از مردم دور هم جمع میشوند و در محلی که از قبل برای برگزاری جشن آماده شده، هیزم و چوبهای خشک را روی هم کپه میکنند. در روز برگزاری جشن که ده بهمنماه است، عدهای مردم دورهم جمع میشوند و آتش را روشن میکنند. در بین زرتشتیان، روشن کردن آتش به این منوال انجام میشود که عدهای از جوانان مشعل به دست، پشت سر موبد به راه میافتند و بعد از سه بار گشتن دور تودهی هیزم آن را روشن میکنند. تودهی هیزم آنقدر زیاد هست که تا حدود یکساعت سوختنش طول بکشد و آدم را گرم کند. بعد از روشن شدن آتش هم شما را به خیر و ما را به سلامت!
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه چهارم تا دوازدهم- آزمون آنلاین تمامی دروس
- گام به گام تمامی دروس
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس
- فلش کارت های آماده دروس
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه