الهی به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی دریاب که می توانی.
قلمرو فکری:
خداوندا به حرمت آن نام که بندگان تو را دعا می کنند و بر حرمت آن صفات مقدسی که توصیف می شوی، ما را در یاب که بر همه چیز توانا هستی.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
حرمت |
احترام |
دریاب |
رسیدگی کن، کمک کن |
الهی، عاجز و سرگردانم؛ نه آنچه دارم، دانم و نه آنچه دانم، دارم.
قلمرو فکری:
خدایا! ناتوان و سرگردانم؛ شایستگی آنچه را که می دانم، ندارم و آنچه را که فکر می کنم می دانم در واقع نمی دانم و فاقد آنها هستم.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
عاجز |
ناتوان |
سرگردان |
سرگشته |
قلمرو ادبی:
دانم و دارم ß جناس
حرف «ن» ß واج آرایی
الهی، در دل های ما جز تخم محبت مکار و بـر جانهای ما جز الطاف و مرحمت خـود منگار و بر کشت های ما جز باران رحمت خـود مبار. به لطف، ما را دسـت گیر و به کرم، پای دار.
قلمرو فکری:
خداوندا! دلهای ما را کشتزار محبت خودت قرار بده (در دلهای ما به جز عشق و محبت خودت قرار نده) و بر جسم و روح ما جز لطف و بخشش خود حک نکن (نقش دیگری تصویر نکن). و اعمال و رفتار ما را مشمول رحمت و عنایت خودت قرار بده. با لطف خود ما را یاری کن و با کرم و بخشش خود ما در راهت استوار نگه دار.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
نگاشتن |
نقاشی کردن |
کشت |
محصول |
قلمرو ادبی:
تخم محبت ß اضافه تشبیهی
کشت ß استعاره از کردار و کنش
باران رحمت ß اضافه تشبیهی
دست گرفتن ß یاری کردن
الهی، حجاب ها را از راه بردار و ما را به ما مگذار.
قلمرو فکری:
خدایا! موانعی که در راه وصال تو قرار دارد، از میان بردار و ما را به حال خویش واگذار نکن.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
حجاب |
پوشش |
مگذار |
رها مکن |
قلمرو ادبی:
حجاب ß استعاره از تاریکی و سرگشتگی