نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

متن «گنج حکمت: چنان باش ...» و معنی متن:

گنج حکمت

چنان باش ...

  • نویسنده: محمّد بن منوّر
  • اثر: اسرار التّوحید

 

خواجه عبدالکریم، [که] خادم خاص شیخ ما، ابوسعید – قدس الله روحه العزیز – بود، گفت: «روزی درویشی مرا بنشانده بود تا از حکایت های شیخ ما، او را چیزی می‌نوشتم»

کسی بیامد که «شیخ، تو را می خوانَد»؛ برفتم. چون پیش شیخ رسیدم، شیخ پرسید که چه کار می کردی؟ گفتم: «درویشی حکایتی چند خواست، از آنِ شیخ، می‌نوشتم.»

شیخ گفت: «یا عبدالکریم، حکایت نویس مباش، چنان باش که از تو حکایت کنند!»

قلمرو فکری:

خواجه عبدالکریم که یکی از خدمتگزاران و مریدان مخصوص شیخ و مراد ما یعنی ابوسعید ابوالخیر (خداوند، روح عزیز او را پاک گرداند) بود، تعریف کرد:

«یک روز عارف فقیری کنار من نشسته بود و از من می‌خواست از حکایت های شیخ ابوسعید برایش تعریف کنم (تا از رفتار ایشان حکمت و بزرگی بیاموزد) و من شروع به نوشتن حکایت درباره شیخ برای مرد درویش کردم.»

شخصی آمد و گفت: «شیخ شما را فراخوانده است.»، من برخاستم و پیش شیخ و مرادم ابوسعید ابوالخیر رفتم.

شیخ وقتی من را دید از من پرسید که مشغول چه کاری بودی؟ پاسخ دادم: «مرد درویشی از من خواست حکایت های شما را نقل کنم، داشتم در مورد شما برایش حکایت می‌نوشتم.»

شیخ گفت: «ای عبدالکریم، حکایت گو نباش، طوری باش که از تو سخن بگویند.»

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

خواجه

سرور، آقا

خادم

خدمتکار، مرید

حکایتی چند

چند حکایت

از آنِ

برای

یا

ای (حرف ندا)

مباش

نباش

شیخ

پیشوا، مرشد، مراد، استاد پیر

درویش

سالک، عارف، فقیر، نیازمند

می‌خوانَد

احضار کرده است، فرا خوانده است

قَدَّسَ الله روحَهُ العزیز

خداوند، روح عزیز او را پاک گرداند

ابوسعید ß   نقش تبعی بدل

قلمرو ادبی:

چنان باش ß   کنایه از بزرگ باش، سری در سرها داشته باش

از تو حکایت کنند ß   کنایه از مورد توجه و الگوی دیگران باشی

خادم و خاص ß   واج آرایی (تکرار خا)

مفهوم:

برای خودت کسی باش

اصل باش نه فرع!


سایر مباحث این فصل