جهان همواره و در هر «آن» به خداوند نیازمند است و این نیاز هیچگاه قطع یا کم نمی شود؛ همه موجودات وابسته به خدا هستند و خداوند هر لحظه اراده کند، می تواند آن ها را از بین ببرد.
مثال
رابطه موجودات جهان با خالق مانند رابطه جریان برق با مولد است. (پس از قطع شدن برق «خداوند» لامپ های متصل به آن «موجودات» خاموش می شوند.)
رابطه موجودات جهان با خالق مانند رابطه بنّا با ساختمان نیست.
موجودات زنده پس از پیدایش همچنان، مانند لحظه نخست خلق شدن، به خداوند نیازمند هستند. (علت: از این رو دائماً با زبان حال، به پیشگاه الهی عرض نیاز می کنند.)
نیاز مداوم موجودات به خداوند در همه شئون زندگی (پیدایش و بقا) سبب عرض نیاز به پیشگاه الهی و توحید عمل می شود (درس 2 دوازدهم)
«یَسأَلُهو مَن فِی السَّماواتِ وَ الاَرضِ کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شَأنٍ»
ما چو ناییم و نوا در ما ز تست ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
ما که باشیم ای تو ما را جان جان تا که ما باشیم با تو درمیان
ما عدم هاییم و هستی های ما تو وجود مطلقی فانی نما
ما همه شیران ولی شیر علم حمله مان از باد باشد دم بدم