نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
1

برخی بندهای متن «بخوان و بیندیش: همه چیز را همگان دانند» و معنی آنان:

بخوان و بیندیش

همه چیز را همگان دانند

 

  • نوع نثر: ساده و روان
  • نویسنده: اسفندیار معتمدی
  • برگرفته از کتاب: ابوریحان و ریحانه

 

زندگی مانند آسمان، گاهی آفتابی و گاهی ابری است. در یکی از همین روزها پدرم را از دست دادم.

زندگی مانند آسمان است؛ گاهی آفتابی است (همراه با خوشی و شادی است) و گاهی ابری می باشد (همراه با غم و ناراحتی است). در یکی از همین روزهای زندگی، پدرم مرد (فوت کرد).

 

از آن پس، بخشی از وظایف پدر، به عهده ی من گذاشته شد؛ ناگزیر، نان آور خانه و یاور مادر شدم.

از آن به بعد، قسمتی از کارها و مسئولیت های پدر را من پذیرفته بودم، به ناچار برای گذران زندگی خانواده ام کار می کردم و کمک مادرم شدم.

 

چرخ زندگی را گرداندم.

کنایه از زندگی را با تلاش اداره می کردم.

 

مردم کوچه و بازار آموزگارم و طبیعت، کتابم شد؛ تمام تلاشم، جُست و جوی رازِ آفرینش و رسیدن به جایگاه ارجمند انسانی شد.

از برخورد با مردم کوچه و بازار، درس زندگی را یاد گرفتم و طبیعت زیبای خداوند مانند کتابی بود که من به وسیله ی آن، خدا را می شناختم. من تلاش می کردم که به راز شگفت آفرینش و مقام گرانقدر و شایسته ی انسانیّت برسم.

 

همه چیز را همگان می دانند و همگان، هنوز از مادر زاده نشده اند.

هر شخصی پاسخ پرسشی را می داند، بنابراین مجموع علم ها و دانش ها را انسان ها می دانند، امّا هنوز خیلی ها از مادر به دنیا پس پرسش های بسیاری مانده اند که باید در آینده به آنها پاسخ داده شود.


سایر مباحث این فصل