هذا خلق الله
«این خلقت خداوند است» لقمان: ۱۱
اَلْغَوّاصونَ الَّذینَ ذَهَبوا إلَی أَعماقِ الْمُحیطِ لَیلاً، شاهَدوا مِئاتِ الْمَصابیحِ الملونه الَّتی یَنبَعِثُ ضَوؤُها مِنَ الْأسَماکِ الْمُضیئَهِ، وَ تُحَوِّلُ ظَلامَ الْبَحرِ إلَی نَهارٍ مُضیءٍ یَستَطیعُ فیهِ الْغَوّاصونَ الْتِقاطَ صُوَرٍ فی أَضواءِ هذِهِ الْأسَماکِ. اِکْتَشَفَ الْعُلَماءُ أَنَّ هذِهِ الْأضواءَ تَنبَعِثُ مِن نَوعٍ مِنَ الْبَکتیریا الْمُضیئَهِ الَّتی تَعیشُ تَحتَ عُیونِ تِلْکَ الْأسَماکِ. هَل یُمکِنُ أَن یَستَفیدَ الْبَشَر یَوماً مِنْ تِلْکَ الْمُعجِزَهِ الْبَحریَّهِ، وَ یَستَعینَ بِالْبَکتیریا الْمُضیئَهِ لِإنارَهِ الْمُدُنِ؟
غوّاصانی که شبانه به ژرفای اقیانوس رفته اند، صدها چراغ رنگارنگ را دیده اند که نورشان از ماهیهای درخشنده فرستاده میشود. و تاریکی دریا را به روز روشن تبدیل میکنند که غوّاصان در آن میتوانند در نورهای این ماهیها عکس بگیرند. دانشمندان کشف کرده اند که این روشناییها از گونه ای باکتری درخشانی که زیر چشمان این ماهیها زندگی میکند فرستاده میشود. آیا ممکن است که روزی بشر از این معجزۀ دریایی بهره ببرد و بتواند برای افروختن شهرها از باکتری درخشان یاری بجوید؟
رُبَّما یَستَطیعُ ذٰلِکَ، لِأنَّهُ « مَنْ طَلَبَ شَیئاً وَ جَدَّ وَجَدَ.»
شاید بتواند این کار را انجام دهد؛ زیرا «هرکس چیزی بخواهد و کوشش کند مییابد.»
إنَّ لِسانَ الْقِطِّ سِلاحٌ طِبّیٌّ دائِمٌ، لِأنَّهُ مَملوءٌ بِغُدَدٍ تُفْرِزُ سائِلاً مُطَهِّراً، فَیَلْعَقُ الْقِطُّ جُرْحَهُ عِدَّهَ مَرّاتٍ حَتیَّ یلتئمَ.
بی گمان زبان گربه ابزار پزشکی همیشگی است؛ زیرا پر از غدّههایی است که مایعی پاک کننده میتراود، در نتیجه گربه زخمش را چند بار میلیسد تا بهبود یابد.
إنَّ بَعضَ الطُّیورِ وَ الْحَیَواناتِ تَعْرِفُ بِغَریزَتِها الْأعشابَ الطِّبّیَّهَ وَ تَعلَمُ کَیفَ تَستَعمِلُ الْعُشبَ الْمُناسِبَ لِلْوِقایَهِ مِنَ الْأمراضِ الْمُختَلِفَهِ؛ وَ قَد دَلَّتْ هٰذِهِ الْحَیَواناتُ الْإنسانَ عَلَی الْخَواصِّ الطِّبّیَّهِ لِکَثیرٍ مِنَ النَّباتاتِ الْبَرّیَّهِ وَ غَیرِها.
بی گمان برخی پرندگان و جانوران با غریزۀ خود گیاهان دارویی را میشناسند و میدانند چگونه گیاه مناسب را برای پیشگیری از بیماریهای گوناگون به کار برند؛ این جانوران، انسان را به خاصیتهای پزشکی بسیاری از گیاهان خشک زی و غیره راهنمایی کرده اند.
إنَّ أَغلَبَ الْحَیَواناتِ إضافَهً إلَی امْتِلاکِها لِلُغَهٍ خاصَّهٍ بِها، تَمْلِکُ لُغَهً عامَّهً تَستَطیعُ مِنْ خِلالِها أَن تَتَفاهَمَ مَعَ بَعضِها، فَلِلْغُرابِ صَوتٌ یُحَذِّرُ بِهِ بَقیَّهَ الْحَیَواناتِ حَتَّی تَبتَعِدَ سَریعاً عَنْ مِنطَقَهِ الْخَطَرِ، فَهوَ بِمَنزَلَهِ جاسوسٍ مِنْ جَواسیسِ الْغابَهِ.
بی گمان بیشتر جانوران افزون بر داشتن زبان ویژۀ خود زبانی همگانی دارند که با آن میتوانند [سخن] یکدیگر را بفهمند، کلاغ صدایی دارد که با آن به بقیۀ جانوران هشدار میدهد تا زود از منطقۀ خطر دور شوند، او به مانند خبرچینی از خبرچینان جنگل است.
لِلْبَطِّ غده طَبیعیَّهٌ بِالْقُربِ مِنْ ذنبها تَحتَوی زَیتاً خاصّاً یَنتَشِر عَلَی جسمها فَلا تَتَأَثَّرُ بِالْماءِ.
اردک نزدیک دم اش غده طبیعی دارد که دارای روغنی ویژه است که روی بدنش پخش میشود؛ در نتیجه تحت تأثیر آب قرار نمی گیرند.
تَستَطیعُ الْحِرباءُ أَنْ تُدیرَ عَینَیها فی اتِّجاهاتٍ مُختَلِفَهٍ دونَ أَنْ تُحَرِّکَ رَأْسَها وَ هیَ تَستَطیعُ أَنْ تَرَی فِی اتِّجاهَینِ فی وَقتٍ واحِدٍ.
آفتاب پرست میتواند بی آنکه سرش را تکان بدهد چشمانش را در جهتهای مختلف بچرخاند و میتواند در یک لحظه در دو جهت ببیند.
لا تَتَحَرَّکُ عَینُ الْبومَهِ، فَإِنَّها ثابِتَهٌ، وَلٰکِنَّها تُعَوِّضُ هٰذَا النَّقصَ بِتَحریکِ رَأسِها فی کُلِّ جهه وَ تَستَطیعُ أَنْ تُدیرَ رَأسَها مئتین و سبعین درجه دونَ أَنْ تُحَرِّکَ جِسمَها.
چشم جغد حرکت نمی کند، چشمها ثابت اند، ولی این نقص را با حرکت دادن سرش در هر جهتی جبران میکند. و میتواند بی آنکه بدنش را حرکت دهد سرش را دویست و هفتاد درجه بچرخاند.