با ظهور جهان متجدد، کشورها یا دولت – ملت هایی شکل گرفتند که دیگر خود را با هویت دینی مسیحی، نمی شناختند، بلکه هویت خود را با توجه به تاریخ، جغرافیا، قومیت یا نژادشان تعریف می کردند. تأکید بر این عوامل به شکل گیری نوع جدیدی از هویت منجر شد که ملی گرایی و وطن دوستی، مشخصۀ اصلی آن بود.
با شکل گیری دولت- ملت ها، ناسیونالیسم ملی گرایی و وطن دوستی( پیدا شد و هویت از منظر دولت – ملت ها ) و توسط آنها تعریف شد. بطور خالصه: با ظهور جهان متجدد، امپراتوری هایی با هویت مذهبی جای خود را به دولت – ملت هایی با هویت ناسیونالیستی دادند.
اما از آنجائی که بیشتر کشورها (دولت- ملت ها) دارای تنوع قومی، نژادی، زبانی، مذهبی و .. بودند و این گروه های مختلف می بایست درکنار هم زندگی می کردند. دولت ها به سه دلیل ناگزیر از سیاست گذاری هویتی بودند تعیین هویت ملی واحد:
چگونگی توزیع مزایا و فرصت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میان اقوام و گروه های مختلف پاسخگویی به درخواست ها و رفع نیازهای اقوام و گروه های مختلف.
سیاست همانند سازی - مدل همانند ساز - یکسان سازی هویت ها:
سیاستی بود که دولت ها برای از بین بردن تفاوت های هویتیِ گروه های مختلف و یکسان سازی آنها در پیش گرفتند. به عبارت دیگر، همانند سازی به این معنا بوده است که تمام گروه های جامعه، ارزش ها و سبک زندگی یک گروه را پذیرفته و سرلوحۀ خود قرار می دادند.
سیاست همانند سازی، مدل رایج سیاست گذاری هویتی در دوران مدرن بوده است.
هدف اصلی دولت ها در اِعمال سیاست همانند سازیِ هویتی این بود که ؛ تفاوت ها و تمایزات قومی و نژادی را ناپدید ساخته و هویت تمام گروه های اجتماعی را یکدست و همانند سازند.
سیاست همانند سازی اغلب بصورت یکسویه، سخت و با روش های خشونت آمیز اجرا می شود. اما گاهی هم از روش های مسالمت آمیز به انجام می رسد. بعنوان مثال : جامعه شناسان از اصطالحی به نام دیگچۀ همانند سازی استفاده کرده اند. که طی آن؛ تعداد کثیری از گروه های درگیر قومی، نژادی در ارتباط با همدیگر یک فرهنگ مختلط می سازند. به عبارت دیگر؛ گروه های قومی و نژادی مختلف در منطقه معینی اسکان داده می شوند تا ضمن در هم آمیخته شدن با یکدیگر، خلوص،
خاصیت و تعلقات هر کدام از آنها کمرنگ شده و همگی در قالب فرهنگ مختلطی ادغام شوند.
هویت های متفاوت، بعنوان شرّی دانسته می شود که می بایست نابود شود.
گروه مسلط(دولت)، گروه های نژادی، قومی، مذهبی و ...را به زندگی در مناطق جداگانه ای مجبور می کند. آنها را از تسهیالت و خدمات آموزشی، بهداشتی و ...محروم ساخته و یا این خدمات را با کیفیت بسیار پایین تری در اختیار آنها می گذارد.
اِعمال فشارها و محدودیت های شدید به گروه های قومی، نژادی، مذهبی و ... برای جایگزینی دغدغه های معیشتی و امنیتی بجای دغدغه ها و تعصبات قومی و نژادی در میان آنها.
جابجایی اجباری گروه های قومی، نژادی، مذهبی و ....از محل سکونت خود به مکان ها و مناطق دیگر . برای ایجاد تغییر در سبک زندگی آنها و کمرنگ نمودن تعلقات قومی، نژادی، مذهبی و ... آنها.
کنترل تولید نسل و زاد و ولد در میان گروه های قومی، نژادی، مذهبی و ....برای جلوگیری از ازدیاد جمعیت و بسط ارزش های قومی، نژادی، مذهبی و ...آنان.
مثال
نسل کُشی یهودیان در آلمان در دوران جنگ جهانی دوم / نسل کشی در کامبوج توسط خِمِرهای سرخ حزب کمونیست اخراج و کشتار مسلمانان میانمار موسوم به روهنگیا / پاکسازی قومی در یوگوسالوی سابق که طی آن هزاران مسلمان بوسنیایی جان خود را از دست دادند یا مجبور به ترک شهر و دیار خود شدند/ بوراکومین ها در ژاپن که در دوره فئودالی مورد غضب و تبعیض شدید قرار داشتند که امروزه هم علیرغم حمایت قانونی دولت از آنان، تبعیض هایی علیه آنان وجود دارد.
سیاستی است که در انتقاد از سیاست همانند سازی شکل گرفته و به جای همانند سازیِ هویت، بر هویت های خُرد، محلی و فردی تأکید دارد.
1- در مدل تکثرگرا ، تنوع، تکثر و حتی بی ثباتی و تغییرات مداوم هویت ها، مطلوب دانسته می شود و هویت ملی و وحدت و ثبات و استمرار همراه با آن، نامطلوب پنداشته می شود.
2- در مدل تکثرگرا، تفاوت های موجود میان گروه های قومی و نژادی حفظ و حتّی تشدید می گردد. البته در این الگو، همچنان وجود یک ساختار مشترک سیاسی و اقتصادی، ضروری دانسته می شود تا گروه های مختلف را به یکدیگر پیوند دهد.
3- در مدل تکثر گرا بر ابعاد مختلف هویت، تأکید می شود ؛ بعنوان نمونه، گاهی بُعد فرهنگی هویت و تمایزات قومی، نژادی، مذهبی و ... مورد تأکید قرار می گیرد و گاهی به بُعد سیاسی هویت توجه می شود و بر آزادی های اجتماعی اقوام و گروه های مختلف و فرصت سهیم شدن آنها در قدرت سیاسی تأکید می شود و یا راهکارهای مسالمت آمیز برای حل منازعات گروهی و قومی ارائه می گردد. گسترش برابری و رفع تبعیض های قومی و گروهی نیز در بُعد اجتماعی هویت، مورد توجه قرار می گیرد.
سیاست تکثرگرایی ، مدل رایج سیاست گذاری هویتی در دوره پسامدرن می باشد.
امروزه جهانی شدن و توسعۀ ارتباطات، از سویی زمینۀ شکل گیری جهانی بدون مرز را فراهم کرده است که در آن، در هم آمیختن فرهنگ ها موجب می شود که فرهنگ ها دیگر، کامالً خالص و ثابت نباشند و هویت ها به شدت دستخوش تغییر شوند.
بسیاری از جوامع و گروه ها، با ساختن هویتی خاص برای خود یا بازگشت به هویت واقعی خویش، در برابر هویتی که فرایند جهانی شدن به انها تحمل می کند، مقاومت می کنند و خواهان رهایی از این هویت تحمیلی هستند. جنبش های سبک زندگی، جنبش های زنان، جنبش های آفریقایی – آمریکایی ها، آسیایی تبارها، جوانان، اقلیت های قومی، مذهبی و جنبش زیست محیطی نمونه هایی از این اعتراض ها و مقامت ها هستند.
تهیه کننده: محمود کرمی