شجاع، کسی است که از خطر و عاقبت کارهای بد بترسد، ولی دست و پای خود را گم نکند و با کمال متانت و آرامش، برای رویارویی با خطر، چاره جویی کند.
انسان شجاع و دلیر به کسی می گویند که از خطر (آسیب و ضرر) و نتیجه ی کارهای بد و ناشایست، بترسد امّا نگران و آشفته نشود و با رفتاری سنجیده و آرامش بسیار، برای روبه رو شدن با خطر، راهِ حلّی پیدا کند. (چاره اندیشی بکند.)
انسانِ شریفی که در شعله های آتش فرو می رود تا جان همنوع خود را نجات دهد، شجاع است.
انسان بزرگواری که دست به کار خطرناک می زند و فداکاری می کند تا این که، انسانِ دیگری را نجات بدهد، شجاع و دلیر است.
آرایه ادبی:
در شعله های آتش فرو می رود:کنایه از کار خطرناکی می کند (فداکاری می کند)
آنچه ناپسند و نکوهیده است، این است که انسان، بی دلیل بترسد یا از ترس، قدرتِ تصمیم گیری و تفکّر را از دست بدهد.
آن چیزی که زشت و ناشایست است، این است که انسانی، بدون علّت، بترسد یا این که از ترس و وحشت، نتواند به موقع تصمیم بگیرد و فکر کند. (نتواند به موقع راه حلّی درست به دست آورد.)
در این درس مرحوم استاد احمد بهمنیار، شجاعت را چنین معرّفی می کند:
شجاعت، نترسیدن نیست، بلکه آن است که انسان بتواند در برابر حوادث و رنج ها و دشواری ها ایستادگی کند.
شجاع کسی است که از خطر و عاقبت کارهای بد، بترسد ولی با کمال متانت، برای رویارویی با خطر، چاره جویی کند. امروزه انسان ها علاوه بر شجاعت بدنی، به شجاعت اخلاقی نیازمندند که همان گفتن حرف راست و درست و دفاع از آن است، ریشه ی اصلی ترس های نادرست در جهل و نادانی است.