در نوشته های عادی (نثرهای عادی) ترتیب قرار گرفتن واژه ها (ترتیب اجزای جمله) کاملاً رعایت می شود؛ مانند
سلیمان در راهی، موری دید.
1 2 3 4 5
در مثال بالا ترتیب واژه ها به وسیله ی شماره ها، مشخّص شده است. حالا همین نوشته را به صورت شعر در می آوریم و واژه ها را به وسیله ی شماره ها، مشخص می کنیم:
به راهی در سلیمان دید موری
3 2 1 5 4
همان طور که می بینید، در شعر، جای واژه ها تغییر کرده است، یعنی نظم و ترتیبی که در نوشته ی عادی داشتند، در شعر رعایت نشده است.
در مرتب کردن واژه ها (اجزای جمله)، نهاد در اوّل و فعل در آخر جمله قرار می گیرد؛ یعنی واژه های یک شعر را در ابتدا، مرتّب می کنیم و بعد نهاد را در اوّل و فعل را در آخر جمله قرار می دهیم و دیگر واژه هایی را که در بین نهاد و فعل قرار گرفته اند، مرتّب می کنیم.
ترتیب واژه های بیت زیر را مشخص کنید.
الف) «بکوش اندر بهارِ زندگانی که شد پیرایه ی پیری، جوانی»
پاسخ: بکوش اندر بهار زندگانی که شد پیرایه ی پیری، جوانی
4 1 2 3 5 9 7 8 6
مرتّب شده: [تو] اندر (در) بهار زندگانی بکوش که جوانی، پیرایه ی پیری شد.
ب) من این پای ملخ، ندهم به صد گنج
پاسخ: من این پای ملخ، ندهم به صد گنج
1 2 3 4 8 5 6 7
مرتّب شده: من این پای ملخ [را] به صد گنج ندهم.
واژه هایی که در داخل علامت قرار گرفته اند، با توجّه به نیاز جمله، آورده شده است.