واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
تأمّل کن |
فکر کن، اندیشه کن |
تحمّل کن |
شکیبا باش، صبر کن |
تحمّل |
طاقت، توانایی |
نرمی |
لطافت، مهربانی |
ملایم |
آرام |
آسیب دیده |
مجروح، زخمی |
کم کمک |
آرام آرام |
آسان |
به راحتی |
بیش از آن که |
قبل از آن که |
پسرک |
پسر کوچک |
کرم کرده |
لطف کن |
مسیر |
راه، محلّ عبور |
نصیحتی |
پند و اندرزی |
احتیاج دارم |
نیاز دارم |
مطمئن شوی |
یقین پیدا کنی |
سرنگون خواهی شد |
به زمین خواهی افتاد |
محصول |
حاصل |
تصوّر کن |
فکر کن، خیال کن |
غایب |
پایان، نهایت |
آری |
بله، بلی |
غلام |
بنده، عبد |
مِحنت |
رنج، درد |
در نهاد |
شروع کرد، آغاز کرد |
ملاطفت |
محبّت، مهربانی |
مَلِک |
پادشاه، سلطان |
آزرده |
رنجیده، ناراحت |
حکیمی |
طبيب، پزشک |
طریقی |
راه، روش |
باری چند |
چند باری |
غوطه |
فرو رفتن در آب |
خودرو |
ماشین، وسیله ی نقلیه |
||
مایل بود |
میل داشت، علاقه داشت |
||
خامُش |
مخفّف خاموش، ساکت |
||
کرم |
لطف، مهربانی، محبّت |
||
غوطه خورد |
غرق شد، در آب فرو رفت |
||
جامه |
لباس، پوشاک، تن پوش، رخت |
||
بر آمد |
بالا آمد، وارد کشتی شد |
||
پسندیده آمد |
مورد قبول واقع شد، پذیرفت |
||
پا گرفت |
استوار و پابرجا شد، رشد کرد |
||
نام یافت |
نامیده شد، خوانده شد |
||
بلافاصله |
بدون درنگ، بدون معطّلی |
||
سرنگون شدن |
واژگون شدن، از بین رفتن |
||
مراقبت کن |
نگهداری کن، محافظت کن |
||
پیمودن مسافتی |
طی کردنِ راهی و مکانی |
||
ويلون |
یکی از سازهای موسیقی |
||
آشنا |
دوست، آن که او را می شناسیم |
||
خطوط |
جمع خط، خط ها (در این جا: سیم ها) |
||
نیازموده |
آنچه که آزمایش نشده ، تجربه نشده |
||
سیم پیام |
سیم های تلفن که سبب ارتباط می شوند |
||
رگبار |
باران تُند با قطرات درشت که معمولًا کم دوام است |
||
سُکان |
وسیله ای که برای هدایت کشتی از آن استفاده می شود |
||
تازیانه |
رشته ای از چرم که برای زدن و راندن چهارپایان یا برای آزار و شکنجه ی او به کار می رفت |
||
به دل پسرک نشست |
پسرک از آن صدا [ویلون] خوش آمد؛ این جمله کنایه است |
||
راز زندگی |
از نظر نویسنده ی این درس، راز زندگی، همان سفر به دور دنیا و به دست آوردن تجربه های بسیار ارزشمند است |
||
محصولش را برداشت کنی |
جمع کردن محصول کشاورزی |
||
مدارک (بالاترین مدارک علمی) |
جمع مدرک، در اینجا به معنی گواهینامه ها و درجه های علمی |
||
حکمت (در این، چه حکمت بود؟) |
دانش و معرفت، دلیل خردمندانه |