درسنامه کامل جامعه شناسی (1)
تعداد بازدید : 299.56kخلاصه نکات جامعه شناسی (1) - درسنامه شب امتحان جامعه شناسی (1) - جزوه شب امتحان جامعه شناسی (1) نوبت اول
ویژگی های کنش انسان ها
فصل 1 : کُنش های ما
ویژگی های کنش انسان ها:
واژه هایی برای فعالیت انسان:
1) کار
2) عمل
3) فعل
4) رفتار
5) کردار
6) کنش و ...
واژه هایی برای انجام دهنده فعالیت:
1) کارگر، کارمند ،کارفرما ، کارگزار
2) عامل
3) فاعل و ...
کنش:
درعلوم انسانی به فعالیتی که انسان انجام می دهند کنش می گویند .
کنشگر:
به انجام دهنده کنش کنشگر می گویند .
ویژگی های کنش:
1) آگاهانه است .
2) ارادی است .
3) هدف دار است .
4) معنا دار است .
کنش آگاهانه است:
یعنی کنش وابسته به آگاهی انسان است. بدون آگاهی انجام نمی شود. اگر آگاهی از بین برود کنش ادامه پیدا نمیکند .مثال برای صحبت کردن به یک زبان بیگانه باید نسبت به آن زبان آگاهی داشته باشیم.
کنش ارادی است:
یعنی کنش به اراده وابسته است. تا خواست و اراده انسان نباشد کنش انجام نمی شود .مثال ما به انجام کاری آگاه هستیم ولی تصمیم به انجام آن نداریم.
کنش هدف دار است :
یعنی ما با مقصد و هدف خاصی فعالیت خود را انجام می دهیم .برای انجام کنش دلیل داریم .هرچند ممکن است به هدف خود نرسیم .
کنش معنا دار است :
چون کنش انسان آگاهانه، ارادی و هدف دار انجام می شود پس معنادار است. دیگران زمانی می توانند به یک کنش پاسخ مناسب دهند که معنی آن را بدانند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
کنش ما چه آثار و پیامدی دارد
فصل 1 : کُنش های ما
کنش ما چه آثار و پیامدی دارد:
دسته بندی آثار و پیامدهای کنش:
1) پیامد های ارادی
2) پیامد های غیر ارادی
پیامدهای ارادی کنش:
این پیامد ها به اراده ی افراد انسانی یعنی کنشگر یا افراد دیگر وابسته است .این پیامد ها از جنس کنش هستند و باید کنشگری آن ها را انجام دهد. این نوع پیامدها احتمالی هستند یعنی ممکن است انجام شوند یا انجام نشوند .
پیامد های غیر ارادی کنش :
این پیامد ها به اراده افراد انسانی بستگی ندارد. این نوع پیامدها نتیجه طبیعی کنش هستند و لازم نیست کنشگری آن ها را انجام دهد .این نوع پیامد ها قطعی هستند یعنی حتما انجام می شوند.
در بسیاری از موارد انسان ها کنش های خود را باتوجه به پیامدهای ارادی و غیر ارادی آن انجام می دهند و انسان ها در بسیاری از موارد از انجام برخی کنش ها به دلیل پیامد های نامطلوبشان خودداری می کنند.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
کنش اجتماعی چیست
فصل 2 : پدیده های اجتماعی
کنش اجتماعی چیست:
کنش اجتماعی:
نوعی کنش است که با توجه به دیگران انجام می شود در این نوع کنش آگاهی و اراده کنشگر ناظر به دیگران ، ویژگی ها و اعمال آن ها است.
مهم ترین ویژگی کنش:
در این نوع کنش آگاهی و اراده کنشگر ناظر به دیگران، ویژگی ها و اعمال آن ها است کنش اجتماعی تنها در حضور فیزیکی دیگران صورت نمی گیرد. (رعایت قوانین رانندگی در نیمه شب)
کنش هایی که در حضور دیگران اما بی توجه به آن ها انجام می شود کنش اجتماعی محسوب نمی گردد. (شخصی که در اتوبوس بی توجه به دیگران سیگار می کشد)
کنش اجتماعی چیست:
کنش اجتماعی:
نوعی کنش است که با توجه به دیگران انجام می شود در این نوع کنش آگاهی و اراده کنشگر ناظر به دیگران ، ویژگی ها و اعمال آن ها است.
مهم ترین ویژگی کنش:
در این نوع کنش آگاهی و اراده کنشگر ناظر به دیگران، ویژگی ها و اعمال آن ها است کنش اجتماعی تنها در حضور فیزیکی دیگران صورت نمی گیرد. (رعایت قوانین رانندگی در نیمه شب)
کنش هایی که در حضور دیگران اما بی توجه به آن ها انجام می شود کنش اجتماعی محسوب نمی گردد. (شخصی که در اتوبوس بی توجه به دیگران سیگار می کشد)
پدیده های اجتماعی چگونه شکل می گیرند
فصل 2 : پدیده های اجتماعی
پدیده های اجتماعی چگونه شکل می گیرند:
پدیده اجتماعی:
به کنش اجتماعی و پیامدهای آن پدیده اجتماعی می گویند.
خرد ترین پدیده اجتماعی:
کنش اجتماعی خرد ترین پدیده اجتماعی می باشد.
کلان ترین پدیده اجتماعی:
جهان اجتماعی یا نظام اجتماعی کلان ترین پدیده اجتماعی می باشد.
سایر پدیده های اجتماعی آثار و پیامدهای کنش اجتماعی هستند .
تا کنش اجتماعی نباشد هیچ هنجار و ارزش و پدیدهای اجتماعی خرد و کلان دیگر شکل نمی گیرد .
کنش اجتماعی ---> هنجار اجتماعی و ارزش اجتماعی ---> جامعه پذیری و کنترل اجتماعی
هنجار اجتماعی:
شیوه انجام کنش اجتماعی است که مورد قبول افراد جامعه قرار گرفته است (شیوه احوال پرسی)
ارزش اجتماعی:
پدیده های مطلوب که مورد توجه و پذیرش همگان هستند و مردم جامعه به آن ها گرایش دارند.
وجود جامعه پذیری و کنترل اجتماعی پس از شکل گیری هنجار ها و ارزش ها:
وجود جامعه پذیری و کنترل اجتماعی پس از شکل گیری هنجارها و ارزش ها ضروری است، زیرا جامعه پذیری و کنترل اجتماعی از طریق تعلیم و تربیت، تشویق وتنبیه هنجارها و ارزش ها را به افراد منتقل می کنند و انسان ها با عمل کردن براساس آنها هنجارها و ارزش ها را تدوام می بخشند .
پدیده های اجتماعی معنا دارند:
پدیده های اجتماعی معنادار هستند، زیرا:
1) انسان ها آن ها را در ارتباط با یکدیگر بوجود می آورند.
2) انسان ها با آگاهی، اراده و هدف عمل می کنند.
پدیدهای اجتماعی و پدیده های طبیعی:
پدیدهای اجتماعی با پدیده های طبیعی متفاوت هستند زیرا، پدیده های اجتماعی نتیجه کنش افراد
هستند و انسان ها آن ها را خلق کرده اند اما پدیده های طبیعی را انسان ها خلق نکرده اند.
پدیده های اجتماعی و انسان ها:
پدیده های اجتماعی به مرور از انسان هایی که آن ها را بوجود آورده اند مستقل می شوند و فرصت ها و محدودیت هایی را برای کنش و زندگی آن ها ایجاد می کنند.
پدیده های اجتماعی چگونه شکل می گیرند:
پدیده اجتماعی:
به کنش اجتماعی و پیامدهای آن پدیده اجتماعی می گویند.
خرد ترین پدیده اجتماعی:
کنش اجتماعی خرد ترین پدیده اجتماعی می باشد.
کلان ترین پدیده اجتماعی:
جهان اجتماعی یا نظام اجتماعی کلان ترین پدیده اجتماعی می باشد.
سایر پدیده های اجتماعی آثار و پیامدهای کنش اجتماعی هستند .
تا کنش اجتماعی نباشد هیچ هنجار و ارزش و پدیدهای اجتماعی خرد و کلان دیگر شکل نمی گیرد .
کنش اجتماعی ---> هنجار اجتماعی و ارزش اجتماعی ---> جامعه پذیری و کنترل اجتماعی
هنجار اجتماعی:
شیوه انجام کنش اجتماعی است که مورد قبول افراد جامعه قرار گرفته است (شیوه احوال پرسی)
ارزش اجتماعی:
پدیده های مطلوب که مورد توجه و پذیرش همگان هستند و مردم جامعه به آن ها گرایش دارند.
وجود جامعه پذیری و کنترل اجتماعی پس از شکل گیری هنجار ها و ارزش ها:
وجود جامعه پذیری و کنترل اجتماعی پس از شکل گیری هنجارها و ارزش ها ضروری است، زیرا جامعه پذیری و کنترل اجتماعی از طریق تعلیم و تربیت، تشویق وتنبیه هنجارها و ارزش ها را به افراد منتقل می کنند و انسان ها با عمل کردن براساس آنها هنجارها و ارزش ها را تدوام می بخشند .
پدیده های اجتماعی معنا دارند:
پدیده های اجتماعی معنادار هستند، زیرا:
1) انسان ها آن ها را در ارتباط با یکدیگر بوجود می آورند.
2) انسان ها با آگاهی، اراده و هدف عمل می کنند.
پدیدهای اجتماعی و پدیده های طبیعی:
پدیدهای اجتماعی با پدیده های طبیعی متفاوت هستند زیرا، پدیده های اجتماعی نتیجه کنش افراد
هستند و انسان ها آن ها را خلق کرده اند اما پدیده های طبیعی را انسان ها خلق نکرده اند.
پدیده های اجتماعی و انسان ها:
پدیده های اجتماعی به مرور از انسان هایی که آن ها را بوجود آورده اند مستقل می شوند و فرصت ها و محدودیت هایی را برای کنش و زندگی آن ها ایجاد می کنند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
جهان اجتماعی
فصل 3 : جهان اجتماعی
جهان اجتماعی:
جهان:
این واژه معمولا برای اشاره به مجموعه های بزرگ استفاده می شود. (برای مثال جهان طبیعت، جهان اسلام و ...)
جهان اجتماعی:
از مجموعه پدیده های اجتماعی شکل می گیرد.
شباهت موجودات زنده (ارگانیسم) با جهان اجتماعی:
1) هر دو از اعضای مختلفی تشکیل شده اند.
2) در هر دو اعضا برای حفظ حیات موجود زنده در ارتباط با هم عمل می کنند.
3) در هر دو برای رسیدن به هدف اعضا از نظم و چینش مناسبی برخوردارند.
4) در هر دو اعضا به یکدیگر وابسته اند و هر کدام نیازهای دیگری را تامین میکنند.
تفاوت موجود زنده و جهان اجتماعی:
1) عضویت موجود زنده و نظم آن تکوینی است یعنی بر اساس اراده و آگاهی اعضا به وجود نمی آید و به همین دلیل با اراده اعضا نیز تغییر نمی کند اما عضویت و نظم اعضا در جهان اجتماعی اعتباری است یعنی با اراده و آگاهی انسان ها شکل می گیرد قابل تغییر است .
2) موجودات زنده طول عمر معینی دارند و ویژگی های آن ها از طریق وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود اما جهان اجتماعی با انتقال فرهنگ خود از طریق تعلیم و تربیت به نسل دیگر تداوم می یابد .
نحوه فرو ریختن جهان اجتماعی:
اگر:
1) نتواند فرهنگ خود را حفظ کند .
2) نتواند فرهنگ خود را به نسل بعد منتقل نماید .
آگاهی و جهان اجتماعی:
آگاهی که جهان اجتماعی بر اساس آن شکل می گیرد یک آگاهی فردی و خصوصی نیست بلکه یک آگاهی مشترک و عمومی است.
فرهنگ:
مجموعه آگاهی های مشترک که جهان اجتماعی بر اساس آن ها شکل می گیرد را فرهنگ می نامند .
جهان اجتماعی:
جهان:
این واژه معمولا برای اشاره به مجموعه های بزرگ استفاده می شود. (برای مثال جهان طبیعت، جهان اسلام و ...)
جهان اجتماعی:
از مجموعه پدیده های اجتماعی شکل می گیرد.
شباهت موجودات زنده (ارگانیسم) با جهان اجتماعی:
1) هر دو از اعضای مختلفی تشکیل شده اند.
2) در هر دو اعضا برای حفظ حیات موجود زنده در ارتباط با هم عمل می کنند.
3) در هر دو برای رسیدن به هدف اعضا از نظم و چینش مناسبی برخوردارند.
4) در هر دو اعضا به یکدیگر وابسته اند و هر کدام نیازهای دیگری را تامین میکنند.
تفاوت موجود زنده و جهان اجتماعی:
1) عضویت موجود زنده و نظم آن تکوینی است یعنی بر اساس اراده و آگاهی اعضا به وجود نمی آید و به همین دلیل با اراده اعضا نیز تغییر نمی کند اما عضویت و نظم اعضا در جهان اجتماعی اعتباری است یعنی با اراده و آگاهی انسان ها شکل می گیرد قابل تغییر است .
2) موجودات زنده طول عمر معینی دارند و ویژگی های آن ها از طریق وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود اما جهان اجتماعی با انتقال فرهنگ خود از طریق تعلیم و تربیت به نسل دیگر تداوم می یابد .
نحوه فرو ریختن جهان اجتماعی:
اگر:
1) نتواند فرهنگ خود را حفظ کند .
2) نتواند فرهنگ خود را به نسل بعد منتقل نماید .
آگاهی و جهان اجتماعی:
آگاهی که جهان اجتماعی بر اساس آن شکل می گیرد یک آگاهی فردی و خصوصی نیست بلکه یک آگاهی مشترک و عمومی است.
فرهنگ:
مجموعه آگاهی های مشترک که جهان اجتماعی بر اساس آن ها شکل می گیرد را فرهنگ می نامند .
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
گستره جهان اجتماعی
فصل 3 : جهان اجتماعی
گستره جهان اجتماعی:
پدیده هایی که در گستره جهان اجتماعی:
1) کنش اجتماعی
2) پیامدهای کنش
3) پدیده هایی که با زندگی اجتماعی انسان در ارتباطند و نقش تعیین کننده برکنش انسان دارند.
پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی:
همه پدیده هایی که بیرون از جهان اجتماعی قرار دارندیعنی پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی به دلیل ارتباطی که با زندگی اجتماعی انسان ها دارند به جهان اجتماعی راه پیدا می کنند. ورود پدید های طبیعی و ماورای طبیعی باعث گسترش جهان اجتماعی می گردد .
دلیل ورود هر یک از پدیده های زیر به جهان اجتماعی:
1) احترام به قانون و ازدواج: کنش اجتماعی هستند.
2) خانواده، امنیت، صلح: پیامد کنش اجتماعی هستند.
3) زلزله: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها برای مقابله با زلزله قواعد خاصی را وضع می کنند و خانه های خود را در برابر زلزله مقاوم می سازند.
4) خشکسالی: ارتباط زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش اجتماعی انسان ، انسان ها برای مقابله با خشکسالی قواعد خاصی را وضع می کنند و انبار و سیلو و قنات حفر می کنند و کشاورزی تناسبی با همان آب و هوا را انتخاب می کنند.
5) فلزات: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها با شناخت فلزات ابزاری را ساختند که شیوه تولید و مسافرت آن ها را تغییر داد.
6) ستارگان: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها با شناخت ستارگان مسیر خود را در دریا و بیابان پیدا کردند و مهاجرت و مسافرت افزایش یافت.
7) آلودگی طبیعت و محیط زیست: این امر پیامد رفتار شتاب زده و نابخردانه انسان است و محدودیت هایی را برای زندگی اجتماعی انسان ها به وجود آورده است.
8) شناخت خداوند، فرشتگان و جهان ماورای طبیعی: آرمان ها و ارزش های زندگی انسان ها را تغییر می دهد و کنش اجتماعی آن ها را دگرگون می سازد.
سنت ها و قوانین الهی با انسان های شاکر و ناسپاس و جوامع عادل و ظالم یکسان عمل نمی کند، درهای آسمان را بر عدالت پیشگان می گشاید و ستم پیشگان را در قهر و انتقام الهی فرو می گذارد.
گستره جهان اجتماعی:
پدیده هایی که در گستره جهان اجتماعی:
1) کنش اجتماعی
2) پیامدهای کنش
3) پدیده هایی که با زندگی اجتماعی انسان در ارتباطند و نقش تعیین کننده برکنش انسان دارند.
پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی:
همه پدیده هایی که بیرون از جهان اجتماعی قرار دارندیعنی پدیده های طبیعی و ماورای طبیعی به دلیل ارتباطی که با زندگی اجتماعی انسان ها دارند به جهان اجتماعی راه پیدا می کنند. ورود پدید های طبیعی و ماورای طبیعی باعث گسترش جهان اجتماعی می گردد .
دلیل ورود هر یک از پدیده های زیر به جهان اجتماعی:
1) احترام به قانون و ازدواج: کنش اجتماعی هستند.
2) خانواده، امنیت، صلح: پیامد کنش اجتماعی هستند.
3) زلزله: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها برای مقابله با زلزله قواعد خاصی را وضع می کنند و خانه های خود را در برابر زلزله مقاوم می سازند.
4) خشکسالی: ارتباط زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش اجتماعی انسان ، انسان ها برای مقابله با خشکسالی قواعد خاصی را وضع می کنند و انبار و سیلو و قنات حفر می کنند و کشاورزی تناسبی با همان آب و هوا را انتخاب می کنند.
5) فلزات: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها با شناخت فلزات ابزاری را ساختند که شیوه تولید و مسافرت آن ها را تغییر داد.
6) ستارگان: ارتباط با زندگی انسان ها و نقش تعیین کننده بر کنش انسان ، انسان ها با شناخت ستارگان مسیر خود را در دریا و بیابان پیدا کردند و مهاجرت و مسافرت افزایش یافت.
7) آلودگی طبیعت و محیط زیست: این امر پیامد رفتار شتاب زده و نابخردانه انسان است و محدودیت هایی را برای زندگی اجتماعی انسان ها به وجود آورده است.
8) شناخت خداوند، فرشتگان و جهان ماورای طبیعی: آرمان ها و ارزش های زندگی انسان ها را تغییر می دهد و کنش اجتماعی آن ها را دگرگون می سازد.
سنت ها و قوانین الهی با انسان های شاکر و ناسپاس و جوامع عادل و ظالم یکسان عمل نمی کند، درهای آسمان را بر عدالت پیشگان می گشاید و ستم پیشگان را در قهر و انتقام الهی فرو می گذارد.
اجزای جهان اجتماعی
فصل 4 : اجزا و لایه های جهان اجتماعی
اجزای جهان اجتماعی:
مقایسه پدیده ناآشنا با آشنا:
ما گاهی برای شناخت پدیده های ناآشنا آنها را پدیده های آشنا مقایسه می کنیم اما گاهی استفاده نادرست از مقایسه می تواند آسیب های جبران ناپذیری داشته باشد. یکی از استفاده های نادرستی از مقایسه این است که فقط بر شباهت های پدیده های مورد مقایسه تاکید کنیم و تفاوت آن ها را نادیده بگیریم. جهان اجتماعی و موجود زنده شباهت هایی دارند اما نمی توانیم آن ها را کاملا یکسان بدانیم زیرا تفاوت های عمیقی هم با یکدیگر دارند وبه همین دلیل علم تشریح در پزشکی با تشریح جهان اجتماعی کاملا متفاوت است .
معیارهای مختلف تقسیم بندی جهان اجتماعی:
1) اندازه و دامنه
2) ذهنی و عینی
اندازه و دامنه:
پدیده های اجتماعی را می توان بر اساس اندازه و دامنه آنها به ترتیب در طول پیوستاری از خرد تا کالان طبقه بندی کنیم .طبقه بندی پدیده ها در طول پیوستار با مقایسه آن ها با یکدیگر انجام می گیرد.
نظام آموزشی (کلان) اداره آموزش و پرورش، مدرسه (میانه)، کلاس (خرد)
فایده تقسیم بندی پدیده های اجتماعی به پدیده های خرد و کلان:
ما باید پدیده های اجتماعی را به پدیده های خرد و کلان تقسیم بندی کنیم زیرا میزان اثر گذاری انسان ها بر پدیده ها و میزان اثر گذاری پدیده ها بر انسان ها و راه درمان آنها بر حسب خرد و کلان بودن پدیده ها متفاوت است.
ابعاد ذهنی و عینی:
همه پدیده های اجتماعی هویت معنایی و ذهنی دارند اما همه آن ها دارای بعد محسوس و عینی نیستند و برهمین اساس می توانیم پدیده ها را در طول یک پیوستار از عینی به ذهنی طبقه بندی کنیم. در یک سوی پیوستار پدیده هایی که بعد محسوس و مادی قوی دارند و در سوی دیگر پدیده هایی که بعد معنایی و ذهنی بیشتری دارند .
اهمیت بعد ذهنی پدیده ها:
برای مثال دریک بحران اقتصادی که کشورهای صنعتی دچار مشکل شده بودند بنا به محاسبات اقتصادی می بایست نفت را به گرانترین قیمت از کشورهای نفت خیز خریداری می کردند ولی جالب است بدانید به ارزان ترین قیمت ممکن ، نفت مورد نیاز خود را خریدند زیرا در کشورهای نفت خیز ، بعد عینی نفت به عنوان یک سرمایه وجود داشت ولی بعد ذهنی آن مفقود بود . همانند دانش آموزی که از استعداد سرشاری برخوردار است، ولی خود به آن آگاه نیست و از این استعداد بهره چندانی نمی برد .
اجزای جهان اجتماعی:
مقایسه پدیده ناآشنا با آشنا:
ما گاهی برای شناخت پدیده های ناآشنا آنها را پدیده های آشنا مقایسه می کنیم اما گاهی استفاده نادرست از مقایسه می تواند آسیب های جبران ناپذیری داشته باشد. یکی از استفاده های نادرستی از مقایسه این است که فقط بر شباهت های پدیده های مورد مقایسه تاکید کنیم و تفاوت آن ها را نادیده بگیریم. جهان اجتماعی و موجود زنده شباهت هایی دارند اما نمی توانیم آن ها را کاملا یکسان بدانیم زیرا تفاوت های عمیقی هم با یکدیگر دارند وبه همین دلیل علم تشریح در پزشکی با تشریح جهان اجتماعی کاملا متفاوت است .
معیارهای مختلف تقسیم بندی جهان اجتماعی:
1) اندازه و دامنه
2) ذهنی و عینی
اندازه و دامنه:
پدیده های اجتماعی را می توان بر اساس اندازه و دامنه آنها به ترتیب در طول پیوستاری از خرد تا کالان طبقه بندی کنیم .طبقه بندی پدیده ها در طول پیوستار با مقایسه آن ها با یکدیگر انجام می گیرد.
نظام آموزشی (کلان) اداره آموزش و پرورش، مدرسه (میانه)، کلاس (خرد)
فایده تقسیم بندی پدیده های اجتماعی به پدیده های خرد و کلان:
ما باید پدیده های اجتماعی را به پدیده های خرد و کلان تقسیم بندی کنیم زیرا میزان اثر گذاری انسان ها بر پدیده ها و میزان اثر گذاری پدیده ها بر انسان ها و راه درمان آنها بر حسب خرد و کلان بودن پدیده ها متفاوت است.
ابعاد ذهنی و عینی:
همه پدیده های اجتماعی هویت معنایی و ذهنی دارند اما همه آن ها دارای بعد محسوس و عینی نیستند و برهمین اساس می توانیم پدیده ها را در طول یک پیوستار از عینی به ذهنی طبقه بندی کنیم. در یک سوی پیوستار پدیده هایی که بعد محسوس و مادی قوی دارند و در سوی دیگر پدیده هایی که بعد معنایی و ذهنی بیشتری دارند .
اهمیت بعد ذهنی پدیده ها:
برای مثال دریک بحران اقتصادی که کشورهای صنعتی دچار مشکل شده بودند بنا به محاسبات اقتصادی می بایست نفت را به گرانترین قیمت از کشورهای نفت خیز خریداری می کردند ولی جالب است بدانید به ارزان ترین قیمت ممکن ، نفت مورد نیاز خود را خریدند زیرا در کشورهای نفت خیز ، بعد عینی نفت به عنوان یک سرمایه وجود داشت ولی بعد ذهنی آن مفقود بود . همانند دانش آموزی که از استعداد سرشاری برخوردار است، ولی خود به آن آگاه نیست و از این استعداد بهره چندانی نمی برد .
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
لایه های جهان اجتماعی و نهاد اجتماعی
فصل 4 : اجزا و لایه های جهان اجتماعی
لایه های جهان اجتماعی و نهاد اجتماعی:
تقسیم بندی اجزا جهان اجتماعی:
1) لایه های سطحی جهان اجتماعی (نمادها و هنجارها(
2) لایه های عمیق و بنیادین جهان اجتماعی (عقایدها و ارزش ها(
اجزا و لایه های جهان اجتماعی به ترتیب است عبارتند از: عقاید ، ارزش ها ، هنجارها ، نمادها
لایه های سطحی جهان اجتماعی:
بخش هایی از جهان اجتماعی هستند که به آسانی تغییر می کنند و تغییر آنها تحول مهمی در جهان اجتماعی بوجود نمی آورند می توانند حذف شوند و با حذف آن ها جهان اجتماعی تداوم می یابد و تغییر نمی کند .
لایه های عمیق بنیادین جهان اجتماعی:
بخش های از جهان اجتماعی هستند که به آسانی تغییر نمی کنند و در صورت تغییر بر جهان اجتماعی تاثیر همه جانبه و فراگیر دارند و اگر حذف شوند جهان اجتماعی فرو می ریزد و دگرگون می شوند .
همه جوامع به هنجارها و نمادها نیازمند هستند و نهادها و هنجارها بر حسب شرایط قابل تغییرند .
عمیق ترین لایه های اجتماعی:
عقاید کلانی که بر ارزش های اجتماعی تاثیر می گذارند. (یعنی باورها و اعتقاد انسان نسبت به اصل جهان ، جایگاه انسان در جهان و تفسیر انسان از زندگی و مرگ خود(
نماد، هنجار و ارزش در جامعه:
نمادها ، هنجارها و ارزش ها در هر جامعه ای متناسب با عقاید همان جامعه سازمان می یابد به همین دلیل نمادها ، هنجارها و ارزش ها در جامعه ای که جهان را به زندگی این دنیا محدود می کند با نمادها و هنجارها و ارزش های جامعه ای که هستی را فراتر از این جهان می داند متفاوت است .
نهادها وقتی لایه ها و اجزاء جهان اجتماعی را درارتباط با یکدیگر در نظر می گیریم نهادهای اجتماعی آشکار می شوند .
نهاد اجتماعی:
مجموعه ای از عقاید، ارزش ها، هنجارها و نمادهایی است که برای رفع نیازهای معینی از افراد و جهان اجتماعی اختصاص پیدا می کند .
کارکرد نهادهای اجتماعی:
نهاد های اجتماعی شیوه قابل قبول تامین نیازهای انسان را معین می کند و شیوه های غیر قابل قبول را طرد می نماید. مثال نهاد اقتصاد راه درست و نادرست به دست آوردن ثروت را در جهان اجتماعی تعیین میکند .
مهم ترین نهادهای اجتماعی عبارتند از:
خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست، اقتصاد .
لایه های جهان اجتماعی و نهاد اجتماعی:
تقسیم بندی اجزا جهان اجتماعی:
1) لایه های سطحی جهان اجتماعی (نمادها و هنجارها(
2) لایه های عمیق و بنیادین جهان اجتماعی (عقایدها و ارزش ها(
اجزا و لایه های جهان اجتماعی به ترتیب است عبارتند از: عقاید ، ارزش ها ، هنجارها ، نمادها
لایه های سطحی جهان اجتماعی:
بخش هایی از جهان اجتماعی هستند که به آسانی تغییر می کنند و تغییر آنها تحول مهمی در جهان اجتماعی بوجود نمی آورند می توانند حذف شوند و با حذف آن ها جهان اجتماعی تداوم می یابد و تغییر نمی کند .
لایه های عمیق بنیادین جهان اجتماعی:
بخش های از جهان اجتماعی هستند که به آسانی تغییر نمی کنند و در صورت تغییر بر جهان اجتماعی تاثیر همه جانبه و فراگیر دارند و اگر حذف شوند جهان اجتماعی فرو می ریزد و دگرگون می شوند .
همه جوامع به هنجارها و نمادها نیازمند هستند و نهادها و هنجارها بر حسب شرایط قابل تغییرند .
عمیق ترین لایه های اجتماعی:
عقاید کلانی که بر ارزش های اجتماعی تاثیر می گذارند. (یعنی باورها و اعتقاد انسان نسبت به اصل جهان ، جایگاه انسان در جهان و تفسیر انسان از زندگی و مرگ خود(
نماد، هنجار و ارزش در جامعه:
نمادها ، هنجارها و ارزش ها در هر جامعه ای متناسب با عقاید همان جامعه سازمان می یابد به همین دلیل نمادها ، هنجارها و ارزش ها در جامعه ای که جهان را به زندگی این دنیا محدود می کند با نمادها و هنجارها و ارزش های جامعه ای که هستی را فراتر از این جهان می داند متفاوت است .
نهادها وقتی لایه ها و اجزاء جهان اجتماعی را درارتباط با یکدیگر در نظر می گیریم نهادهای اجتماعی آشکار می شوند .
نهاد اجتماعی:
مجموعه ای از عقاید، ارزش ها، هنجارها و نمادهایی است که برای رفع نیازهای معینی از افراد و جهان اجتماعی اختصاص پیدا می کند .
کارکرد نهادهای اجتماعی:
نهاد های اجتماعی شیوه قابل قبول تامین نیازهای انسان را معین می کند و شیوه های غیر قابل قبول را طرد می نماید. مثال نهاد اقتصاد راه درست و نادرست به دست آوردن ثروت را در جهان اجتماعی تعیین میکند .
مهم ترین نهادهای اجتماعی عبارتند از:
خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست، اقتصاد .
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
جهان اجتماعی یا جهان های اجتماعی
فصل 5 : جهان های اجتماعی
جهان اجتماعی یا جهان های اجتماعی:
تفاوت های عرضی:
تفاوت حیوانات یک گونه با یکدیگر از نوع تفاوت های عرضی میباشد یعنی تفاوت در ویژگی های سطحی آن هاست .
تفاوت های ذاتی:
تفاوت در انواع گونه ها با یکدیگر از نوع تفاوت های ذاتی می باشد یعنی تفاوت در ویژگی های اساسی آنهاست.
جهان های اجتماعی یکسان یا متفاوت:
همه ما در جهان اجتماعی متولد می شویم و پس از ما نیز جهان اجتماعی همچنان وجود دارد اگر ما فقط جهانی را ببینیم که درآن متولد شده ایم ممکن است گمان کنیم که جهان اجتماعی تنها یک شکل دارد اما این چنین نیست .
توجه به تنوع جهان اجتماعی:
1) چشم خود را بر جوامع دیگری که هم اینک در نقاط دیگر دنیا وجود دارند باز کنیم. (مقایسه ایران با چین و ...)
2) به تاریخ گذشته خود رجوع کنیم(مقایسه جامعه امروز ایران با دوره هخامنشیان و قاجار و ...)
جهان اجتماعی یا جهان های اجتماعی:
تفاوت های عرضی:
تفاوت حیوانات یک گونه با یکدیگر از نوع تفاوت های عرضی میباشد یعنی تفاوت در ویژگی های سطحی آن هاست .
تفاوت های ذاتی:
تفاوت در انواع گونه ها با یکدیگر از نوع تفاوت های ذاتی می باشد یعنی تفاوت در ویژگی های اساسی آنهاست.
جهان های اجتماعی یکسان یا متفاوت:
همه ما در جهان اجتماعی متولد می شویم و پس از ما نیز جهان اجتماعی همچنان وجود دارد اگر ما فقط جهانی را ببینیم که درآن متولد شده ایم ممکن است گمان کنیم که جهان اجتماعی تنها یک شکل دارد اما این چنین نیست .
توجه به تنوع جهان اجتماعی:
1) چشم خود را بر جوامع دیگری که هم اینک در نقاط دیگر دنیا وجود دارند باز کنیم. (مقایسه ایران با چین و ...)
2) به تاریخ گذشته خود رجوع کنیم(مقایسه جامعه امروز ایران با دوره هخامنشیان و قاجار و ...)
علت تفاوت و تنوع جهان اجتماعی انسان ها
فصل 5 : جهان های اجتماعی
علت تفاوت و تنوع جهان اجتماعی انسان ها:
ویژگی جهان اجتماعی انسان:
1) انسان ها جهان اجتماعی را آگاهانه و خلاق بوجود می آورند.
2) انسان ها در برابر فرهنگی که از طریق تعلیم و تربیت به آنها منتقل می شود موجوداتی فعال و تاثیرگذارند.
ویژگی زندگی اجتماعی حیوانات:
1) حیوانات زندگی اجتماعی خود را بر اساس غریزه و به دور از آگاهی و خلاقیت می سازند.
2) حیوانات قادر به تغییر محیط زندگی خود نیستند و موجوداتی منفعل و تاثیر پذیر هستند .
عوامل پیدایش جهان های اجتماعی مختلف:
1) تنوع آگاهی و نگرش انسان ها
2) تنوع اراده و اختیار انسان ها
تغییراتی در جهان اجتماعی:
1) تغییراتی که مربوط به لایه های سطحی جهان اجتماعی است (نمادها و هنجارها) و درون یک جهان اجتماعی واحد رخ می دهد و جهان اجتماعی را به جهان دیگری تبدیل نمی کند .
مثال: تغییر در لهجه ، جمعیت و رشد اقتصادی .
2) تغییراتی که مربوط به لایه های عمیق و بنیادین جهان اجتماعی است (عقاید و ارزش ها) و جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل میکند .
تفاوت هایی که به ارزش های کلان و اعتقادات اصلی باز می گردد ، از نوع تفاوت های میان جهان های اجتماعی مختلف است.
زندگی اجتماعی انسان همواره دچار تغییرات مختلفی می شود اما هر تغییری که در زندگی اجتماعی رخ می دهد باعث تغییر و تبدیل جهان اجتماعی نمی گردد .
علت تفاوت و تنوع جهان اجتماعی انسان ها:
ویژگی جهان اجتماعی انسان:
1) انسان ها جهان اجتماعی را آگاهانه و خلاق بوجود می آورند.
2) انسان ها در برابر فرهنگی که از طریق تعلیم و تربیت به آنها منتقل می شود موجوداتی فعال و تاثیرگذارند.
ویژگی زندگی اجتماعی حیوانات:
1) حیوانات زندگی اجتماعی خود را بر اساس غریزه و به دور از آگاهی و خلاقیت می سازند.
2) حیوانات قادر به تغییر محیط زندگی خود نیستند و موجوداتی منفعل و تاثیر پذیر هستند .
عوامل پیدایش جهان های اجتماعی مختلف:
1) تنوع آگاهی و نگرش انسان ها
2) تنوع اراده و اختیار انسان ها
تغییراتی در جهان اجتماعی:
1) تغییراتی که مربوط به لایه های سطحی جهان اجتماعی است (نمادها و هنجارها) و درون یک جهان اجتماعی واحد رخ می دهد و جهان اجتماعی را به جهان دیگری تبدیل نمی کند .
مثال: تغییر در لهجه ، جمعیت و رشد اقتصادی .
2) تغییراتی که مربوط به لایه های عمیق و بنیادین جهان اجتماعی است (عقاید و ارزش ها) و جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل میکند .
تفاوت هایی که به ارزش های کلان و اعتقادات اصلی باز می گردد ، از نوع تفاوت های میان جهان های اجتماعی مختلف است.
زندگی اجتماعی انسان همواره دچار تغییرات مختلفی می شود اما هر تغییری که در زندگی اجتماعی رخ می دهد باعث تغییر و تبدیل جهان اجتماعی نمی گردد .
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
تاریخ(سرگذشت و سرنوشت) جهان های اجتماعی
فصل 5 : جهان های اجتماعی
تاریخ(سرگذشت و سرنوشت) جهان های اجتماعی:
تاریخ جهان های اجتماعی، یکسان یا متفاوت:
1) عده ای معتقدندکه همه جهان های اجتماعی شبیه یکدیگرند و مسیر یکسانی را برای رشد خود طی می کنند.(جهان های در طول هم هستند (
2) عده ای معتقدند که جهان های اجتماعی متنوع هستند و مسیر مخصوص به خود را می پیمایند. (جهان های در عرض هم هستند (
ویژگی های دیدگاه جهان های در طول هم:
1) همه جوامع انسانی شبیه یکدیگرند و مسیر یکسانی را طی می کنند.
2) نگاه تک خطی به تاریخ بشر دارند یعنی همه جوامع در یک خط قرار دارند .
3) در این مسیر برخی از جهان های اجتماعی پیشرفته تر و برخی عقب مانده اند.
4) جوامع عقب مانده باید جوامع پیشرفته را الگوی حرکت خود قرار دهند .
ویژگی های دیدگاه جهان های اجتماعی در عرض هم:
1) جهان های اجتماعی متنوع هستند.
2) هر جهان اجتماعی فرهنگ و تمدن مناسب خود را بوجود می آورد.
3) فرهنگ ها و تمدن ها بر اساس ارزش ها و آرمان های خود متحول می شوند و مسیرهای مختلفی را می پیمایند.
4) برخی تمدن ها و فرهنگ ها زمان طولانی دوام می اورند و بعضی پس از مدتی از بین می روند .
5) جهان های اجتماعی مختلف با یکدیگر روابط متقابلی دارند و می توانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند.
مردم شناسان و جهان های اجتماعی متفاوت:
آن ها معتقدند که جهان های اجتماعی متنوع هستند و فرهنگ و تمدن متناسب با خود را بوجود می آورند .هیچ جهان اجتماعی نمی توانند با حفظ هویت مسیر جهان اجتماعی دیگری را ادامه دهد.
ویژگی های جهان اجتماعی زنده و سالم:
1) فعالانه با جهان اطراف خود ارتباط برقرار می کنند.
2) مطابق با نیاز های خود از دستاوردهای جهان های اجتماعی دیگر استفاده می کنند .
3) در صورت لزوم در دستاوردهای جهان های اجتماعی دیگر تغییراتی ایجاد کرده سپس آن ها را مورد استفاده قرار می دهد.
تاریخ(سرگذشت و سرنوشت) جهان های اجتماعی:
تاریخ جهان های اجتماعی، یکسان یا متفاوت:
1) عده ای معتقدندکه همه جهان های اجتماعی شبیه یکدیگرند و مسیر یکسانی را برای رشد خود طی می کنند.(جهان های در طول هم هستند (
2) عده ای معتقدند که جهان های اجتماعی متنوع هستند و مسیر مخصوص به خود را می پیمایند. (جهان های در عرض هم هستند (
ویژگی های دیدگاه جهان های در طول هم:
1) همه جوامع انسانی شبیه یکدیگرند و مسیر یکسانی را طی می کنند.
2) نگاه تک خطی به تاریخ بشر دارند یعنی همه جوامع در یک خط قرار دارند .
3) در این مسیر برخی از جهان های اجتماعی پیشرفته تر و برخی عقب مانده اند.
4) جوامع عقب مانده باید جوامع پیشرفته را الگوی حرکت خود قرار دهند .
ویژگی های دیدگاه جهان های اجتماعی در عرض هم:
1) جهان های اجتماعی متنوع هستند.
2) هر جهان اجتماعی فرهنگ و تمدن مناسب خود را بوجود می آورد.
3) فرهنگ ها و تمدن ها بر اساس ارزش ها و آرمان های خود متحول می شوند و مسیرهای مختلفی را می پیمایند.
4) برخی تمدن ها و فرهنگ ها زمان طولانی دوام می اورند و بعضی پس از مدتی از بین می روند .
5) جهان های اجتماعی مختلف با یکدیگر روابط متقابلی دارند و می توانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند.
مردم شناسان و جهان های اجتماعی متفاوت:
آن ها معتقدند که جهان های اجتماعی متنوع هستند و فرهنگ و تمدن متناسب با خود را بوجود می آورند .هیچ جهان اجتماعی نمی توانند با حفظ هویت مسیر جهان اجتماعی دیگری را ادامه دهد.
ویژگی های جهان اجتماعی زنده و سالم:
1) فعالانه با جهان اطراف خود ارتباط برقرار می کنند.
2) مطابق با نیاز های خود از دستاوردهای جهان های اجتماعی دیگر استفاده می کنند .
3) در صورت لزوم در دستاوردهای جهان های اجتماعی دیگر تغییراتی ایجاد کرده سپس آن ها را مورد استفاده قرار می دهد.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
جهان اجتماعی و خواست و اراده افراد
فصل 6 : پیامدهای جهان اجتماعی
جهان اجتماعی و خواست و اراده افراد:
انسان، کنش و جهان اجتماعی:
انسان ها با آگاهی و اراده به کنش اجتماعی می پردازند. انسان ها از طریق کنش ها در ساختن جهان اجتماعی و تداوم آن مشارکت می کنند. یکی ازجامعه شناسان معتقد است که سهم پیشینیان در ساختن جهان اجتماعی بیشتر از ماست همچنان که سهم ما در ساختن جهان آیندگان بیش از آن هاست. جهان اجتماعی به خواست و اراده انسان به وجود آمده است، اما این بدان معنا نیست که ما می توانیم هرگونه بخواهیم آن را بسازیم یا تغییر دهیم، زیرا جهان اجتماعی پس از آن که با کنش انسان ها تحقق پیدا کرد پیامدها و الزام هایی (ارزش ها،مقررات،قوانین و ...) رابه دنبال می آورد که وابسته به اراده و قرارداد تک تک افراد نیست و این پیامدها و الزام ها موقعیت جدیدی (فرصت ها و محدودیت ها) را برای کنش ها و انتخاب های بعدی ما فراهم می کند.
تحقق جهان اجتماعی ----> فرصت ها و محدودیت ها
تفاوت خانه سازی حیوانات با خانه سازی انسان ها:
انسان ها پس از ساختن خانه شاید با آن در خود و شیوه زندگی اش تغییر ایجاد می کند.
دلیل تفاوت زندگی انسان کوچ نشین، یک جانشین و شهرنشین:
هرکدام متناسب با شرایط خانه خود درشیوه زندگی شان تغییر ایجادکرده اند.
جهان اجتماعی مانند خانه:
جهان اجتماعی را می توان همچون خانه ای در نظر گرفت که انسان آن را می سازد ولی این خانه پس از ساخته شدن الزام ها و پیامدهایی برای انسان پدید می آورد که رفتار و زندگی او را متأثر می سازد .
انسان ها در برابر پیامدها و الزام های جهان اجتماعی گذشتگان:
انسان ها در برابر پیامدها و الزام های جهان اجتماعی که توسط گذشتگان شکل گرفته است کنشگری منفعل نیستند زیرا:
1) انسان ها می توانند از طریق مشارکت اجتماعی موجب تداوم وگسترش جهان اجتماعی موجود شوند.
2) انسان ها می توانند با پیدایش یا گسترش آگاهی و اراده نوین موجب تغییر جهان اجتماعی و ساختن جهانی جدید شوند.
تداوم و گسترش جهان اجتماعی:
تداوم و گسترش جهان اجتماعی موجود و پیامدها و الزامات آن از طریق مشارکت اجتماعی افراد جامعه امکان پذیر است. تغییر و ساختن جهان اجتماعی و پیامدها و الزامات جدید از طریق پیدایش و گسترش آگاهی و اراده نوین امکان پذیر است. زمانی که جهان اجتماعی تغییر می کند و جهان اجتماعی جدیدی شکل می گیرد، الزامات و پیامدهای جهان اجتماعی قبلی از بین می رود و پیامدها و الزامات جدید شکل می گیرد و بر فعالیت اعضا تاثیر می گذارد.
جهان اجتماعی و خواست و اراده افراد:
انسان، کنش و جهان اجتماعی:
انسان ها با آگاهی و اراده به کنش اجتماعی می پردازند. انسان ها از طریق کنش ها در ساختن جهان اجتماعی و تداوم آن مشارکت می کنند. یکی ازجامعه شناسان معتقد است که سهم پیشینیان در ساختن جهان اجتماعی بیشتر از ماست همچنان که سهم ما در ساختن جهان آیندگان بیش از آن هاست. جهان اجتماعی به خواست و اراده انسان به وجود آمده است، اما این بدان معنا نیست که ما می توانیم هرگونه بخواهیم آن را بسازیم یا تغییر دهیم، زیرا جهان اجتماعی پس از آن که با کنش انسان ها تحقق پیدا کرد پیامدها و الزام هایی (ارزش ها،مقررات،قوانین و ...) رابه دنبال می آورد که وابسته به اراده و قرارداد تک تک افراد نیست و این پیامدها و الزام ها موقعیت جدیدی (فرصت ها و محدودیت ها) را برای کنش ها و انتخاب های بعدی ما فراهم می کند.
تحقق جهان اجتماعی ----> فرصت ها و محدودیت ها
تفاوت خانه سازی حیوانات با خانه سازی انسان ها:
انسان ها پس از ساختن خانه شاید با آن در خود و شیوه زندگی اش تغییر ایجاد می کند.
دلیل تفاوت زندگی انسان کوچ نشین، یک جانشین و شهرنشین:
هرکدام متناسب با شرایط خانه خود درشیوه زندگی شان تغییر ایجادکرده اند.
جهان اجتماعی مانند خانه:
جهان اجتماعی را می توان همچون خانه ای در نظر گرفت که انسان آن را می سازد ولی این خانه پس از ساخته شدن الزام ها و پیامدهایی برای انسان پدید می آورد که رفتار و زندگی او را متأثر می سازد .
انسان ها در برابر پیامدها و الزام های جهان اجتماعی گذشتگان:
انسان ها در برابر پیامدها و الزام های جهان اجتماعی که توسط گذشتگان شکل گرفته است کنشگری منفعل نیستند زیرا:
1) انسان ها می توانند از طریق مشارکت اجتماعی موجب تداوم وگسترش جهان اجتماعی موجود شوند.
2) انسان ها می توانند با پیدایش یا گسترش آگاهی و اراده نوین موجب تغییر جهان اجتماعی و ساختن جهانی جدید شوند.
تداوم و گسترش جهان اجتماعی:
تداوم و گسترش جهان اجتماعی موجود و پیامدها و الزامات آن از طریق مشارکت اجتماعی افراد جامعه امکان پذیر است. تغییر و ساختن جهان اجتماعی و پیامدها و الزامات جدید از طریق پیدایش و گسترش آگاهی و اراده نوین امکان پذیر است. زمانی که جهان اجتماعی تغییر می کند و جهان اجتماعی جدیدی شکل می گیرد، الزامات و پیامدهای جهان اجتماعی قبلی از بین می رود و پیامدها و الزامات جدید شکل می گیرد و بر فعالیت اعضا تاثیر می گذارد.
پیامدهای جهان اجتماعی، فرصت یا محدودیت
فصل 6 : پیامدهای جهان اجتماعی
پیامدهای جهان اجتماعی، فرصت یا محدودیت:
منظور از محدودیت و فرصت های جهان اجتماعی:
منظور از محدودیت های جهان اجتماعی تکالیف و منظور از فرصت های جهان اجتماعی حقوق افراد جامعه می باشد. پیامدها و الزامات جهان اجتماعی برای انسان هم محدودیت و هم فرصت ایجاد می کنند. فرصت ها و محدودیت ها به یکدیگر وابسته اند و هیچ کدام بدون دیگری محقق نمی شوند و دو روی یک سکه هستند.
ارزیابی جهان اجتماعی:
1) براساس فرصت ها و محدودیت هایی که ایجاد می کنند .
2) براساس عقاید و ارزش ها (فرهنگ(
جهان اجتماعی بر اساس فرصت ها و محدودیت ها:
1) جهان اجتماعی که استعدادهای معنوی انسان را نادیده می گیرند و به فطرت آدمی اجازه شکوفایی نمی دهند.
2) جهان های اجتماعی که مانع بسط ابعاد دنیوی وجود انسان می شوند و به نیازهای دنیوی و مادی انسان بی توجه هستند و از تو انمندی های انسان برای آبادانی جهان استفاده نمی کنند.
جهان های اجتماعی بر اساس عقاید و ارزش ها:
1) جهان دنیوی: که سکولار نیز نامیده می شود .
2) جهان معنوی: که به دو بخش توحیدی و اساطیری تقسیم می شود.
ویژگی های جهان دنیوی:
1) عقاید و ارزش های آن مربوط به این جهان است.
2) جهان دیگر انکار می شود یا در محدوده منافعی که برای خواسته های این جهانی انسان دارد پذیرفته می شود.
3) همه توانمندی ها و استعدادهای انسان را درخدمت دنیا به کار می گیرد.
4) توانمندی ها و استعدادهای معنوی انسان به فراموشی سپرده می شود.
فرهنگ سکولار:
فرهنگ دنیوی که عقاید و ارزش های آن مربوط به این جهان است.
ویژگی های جهان معنوی:
1) هستی را فراتر از جغرافیایی طبیعت می بینند و زندگی این جهان را در سایه حیات برتر، مقدس و متعالی می گرداند.
2) انسان از محدوده مرزهای این جهان عبور کرده و چهره آسمانی و ملکوتی پیدا می کند.
جهان توحیدی:
جهانی که از انسان تفسیر الهی و توحیدی ارائه می دهد. مانند: فرهنگ اسلام و انبیای الهی.
جهان اساطیری:
1) جهانی که به خداوندگاران و قدرت های فوق طبیعی معتقدند .
2) مانع شکوفایی فطرت آدمی می شوند .
3) حاصل انحراف بشر از فرهنگ توحیدی می باشند.
پیامدهای جهان اجتماعی، فرصت یا محدودیت:
منظور از محدودیت و فرصت های جهان اجتماعی:
منظور از محدودیت های جهان اجتماعی تکالیف و منظور از فرصت های جهان اجتماعی حقوق افراد جامعه می باشد. پیامدها و الزامات جهان اجتماعی برای انسان هم محدودیت و هم فرصت ایجاد می کنند. فرصت ها و محدودیت ها به یکدیگر وابسته اند و هیچ کدام بدون دیگری محقق نمی شوند و دو روی یک سکه هستند.
ارزیابی جهان اجتماعی:
1) براساس فرصت ها و محدودیت هایی که ایجاد می کنند .
2) براساس عقاید و ارزش ها (فرهنگ(
جهان اجتماعی بر اساس فرصت ها و محدودیت ها:
1) جهان اجتماعی که استعدادهای معنوی انسان را نادیده می گیرند و به فطرت آدمی اجازه شکوفایی نمی دهند.
2) جهان های اجتماعی که مانع بسط ابعاد دنیوی وجود انسان می شوند و به نیازهای دنیوی و مادی انسان بی توجه هستند و از تو انمندی های انسان برای آبادانی جهان استفاده نمی کنند.
جهان های اجتماعی بر اساس عقاید و ارزش ها:
1) جهان دنیوی: که سکولار نیز نامیده می شود .
2) جهان معنوی: که به دو بخش توحیدی و اساطیری تقسیم می شود.
ویژگی های جهان دنیوی:
1) عقاید و ارزش های آن مربوط به این جهان است.
2) جهان دیگر انکار می شود یا در محدوده منافعی که برای خواسته های این جهانی انسان دارد پذیرفته می شود.
3) همه توانمندی ها و استعدادهای انسان را درخدمت دنیا به کار می گیرد.
4) توانمندی ها و استعدادهای معنوی انسان به فراموشی سپرده می شود.
فرهنگ سکولار:
فرهنگ دنیوی که عقاید و ارزش های آن مربوط به این جهان است.
ویژگی های جهان معنوی:
1) هستی را فراتر از جغرافیایی طبیعت می بینند و زندگی این جهان را در سایه حیات برتر، مقدس و متعالی می گرداند.
2) انسان از محدوده مرزهای این جهان عبور کرده و چهره آسمانی و ملکوتی پیدا می کند.
جهان توحیدی:
جهانی که از انسان تفسیر الهی و توحیدی ارائه می دهد. مانند: فرهنگ اسلام و انبیای الهی.
جهان اساطیری:
1) جهانی که به خداوندگاران و قدرت های فوق طبیعی معتقدند .
2) مانع شکوفایی فطرت آدمی می شوند .
3) حاصل انحراف بشر از فرهنگ توحیدی می باشند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
فرصت ها و محدودیت های جهان متجّدد
فصل 6 : پیامدهای جهان اجتماعی
فرصت ها و محدودیت های جهان متجّدد:
جهان متجّدد:
غرب بعد از رنسانس یعنی غرب چهارصد سال اخیر.
ویژگی های جهان اجتماعی متجدد از نظر ماکس وِبِر جامعه شناس آلمانی:
1) رویکرد دنیوی و این جهانی دارد و در جهت تسلط انسان بر عالم طبیعت گام برمی دارد.
2) آدمیان متوجه اهداف دنیوی هستند و برای رسیدن به اهداف دنیوی خود از علوم تجربی استفاده می کنند.
3) علوم تجربی و فناوری حاصل از آن قدرت پیش بینی و پیشگیری از حوادث طبیعی مانند بیماری و زلزله و ... را به انسان می دهد. (گسترش عقلانیت ابزاری)
4) کنش هایی که اهداف دنیوی را به وسیله علوم تجربی دنبال می کنند رواج می یابد و عرصه برکنش های عاطفی و اخلاقی تنگ می شود و انسان به تدریج اسیر نظام پیچیده ای که خود ساخته است شده و این نظام مثل قفس آهنین همه ابعاد وجود انسان را احاطه می کند. (از دست رفتن اراده و آزادی(
5) عناصر معنوی و مقدس طرد می شوند و جهان را صرفا مواد و موجودات خامی می داند که همه در اختیار و کنترل انسان هستند و توسط او به کارگرفته، دگرگون شده و به مصرف می رسند.
6) فقط علومی را که با روش های تجربی به دست می آیند را علم می داند و علومی را که از روش های عقلانی و وحیانی (فرا تجربی) استفاده می کنند را علم نمی شناسد. (زوال عقلانیت ذاتی)
پیامد افول علوم فرا تجربی در جهان متجدد:
1) امکان ارزیابی ارزش ها و آرمان های بشری که پدیده هایی فرا تجربی هستند از دست می رود .
2) داوری درباره عقاید و ارزش ها به تمایلات افراد وگروه های متفرق سپرده می شوند.
فرصت ها و محدودیت های جهان متجّدد:
جهان متجّدد:
غرب بعد از رنسانس یعنی غرب چهارصد سال اخیر.
ویژگی های جهان اجتماعی متجدد از نظر ماکس وِبِر جامعه شناس آلمانی:
1) رویکرد دنیوی و این جهانی دارد و در جهت تسلط انسان بر عالم طبیعت گام برمی دارد.
2) آدمیان متوجه اهداف دنیوی هستند و برای رسیدن به اهداف دنیوی خود از علوم تجربی استفاده می کنند.
3) علوم تجربی و فناوری حاصل از آن قدرت پیش بینی و پیشگیری از حوادث طبیعی مانند بیماری و زلزله و ... را به انسان می دهد. (گسترش عقلانیت ابزاری)
4) کنش هایی که اهداف دنیوی را به وسیله علوم تجربی دنبال می کنند رواج می یابد و عرصه برکنش های عاطفی و اخلاقی تنگ می شود و انسان به تدریج اسیر نظام پیچیده ای که خود ساخته است شده و این نظام مثل قفس آهنین همه ابعاد وجود انسان را احاطه می کند. (از دست رفتن اراده و آزادی(
5) عناصر معنوی و مقدس طرد می شوند و جهان را صرفا مواد و موجودات خامی می داند که همه در اختیار و کنترل انسان هستند و توسط او به کارگرفته، دگرگون شده و به مصرف می رسند.
6) فقط علومی را که با روش های تجربی به دست می آیند را علم می داند و علومی را که از روش های عقلانی و وحیانی (فرا تجربی) استفاده می کنند را علم نمی شناسد. (زوال عقلانیت ذاتی)
پیامد افول علوم فرا تجربی در جهان متجدد:
1) امکان ارزیابی ارزش ها و آرمان های بشری که پدیده هایی فرا تجربی هستند از دست می رود .
2) داوری درباره عقاید و ارزش ها به تمایلات افراد وگروه های متفرق سپرده می شوند.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی
فصل 7 : ارزیابی جهان های اجتماعی
قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی:
مردم یک جهان اجتماعی:
مردمی که در یک جهان اجتماعی زندگی می کنند --> اهداف و ارزش های مشترکی دارند؛
1) رفع نیازهای اولیه
2) زندگی کردن با یکدیگر
3) آزادی، عدالت و دفاع از مظلومان
اعضای جهان اجتماعی:
راهنمای اعضای جهان اجتماعی، ارزش ها است. وقتی مردم مطابق ارزش ها عمل کنند، ارزش ها به واقعیت تبدیل می شود. مردم همواره مطابق ارزش های جهان اجتماعی عمل نمی کنند.
انواع اهداف:
کوتاه مدت: انجام تکالیف درسی امروز،نهارخوردن امروز، ....
میان مدت: قبول شدن و به کلاس بالاتر رفتن، روزه گرفتن، ....
بلند مدت: تبدیل شدن به یک فرد مفید در جامعه و سعادت دنیوی و اخروی
اعضای یک جهان اجتماعی نیز اهداف و ارزش های مشترکی را تعقیب می کنند که هر کدام برای تحقق آن ها وظیفه و مسئولیتی را به عهده دارند.
منظور از آرمان جهان اجتماعی:
به مجموعه اهداف و ارزش های مشترکی که اعضای یک جهان اجتماعی خواهان رسیدن به آن ها هستند، آرمان اجتماعی می گویند.
آرمان های جهان اجتماعی --> درارزش ها متبلور می شود.
آرمان جهان اسلام --> توحید است
منظور از قلمرو آرمانی جهان اجتماعی:
ارزش هایی را که مردم یک جامعه از آن جانبداری می کنند و رعایت آن را لازم می دانند، اما در عمل ممکن است برخی از آن ها را نادیده بگیرند قلمرو آرمانی جهان اجتماعی را شکل می دهد.
منظور از قلمرو واقعی:
ارزش هایی که مردم به آن عمل می کنند قلمرو واقعی جهان اجتماعی را می سازد.
قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی به روی یکدیگر گشوده است و مرز آنها براساس عمل مردم تغییر می کند .
چگونگی ورود آرمان ها به قلمرو واقعی:
هر اندازه مردم مطابق ارزش ها عمل می کنند به همان اندازه آرمان ها وارد قلمرو واقعی جهان اجتماعی می شوند .
زمینه تحقق بیشتر آرمان ها:
برنامه ریزان فرهنگی هر جامعه همواره تلاش می کنند تا از طریق تعلیم و تربیت، زمینه تحقق بیشتر آرمان ها یا ورود آن ها را به قلمرو واقعی جهان اجتماعی فراهم کنند.
فاصله گرفتن قلمرو واقعی از آرمان ها:
اگر مردم به ارزش هایی که در قلمرو آرمانی جامعه رعایت آنها را لازم می دانند عمل نکنند، قلمرو واقعی از آرمان ها فاصله می گیرد.
عدم پایبندی افراد به آرمان ها و ارزش ها:
برخی از افراد عادت دارند که سخنان شان را جزو اعمالشان به حساب نیاورند. از این رو به پیامدهای آن توجه نمی کنند و به جای آنکه متعهد شوند، تنها وعده می دهند. این افراد ممکن است از آرمان ها و ارزش ها سخن بگویند ولی در عمل به آن ها پایبند نباشند.
خطاب قرآن به این گونه افراد:
«ای کسانی که ایمان آورده اید چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید. نزد خدا بسی ناپسند است، سخنی بگویید که بدان عمل نمی کنید. خداوند کسانی را دوست می دارد که در صفی واحد همانند سدی مستحکم، در راه او قیام می کنند» (سوره صف، آیات 3 و 4)
قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی:
مردم یک جهان اجتماعی:
مردمی که در یک جهان اجتماعی زندگی می کنند --> اهداف و ارزش های مشترکی دارند؛
1) رفع نیازهای اولیه
2) زندگی کردن با یکدیگر
3) آزادی، عدالت و دفاع از مظلومان
اعضای جهان اجتماعی:
راهنمای اعضای جهان اجتماعی، ارزش ها است. وقتی مردم مطابق ارزش ها عمل کنند، ارزش ها به واقعیت تبدیل می شود. مردم همواره مطابق ارزش های جهان اجتماعی عمل نمی کنند.
انواع اهداف:
کوتاه مدت: انجام تکالیف درسی امروز،نهارخوردن امروز، ....
میان مدت: قبول شدن و به کلاس بالاتر رفتن، روزه گرفتن، ....
بلند مدت: تبدیل شدن به یک فرد مفید در جامعه و سعادت دنیوی و اخروی
اعضای یک جهان اجتماعی نیز اهداف و ارزش های مشترکی را تعقیب می کنند که هر کدام برای تحقق آن ها وظیفه و مسئولیتی را به عهده دارند.
منظور از آرمان جهان اجتماعی:
به مجموعه اهداف و ارزش های مشترکی که اعضای یک جهان اجتماعی خواهان رسیدن به آن ها هستند، آرمان اجتماعی می گویند.
آرمان های جهان اجتماعی --> درارزش ها متبلور می شود.
آرمان جهان اسلام --> توحید است
منظور از قلمرو آرمانی جهان اجتماعی:
ارزش هایی را که مردم یک جامعه از آن جانبداری می کنند و رعایت آن را لازم می دانند، اما در عمل ممکن است برخی از آن ها را نادیده بگیرند قلمرو آرمانی جهان اجتماعی را شکل می دهد.
منظور از قلمرو واقعی:
ارزش هایی که مردم به آن عمل می کنند قلمرو واقعی جهان اجتماعی را می سازد.
قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی به روی یکدیگر گشوده است و مرز آنها براساس عمل مردم تغییر می کند .
چگونگی ورود آرمان ها به قلمرو واقعی:
هر اندازه مردم مطابق ارزش ها عمل می کنند به همان اندازه آرمان ها وارد قلمرو واقعی جهان اجتماعی می شوند .
زمینه تحقق بیشتر آرمان ها:
برنامه ریزان فرهنگی هر جامعه همواره تلاش می کنند تا از طریق تعلیم و تربیت، زمینه تحقق بیشتر آرمان ها یا ورود آن ها را به قلمرو واقعی جهان اجتماعی فراهم کنند.
فاصله گرفتن قلمرو واقعی از آرمان ها:
اگر مردم به ارزش هایی که در قلمرو آرمانی جامعه رعایت آنها را لازم می دانند عمل نکنند، قلمرو واقعی از آرمان ها فاصله می گیرد.
عدم پایبندی افراد به آرمان ها و ارزش ها:
برخی از افراد عادت دارند که سخنان شان را جزو اعمالشان به حساب نیاورند. از این رو به پیامدهای آن توجه نمی کنند و به جای آنکه متعهد شوند، تنها وعده می دهند. این افراد ممکن است از آرمان ها و ارزش ها سخن بگویند ولی در عمل به آن ها پایبند نباشند.
خطاب قرآن به این گونه افراد:
«ای کسانی که ایمان آورده اید چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید. نزد خدا بسی ناپسند است، سخنی بگویید که بدان عمل نمی کنید. خداوند کسانی را دوست می دارد که در صفی واحد همانند سدی مستحکم، در راه او قیام می کنند» (سوره صف، آیات 3 و 4)
ارزیابی قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی
فصل 7 : ارزیابی جهان های اجتماعی
ارزیابی قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی:
کاهش فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه:
اگر مردمی مطابق آرمان های خود عمل کنند فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه خود را کاهش می دهند.
آرمان ها و ارزیابی واقعیت:
عقایدی که مردم درباره انسان و جهان دارند، ارزش هایی که محترم می شمارند، قواعدی که براساس آن ها عمل می کنند، سبک زندگی آن ها و مهارت هایی که در زندگی به کار می گیرند، گاهی درست و گاهی اشتباه است.
واقعیت ها را در پرتو آرمان ها ارزیابی می کنیم و مناسب یا نامناسب بودن آن را تشخیص می دهیم.
حق و باطل:
از آرمان های بشری بوده و اغلب جهان های اجتماعی رعایت حق و مقابله با باطل را لازم دانست ه اند.
آرمان و ارزش های جهان اسلام:
مهم ترین آرمان ها و ارزش های اجتماعی جهان اسلام، عمل به حق و پرهیز از باطل بوده است.
تعریف حق:
بخش هایی از جهان اجتماعی که از نظر علمی صحیح و مطابق فطرت انسان باشد، حق است.
تعریف باطل:
هر بخش از جهان اجتماعی که از نظر علمی قابل دفاع نباشد و بر اساس خرافات شکل گرفته باشد.
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی:
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی، با علم متناسب با همان بخش شناخته می شود.
حق و باطل بودن ارزش ها و عقاید کلان درباره انسان و جهان را با روش ها و علوم تجربی نمی توان شناخت.
عقل و وحی:
دو ابزار مهم برای شناخت عقاید وارزش ها، عقل و وحی هستند.
جهان های اجتماعی که نمی توانند درباره حق و باطل سخن بگویند:
جهان های اجتماعی که علم را محدود به دانش تجربی می دانند و عقل و وحی را به عنوان دو روش علمی، معتبر نمی دانند، از نظر این جوامع، عقاید و ارزش های اجتماعی پدیده هایی هستند که صرفا در قلمرو آرمانی یا واقعی جوامع انسانی پدید می آیند و ما فقط می توانیم بودن یا نبودن این ارزش ها و پیامد های اجتماعی و تاریخی آن ها را بشناسیم و برای داوری درباره درست و غلط بودن یا حق و باطل بودن آن ها راهی نداریم.
علوم اجتماعی، حق و باطل:
علوم اجتماعی زمانی می تواند درباره حق یا باطل بودن واقعیت ها و آرمان های جهان های اجتماعی
داوری کند که علم را به معنای تجربی آن محدود نکند.
آرمان و واقعیت یک پدیده:
در یک جهان اجتماعی نیز پدیده ای در زمانی، آرمان محسوب می شود و در زمان دیگری لباس واقعیت می پوشد. مثال استقلال سیاسی در ایران پیش از انقلاب اسلامی یک آرمان بود که با انقلاب اسلامی به یک واقعیت تبدیل شد.
حق و باطل نیز این گونه اند و در مکان ها و زمان های مختلف، جا به جا و دچار تغییر می شوند.
حق و باطل و تمایلات افراد:
برخی جهان های اجتماعی حق و باطل بودن پدیده ها را به خواست و عمل افراد در موقعیت ها، زمان ها و مکان های متفاوت می دانند و هیچ حقیقتی را ورای خواست و اراده افراد به رسمیت نمی شناسند.
حق و باطل بودن عقاید، ارزش ها، هنجارها و کنش ها براساس آگاهی یا جهل، توجه یا بی توجهی مردم جهان های اجتماعی مختلف نسبت به آن ها تعیین نمی شود.
عقاید و ارزش های باطل:
نژادپرستی و برتر دانستن یک قوم یا گروه خاص، استکبار و غلبه بر دیگر جوامع، پول پرستی و شرک باطل بودن این عقاید و ارزش ها با نوع مواجهه جوامع مختلف به آنها دگرگون نمی شود.
عقاید و ارزش های حقیقی:
آزادی انسان ها از همه بندها و موانع راه سعادت آن ها، عدالت و ایجاد شرایط مناسب برای رشد و تعالی همه انسان ها، توحید و ربوبیت خداوند سبحان نسبت به همه مخلوقات از عقاید و ارزش های حقیقی و درستی هستند که حقانیت و درستی آن ها با موافقت و مخالفت آدمیان تغییر نمی یابد.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو آرمانی:
جوامع مختلف با ایمان به عقاید و ارزش های حقیقی، آن ها را وارد قلمرو آرمانی می کنند.
اگر جوامع این حقایق را نشناسند و به آن ایمان نیاورند و مطابق آن عمل نکنند یا اگر ایمان خود را نسبت به حقایق و کنش هایی که بر این اساس سازمان داده اند از دست بدهند از حق گسسته و به سوی باطل گام بر می دارند.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو واقعی:
اگر هنجارها و اعمال خود را نیز بر اساس این عقاید و ارزش ها سامان دهند، این ارزش ها به قلمرو واقعی راه می یابد.
بنابراین این حقایق هرچند خود ثابت اند ولی از جهت قرار گرفتن در قلمرو آرمانی و واقعی تغییر پذیرند. یعنی برای جهان های اجتماعی ، امکان انحراف از حق و پذیرش باطل وجود دارد، همان گونه که امکان خروج از باطل و قبول حق وجود دارد. جهان های اجتماعی می توانند بر مدار حق یا باطل بچرخند اما حق و باطل برمدار بینش و گرایش آن ها ، دچار تغییر نمی شود.
ارزیابی قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی:
کاهش فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه:
اگر مردمی مطابق آرمان های خود عمل کنند فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه خود را کاهش می دهند.
آرمان ها و ارزیابی واقعیت:
عقایدی که مردم درباره انسان و جهان دارند، ارزش هایی که محترم می شمارند، قواعدی که براساس آن ها عمل می کنند، سبک زندگی آن ها و مهارت هایی که در زندگی به کار می گیرند، گاهی درست و گاهی اشتباه است.
واقعیت ها را در پرتو آرمان ها ارزیابی می کنیم و مناسب یا نامناسب بودن آن را تشخیص می دهیم.
حق و باطل:
از آرمان های بشری بوده و اغلب جهان های اجتماعی رعایت حق و مقابله با باطل را لازم دانست ه اند.
آرمان و ارزش های جهان اسلام:
مهم ترین آرمان ها و ارزش های اجتماعی جهان اسلام، عمل به حق و پرهیز از باطل بوده است.
تعریف حق:
بخش هایی از جهان اجتماعی که از نظر علمی صحیح و مطابق فطرت انسان باشد، حق است.
تعریف باطل:
هر بخش از جهان اجتماعی که از نظر علمی قابل دفاع نباشد و بر اساس خرافات شکل گرفته باشد.
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی:
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی، با علم متناسب با همان بخش شناخته می شود.
حق و باطل بودن ارزش ها و عقاید کلان درباره انسان و جهان را با روش ها و علوم تجربی نمی توان شناخت.
عقل و وحی:
دو ابزار مهم برای شناخت عقاید وارزش ها، عقل و وحی هستند.
جهان های اجتماعی که نمی توانند درباره حق و باطل سخن بگویند:
جهان های اجتماعی که علم را محدود به دانش تجربی می دانند و عقل و وحی را به عنوان دو روش علمی، معتبر نمی دانند، از نظر این جوامع، عقاید و ارزش های اجتماعی پدیده هایی هستند که صرفا در قلمرو آرمانی یا واقعی جوامع انسانی پدید می آیند و ما فقط می توانیم بودن یا نبودن این ارزش ها و پیامد های اجتماعی و تاریخی آن ها را بشناسیم و برای داوری درباره درست و غلط بودن یا حق و باطل بودن آن ها راهی نداریم.
علوم اجتماعی، حق و باطل:
علوم اجتماعی زمانی می تواند درباره حق یا باطل بودن واقعیت ها و آرمان های جهان های اجتماعی
داوری کند که علم را به معنای تجربی آن محدود نکند.
آرمان و واقعیت یک پدیده:
در یک جهان اجتماعی نیز پدیده ای در زمانی، آرمان محسوب می شود و در زمان دیگری لباس واقعیت می پوشد. مثال استقلال سیاسی در ایران پیش از انقلاب اسلامی یک آرمان بود که با انقلاب اسلامی به یک واقعیت تبدیل شد.
حق و باطل نیز این گونه اند و در مکان ها و زمان های مختلف، جا به جا و دچار تغییر می شوند.
حق و باطل و تمایلات افراد:
برخی جهان های اجتماعی حق و باطل بودن پدیده ها را به خواست و عمل افراد در موقعیت ها، زمان ها و مکان های متفاوت می دانند و هیچ حقیقتی را ورای خواست و اراده افراد به رسمیت نمی شناسند.
حق و باطل بودن عقاید، ارزش ها، هنجارها و کنش ها براساس آگاهی یا جهل، توجه یا بی توجهی مردم جهان های اجتماعی مختلف نسبت به آن ها تعیین نمی شود.
عقاید و ارزش های باطل:
نژادپرستی و برتر دانستن یک قوم یا گروه خاص، استکبار و غلبه بر دیگر جوامع، پول پرستی و شرک باطل بودن این عقاید و ارزش ها با نوع مواجهه جوامع مختلف به آنها دگرگون نمی شود.
عقاید و ارزش های حقیقی:
آزادی انسان ها از همه بندها و موانع راه سعادت آن ها، عدالت و ایجاد شرایط مناسب برای رشد و تعالی همه انسان ها، توحید و ربوبیت خداوند سبحان نسبت به همه مخلوقات از عقاید و ارزش های حقیقی و درستی هستند که حقانیت و درستی آن ها با موافقت و مخالفت آدمیان تغییر نمی یابد.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو آرمانی:
جوامع مختلف با ایمان به عقاید و ارزش های حقیقی، آن ها را وارد قلمرو آرمانی می کنند.
اگر جوامع این حقایق را نشناسند و به آن ایمان نیاورند و مطابق آن عمل نکنند یا اگر ایمان خود را نسبت به حقایق و کنش هایی که بر این اساس سازمان داده اند از دست بدهند از حق گسسته و به سوی باطل گام بر می دارند.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو واقعی:
اگر هنجارها و اعمال خود را نیز بر اساس این عقاید و ارزش ها سامان دهند، این ارزش ها به قلمرو واقعی راه می یابد.
بنابراین این حقایق هرچند خود ثابت اند ولی از جهت قرار گرفتن در قلمرو آرمانی و واقعی تغییر پذیرند. یعنی برای جهان های اجتماعی ، امکان انحراف از حق و پذیرش باطل وجود دارد، همان گونه که امکان خروج از باطل و قبول حق وجود دارد. جهان های اجتماعی می توانند بر مدار حق یا باطل بچرخند اما حق و باطل برمدار بینش و گرایش آن ها ، دچار تغییر نمی شود.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
هویت
فصل 8 : هویت
هویت:
هویت افراد:
ویژگی هایی که خود را با آن می شناسیم و به دیگران معرفی می کنیم و پاسخی است که افراد در موقعیت های مختلف به سوال کیستی می دهند. برخی از موقعیت ها عبارتند از، خانواده، کلاس درس، فروشگاه، باشگاه ورزشی و... .هویت با نوعی احساس مثبت یا منفی همراه است.
تقسیم بندی ویژگی های هویتی:
ویژگی های هویتی ما بر اساس اینکه در شکل گیری آن ها نقش داشته ایم یا نداشته ایم به سه دسته تقسیم می شوند:
1) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقشی نداشته ایم . مانند جنسیت و زمان تولد و مکان تولد.
2) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقش و سهم بسیاری داشته ایم . مانند نقش های شغلی و خصوصیات اخلاقی و روانی.
3) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقشی نداشته ایم اما می توانیم با تلاش و کوشش خود آن ها را تغییر دهیم. مانند منزلت اجتماعی که از طریق خانواده به ما رسیده است و ما با کنش هایمان آن را تغییر داده ایم.
ویژگی های نوع اول را انتسابی و ویژگی های نوع دوم و سوم را اکتسابی می نامند.
تغییر هویت:
برخی از ویژگی های هویتی انسان ها متغیر است. مانند جایگاه افراد در جهان اجتماعی که تابع دانایی و توانایی و دارایی و .... است. اما برخی از ویژگی های هویتی انسان ها ثابت است و تغییر نمی کند. مانند زمان و مکان تولد.
ویژگی هویتی ثابت:
ویژگی هویتی ثابت باعث می شود، فرد از نوزادی تا پیری از بی سوادی تا فرهیختگی خود را همان شخصی بدانند که تغییراتی را پذیرفته است .
هویت اجتماعی:
برخی از ویژگی های هویتی که فقط در ارتباط با دیگران و یا عضویت در گروه های اجتماعی به دست می آید. مانند ایرانی، مسلمان و فوتبالیست و معلم و ...
هویت افراد صرفا اجتماعی نیست بلکه دارای بعد فردی نیز می باشد .
هویت فردی:
برخی از ویژگی های هویتی که مربوط به خصوصیات جسمی و نفسانی ماست . مانند: قدبلندی ، رنگ چشم ، تنبلی ، زرنگی ، زودرنجی و ...
هویت:
هویت افراد:
ویژگی هایی که خود را با آن می شناسیم و به دیگران معرفی می کنیم و پاسخی است که افراد در موقعیت های مختلف به سوال کیستی می دهند. برخی از موقعیت ها عبارتند از، خانواده، کلاس درس، فروشگاه، باشگاه ورزشی و... .هویت با نوعی احساس مثبت یا منفی همراه است.
تقسیم بندی ویژگی های هویتی:
ویژگی های هویتی ما بر اساس اینکه در شکل گیری آن ها نقش داشته ایم یا نداشته ایم به سه دسته تقسیم می شوند:
1) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقشی نداشته ایم . مانند جنسیت و زمان تولد و مکان تولد.
2) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقش و سهم بسیاری داشته ایم . مانند نقش های شغلی و خصوصیات اخلاقی و روانی.
3) ویژگی هایی که ما در شکل گیری آن ها نقشی نداشته ایم اما می توانیم با تلاش و کوشش خود آن ها را تغییر دهیم. مانند منزلت اجتماعی که از طریق خانواده به ما رسیده است و ما با کنش هایمان آن را تغییر داده ایم.
ویژگی های نوع اول را انتسابی و ویژگی های نوع دوم و سوم را اکتسابی می نامند.
تغییر هویت:
برخی از ویژگی های هویتی انسان ها متغیر است. مانند جایگاه افراد در جهان اجتماعی که تابع دانایی و توانایی و دارایی و .... است. اما برخی از ویژگی های هویتی انسان ها ثابت است و تغییر نمی کند. مانند زمان و مکان تولد.
ویژگی هویتی ثابت:
ویژگی هویتی ثابت باعث می شود، فرد از نوزادی تا پیری از بی سوادی تا فرهیختگی خود را همان شخصی بدانند که تغییراتی را پذیرفته است .
هویت اجتماعی:
برخی از ویژگی های هویتی که فقط در ارتباط با دیگران و یا عضویت در گروه های اجتماعی به دست می آید. مانند ایرانی، مسلمان و فوتبالیست و معلم و ...
هویت افراد صرفا اجتماعی نیست بلکه دارای بعد فردی نیز می باشد .
هویت فردی:
برخی از ویژگی های هویتی که مربوط به خصوصیات جسمی و نفسانی ماست . مانند: قدبلندی ، رنگ چشم ، تنبلی ، زرنگی ، زودرنجی و ...
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
نسبت هویت فردی و اجتماعی
فصل 8 : هویت
نسبت هویت فردی و اجتماعی:
ابعاد مختلف هویت انسان:
1) بعد جسمانی: که شامل خصوصیات جسمانی و بدنی می شود . مانند : قد ، رنگ چشم و ...
2) بعد نفسانی: که شامل خصوصیات اخلاقی و روانی می شود . مانند : پشتکار ، تقوا و ...
3) بعد اجتماعی: که شامل نقش ها و عضویت های گروهی می باشد . مانند : معلمی ، ایرانی و ... ابعاد مختلف هویت از یکدیگر جدا نیستند و با یکدیگر تعامل دو سویه دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند.
جهان های سه گانه:
1) جهان طبیعی: که شامل طبیعت و بعد جسمانی هویت انسان می باشد .
2) جهان نفسانی: که شامل بعد نفسانی هویت انسان می باشد .
3) جهان اجتماعی: که شامل نقش ها و عضویت های گروهی انسان می باشد .
جهان اجتماعی ، جهان نفسانی و جهان طبیعی با یکدیگر رابطه متقابل دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند.
ارتباط ما با جهان های سه گانه:
بدن ما مجرای ارتباط با جهان طبیعی و بخشی از آن محسوب می شود.
نقش و عضویت اجتماعی ما مجرای ارتباط ما با جهان اجتماعی و بخشی از آن محسوب می گردد.
هویت هر جهان اجتماعی بر اساس عقاید ، ارزش ها و آرمان های همان جهان اجتماعی شکل می گیرد. قواعد ، هنجارها و نمادها در هر جهان اجتماعی متناسب با عقاید ، ارزش ها و آرمان های آن جهان اجتماعی شکل می گیرد.
هویت اجتماعی افراد در هر جهان اجتماعی بر اساس عقاید ، ارزش ها و آرمان های همان جهان اجتماعی شکل می گیرد.
جهان اجتماعی و هویت فردی:
هر جهان اجتماعی با هر نوع از هویت فردی سازگار نیست و فقط به بخشی از هویت که با عقاید، ارزش ها و آرمان هایش متناسب باشد اجازه شکل گیری و رشد می دهد .هر جهان اجتماعی بر اساس هویت خود با طبیعت و بدن آدمی تعامل می کند.
نگاه جهان متجدد به طبیعت:
ارزش های جهان متجدد به گونه ای است که انسان می تواند هر نوع دخل و تصرفی را برای بهره برداری از طبیعت انجام می دهد.
نگاه جهان معنوی اسلام به طبیعت:
طبیعت موجود زنده ، آیت و نشانه خداوند است .انسان خلیفه خدا بر روی زمین است. انسان بر اساس مشیت الهی وظیفه آبادانی جهان را به عهده دارد و مخالف اراده خداوند حق ندارد تصرفی در طبیعت و بدن خود انجام دهد.
هویت جهان اجتماعی:
هر جهان اجتماعی بنا به هویت خود با نوعی از خصوصیات اخلاقی و روانی سازگار است و به آن ها اجازه پیدایش و رشد می دهد و امکان پیدایش و رشد برخی از خصوصیات اخلاقی را تضعیف می کند.
مثال:
1) جهان متجدد به ویژگی های اخلاقی و روانی سازگار است و اجازه رشد می دهد که: بر اساس ارزش های دنیوی مانند تجمل گرایی و مال اندوزی شکل گرفته مانع رشد خصوصیات اخلاقی و روانی معنوی مانند قناعت و تقوا و ... می شود.
2) جهان معنوی به ویژگی های اخلاقی و روانی سازگار است و اجازه رشد می دهد که: بر اساس ارزش ها و آرمان های معنوی و الهی شکل گرفته مانع رشد خصوصیات اخلاقی و روانی دنیوی می شود .
نسبت هویت فردی و اجتماعی:
ابعاد مختلف هویت انسان:
1) بعد جسمانی: که شامل خصوصیات جسمانی و بدنی می شود . مانند : قد ، رنگ چشم و ...
2) بعد نفسانی: که شامل خصوصیات اخلاقی و روانی می شود . مانند : پشتکار ، تقوا و ...
3) بعد اجتماعی: که شامل نقش ها و عضویت های گروهی می باشد . مانند : معلمی ، ایرانی و ... ابعاد مختلف هویت از یکدیگر جدا نیستند و با یکدیگر تعامل دو سویه دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند.
جهان های سه گانه:
1) جهان طبیعی: که شامل طبیعت و بعد جسمانی هویت انسان می باشد .
2) جهان نفسانی: که شامل بعد نفسانی هویت انسان می باشد .
3) جهان اجتماعی: که شامل نقش ها و عضویت های گروهی انسان می باشد .
جهان اجتماعی ، جهان نفسانی و جهان طبیعی با یکدیگر رابطه متقابل دارند و بر یکدیگر اثر می گذارند.
ارتباط ما با جهان های سه گانه:
بدن ما مجرای ارتباط با جهان طبیعی و بخشی از آن محسوب می شود.
نقش و عضویت اجتماعی ما مجرای ارتباط ما با جهان اجتماعی و بخشی از آن محسوب می گردد.
هویت هر جهان اجتماعی بر اساس عقاید ، ارزش ها و آرمان های همان جهان اجتماعی شکل می گیرد. قواعد ، هنجارها و نمادها در هر جهان اجتماعی متناسب با عقاید ، ارزش ها و آرمان های آن جهان اجتماعی شکل می گیرد.
هویت اجتماعی افراد در هر جهان اجتماعی بر اساس عقاید ، ارزش ها و آرمان های همان جهان اجتماعی شکل می گیرد.
جهان اجتماعی و هویت فردی:
هر جهان اجتماعی با هر نوع از هویت فردی سازگار نیست و فقط به بخشی از هویت که با عقاید، ارزش ها و آرمان هایش متناسب باشد اجازه شکل گیری و رشد می دهد .هر جهان اجتماعی بر اساس هویت خود با طبیعت و بدن آدمی تعامل می کند.
نگاه جهان متجدد به طبیعت:
ارزش های جهان متجدد به گونه ای است که انسان می تواند هر نوع دخل و تصرفی را برای بهره برداری از طبیعت انجام می دهد.
نگاه جهان معنوی اسلام به طبیعت:
طبیعت موجود زنده ، آیت و نشانه خداوند است .انسان خلیفه خدا بر روی زمین است. انسان بر اساس مشیت الهی وظیفه آبادانی جهان را به عهده دارد و مخالف اراده خداوند حق ندارد تصرفی در طبیعت و بدن خود انجام دهد.
هویت جهان اجتماعی:
هر جهان اجتماعی بنا به هویت خود با نوعی از خصوصیات اخلاقی و روانی سازگار است و به آن ها اجازه پیدایش و رشد می دهد و امکان پیدایش و رشد برخی از خصوصیات اخلاقی را تضعیف می کند.
مثال:
1) جهان متجدد به ویژگی های اخلاقی و روانی سازگار است و اجازه رشد می دهد که: بر اساس ارزش های دنیوی مانند تجمل گرایی و مال اندوزی شکل گرفته مانع رشد خصوصیات اخلاقی و روانی معنوی مانند قناعت و تقوا و ... می شود.
2) جهان معنوی به ویژگی های اخلاقی و روانی سازگار است و اجازه رشد می دهد که: بر اساس ارزش ها و آرمان های معنوی و الهی شکل گرفته مانع رشد خصوصیات اخلاقی و روانی دنیوی می شود .
خودآگاهی و ناخودآگاهی
فصل 8 : هویت
خودآگاهی و ناخودآگاهی:
انسان و ابعاد هویتی:
انسان ها نسبت به همه ابعاد هویتی خود آگاه نیستند .بخش از هویت آگاهانه است یعنی ما آن را می شناسیم یا دیگران به آن پی می برند و برایمان بازگو می کنند. بخشی از هویت ما پنهان است یعنی ما آن را نمی شناسیم و در موقعیت های خاص متوجه آن ها می شویم.
انسان ها نسبت به ویژگی هایی که به آن واقف نیستند:
1) تأمل می کنند.
2) از والدین، دوستان و دیگران کمک می گیرند و درباره نقاط ضعف و قوت خویش سوال می کنند.
3) نزد مشاوران و روان شناسان و روانکاوان می روند و مشاوره می گیرند.
جامعه شناسان ، انسان شناسان و فیلسوفان درباره ابعاد اجتماعی هویت انسان ها بحث می کنند و نظراتی را ارائه می دهند.
وجود نظریات متفاوت درباره هویت:
وجود نظریات متفاوت درباره هویت نشانه این است که احتمال خطا و اشتباه در شناخت هویت وجود دارد. پیامبران و اولیای الهی درباره ابعاد الهی و فطری، فردی و اجتماعی و غفلت انسان ها از خویشتن سخن گفته اند.
خودآگاهی و ناخودآگاهی:
انسان و ابعاد هویتی:
انسان ها نسبت به همه ابعاد هویتی خود آگاه نیستند .بخش از هویت آگاهانه است یعنی ما آن را می شناسیم یا دیگران به آن پی می برند و برایمان بازگو می کنند. بخشی از هویت ما پنهان است یعنی ما آن را نمی شناسیم و در موقعیت های خاص متوجه آن ها می شویم.
انسان ها نسبت به ویژگی هایی که به آن واقف نیستند:
1) تأمل می کنند.
2) از والدین، دوستان و دیگران کمک می گیرند و درباره نقاط ضعف و قوت خویش سوال می کنند.
3) نزد مشاوران و روان شناسان و روانکاوان می روند و مشاوره می گیرند.
جامعه شناسان ، انسان شناسان و فیلسوفان درباره ابعاد اجتماعی هویت انسان ها بحث می کنند و نظراتی را ارائه می دهند.
وجود نظریات متفاوت درباره هویت:
وجود نظریات متفاوت درباره هویت نشانه این است که احتمال خطا و اشتباه در شناخت هویت وجود دارد. پیامبران و اولیای الهی درباره ابعاد الهی و فطری، فردی و اجتماعی و غفلت انسان ها از خویشتن سخن گفته اند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
جامعه پذیری و باز تولید هویت اجتماعی
فصل 9 : بازتولید هویت اجتماعی
جامعه پذیری و باز تولید هویت اجتماعی:
هویت اجتماعی انسان ها:
انسان ها به صورت غریزی نمی دانند که در جهان اجتماعی چه موقیعتی دارند و حقوق و تکالیف آن ها چیست بلکه در جریان جامعه پذیری با موقعیت ، حقوق و تکالیف خود آشنا می شوند. هویت اجتماعی افراد از طریق عضویت در گروه های مختلف و ارتباط با دیگران شکل می گیرد. هر فرد در جهان اجتماعی متولد می شود که به وسیله نسل های قبل از او ایجاد شده باشد.
مراحل شکل گیری هویت اجتماعی افراد در جهان اجتماعی:
1) بخشی از هویت اجتماعی افراد پس از تولد توسط جهان اجتماعی تعین می گردد یعنی جهان اجتماعی فرد را به عنوان یکی از اعضای خود به رسمیت می شناسد و ویژگی هایی را متناسب با موقیعتی که در آن قرار دارد برایش در نظر می گیرد.(مثال با صدور شناسنامه بخشی از هویت انتسابی مانند زمان تولد، مکان تولد و ... مشخص می شود.)
2) بخشی از هویت اجتماعی افراد ازطریق مشارکت در جهان شکل میگیرد یعنی فرد در جریان جامعه پذیری شیوه زندگی را می آموزد و به تدریج با موقعیت اجتماعی ، حقوق و تکالیفی که به عهده دارد آشنا می شود. (مانند دانش آموزی و ...)
جهان اجتماعی، بقا و دوام:
هر جهان اجتماعی برای بقا و دوام خود باید اعتقادات، ارزش و شیوه های زندگی خود را به افراد آموزش دهد.
عواملی که موجب آشنایی افراد با جهان اجتماعی می شوند:
1) خانواده
2) مدرسه
3) گروه های هم بازی
4) مجلس علمی و مذهبی
5) رسانه های جمعی
اولین و مهم ترین آشنایی های فرد با جهانی که در آن متولد می شود در خانواده انجام می گیرد.
جامعه پذیری:
فرایندی که هرفرد برای مشارکت در زندگی اجتماعی دنبال می کند و مسیری که برای شکل گیری هویت اجتماعی افراد طی می شود.
جامعه پذیری و باز تولید هویت اجتماعی:
هویت اجتماعی انسان ها:
انسان ها به صورت غریزی نمی دانند که در جهان اجتماعی چه موقیعتی دارند و حقوق و تکالیف آن ها چیست بلکه در جریان جامعه پذیری با موقعیت ، حقوق و تکالیف خود آشنا می شوند. هویت اجتماعی افراد از طریق عضویت در گروه های مختلف و ارتباط با دیگران شکل می گیرد. هر فرد در جهان اجتماعی متولد می شود که به وسیله نسل های قبل از او ایجاد شده باشد.
مراحل شکل گیری هویت اجتماعی افراد در جهان اجتماعی:
1) بخشی از هویت اجتماعی افراد پس از تولد توسط جهان اجتماعی تعین می گردد یعنی جهان اجتماعی فرد را به عنوان یکی از اعضای خود به رسمیت می شناسد و ویژگی هایی را متناسب با موقیعتی که در آن قرار دارد برایش در نظر می گیرد.(مثال با صدور شناسنامه بخشی از هویت انتسابی مانند زمان تولد، مکان تولد و ... مشخص می شود.)
2) بخشی از هویت اجتماعی افراد ازطریق مشارکت در جهان شکل میگیرد یعنی فرد در جریان جامعه پذیری شیوه زندگی را می آموزد و به تدریج با موقعیت اجتماعی ، حقوق و تکالیفی که به عهده دارد آشنا می شود. (مانند دانش آموزی و ...)
جهان اجتماعی، بقا و دوام:
هر جهان اجتماعی برای بقا و دوام خود باید اعتقادات، ارزش و شیوه های زندگی خود را به افراد آموزش دهد.
عواملی که موجب آشنایی افراد با جهان اجتماعی می شوند:
1) خانواده
2) مدرسه
3) گروه های هم بازی
4) مجلس علمی و مذهبی
5) رسانه های جمعی
اولین و مهم ترین آشنایی های فرد با جهانی که در آن متولد می شود در خانواده انجام می گیرد.
جامعه پذیری:
فرایندی که هرفرد برای مشارکت در زندگی اجتماعی دنبال می کند و مسیری که برای شکل گیری هویت اجتماعی افراد طی می شود.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
کنترل اجتماعی و باز تولید هویت اجتماعی
فصل 9 : بازتولید هویت اجتماعی
کنترل اجتماعی و باز تولید هویت اجتماعی:
فرایند جامعه پذیری:
فرایند جامعه پذیری همیشه به طور کامل و با موفقیت انجام نمی شود زیرا انسان ها دارای اختیار هستند و ممکن است هویتی را که جهان اجتماعی برای آن ها در نظر گرفته است را نپذیرند و مخالف عقاید و تکالیفی که سازمان ها و نهادهای مختلف جامعه برای آن ها در نظر گرفته است عمل نمایند.
کجروی اجتماعی:
رفتارهای که بر خلاف عقاید و ارزش ها و هنجار های جامعه هستند.
روش های پیشگیری و کنترل کجروی اجتماعی:
1) تبیلغ و اقناع
2) تشویق و پاداش
3) تنبیه و مجازات
تبلیغ و اقناع:
هر جهان اجتماعی می کوشد تا از طریق آموزش، عقاید و ارزش های خود را به گونه ای ترویج کند که افراد برای برای پذیرش آن ها قانع شوند.
تشویق و پاداش:
هر جهان اجتماعی افرادی که مطابق ارزش ها و قواعدش عمل کنند را تشویق و به آن ها پاداش می دهد.
تنبیه و مجازات:
هر جهان اجتماعی کسانی که دچار کجروی شده باشند را تنبه و مجازات میکند.
اقناع:
روشی است که به وسیله آن فرهنگ در افراد درونی می شود. هرچه قدرت اقناع یک فرهنگ بیشتر باشد افراد کنش ها و اعمال متناسب با آن فر هنگ را بهتر انجام می دهند.
فرهنگ هایی که قدرت اقناع بیشتری دارند:
1) ظرفیت منطقی و عقالانی بیشتری دارند.
2) با فطرت انسان سازگارترند.
اشکال تشویق و تنبیه:
1) تشویق و تنبیه رسمی: شیوه رسمی توسط سازمان ها و موسسات اجتماعی مانند ادارات، پلیس و زندان صورت می گیرد.
2) تشویق و تنبیه غیر رسمی: شیوه غیر رسمی توسط خانواده، همسالان یا عموم مردم انجام می گیرد.
شیوه غیررسمی تشویق و تنبیه آثار و نتایج عمیق تری دارد.
جهان اجتماعی که روش های مناسبی برای کنترل اجتماعی نداشته باشد :
1) در معرض آسیب های بیشتری قرارمی گیرد.
2) باز تولیدش با مشکل مواجه میشود.
3) دوام و بقای آن تهدید میشود.
جهان اسلام و دو عامل مهم که در فرآیند جامعه پذیری و کنترل اجتماعی نقش دارند:
1) امر به معروف
2) نهی از منکر
ابعاد و نتایج امر به معروف و نهی از منکر:
1) فردی
2) اجتماعی
3) معنوی
4) دنیوی
روش های امر به معروف و نهی از منکر:
1) تبلیغی
2) تشویقی
3) تنبیهی
انجام برخی از سطوح امربه معروف و نهی از منکر به عهده همه افراد است و برخی از سطوح آن وظیفه سازمان های رسمی و حکومتی می باشد.
کنترل اجتماعی و باز تولید هویت اجتماعی:
فرایند جامعه پذیری:
فرایند جامعه پذیری همیشه به طور کامل و با موفقیت انجام نمی شود زیرا انسان ها دارای اختیار هستند و ممکن است هویتی را که جهان اجتماعی برای آن ها در نظر گرفته است را نپذیرند و مخالف عقاید و تکالیفی که سازمان ها و نهادهای مختلف جامعه برای آن ها در نظر گرفته است عمل نمایند.
کجروی اجتماعی:
رفتارهای که بر خلاف عقاید و ارزش ها و هنجار های جامعه هستند.
روش های پیشگیری و کنترل کجروی اجتماعی:
1) تبیلغ و اقناع
2) تشویق و پاداش
3) تنبیه و مجازات
تبلیغ و اقناع:
هر جهان اجتماعی می کوشد تا از طریق آموزش، عقاید و ارزش های خود را به گونه ای ترویج کند که افراد برای برای پذیرش آن ها قانع شوند.
تشویق و پاداش:
هر جهان اجتماعی افرادی که مطابق ارزش ها و قواعدش عمل کنند را تشویق و به آن ها پاداش می دهد.
تنبیه و مجازات:
هر جهان اجتماعی کسانی که دچار کجروی شده باشند را تنبه و مجازات میکند.
اقناع:
روشی است که به وسیله آن فرهنگ در افراد درونی می شود. هرچه قدرت اقناع یک فرهنگ بیشتر باشد افراد کنش ها و اعمال متناسب با آن فر هنگ را بهتر انجام می دهند.
فرهنگ هایی که قدرت اقناع بیشتری دارند:
1) ظرفیت منطقی و عقالانی بیشتری دارند.
2) با فطرت انسان سازگارترند.
اشکال تشویق و تنبیه:
1) تشویق و تنبیه رسمی: شیوه رسمی توسط سازمان ها و موسسات اجتماعی مانند ادارات، پلیس و زندان صورت می گیرد.
2) تشویق و تنبیه غیر رسمی: شیوه غیر رسمی توسط خانواده، همسالان یا عموم مردم انجام می گیرد.
شیوه غیررسمی تشویق و تنبیه آثار و نتایج عمیق تری دارد.
جهان اجتماعی که روش های مناسبی برای کنترل اجتماعی نداشته باشد :
1) در معرض آسیب های بیشتری قرارمی گیرد.
2) باز تولیدش با مشکل مواجه میشود.
3) دوام و بقای آن تهدید میشود.
جهان اسلام و دو عامل مهم که در فرآیند جامعه پذیری و کنترل اجتماعی نقش دارند:
1) امر به معروف
2) نهی از منکر
ابعاد و نتایج امر به معروف و نهی از منکر:
1) فردی
2) اجتماعی
3) معنوی
4) دنیوی
روش های امر به معروف و نهی از منکر:
1) تبلیغی
2) تشویقی
3) تنبیهی
انجام برخی از سطوح امربه معروف و نهی از منکر به عهده همه افراد است و برخی از سطوح آن وظیفه سازمان های رسمی و حکومتی می باشد.
تحرک اجتماعی
فصل 10 : تغییرات هویت اجتماعی
تحرک اجتماعی:
موقعیت اجتماعی:
جایگاهی که فرد در جامعه یا در گروه اجتماعی دارد .ما با شناخت موقعیت اجتماعی فرد درباره او اطلاعاتی به دست می آوریم. کسب هویت های اجتماعی جدید با تغییراتی درموقعیت اجتماعی افراد همراه است.
چگونگی کسب هویت اجتماعی انتسابی و اکتسابی افراد :
افراد در بدو تولد هویت اجتماعی انتسابی خود را به صورت انفعالی در محیط خانواده و ... می پذیرند. سپس با گذر زمان به گونه ای فعال با محیط اجتماعی برخورد کرده هویت اکتسابی خود را به دست می آورند و متناسب با هویت اجتماعی جدید از موقعیت اجتماعی جدیدی برخوردار می شوند.
تحرک اجتماعی:
تحرك اجتماعی عبارت است از جابه جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی دیگر.
انواع تحرک اجتماعی:
1) تحرک صعودی
2) تحرک نزولی
3) تحرک افقی
تحرک اجتماعی صعودی:
جا به جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی بالاتر.
تحرک اجتماعی نزولی:
جا به جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی پایین تر.
تحرک اجتماعی افقی:
جابه جایی افراد ازیک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی مشابه.
رتبه بندی مشاغل:
در همه کشورها رتبه بندی مشاغل وجود دارد ولی رتبه بندی درکشورهای مختلف یکسان نیست و برخی مشاغل در بعضی کشورها از اهمیت بیشتری برخوردارند و بالعکس .
موقعیت اجتماعی افراد:
موقعیت اجتماعی افراد، صرفا تابع مشاغل آن ها نیست و به عواملی زیر نیز بستگی دارد :
1) علم 2) دین 3) تقوا 4) هنر 5) احترام 6) ثروت 7) شهرت 8) زیبایی و...
دسته بندی انواع تحرک اجتماعی:
1) تحرک اجتماعی درون نسلی
2) تحرک اجتماعی میان نسلی
تحرک اجتماعی درون نسلی:
تحرک اجتماعی یک فرد درطول زندگی خودش در نظر گرفته میشود.
تحرک اجتماعی میان نسلی:
تحرک اجتماعی فرد نسبت به والدینش در نظر گرفته می شود .
تحرک اجتماعی:
موقعیت اجتماعی:
جایگاهی که فرد در جامعه یا در گروه اجتماعی دارد .ما با شناخت موقعیت اجتماعی فرد درباره او اطلاعاتی به دست می آوریم. کسب هویت های اجتماعی جدید با تغییراتی درموقعیت اجتماعی افراد همراه است.
چگونگی کسب هویت اجتماعی انتسابی و اکتسابی افراد :
افراد در بدو تولد هویت اجتماعی انتسابی خود را به صورت انفعالی در محیط خانواده و ... می پذیرند. سپس با گذر زمان به گونه ای فعال با محیط اجتماعی برخورد کرده هویت اکتسابی خود را به دست می آورند و متناسب با هویت اجتماعی جدید از موقعیت اجتماعی جدیدی برخوردار می شوند.
تحرک اجتماعی:
تحرك اجتماعی عبارت است از جابه جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی دیگر.
انواع تحرک اجتماعی:
1) تحرک صعودی
2) تحرک نزولی
3) تحرک افقی
تحرک اجتماعی صعودی:
جا به جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی بالاتر.
تحرک اجتماعی نزولی:
جا به جایی افراد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی پایین تر.
تحرک اجتماعی افقی:
جابه جایی افراد ازیک موقعیت اجتماعی به موقعیت اجتماعی مشابه.
رتبه بندی مشاغل:
در همه کشورها رتبه بندی مشاغل وجود دارد ولی رتبه بندی درکشورهای مختلف یکسان نیست و برخی مشاغل در بعضی کشورها از اهمیت بیشتری برخوردارند و بالعکس .
موقعیت اجتماعی افراد:
موقعیت اجتماعی افراد، صرفا تابع مشاغل آن ها نیست و به عواملی زیر نیز بستگی دارد :
1) علم 2) دین 3) تقوا 4) هنر 5) احترام 6) ثروت 7) شهرت 8) زیبایی و...
دسته بندی انواع تحرک اجتماعی:
1) تحرک اجتماعی درون نسلی
2) تحرک اجتماعی میان نسلی
تحرک اجتماعی درون نسلی:
تحرک اجتماعی یک فرد درطول زندگی خودش در نظر گرفته میشود.
تحرک اجتماعی میان نسلی:
تحرک اجتماعی فرد نسبت به والدینش در نظر گرفته می شود .
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
فرصت ها و محدودیت های تغییرات هویتی
فصل 10 : تغییرات هویت اجتماعی
فرصت ها و محدودیت های تغییرات هویتی:
فرصت اجتماعی:
امکانی که جامعه برای تحرک اجتماعی صعودی و کسب هویت جدید برای افراد ایجاد می کند.
انسداد اجتماعی:
مسدود بودن راه تحرک اجتماعی صعودی را انسداد اجتماعی می گویند .
دلیل ناتوانی در کسب انواع هویت اجتماعی:
اعضای جهان اجتماعی نمی توانند هر نوع هویت اجتماعی را کسب کنند زیرا، درجهان های اجتماعی مختلف فرصت های پیش روی افراد برای تحرک اجتماعی و کسب هویت های جدید متفاوت است و هر جامعه ای به تناسب عقاید و ارزش هایی که دارد برخی تغییرات هویتی و تحرک های اجتماعی را تشویق و برخی دیگر را منع می کنند.
تغییرات هویتی افراد در جامعه:
1) در چارچوب عقاید و ارزش های و فرهنگ پذیرفته شده جامعه که این نوع تغییرات مورد تشویق و تایید جامعه قرار می گیرد .
2) خارج از چارچوب عقاید و ارزش ها و فرهنگ جامعه که این نوع تغییرات به تعارض فرهنگی در جامعه منجر می شود .
زمانی تغییرات هویتی افراد با هویت جهان اجتماعی سازگار است و توسط جامعه تشویق و تایید می شود که تغییرات هویتی در چارچوب عقاید و ارزش های اساسی جامعه باشد .
تعارض فرهنگی:
اگر تغییرات هویتی افراد خارج از مرزهای مورد قبول جهان اجتماعی رخ دهد و شیوه هایی از زندگی را که با عقاید و ارزش ها در تقابل هستند به دنبال بیاورد تعارض فرهنگی ایجاد می شود .
پیامد تعارض فرهنگی:
اضطراب ها و نگرانی های اجتماعی فراوان در جامعه .
علل تعارض فرهنگی:
1) علل درونی: این علل به نوآوری و فعالیت های اعضای جهان اجتماعی مربوط می شود.
2) علل بیرونی: این علل به دلیل تاثیرپذیری از جهان های اجتماعی دیگر است.
فرصت ها و محدودیت های تغییرات هویتی:
فرصت اجتماعی:
امکانی که جامعه برای تحرک اجتماعی صعودی و کسب هویت جدید برای افراد ایجاد می کند.
انسداد اجتماعی:
مسدود بودن راه تحرک اجتماعی صعودی را انسداد اجتماعی می گویند .
دلیل ناتوانی در کسب انواع هویت اجتماعی:
اعضای جهان اجتماعی نمی توانند هر نوع هویت اجتماعی را کسب کنند زیرا، درجهان های اجتماعی مختلف فرصت های پیش روی افراد برای تحرک اجتماعی و کسب هویت های جدید متفاوت است و هر جامعه ای به تناسب عقاید و ارزش هایی که دارد برخی تغییرات هویتی و تحرک های اجتماعی را تشویق و برخی دیگر را منع می کنند.
تغییرات هویتی افراد در جامعه:
1) در چارچوب عقاید و ارزش های و فرهنگ پذیرفته شده جامعه که این نوع تغییرات مورد تشویق و تایید جامعه قرار می گیرد .
2) خارج از چارچوب عقاید و ارزش ها و فرهنگ جامعه که این نوع تغییرات به تعارض فرهنگی در جامعه منجر می شود .
زمانی تغییرات هویتی افراد با هویت جهان اجتماعی سازگار است و توسط جامعه تشویق و تایید می شود که تغییرات هویتی در چارچوب عقاید و ارزش های اساسی جامعه باشد .
تعارض فرهنگی:
اگر تغییرات هویتی افراد خارج از مرزهای مورد قبول جهان اجتماعی رخ دهد و شیوه هایی از زندگی را که با عقاید و ارزش ها در تقابل هستند به دنبال بیاورد تعارض فرهنگی ایجاد می شود .
پیامد تعارض فرهنگی:
اضطراب ها و نگرانی های اجتماعی فراوان در جامعه .
علل تعارض فرهنگی:
1) علل درونی: این علل به نوآوری و فعالیت های اعضای جهان اجتماعی مربوط می شود.
2) علل بیرونی: این علل به دلیل تاثیرپذیری از جهان های اجتماعی دیگر است.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
هویت جهان اجتماعی
فصل 11 : تحولات هویتی جهان اجتماعی
هویت جهان اجتماعی:
هویت اجتماعی:
بخشی از هویت فرد است که با عضویت در گروه شکل می گیرد.
هویت فرهنگی:
بخشی از هویت جامعه است که با پذیرش عقاید و ارزش های مشترک از سوی افراد جامعه و به رسمیت شناختن آن ها شکل می گیرد. هویت فرهنگی جامعه گسترده تر از هویت اجتماعی افراد است. هویت اجتماعی افراد در پرتو فرهنگی جامعه شکل می گیرد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی:
هویت فرهنگی جهان اجتماعی به آن دسته از هویت اجتماعی افراد فرصت شکل گیری می دهد که با عقاید و ارش های آن متناسب و سازگار باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی در برابر آن دسته از هویت های اجتماعی مقاومت می کند که با عقاید و ارزش های آن نا سازگار باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی تا زمانی دوام می آورد که عقاید و ارزش های مربوط به آن مورد پذیرش اعضای جهان اجتماعی باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی زمانی با چالش مواجه می شود و دوام خود را از دست می دهد که عقاید و ارزش های مربوط به آن اهمیت و اعتبار خود را در اعضای جهان اجتماعی از دست بدهد.
هویت فرهنگی جامعه و هویت اجتماعی افراد آن جامعه نمی توانند مستقل از یک دیگر وجود داشته باشند.
خانواده:
خانواده یک گروه اجتماعی است و دارای هویت فرهنگی می باشد و بخشی از هویت اجتماعی افراد خانواده بر اساس هویت فرهنگی خانواده (عقاید و ارزش های و هنجار های مشترک) شکل می گیرد.
در هر جهان اجتماعی به هر شکل از زندگی، خانواده نمی گویند و خانواده تنها شکلی از زندگی است که بر اساس عقاید و ارزش ها و هنجار ها و نماد خانواده شکل گرفته باشد و خانواده تا زمانی که اعضای آن عقاید و ارزش ها و هنجار هایش را بپذیرند و به آن عمل نمایند به بقای خود ادامه می دهد و در غیر این صورت خانواده از هم می پاشد.
هویت جهان اجتماعی:
هویت اجتماعی:
بخشی از هویت فرد است که با عضویت در گروه شکل می گیرد.
هویت فرهنگی:
بخشی از هویت جامعه است که با پذیرش عقاید و ارزش های مشترک از سوی افراد جامعه و به رسمیت شناختن آن ها شکل می گیرد. هویت فرهنگی جامعه گسترده تر از هویت اجتماعی افراد است. هویت اجتماعی افراد در پرتو فرهنگی جامعه شکل می گیرد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی:
هویت فرهنگی جهان اجتماعی به آن دسته از هویت اجتماعی افراد فرصت شکل گیری می دهد که با عقاید و ارش های آن متناسب و سازگار باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی در برابر آن دسته از هویت های اجتماعی مقاومت می کند که با عقاید و ارزش های آن نا سازگار باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی تا زمانی دوام می آورد که عقاید و ارزش های مربوط به آن مورد پذیرش اعضای جهان اجتماعی باشد.
هویت فرهنگی جهان اجتماعی زمانی با چالش مواجه می شود و دوام خود را از دست می دهد که عقاید و ارزش های مربوط به آن اهمیت و اعتبار خود را در اعضای جهان اجتماعی از دست بدهد.
هویت فرهنگی جامعه و هویت اجتماعی افراد آن جامعه نمی توانند مستقل از یک دیگر وجود داشته باشند.
خانواده:
خانواده یک گروه اجتماعی است و دارای هویت فرهنگی می باشد و بخشی از هویت اجتماعی افراد خانواده بر اساس هویت فرهنگی خانواده (عقاید و ارزش های و هنجار های مشترک) شکل می گیرد.
در هر جهان اجتماعی به هر شکل از زندگی، خانواده نمی گویند و خانواده تنها شکلی از زندگی است که بر اساس عقاید و ارزش ها و هنجار ها و نماد خانواده شکل گرفته باشد و خانواده تا زمانی که اعضای آن عقاید و ارزش ها و هنجار هایش را بپذیرند و به آن عمل نمایند به بقای خود ادامه می دهد و در غیر این صورت خانواده از هم می پاشد.
فرآیند تحولات هویتی جهان اجتماعی
فصل 11 : تحولات هویتی جهان اجتماعی
فرآیند تحولات هویتی جهان اجتماعی:
تغییرات در جهان اجتماعی:
1) تغیراتی که درون یک جهان اجتماعی واحد رخ می دهد و مربوط لایه های سطحی جهان اجتماع می باشد.
2) تغییراتی که جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و مربوط به لایه های عمیق جهان اجتماعی می باشد.
تحول فرهنگی:
به تغییراتی که مربوط به لایه های عمیق جهان اجتماعی است و جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و موجب تحول هویت جهان اجتماعی می شود تحول فرهنگی می گویند.
تزلزل فرهنگی:
اگر تعارض فرهنگی(شیوه زندگی ناسازگار با عقاید و ارزش ها) ادامه یابد و جهان اجتماعی نتواند کنش های اجتماعی را بر اساس فرهنگ خود سامان دهد و عقاید و ارزش هایی که هویت فرهنگی جهان اجتماعی را می سازد مورد تردید قرار بگیرند و استقرار خود را در جامعه از دست بدهند تزلزل فرهنگی رخ می دهد.
تعارض فرهنگی و تزلزل فرهنگی:
هر تعارض فرهنگی به تزلزل فرهنگی منجر نمی شود، زیرا گاهی می توان با کنترل و مدیریت از ادامه تعارض فرهنگی جلوگیری کرد و هنجار ها و رفتار ها به سمت عقاید و ارزش های مورد قبول جامعه سوق داد و مانع از ایجاد تزلزل فرهنگی شد .
ناسازگاری و تعارضی که در سطح رفتارها و هنجار ها بوجود آمده اگر ادامه یابد و به سطوح عمیق تر یعنی عقاید و ارزش ها برسد تزلزل فرهنگی ایجاد می شود .
رابطه تزلزل فرهنگی و بحران هویت:
تزلزل فرهنگی می تواند منجر به ایجاد بحران هویت گردد. تزلزل فرهنگی می تواند باعث ایجاد بحران هویت گردد، زیرا بحران هویت زمانی بوجود می آید که جهان اجتماعی توان حفظ و دفاع از ارزش های اجتماعی خود را نداشته باشد.
اگر یک جهان اجتماعی با بحران هویت مواجه شود راه برای دگرگونی و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی باز می شود.
بحران هویت و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی:
بحران هویت راه را برای دگرگونی و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی باز می کند، زیرا اگر بحران هویت به وجود آید تغیرات اجتماعی در یک جهان اجتماعی واحد اتفاق نمی افتد بلکه جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و موجب ایجاد تحولات فرهنگی می گردد.
انواع تحولات فرهنگی:
1) تحولات فرهنگی مثبت
2) تحولات فرهنگی منفی
تحولات فرهنگی مثبت:
اگر فرهنگی که دچار تزلزل و بحران و تحول شده فرهنگی باطل باشد و به سمت فرهنگ حق تغییر جهت دهد تحول فرهنگی مثبت رخ می دهد. مانند تبدیل جامعه از اموی به نبوی .
تحولات فرهنگی منفی:
اگر فرهنگی که دچار تزلزل، بحران و تحول شده است فرهنگ حق باشد و به سمت فرهنگ باطل تغییر جهت دهد تحول فرهنگی منفی رخ می دهد. مانند تبدیل جامعه نبوی به اموی .
علل ایجاد تحولات فرهنگی:
1) تحولات درونی
2) تحولات بیرونی(تاثیر پذیری یک فرهنگ از فرهنگ های دیگر (
علل تحولات درونی:
1) نو آوری ها و ابداعات مثبت و منفی افراد جهان اجتماعی
2) کاستی ها و بن بست های موجود در هویت فرهنگی جهان اجتماعی
پیامد بن بست ها و کاستی های درونی:
پیامد بن بست ها و کاستی های درونی در یک جهان اجتماعی عبارت است از کهولت و مرگ جهان اجتماعی.
مرگ جهان اجتماعی زمانی رخ می دهد که :
جهان اجتماعی با کاستی و بن بست ها درونی روبرو باشد و با به کارگیری تمام ظرفیت های خود نتواند به نیاز های طبیعی، جسمی، فطری و معنوی انسان ها پاسخ دهد .
مشکلات فرهنگی جامعه ای که توان پاسخگویی به نیازهای معنوی و فطری انسان را ندارد:
1) پوچ انگاری
2) از دست دادن نشاط زندگی
3) یأس و نامیدی
4) خودکشی
تأثیر کاستی و خلا معنوی بر دانشمندان و متفکران اجتماعی:
1) باز اندیشی درباره بنیان های عقیدتی و ارزشی جهان اجتماعی.
2) تشویق جهان اجتماعی برای عبور از مرزهای هویت فرهنگی خود.
فرآیند تحولات هویتی جهان اجتماعی:
تغییرات در جهان اجتماعی:
1) تغیراتی که درون یک جهان اجتماعی واحد رخ می دهد و مربوط لایه های سطحی جهان اجتماع می باشد.
2) تغییراتی که جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و مربوط به لایه های عمیق جهان اجتماعی می باشد.
تحول فرهنگی:
به تغییراتی که مربوط به لایه های عمیق جهان اجتماعی است و جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و موجب تحول هویت جهان اجتماعی می شود تحول فرهنگی می گویند.
تزلزل فرهنگی:
اگر تعارض فرهنگی(شیوه زندگی ناسازگار با عقاید و ارزش ها) ادامه یابد و جهان اجتماعی نتواند کنش های اجتماعی را بر اساس فرهنگ خود سامان دهد و عقاید و ارزش هایی که هویت فرهنگی جهان اجتماعی را می سازد مورد تردید قرار بگیرند و استقرار خود را در جامعه از دست بدهند تزلزل فرهنگی رخ می دهد.
تعارض فرهنگی و تزلزل فرهنگی:
هر تعارض فرهنگی به تزلزل فرهنگی منجر نمی شود، زیرا گاهی می توان با کنترل و مدیریت از ادامه تعارض فرهنگی جلوگیری کرد و هنجار ها و رفتار ها به سمت عقاید و ارزش های مورد قبول جامعه سوق داد و مانع از ایجاد تزلزل فرهنگی شد .
ناسازگاری و تعارضی که در سطح رفتارها و هنجار ها بوجود آمده اگر ادامه یابد و به سطوح عمیق تر یعنی عقاید و ارزش ها برسد تزلزل فرهنگی ایجاد می شود .
رابطه تزلزل فرهنگی و بحران هویت:
تزلزل فرهنگی می تواند منجر به ایجاد بحران هویت گردد. تزلزل فرهنگی می تواند باعث ایجاد بحران هویت گردد، زیرا بحران هویت زمانی بوجود می آید که جهان اجتماعی توان حفظ و دفاع از ارزش های اجتماعی خود را نداشته باشد.
اگر یک جهان اجتماعی با بحران هویت مواجه شود راه برای دگرگونی و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی باز می شود.
بحران هویت و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی:
بحران هویت راه را برای دگرگونی و تحول هویت فرهنگی جهان اجتماعی باز می کند، زیرا اگر بحران هویت به وجود آید تغیرات اجتماعی در یک جهان اجتماعی واحد اتفاق نمی افتد بلکه جهان اجتماعی را به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می کند و موجب ایجاد تحولات فرهنگی می گردد.
انواع تحولات فرهنگی:
1) تحولات فرهنگی مثبت
2) تحولات فرهنگی منفی
تحولات فرهنگی مثبت:
اگر فرهنگی که دچار تزلزل و بحران و تحول شده فرهنگی باطل باشد و به سمت فرهنگ حق تغییر جهت دهد تحول فرهنگی مثبت رخ می دهد. مانند تبدیل جامعه از اموی به نبوی .
تحولات فرهنگی منفی:
اگر فرهنگی که دچار تزلزل، بحران و تحول شده است فرهنگ حق باشد و به سمت فرهنگ باطل تغییر جهت دهد تحول فرهنگی منفی رخ می دهد. مانند تبدیل جامعه نبوی به اموی .
علل ایجاد تحولات فرهنگی:
1) تحولات درونی
2) تحولات بیرونی(تاثیر پذیری یک فرهنگ از فرهنگ های دیگر (
علل تحولات درونی:
1) نو آوری ها و ابداعات مثبت و منفی افراد جهان اجتماعی
2) کاستی ها و بن بست های موجود در هویت فرهنگی جهان اجتماعی
پیامد بن بست ها و کاستی های درونی:
پیامد بن بست ها و کاستی های درونی در یک جهان اجتماعی عبارت است از کهولت و مرگ جهان اجتماعی.
مرگ جهان اجتماعی زمانی رخ می دهد که :
جهان اجتماعی با کاستی و بن بست ها درونی روبرو باشد و با به کارگیری تمام ظرفیت های خود نتواند به نیاز های طبیعی، جسمی، فطری و معنوی انسان ها پاسخ دهد .
مشکلات فرهنگی جامعه ای که توان پاسخگویی به نیازهای معنوی و فطری انسان را ندارد:
1) پوچ انگاری
2) از دست دادن نشاط زندگی
3) یأس و نامیدی
4) خودکشی
تأثیر کاستی و خلا معنوی بر دانشمندان و متفکران اجتماعی:
1) باز اندیشی درباره بنیان های عقیدتی و ارزشی جهان اجتماعی.
2) تشویق جهان اجتماعی برای عبور از مرزهای هویت فرهنگی خود.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
ارتباط جهان های اجتماعی و تحولات فرهنگی
فصل 12 : تحولات هویتی جهان اجتماعی (علل بیرونی)
ارتباط جهان های اجتماعی و تحولات فرهنگی:
ارتباط جهان های اجتماعی:
1) ارتباط در محدوده هنجار ها و نمادها و شیوه های زندگی
2) ارتباط در سطح عقاید و ارزش ها
پیامد ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر:
1) گسترش و پیشرفت جهان اجتماعی
2) ایجاد تحوالت هویتی
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر زمینه ساز گسترش و پیشرفت:
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر می تواند زمینه گسترش و پیشرفت آن ها را فراهم کند اگر، جهان های اجتماعی در تعامل و داد و ستد با یکدیگر عقاید، ارزش ها و آرمان های خود را حفظ کنند و در محدود نمادهای و هنجار ها و شیوه های زندگی عناصری را از جهان اجتماعی دیگر اخذ کنند در صورت لزوم تغییراتی در آن ها به وجود آورند .
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر زمینه ساز ایجاد تحولات هویتی:
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر می تواند باعث ایجاد تحولات هویتی شود اگر جهان اجتماعی در تعامل با جهان دیگر بر عقاید و ارزش های خود پافشاری نکند و داد و ستد فرهنگی به لایه های عمیق سرایت کند و به مرور زمان به عقاید و ارزش های خود پشت کنند .
جهان اسلام و رویارویی با جهان اجتماعی:
جهان اسلام در نخست رویارویی خود با جهان های اجتماعی دیگر دچار تحولات هویتی نشد و گسترش پیدا کرد، زیرا هویت فرهنگی (عقاید و ارزش ها) خود را حفظ کرد و فقط عناصر سازگار با هویت خود را از آن ها گرفت و در مواردی آن ها را بازسازی نمود.
دلیل عدم تحولات هویتی جهان اسلام در مواجه با فرهنگ یونان و روم:
1) اسلام به دلیل اهمیتی که عقلانیت می داد فقط عناصر عقلی این دو فرهنگ را اخذ کرد .
2) عناصر اساطیری و مشرکانه این دو فرهنگ را اخذ نکرد .
3) متناسب با هستی شناختی توحیدی خود در دانش آن ها دخل و تصرف کرد.
جهان اجتماعی که در مسیر تحولات هویتی ، ارزش ها و عقاید جهان اجتماعی دیگر را قبول کند به آن
ملحق می شود.
ممکن است یک جهان اجتماعی در مواجهه با جهان اجتماعی دیگر با پذیرش بخش هایی از عناصر آن، هویت جدیدی به دست آورد و دچار تحولات هویتی شود بدون اینکه به جهان اجتماعی دیگر ملحق شود .
سیر تحولات هویتی جهان غرب:
1) جهان غرب طی جنگ های صلیبی و رویارویی با فرهنگ اسلامی با پذیرش برخی عناصر آن بدون اینکه به جهان اسلام بپیوندد تحولات هویتی پیدا کرد .
2) جهان غرب در دوره ای با عبور از عقاید و ارزش های مسیحیت قرون وسطی به عقاید و ارزش های دنیوی و سکولار روی آورد و هویت جدیدی پیدا کرد .
خود باختگی فرهنگی :
ممکن است یک جهان اجتماعی در مواجهه با جهان اجتماعی دیگر به خود باختگی فرهنگی گرفتار شود.
اگر افراد یک جهان اجتماعی مبهوت و مقهور جهان اجتماعی دیگر شوند و حالت فعال و خلاق خود را انتخاب عناصر فرهنگی از دست بدهند و به گونه ای تقلیدی عمل نمایند به خود باختگی فرهنگی دچار می شوند .
پیامد های خود باختگی فرهنگی:
1) نمی تواند فرهنگ گذشته خود را تداوم بخشد .
2) نمی تواند فرهنگ خود را گسترش دهد .
3) نمی تواند فرهنگ خود را رها کند و به جهانی که مبهوت آن شده ملحق شود.(از اینجا رانده و از آنجا مانده میشود(.
جامعه ای که دچار ازخود باختگی فرهنگی شده نمی تواند فرهنگ خود را تداوم و گسترش دهد و نمی تواند به فرهنگی که مبهوت آن شده ملحق شود زیرا به روش تقلیدی عمل می کند و ارتباطش را با فرهنگ و تاریخ خود از دست می دهد .
بسیاری از جوامع غیر غربی در رویایی با جهان غرب دچار خود باختگی فرهنگی شده اند زیرا مرغوب قدرت اقتصادی و سیاسی برتر آن ها گشته اند.
غرب زدگی:
به خود باختگی جوامع غیر غربی در برابر جهان غرب، غرب زدگی می گویند.
ارتباط جهان های اجتماعی و تحولات فرهنگی:
ارتباط جهان های اجتماعی:
1) ارتباط در محدوده هنجار ها و نمادها و شیوه های زندگی
2) ارتباط در سطح عقاید و ارزش ها
پیامد ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر:
1) گسترش و پیشرفت جهان اجتماعی
2) ایجاد تحوالت هویتی
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر زمینه ساز گسترش و پیشرفت:
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر می تواند زمینه گسترش و پیشرفت آن ها را فراهم کند اگر، جهان های اجتماعی در تعامل و داد و ستد با یکدیگر عقاید، ارزش ها و آرمان های خود را حفظ کنند و در محدود نمادهای و هنجار ها و شیوه های زندگی عناصری را از جهان اجتماعی دیگر اخذ کنند در صورت لزوم تغییراتی در آن ها به وجود آورند .
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر زمینه ساز ایجاد تحولات هویتی:
ارتباط جهان های اجتماعی با یکدیگر می تواند باعث ایجاد تحولات هویتی شود اگر جهان اجتماعی در تعامل با جهان دیگر بر عقاید و ارزش های خود پافشاری نکند و داد و ستد فرهنگی به لایه های عمیق سرایت کند و به مرور زمان به عقاید و ارزش های خود پشت کنند .
جهان اسلام و رویارویی با جهان اجتماعی:
جهان اسلام در نخست رویارویی خود با جهان های اجتماعی دیگر دچار تحولات هویتی نشد و گسترش پیدا کرد، زیرا هویت فرهنگی (عقاید و ارزش ها) خود را حفظ کرد و فقط عناصر سازگار با هویت خود را از آن ها گرفت و در مواردی آن ها را بازسازی نمود.
دلیل عدم تحولات هویتی جهان اسلام در مواجه با فرهنگ یونان و روم:
1) اسلام به دلیل اهمیتی که عقلانیت می داد فقط عناصر عقلی این دو فرهنگ را اخذ کرد .
2) عناصر اساطیری و مشرکانه این دو فرهنگ را اخذ نکرد .
3) متناسب با هستی شناختی توحیدی خود در دانش آن ها دخل و تصرف کرد.
جهان اجتماعی که در مسیر تحولات هویتی ، ارزش ها و عقاید جهان اجتماعی دیگر را قبول کند به آن
ملحق می شود.
ممکن است یک جهان اجتماعی در مواجهه با جهان اجتماعی دیگر با پذیرش بخش هایی از عناصر آن، هویت جدیدی به دست آورد و دچار تحولات هویتی شود بدون اینکه به جهان اجتماعی دیگر ملحق شود .
سیر تحولات هویتی جهان غرب:
1) جهان غرب طی جنگ های صلیبی و رویارویی با فرهنگ اسلامی با پذیرش برخی عناصر آن بدون اینکه به جهان اسلام بپیوندد تحولات هویتی پیدا کرد .
2) جهان غرب در دوره ای با عبور از عقاید و ارزش های مسیحیت قرون وسطی به عقاید و ارزش های دنیوی و سکولار روی آورد و هویت جدیدی پیدا کرد .
خود باختگی فرهنگی :
ممکن است یک جهان اجتماعی در مواجهه با جهان اجتماعی دیگر به خود باختگی فرهنگی گرفتار شود.
اگر افراد یک جهان اجتماعی مبهوت و مقهور جهان اجتماعی دیگر شوند و حالت فعال و خلاق خود را انتخاب عناصر فرهنگی از دست بدهند و به گونه ای تقلیدی عمل نمایند به خود باختگی فرهنگی دچار می شوند .
پیامد های خود باختگی فرهنگی:
1) نمی تواند فرهنگ گذشته خود را تداوم بخشد .
2) نمی تواند فرهنگ خود را گسترش دهد .
3) نمی تواند فرهنگ خود را رها کند و به جهانی که مبهوت آن شده ملحق شود.(از اینجا رانده و از آنجا مانده میشود(.
جامعه ای که دچار ازخود باختگی فرهنگی شده نمی تواند فرهنگ خود را تداوم و گسترش دهد و نمی تواند به فرهنگی که مبهوت آن شده ملحق شود زیرا به روش تقلیدی عمل می کند و ارتباطش را با فرهنگ و تاریخ خود از دست می دهد .
بسیاری از جوامع غیر غربی در رویایی با جهان غرب دچار خود باختگی فرهنگی شده اند زیرا مرغوب قدرت اقتصادی و سیاسی برتر آن ها گشته اند.
غرب زدگی:
به خود باختگی جوامع غیر غربی در برابر جهان غرب، غرب زدگی می گویند.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
از خود بیگانگی فرهنگی
فصل 12 : تحولات هویتی جهان اجتماعی (علل بیرونی)
از خود بیگانگی فرهنگی:
از خود بیگانگی:
بیگانه شدن انسان از خودش را از خود بیگانگی می گویند.
از خودبیگانگی فرهنگی:
به از خود بیگانگی جهان اجتماعی اطلاق می شود .
انواع معانی از خود بیگانگی فرهنگی:
1) از خود بیگانگی تاریخی
2) از خود بیگانگی حقیقی(فطری(
از خودبیگانگی تاریخی:
جهان اجتماعی خود باخته در مواجه با فرهنگ دیگر فرهنگ تاریخی و هویت خود را از یاد می برد یعنی واقعیت ها وآرمان های خود را فراموش می کند .
از خود بیگانگی فطری(حقیقی(:
عقاید و ارزش های جهان اجتماعی به گونه ای است که مانع آشنایی اعضای آن با حقیقت انسان و جهان می شود یعنی واقعیت ها و آرمان هایش مطابق حق نیست .
دلیل دچار شدن به از خودبیگانگی فطری جهان های اجتماعی که بر اساس فطرت انسان شکل نگرفته اند:
1) در این نوع جهان اجتماعی ، تصویری که از انسان ارائه می شود سرابی از حقیقت است.
2) در این نوع جهان اجتماعی انسان از حقیقت خود و هستی دور می ماند.
3) در این نوع جهان اجتماعی فطرت انسان به آرامش نمی رسد و گرفتار اضطراب و تشویش می شود و سر به اعتراض و عصیان می زند.
شناخت حقیقت خود و جهان:
از نظر قرآن انسان زمانی به شناخت حقیقت خود و جهان می رسد که با نگاه توحیدی به خود و جهان بنگرد .
دلیل عدم دچار از خود بیگانگی فطری جهان اجتماعی توحیدی که بر اساس فطرت انسان شکل گرفته:
1) در این جهان انسان با حقیقت خود و جهان هستی آشنا می گردد .
2) در این جهان درهای برکت زمین و آسمان به سوی انسان گشوده می شود .
3) در این جهان انسان به خود آگاهی می رسد و خود و جهان را آیات و نشانه خداوند می داند که همواره همنشین خداوند است .
از خود بیگانگی فرهنگی:
از خود بیگانگی:
بیگانه شدن انسان از خودش را از خود بیگانگی می گویند.
از خودبیگانگی فرهنگی:
به از خود بیگانگی جهان اجتماعی اطلاق می شود .
انواع معانی از خود بیگانگی فرهنگی:
1) از خود بیگانگی تاریخی
2) از خود بیگانگی حقیقی(فطری(
از خودبیگانگی تاریخی:
جهان اجتماعی خود باخته در مواجه با فرهنگ دیگر فرهنگ تاریخی و هویت خود را از یاد می برد یعنی واقعیت ها وآرمان های خود را فراموش می کند .
از خود بیگانگی فطری(حقیقی(:
عقاید و ارزش های جهان اجتماعی به گونه ای است که مانع آشنایی اعضای آن با حقیقت انسان و جهان می شود یعنی واقعیت ها و آرمان هایش مطابق حق نیست .
دلیل دچار شدن به از خودبیگانگی فطری جهان های اجتماعی که بر اساس فطرت انسان شکل نگرفته اند:
1) در این نوع جهان اجتماعی ، تصویری که از انسان ارائه می شود سرابی از حقیقت است.
2) در این نوع جهان اجتماعی انسان از حقیقت خود و هستی دور می ماند.
3) در این نوع جهان اجتماعی فطرت انسان به آرامش نمی رسد و گرفتار اضطراب و تشویش می شود و سر به اعتراض و عصیان می زند.
شناخت حقیقت خود و جهان:
از نظر قرآن انسان زمانی به شناخت حقیقت خود و جهان می رسد که با نگاه توحیدی به خود و جهان بنگرد .
دلیل عدم دچار از خود بیگانگی فطری جهان اجتماعی توحیدی که بر اساس فطرت انسان شکل گرفته:
1) در این جهان انسان با حقیقت خود و جهان هستی آشنا می گردد .
2) در این جهان درهای برکت زمین و آسمان به سوی انسان گشوده می شود .
3) در این جهان انسان به خود آگاهی می رسد و خود و جهان را آیات و نشانه خداوند می داند که همواره همنشین خداوند است .
تحولات هویت ایرانی در گذر زمان
فصل 13 : هویت ایرانی (1) (هویت فرهنگی ایرانی)
تحولات هویت ایرانی در گذر زمان:
ويژگی هایی که افراد خود را با آن معرفی می کنند:
قد - قیافه - قدرت - ثروت - علم - مهارت - دانش - ایمان - تبار خانوادگی و ... .
ویژگی هایی که اقوام و ملت ها و گروه ها خود را با آن معرفی می کنند:
سرزمین - تاریخ - جمعیت - اقتصاد - سیاست - فرهنگ و... .
ویژگی های هویت ایرانی قبل از ظهور اسلام:
1) ایران قدمت تاریخی بیش از 7هزار سال دارد.
2) دارای هویت توحیدی، دینی و در برخی موارد آمیخته با اساطیر بود.
3) دارای هویت های اجتماعی متفاوت بود زیرا اقوام مختلفی در آن زندگی میکردند
4) دارای هویت فرهنگی واحدی بود زیرا اقوام مختلف در ارزش ها و عقاید دین زرتشت با یکدیگر اشتراک داشتند.
عقاید و ارزش های آیین زرتشت با اساطیر آمیخته بود و روایاتی از این هویت را در شاهنامه فردوسی میتوان دید.
تاثیرات اسلام بر هویت ایرانی:
1) ایرانیان پس از آشنایی با اسلام عناصر مشرکانه و اساطیری هویت خود را کنار گذاشتند و هویت توحیدی پیدا کردند.
2) ایران با پذیرش عقاید و ارزش های دین اسلام به جهان اسلام ملحق شد و هویت ایرانی به صورت بخشی از هویت جهان اسلام درآمد.
3) زبان فارسی دری به عنوان زبان دوم جهان اسلام معرفی شد.
دلیل معرفی زبان فارسی دری به عنوان زبان دوم جهان اسلام:
زیرا ایرانیان مشارکت فعالی در حیات فکری جهان اسلام داشتند و این زبان از محدوده زبان سیاسی مشترک اقوام ایرانی فراتر رفت و از مرز های گورکانی و عثمانی عبور کرد و تا هند و تبت و آسیای صغیر و شبه جزیره بالکان گسترش یافت.
زبان فارسی دری زبان سیاسی دربار ایران و زبان رسمی مشترک اقوامی بود که در ایران زندگی می کردند.
افرادی که با خدمات بی نظیر خود موجب گسترش زبان فارسی شدند:
حکیمان و شاعرانی چون مولوی ، سعدی و حافظ.
دلیل نیاز مسلمانان به آموختن زبان فارسی:
زیرا حکیمان ایرانی معارف و هنرهایی را تولید می کردند که مسلمانان برای دستیابی به آن ها نیازمند یادگیری زبان فارسی بودند.
اَشکال برخورد جهان اسلام با هجوم نظامی و سیاسی اقوام مختلف در تاریخ اسلامی:
1) گاهی به دفع مهاجمان پرداختند مانند آنچه در جنگ های صلیبی رخ داد.
2) گاهی مهاجمان را در درون خود جذب و هضم کردند مانند آنچه در حمله مغول اتفاق افتاد.
3) در برخورد با قدرت سیاسی و نظامی غرب بخشی از مسلمانان به خود باختگی فرهنگی دچار شدند مانند تجربه جدیدی که در قرن اخیر اتفاق افتاده و هنوز به پایان نرسیده است.
خودباختگی فرهنگی کشور های اسلامی در برابر غرب:
خودباختگی فرهنگی کشور های اسلامی در برابر غرب موجب شد که آنچه را شرق شناسان و تاریخ نگاران غربی از هویت جهان اسلام القا می کردند در بین جوامع اسلامی و از جمله ایران رواج پیدا کند.
ویژگی هویتی را که شرق شناسان و تاریخ نگاران غربی از جهان اسلام القا می کردند:
1) هویتی دینی یا حتی اساطیری نیست بلکه هویتی سکولار است که به ابعاد تاریخی و جغرافیایی محدود می شود.
2) هویتی است که در قالب عناوین قوم گرایانه و ناسیونالیستی ملت اسلامی را به اقوام مختلف ترک و عرب و فارس تقسیم می کند.
آثاری که متفکران ایرانی در نقد رویکرد تقلیدی به فرهنگ غرب و ایجاد هویت کاذب در افراد تدوین کرده اند:
1) غرب زدگی: جلال آل احمد
2) بازگشت به خویشتن: دکتر علی شریعتی
3) خدمات متقابل اسلام و ایران: استاد مطهری
4) فطرت: استاد علی مطهری
تحولات هویت ایرانی در گذر زمان:
ويژگی هایی که افراد خود را با آن معرفی می کنند:
قد - قیافه - قدرت - ثروت - علم - مهارت - دانش - ایمان - تبار خانوادگی و ... .
ویژگی هایی که اقوام و ملت ها و گروه ها خود را با آن معرفی می کنند:
سرزمین - تاریخ - جمعیت - اقتصاد - سیاست - فرهنگ و... .
ویژگی های هویت ایرانی قبل از ظهور اسلام:
1) ایران قدمت تاریخی بیش از 7هزار سال دارد.
2) دارای هویت توحیدی، دینی و در برخی موارد آمیخته با اساطیر بود.
3) دارای هویت های اجتماعی متفاوت بود زیرا اقوام مختلفی در آن زندگی میکردند
4) دارای هویت فرهنگی واحدی بود زیرا اقوام مختلف در ارزش ها و عقاید دین زرتشت با یکدیگر اشتراک داشتند.
عقاید و ارزش های آیین زرتشت با اساطیر آمیخته بود و روایاتی از این هویت را در شاهنامه فردوسی میتوان دید.
تاثیرات اسلام بر هویت ایرانی:
1) ایرانیان پس از آشنایی با اسلام عناصر مشرکانه و اساطیری هویت خود را کنار گذاشتند و هویت توحیدی پیدا کردند.
2) ایران با پذیرش عقاید و ارزش های دین اسلام به جهان اسلام ملحق شد و هویت ایرانی به صورت بخشی از هویت جهان اسلام درآمد.
3) زبان فارسی دری به عنوان زبان دوم جهان اسلام معرفی شد.
دلیل معرفی زبان فارسی دری به عنوان زبان دوم جهان اسلام:
زیرا ایرانیان مشارکت فعالی در حیات فکری جهان اسلام داشتند و این زبان از محدوده زبان سیاسی مشترک اقوام ایرانی فراتر رفت و از مرز های گورکانی و عثمانی عبور کرد و تا هند و تبت و آسیای صغیر و شبه جزیره بالکان گسترش یافت.
زبان فارسی دری زبان سیاسی دربار ایران و زبان رسمی مشترک اقوامی بود که در ایران زندگی می کردند.
افرادی که با خدمات بی نظیر خود موجب گسترش زبان فارسی شدند:
حکیمان و شاعرانی چون مولوی ، سعدی و حافظ.
دلیل نیاز مسلمانان به آموختن زبان فارسی:
زیرا حکیمان ایرانی معارف و هنرهایی را تولید می کردند که مسلمانان برای دستیابی به آن ها نیازمند یادگیری زبان فارسی بودند.
اَشکال برخورد جهان اسلام با هجوم نظامی و سیاسی اقوام مختلف در تاریخ اسلامی:
1) گاهی به دفع مهاجمان پرداختند مانند آنچه در جنگ های صلیبی رخ داد.
2) گاهی مهاجمان را در درون خود جذب و هضم کردند مانند آنچه در حمله مغول اتفاق افتاد.
3) در برخورد با قدرت سیاسی و نظامی غرب بخشی از مسلمانان به خود باختگی فرهنگی دچار شدند مانند تجربه جدیدی که در قرن اخیر اتفاق افتاده و هنوز به پایان نرسیده است.
خودباختگی فرهنگی کشور های اسلامی در برابر غرب:
خودباختگی فرهنگی کشور های اسلامی در برابر غرب موجب شد که آنچه را شرق شناسان و تاریخ نگاران غربی از هویت جهان اسلام القا می کردند در بین جوامع اسلامی و از جمله ایران رواج پیدا کند.
ویژگی هویتی را که شرق شناسان و تاریخ نگاران غربی از جهان اسلام القا می کردند:
1) هویتی دینی یا حتی اساطیری نیست بلکه هویتی سکولار است که به ابعاد تاریخی و جغرافیایی محدود می شود.
2) هویتی است که در قالب عناوین قوم گرایانه و ناسیونالیستی ملت اسلامی را به اقوام مختلف ترک و عرب و فارس تقسیم می کند.
آثاری که متفکران ایرانی در نقد رویکرد تقلیدی به فرهنگ غرب و ایجاد هویت کاذب در افراد تدوین کرده اند:
1) غرب زدگی: جلال آل احمد
2) بازگشت به خویشتن: دکتر علی شریعتی
3) خدمات متقابل اسلام و ایران: استاد مطهری
4) فطرت: استاد علی مطهری
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
تاثیر انقلاب اسلامی بر هویت ایرانی
فصل 13 : هویت ایرانی (1) (هویت فرهنگی ایرانی)
تاثیر انقلاب اسلامی بر هویت ایرانی:
تقسیم بندی پیامد انقلاب ها:
1) پیامدهای کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت
2) پیامد های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی
انقلاب ها مهمترین تحولات در هر جهان اجتماعی محسوب می شوند. مهم ترین پیامد انقلاب ها تحولات هویتی می باشد.
تاثیرات انقلاب اسلامی بر هویت ایرانی:
1) ایران به اسلام و خویشتن الهی و توحیدی خود بازگشت.
2) جامعه ایران به رهبری امام خمینی با استفاده از آموزه های قرآن به هویت اسلامی خود بازگشت. 3) ایران به عنوان قلب تپنده بیداری اسلامی شناخته شد.
4) اسلام به عنوان یک قطب فرهنگی جدید ظاهر شد.
ویژگی های بازگشت ایران به اسلام بعد از انقلاب اسلامی:
این بازگشت، بازگشت به خویشتن صرفا تاریخی و جغرافیایی که با اندیشه های دنیوی غربی تفسیر می شد نبود بلکه بازگشت به خویشتن الهی و توحیدی بود.
بازگشت جامعه ایران به هویت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره):
بازگشت جامعه ایران به هویت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) موجب شد که ایران بتواند به مدت هشت سال از مرز های جامعه ایمانی خود در برابر دشمنان دفاع کند و این مقاومت تا امروز ادامه یافته است.
تاثیرات انقلاب اسلامی ایران در احیای هویت جهان اسلام:
جامعه ایران با بازگشت به هویت اسلامی و اثرگذار خود به صورت قلب تپنده بیداری اسلامی درآمد.
جهان اسلام با الهام گرفتن از انقلاب اسلامی ایران هویت خود را خارج از تصویری که جهان غرب به آن ها القا میکرد جست و جو کردند و اسلام به عنوان یک قطب فرهنگی جدید ظاهر شد.
تجدید حیات معنوی اسلام بر اندیشمندان جهان غرب:
تجدید حیات معنوی اسلام بر اندیشمندان جهان غرب موجب شده است که نظریه پردازانی که سکولارسیم و دنیوی شدن را طی قرن بیستم سرنوشت حتمی بشر می دانستند در مورد نظریات پیشین خود به تامل و بازبینی بپردازند.
انقلاب اسلامی ایران حاصل یک سده مقاومت هویت اسلامی ایران در برابر هجوم سیاسی و اقتصادی غرب بود
تاثیر انقلاب اسلامی بر هویت ایرانی:
تقسیم بندی پیامد انقلاب ها:
1) پیامدهای کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت
2) پیامد های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی
انقلاب ها مهمترین تحولات در هر جهان اجتماعی محسوب می شوند. مهم ترین پیامد انقلاب ها تحولات هویتی می باشد.
تاثیرات انقلاب اسلامی بر هویت ایرانی:
1) ایران به اسلام و خویشتن الهی و توحیدی خود بازگشت.
2) جامعه ایران به رهبری امام خمینی با استفاده از آموزه های قرآن به هویت اسلامی خود بازگشت. 3) ایران به عنوان قلب تپنده بیداری اسلامی شناخته شد.
4) اسلام به عنوان یک قطب فرهنگی جدید ظاهر شد.
ویژگی های بازگشت ایران به اسلام بعد از انقلاب اسلامی:
این بازگشت، بازگشت به خویشتن صرفا تاریخی و جغرافیایی که با اندیشه های دنیوی غربی تفسیر می شد نبود بلکه بازگشت به خویشتن الهی و توحیدی بود.
بازگشت جامعه ایران به هویت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره):
بازگشت جامعه ایران به هویت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) موجب شد که ایران بتواند به مدت هشت سال از مرز های جامعه ایمانی خود در برابر دشمنان دفاع کند و این مقاومت تا امروز ادامه یافته است.
تاثیرات انقلاب اسلامی ایران در احیای هویت جهان اسلام:
جامعه ایران با بازگشت به هویت اسلامی و اثرگذار خود به صورت قلب تپنده بیداری اسلامی درآمد.
جهان اسلام با الهام گرفتن از انقلاب اسلامی ایران هویت خود را خارج از تصویری که جهان غرب به آن ها القا میکرد جست و جو کردند و اسلام به عنوان یک قطب فرهنگی جدید ظاهر شد.
تجدید حیات معنوی اسلام بر اندیشمندان جهان غرب:
تجدید حیات معنوی اسلام بر اندیشمندان جهان غرب موجب شده است که نظریه پردازانی که سکولارسیم و دنیوی شدن را طی قرن بیستم سرنوشت حتمی بشر می دانستند در مورد نظریات پیشین خود به تامل و بازبینی بپردازند.
انقلاب اسلامی ایران حاصل یک سده مقاومت هویت اسلامی ایران در برابر هجوم سیاسی و اقتصادی غرب بود
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
سیاست و نظام سیاسی
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
سیاست و نظام سیاسی:
سیاست:
هرگاه قدرت برای رسیدن به هدفی معین سازمان یابد سیاست پدید می آید، زیرا سیاست اعمال قدرت سازمان یافته برای هدفی معین است. سیاست در معنی عام شامل هر نوع تدبیر و سازمان دادن قدرت است.
نظام سیاسی:
هر نظام اجتماعی به تناسب هویت و فرهنگ خود آرمان ها و ارزش های ویژه ای دارد و هیچ نظامی نمی تواند بدون سیاستی مناسب به ارزش ها و آرمان های خود دست یابد. مجموعه ساز و کارهایی که در نظام اجتماعی برای اعمال سیاست های آن وجود دارد نظام سیاسی را شکل می دهد که این ساز و کارها بدون عوامل اجرا کننده ی آن تحقق نمی یابد.
سیاست و نظام سیاسی:
سیاست:
هرگاه قدرت برای رسیدن به هدفی معین سازمان یابد سیاست پدید می آید، زیرا سیاست اعمال قدرت سازمان یافته برای هدفی معین است. سیاست در معنی عام شامل هر نوع تدبیر و سازمان دادن قدرت است.
نظام سیاسی:
هر نظام اجتماعی به تناسب هویت و فرهنگ خود آرمان ها و ارزش های ویژه ای دارد و هیچ نظامی نمی تواند بدون سیاستی مناسب به ارزش ها و آرمان های خود دست یابد. مجموعه ساز و کارهایی که در نظام اجتماعی برای اعمال سیاست های آن وجود دارد نظام سیاسی را شکل می دهد که این ساز و کارها بدون عوامل اجرا کننده ی آن تحقق نمی یابد.
ارتباط نظام سیاسی با نظام های فرهنگی و اقتصادی
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
ارتباط نظام سیاسی با نظام های فرهنگی و اقتصادی:
نظام سیاسی و نظام فرهنگی:
در یک جهان اجتماعی نظام سیاسی نمی تواند مستقل از نظام های اجتماعی دیگر باشد. بلکه در تعامل با آن ها قرار می گیرد. نظام فرهنگی عقاید، ارزش ها و اصول حاکم بر نظام سیاسی را تعیین می کند و اگر عملکرد نظام سیاسی در جهت عقاید و ارزش های فرهنگی جامعه باشد. نظام فرهنگی مقبولیت نظام سیاسی را نیز تأمین می کند و اگر نظام سیاسی به دلایل داخلی و یا تحت تأثیر و فشار سیاست های خارجی از اصول و ارزش های فرهنگی عدول کند، نظام فرهنگی زمینه ی مقبولیت آن را کاهش می دهد.
نظام سیاسی نیز اگر بر ارزش های فرهنگی جامعه وفادار بماند، با استفاده از مدیریت سیاسی خود بر بسط و توسعه ی فرهنگ می افزاید. اگر از ارزش ها و آرمان های فرهنگی دور شود، زمینه ی تعارضات و تزلزل و بحران های فرهنگی و هویتی پدید می آید.
نظام سیاسی و نظام اقتصادی:
اگر رویکرد نظام سیاسی در جهت بازار آزاد و حاکمیت سرمایه باشد، بر شکاف طبقاتی جامعه می افزاید و فرصت تحرک اجتماعی را از قشرهای مختلف سلب می کنند. نظام اقتصادی می تواند با حمایت های ویژه از حکومت و دولت قدرت آن را تحکیم بخشد یا آن که با بحران های واقعی یا کاذب، زمینه ی فروپاشی نظام سیاسی را فراهم کند.
ارتباط نظام سیاسی با نظام های فرهنگی و اقتصادی:
نظام سیاسی و نظام فرهنگی:
در یک جهان اجتماعی نظام سیاسی نمی تواند مستقل از نظام های اجتماعی دیگر باشد. بلکه در تعامل با آن ها قرار می گیرد. نظام فرهنگی عقاید، ارزش ها و اصول حاکم بر نظام سیاسی را تعیین می کند و اگر عملکرد نظام سیاسی در جهت عقاید و ارزش های فرهنگی جامعه باشد. نظام فرهنگی مقبولیت نظام سیاسی را نیز تأمین می کند و اگر نظام سیاسی به دلایل داخلی و یا تحت تأثیر و فشار سیاست های خارجی از اصول و ارزش های فرهنگی عدول کند، نظام فرهنگی زمینه ی مقبولیت آن را کاهش می دهد.
نظام سیاسی نیز اگر بر ارزش های فرهنگی جامعه وفادار بماند، با استفاده از مدیریت سیاسی خود بر بسط و توسعه ی فرهنگ می افزاید. اگر از ارزش ها و آرمان های فرهنگی دور شود، زمینه ی تعارضات و تزلزل و بحران های فرهنگی و هویتی پدید می آید.
نظام سیاسی و نظام اقتصادی:
اگر رویکرد نظام سیاسی در جهت بازار آزاد و حاکمیت سرمایه باشد، بر شکاف طبقاتی جامعه می افزاید و فرصت تحرک اجتماعی را از قشرهای مختلف سلب می کنند. نظام اقتصادی می تواند با حمایت های ویژه از حکومت و دولت قدرت آن را تحکیم بخشد یا آن که با بحران های واقعی یا کاذب، زمینه ی فروپاشی نظام سیاسی را فراهم کند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
آرمان ها و ارزش های سیاسی
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
آرمان ها و ارزش های سیاسی:
هر نظام سیاسی اراده های اجتماعی را به سوی ارزش ها و اهداف متناسب با خود راهبری می کند. عدالت، امنیت، استقلال، رفاه، عزت، سعادت، حقیقت، سلطه بر طبیعت و دیگران، تشکیل امپراطوری و حکومت جهانی از جمله اهداف و ارزش هایی است که نظام های مختلف با آن ها سنجیده و ارزیابی می شوند.
داوری درباره ی هر یک از ارزش های فوق مبنی بر عقاید و جهان بینی افرادی است که به داوری می پردازند. کسانی که جهان بینی دنیوی دارند و معرفت علمی را به دانش حسی و تجربی محدود می کنند اعتقاد دارند که:
الف) هر یک از ارزش های فوق تنها در چارچوب زندگی دنیوی و این جهانی می توانند قابل دسترس باشند.
ب) به این دلیل که علم تجربی نمی تواند داوری ارزشی داشته باشد، ما روشی علمی برای گزینش و ارزیابی هیچ یک از این ارزش ها نداریم. کسانی که شناخت علمی را نیز به دانش تجربی و حسی محدود نمی کنند:
اولاً ضمن توجه به آثار دنیوی و این جهانی هر یک از ارزش های مزبور، ابعاد متعالی و فوق طبیعی آن ها را نیز در نظر می گیرند. ثانیاً با استفاده از شناخت عقلانی و وحیانی به تفسیر علمی نسبت به هر یک از ارزش های یاد شده می پردازند.
آرمان ها و ارزش های سیاسی:
هر نظام سیاسی اراده های اجتماعی را به سوی ارزش ها و اهداف متناسب با خود راهبری می کند. عدالت، امنیت، استقلال، رفاه، عزت، سعادت، حقیقت، سلطه بر طبیعت و دیگران، تشکیل امپراطوری و حکومت جهانی از جمله اهداف و ارزش هایی است که نظام های مختلف با آن ها سنجیده و ارزیابی می شوند.
داوری درباره ی هر یک از ارزش های فوق مبنی بر عقاید و جهان بینی افرادی است که به داوری می پردازند. کسانی که جهان بینی دنیوی دارند و معرفت علمی را به دانش حسی و تجربی محدود می کنند اعتقاد دارند که:
الف) هر یک از ارزش های فوق تنها در چارچوب زندگی دنیوی و این جهانی می توانند قابل دسترس باشند.
ب) به این دلیل که علم تجربی نمی تواند داوری ارزشی داشته باشد، ما روشی علمی برای گزینش و ارزیابی هیچ یک از این ارزش ها نداریم. کسانی که شناخت علمی را نیز به دانش تجربی و حسی محدود نمی کنند:
اولاً ضمن توجه به آثار دنیوی و این جهانی هر یک از ارزش های مزبور، ابعاد متعالی و فوق طبیعی آن ها را نیز در نظر می گیرند. ثانیاً با استفاده از شناخت عقلانی و وحیانی به تفسیر علمی نسبت به هر یک از ارزش های یاد شده می پردازند.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
انواع نظام های سیاسی
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
انواع نظام های سیاسی:
گونه شناسی نظام های سیاسی:
۱- بر اساس کمیت افراد تأثیرگذار و تصمیم گیر:
بر اساس این ملاک، نظام های سیاسی به سه دسته تقسیم می شوند:
الف) نظام ها و حکومت هایی که یک فرد در آن ها حاکمیت دارد.
ب) نظام هایی که یک اقلیتی از مردم در آن تصمیم می گیرند.
ج) حکومت هایی که اکثریت مردم در سرنوشت سیاسی آن دخیل هستند.
2- بر اساس روش تصمیم گیری و تاثیرگذاری:
هر نوع تصمیمی را برای خود جایز و مباح می دانند یا آن که بر مدار حقیقت و فضیلت و با موازین عقلی، رأی خود را اظهار می کنند.
3- بر اساس دینی یا دنیوی بودن:
نظام سیاسی دینی بر مدار احکام و قوانین الهی سازمان می یابد. نظام سیاسی سکولار و دنیوی فقط ارزش ها و آرمان های دنیوی و این جهانی را مدنظر قرار می دهد.
انواع نظام های سیاسی:
گونه شناسی نظام های سیاسی:
۱- بر اساس کمیت افراد تأثیرگذار و تصمیم گیر:
بر اساس این ملاک، نظام های سیاسی به سه دسته تقسیم می شوند:
الف) نظام ها و حکومت هایی که یک فرد در آن ها حاکمیت دارد.
ب) نظام هایی که یک اقلیتی از مردم در آن تصمیم می گیرند.
ج) حکومت هایی که اکثریت مردم در سرنوشت سیاسی آن دخیل هستند.
2- بر اساس روش تصمیم گیری و تاثیرگذاری:
هر نوع تصمیمی را برای خود جایز و مباح می دانند یا آن که بر مدار حقیقت و فضیلت و با موازین عقلی، رأی خود را اظهار می کنند.
3- بر اساس دینی یا دنیوی بودن:
نظام سیاسی دینی بر مدار احکام و قوانین الهی سازمان می یابد. نظام سیاسی سکولار و دنیوی فقط ارزش ها و آرمان های دنیوی و این جهانی را مدنظر قرار می دهد.
دو نظریه مهم درباره حکومت
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
دو نظریه مهم درباره حکومت:
نظریه ارسطو درباره حکومت:
از دو ملاک اول و دوم برای دسته بندی نظام های سیاسی استفاده می کند و شش نوع حکومت نام می برد. در سه نوع آن ها حاکمیت یک فرد، یک اقلیت یا اکثریت بر مدار خواست های نفسانی آن ها شکل می گیرد و در سه نوع دوم حاکمیت یک فرد یک اقلیت یا اکثریت بر مدار حقیقت و عقلانیت استوار است.
ارسطو حاکمیت اکثریت را در صورتی که بر مدار خواسته های آن ها باشد، دموکراسی می نامد. دموکراسی به معنای حاکمیت مردم است. همچنین، ارسطو حکومتی که در آن اکثریت مردم بر اساس حقیقت و فضیلت حضور و فعالیت دارند، جمهوری می خواند و بین حکومت دموکراسی و جمهوری تفاوت می گذارد.
شیوه حکومت تعداد حاکمان |
بر اساس فضیلت |
بر اساس خواست و میل افراد |
فرد |
مونارشی |
تیراتی (استبدادی) |
اقلیت |
اریستوکراسی |
الیگارشی |
اکثریت |
پولیتی (جمهوری) |
دموکراسی |
نظریه فارابی درباره حکومت:
وی مدینه ی فاضله را جامعه ی الهی می داند که بر اساس سنت و قانون الهی شکل می گیرد. از نظر او حقیقت با اراده ی الهی تعیین می شود و با کمک عقل و وحی شناخته می شود. در اندیشه ی فارابی، جوامعی که ارزش ها و آرمان های آنها عقلانی و الهی نباشد، جوامع جاهلی هستند که انواع مختلفی دارند.
دو نظریه مهم درباره حکومت:
نظریه ارسطو درباره حکومت:
از دو ملاک اول و دوم برای دسته بندی نظام های سیاسی استفاده می کند و شش نوع حکومت نام می برد. در سه نوع آن ها حاکمیت یک فرد، یک اقلیت یا اکثریت بر مدار خواست های نفسانی آن ها شکل می گیرد و در سه نوع دوم حاکمیت یک فرد یک اقلیت یا اکثریت بر مدار حقیقت و عقلانیت استوار است.
ارسطو حاکمیت اکثریت را در صورتی که بر مدار خواسته های آن ها باشد، دموکراسی می نامد. دموکراسی به معنای حاکمیت مردم است. همچنین، ارسطو حکومتی که در آن اکثریت مردم بر اساس حقیقت و فضیلت حضور و فعالیت دارند، جمهوری می خواند و بین حکومت دموکراسی و جمهوری تفاوت می گذارد.
شیوه حکومت تعداد حاکمان |
بر اساس فضیلت |
بر اساس خواست و میل افراد |
فرد |
مونارشی |
تیراتی (استبدادی) |
اقلیت |
اریستوکراسی |
الیگارشی |
اکثریت |
پولیتی (جمهوری) |
دموکراسی |
نظریه فارابی درباره حکومت:
وی مدینه ی فاضله را جامعه ی الهی می داند که بر اساس سنت و قانون الهی شکل می گیرد. از نظر او حقیقت با اراده ی الهی تعیین می شود و با کمک عقل و وحی شناخته می شود. در اندیشه ی فارابی، جوامعی که ارزش ها و آرمان های آنها عقلانی و الهی نباشد، جوامع جاهلی هستند که انواع مختلفی دارند.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
لیبرال دموکراسی و جمهوری اسلامی
فصل 15 : هویت ایرانی (3) (هویت سیاسی ایران)
لیبرال دموکراسی و جمهوری اسلامی:
لیبرال دموکراسی:
لیبرالیسم به معنای اباحیت و مباح دانستن همه ی امور برای انسان هاست. لیبرالیسم، آزادی و خواست انسان ها را به عنوان مرجع و ملاک نهایی برای ارزش ها و آرمان های اجتماعی می داند. دموکراسی نیز به معنای حاکمیت مردم است. لیبرال دموکراسی، نوعی نظام سیاسی است که ادعا می کند با خواست و اراده ی اکثریت مردم سازمان می یابد. این نظام سیاسی حقیقت و فضیلتی را که مستقل از خواست مردم باشد به رسمیت نمی شناسد و حکومتی دنیوی و این جهانی است. این نوع نظام سیاسی با فرهنگ جهان غرب که رویکردی دنیوی دارد سازگاری دارد.
لیبرال دموکراسی وقتی با مردمی مواجه می شود که ارزش های دیگر مثل عدالت را مهمتر از ارزش آزادی می دانند یا حقیقت را به اراده ی الهی باز می گردانند و از مسئولیت انسان در برابر این حقیقت سخن می گویند، دچار تناقضی می شود که از حل نظری آن عاجز است. دانشمندان علوم سیاسی از تناقضی که از نارضایتی مردم نسبت به نظام سیاسی لیبرال دموکراسی به وجود می آید تحت عنوان پارادوکس دموکراسی یاد می کنند.
جمهوری اسلامی:
عنوان جمهوری در این ترکیب به معنی به رسمیت شناختن حضور مؤثر مردم در نظام سیاسی است و کلمه ی اسلامی نشان دهنده ی این است که فعالیت مردم بر مبنای عقاید و ارزش های اجتماعی اسلام سازمان پیدا می کند. در عقاید اسلامی، احکام و مقررات با خواست مردم، انبیاء الهی و اولیای الهی تعیین نمی شود بلکه با اراده و مشیت خداوند شکل می گیرد. عقل و وحی دو وسیله ی شناخت ارزش های الهی و احکام و مقررات اجتماعی هستند و انسان ها، مسئولیت شناخت و اجرای آن ها را به عهده دارند. در آموزه های اسلامی هنگامی که عبادات بعد اجتماعی پیدا می کنند ارزش بیشتری می یابند. در برخی روایات، مسئولیت امّت اسلامی در برابر امامت و رهبری امّت اسلامی به عنوان مهمترین مسئولیت یاد شده است.
لیبرال دموکراسی و جمهوری اسلامی:
لیبرال دموکراسی:
لیبرالیسم به معنای اباحیت و مباح دانستن همه ی امور برای انسان هاست. لیبرالیسم، آزادی و خواست انسان ها را به عنوان مرجع و ملاک نهایی برای ارزش ها و آرمان های اجتماعی می داند. دموکراسی نیز به معنای حاکمیت مردم است. لیبرال دموکراسی، نوعی نظام سیاسی است که ادعا می کند با خواست و اراده ی اکثریت مردم سازمان می یابد. این نظام سیاسی حقیقت و فضیلتی را که مستقل از خواست مردم باشد به رسمیت نمی شناسد و حکومتی دنیوی و این جهانی است. این نوع نظام سیاسی با فرهنگ جهان غرب که رویکردی دنیوی دارد سازگاری دارد.
لیبرال دموکراسی وقتی با مردمی مواجه می شود که ارزش های دیگر مثل عدالت را مهمتر از ارزش آزادی می دانند یا حقیقت را به اراده ی الهی باز می گردانند و از مسئولیت انسان در برابر این حقیقت سخن می گویند، دچار تناقضی می شود که از حل نظری آن عاجز است. دانشمندان علوم سیاسی از تناقضی که از نارضایتی مردم نسبت به نظام سیاسی لیبرال دموکراسی به وجود می آید تحت عنوان پارادوکس دموکراسی یاد می کنند.
جمهوری اسلامی:
عنوان جمهوری در این ترکیب به معنی به رسمیت شناختن حضور مؤثر مردم در نظام سیاسی است و کلمه ی اسلامی نشان دهنده ی این است که فعالیت مردم بر مبنای عقاید و ارزش های اجتماعی اسلام سازمان پیدا می کند. در عقاید اسلامی، احکام و مقررات با خواست مردم، انبیاء الهی و اولیای الهی تعیین نمی شود بلکه با اراده و مشیت خداوند شکل می گیرد. عقل و وحی دو وسیله ی شناخت ارزش های الهی و احکام و مقررات اجتماعی هستند و انسان ها، مسئولیت شناخت و اجرای آن ها را به عهده دارند. در آموزه های اسلامی هنگامی که عبادات بعد اجتماعی پیدا می کنند ارزش بیشتری می یابند. در برخی روایات، مسئولیت امّت اسلامی در برابر امامت و رهبری امّت اسلامی به عنوان مهمترین مسئولیت یاد شده است.
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع فارسی (1)
جزوه جامع نگارش (1)
جزوه جامع زبان انگلیسی (1)
جزوه جامع کتاب کار انگلیسی (1)
جزوه جامع آمادگی دفاعی دهم
جزوه جامع جغرافیای ایران دهم
جزوه جامع تفکر و سواد رسانه ای دهم
جزوه جامع کارگاه کارآفرینی و تولید
جزوه جامع ریاضی و آمار (1)
جزوه جامع منطق
جزوه جامع تاریخ (1) ایران و جهان باستان
جزوه جامع جامعه شناسی (1)
جزوه جامع علوم و فنون ادبی (1)
جزوه جامع اقتصاد
جزوه جامع عربی (1) رشته انسانی
جزوه جامع دین و زندگی (1) رشته انسانی
رابطه جمعیت یک جامعه و هویت آن جامعه
فصل 16 : هویت ایرانی (4) (هویت جمعیتی و اقتصادی ایران)
رابطه جمعیت یک جامعه و هویت آن جامعه:
برخی شاخص های هویت جمعیتی جوامع :
ویژگی هایی مانند تعداد جمعیت، جوان و پیر بودن، روستایی و شهری بودن، بیکار و شاغل بودن، .... نشانگر ویژگی های جمعیتی و بعنوان شاخص هایی از هویت جمعیتیِ جوامع هستند.
اهمیتِ جمعیت (کمیت و کیفیت آن) برای جوامع:
اولین شرط بقای هر جامعه، جمعیت آن است. (انقراض جمعیت یک جامعه برابر با نابودی آن جامعه است(.
کمیتِ ناکافی یا کمبود اعضای جامعه موجب می شود، بسیاری از فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بر زمین بماند.
کیفیتِ ناکافی یا غیر مسئول و بی تفاوت بودن جمعیت، موجب می شود، نیازهای جامعه بطور مناسب تأمین نشود.
جمعیت هر جامعه (کمیت و کیفیت آن) بر ثروت، امنیت، قدرت و منزلت آن جامعه رد میان سایر جوامع تأثیر مهمی دارد.
فرهنگ:
به آگاهی ها و معانی مشترکی گفته می شود که جهان اجتماعی بر اساس آن ساخته می شود.(فرهنگ، همان عقاید و ارزش های کلان اجتماعی است(.
رابطۀ فرهنگ و هویتِ جهان اجتماعی:
فرهنگ هر جامعه ای، سازندۀ هویتِ آن جهان اجتماعی است. این رو به هویتِ جهان اجتماعی، هویتِ فرهنگی نیز گفته می شود.
بسط و گسترش جهان اجتماعی :
بسط و گسترش جهان اجتماعی از طریق گسترش فرهنگ و معانی آن، صورت می گیرد.
نهاد خانواده و بسط و گسترش فرهنگ و هویت جهان اجتماعی :
نهاد خانواده در بسط و گسترش فرهنگ و هویت جهان اجتماعی بسیار مژثر است. ازدواج و تشکیل خانواده، با محقق شدنِ ارزش ها و معانی اجتماعی چون رحمت، مهربانی، مودت و ... همراه است. با بزرگ شدن خانواده (تولد فرزندان)، این معانی و ارزش ها گسترش می یابد. با گسترش خانواده ها و ایجاد نسبت هایی چون پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، دایی، عمه، عمو، پسرعمو و .... نظام خویشاوندی شکل می گیرد و بدین وسیله ارزش ها و معانی چون مودت و رحمت در جامعه گسترش می یابد. (ارزش هایی چون مودت و رحمت که ابتدا میان زن و شوهر بواسطۀ ازدواج شکل یافته بود، از طریق گسترش خانواده و شکل گیری نظام خویشاوندی، این ارزش ها، گسترش بسیار بیشتری می یابد(.
تأمین جمعیت کافی و مناسب برای جهان اجتماعی بعنوان مسأله ای هویتی:
از آنجائیکه افزایش یا کاهش جمعیت جهان اجتماعی در فرهنگ و هویتِ جهان اجتماعی تأثیرات تعیین کننده ای دارد به گونه ای که افزایش جمعیت موجبِ بسط بیشترِ فرهنگ و هویت و کاهش جمعیت موجبِ محدود شدن گسترۀ فرهنگ و هویت و زمینه ساز تسلط سایر جهان های اجتماعی می شود. لذا تأمین جمعیت کافی و مناسب بعنوان مسأله ای هویتی مطرح می شود.
نقش جمعیت در تحقق هدف بنیادی دین اسلام :
هدف اسلام، تأسیس جهان اجتماعیِ توحیدی است و لازمۀ تحقق این هدف، داشتنِ جمعیت مناسب است. بدین ترتیب افزایش جمعیت از نظراسلام، ضروری است. اما اسلام، دو پیش شرط در این راستا تعیین کرده است.
پیش شرط های دین اسلام برای افزایش جمعیت:
1) پیش شرط اول: فرهنگ و معنایی که با افزایش جمعیت، بسط می یابد، فرهنگ حق باشد و نه باطل.
2) پیش شرط دوم: افراد و اعضای این فرهنگ، حاملان و عاملان معانی حق باشند.
فقدان پیش شرط اول، موجب شکل گیری جامعۀ مُشرک می شود.
فقدان پیش شرط دوم، موجب شکل گیری جامعۀ فاسق می شود.
رابطه جمعیت یک جامعه و هویت آن جامعه:
برخی شاخص های هویت جمعیتی جوامع :
ویژگی هایی مانند تعداد جمعیت، جوان و پیر بودن، روستایی و شهری بودن، بیکار و شاغل بودن، .... نشانگر ویژگی های جمعیتی و بعنوان شاخص هایی از هویت جمعیتیِ جوامع هستند.
اهمیتِ جمعیت (کمیت و کیفیت آن) برای جوامع:
اولین شرط بقای هر جامعه، جمعیت آن است. (انقراض جمعیت یک جامعه برابر با نابودی آن جامعه است(.
کمیتِ ناکافی یا کمبود اعضای جامعه موجب می شود، بسیاری از فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بر زمین بماند.
کیفیتِ ناکافی یا غیر مسئول و بی تفاوت بودن جمعیت، موجب می شود، نیازهای جامعه بطور مناسب تأمین نشود.
جمعیت هر جامعه (کمیت و کیفیت آن) بر ثروت، امنیت، قدرت و منزلت آن جامعه رد میان سایر جوامع تأثیر مهمی دارد.
فرهنگ:
به آگاهی ها و معانی مشترکی گفته می شود که جهان اجتماعی بر اساس آن ساخته می شود.(فرهنگ، همان عقاید و ارزش های کلان اجتماعی است(.
رابطۀ فرهنگ و هویتِ جهان اجتماعی:
فرهنگ هر جامعه ای، سازندۀ هویتِ آن جهان اجتماعی است. این رو به هویتِ جهان اجتماعی، هویتِ فرهنگی نیز گفته می شود.
بسط و گسترش جهان اجتماعی :
بسط و گسترش جهان اجتماعی از طریق گسترش فرهنگ و معانی آن، صورت می گیرد.
نهاد خانواده و بسط و گسترش فرهنگ و هویت جهان اجتماعی :
نهاد خانواده در بسط و گسترش فرهنگ و هویت جهان اجتماعی بسیار مژثر است. ازدواج و تشکیل خانواده، با محقق شدنِ ارزش ها و معانی اجتماعی چون رحمت، مهربانی، مودت و ... همراه است. با بزرگ شدن خانواده (تولد فرزندان)، این معانی و ارزش ها گسترش می یابد. با گسترش خانواده ها و ایجاد نسبت هایی چون پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، دایی، عمه، عمو، پسرعمو و .... نظام خویشاوندی شکل می گیرد و بدین وسیله ارزش ها و معانی چون مودت و رحمت در جامعه گسترش می یابد. (ارزش هایی چون مودت و رحمت که ابتدا میان زن و شوهر بواسطۀ ازدواج شکل یافته بود، از طریق گسترش خانواده و شکل گیری نظام خویشاوندی، این ارزش ها، گسترش بسیار بیشتری می یابد(.
تأمین جمعیت کافی و مناسب برای جهان اجتماعی بعنوان مسأله ای هویتی:
از آنجائیکه افزایش یا کاهش جمعیت جهان اجتماعی در فرهنگ و هویتِ جهان اجتماعی تأثیرات تعیین کننده ای دارد به گونه ای که افزایش جمعیت موجبِ بسط بیشترِ فرهنگ و هویت و کاهش جمعیت موجبِ محدود شدن گسترۀ فرهنگ و هویت و زمینه ساز تسلط سایر جهان های اجتماعی می شود. لذا تأمین جمعیت کافی و مناسب بعنوان مسأله ای هویتی مطرح می شود.
نقش جمعیت در تحقق هدف بنیادی دین اسلام :
هدف اسلام، تأسیس جهان اجتماعیِ توحیدی است و لازمۀ تحقق این هدف، داشتنِ جمعیت مناسب است. بدین ترتیب افزایش جمعیت از نظراسلام، ضروری است. اما اسلام، دو پیش شرط در این راستا تعیین کرده است.
پیش شرط های دین اسلام برای افزایش جمعیت:
1) پیش شرط اول: فرهنگ و معنایی که با افزایش جمعیت، بسط می یابد، فرهنگ حق باشد و نه باطل.
2) پیش شرط دوم: افراد و اعضای این فرهنگ، حاملان و عاملان معانی حق باشند.
فقدان پیش شرط اول، موجب شکل گیری جامعۀ مُشرک می شود.
فقدان پیش شرط دوم، موجب شکل گیری جامعۀ فاسق می شود.
سیاست های جمعیتی
فصل 16 : هویت ایرانی (4) (هویت جمعیتی و اقتصادی ایران)
سیاست های جمعیتی:
سیاست جمعیتی:
به تدابیر و راه حل هایی گفته می شود که برای حل مشکلات جمعیتی بکار گرفته می شود.
مُتَوَلّی و مسئول اجرای سیاست های جمعیتی :
نهاد سیاست، متولی و مسئول اجرای سیاست های جمعیتی است که با همراهی و همکاری مردم، راهکارهایی را برای حل مشکل جمعیت به اجرا در می آورد.
اَشکال سیاست جمعیتی :
1) سیاست های افزایش جمعیت
2) سیاست های کاهش جمعیت
توضیح: در مواقعی که جهان اجتماعی با کاهش یا افزایش جمعیت مواجه می شود. نهاد سیاست بعنوان مسئول هماهنگ کنندۀ نهادها برای حل مشکل جمعیت چاره اندیشی می کند و با همراهی و همکاری مردم، تدابیر و راه حل هایی را به اجرا در می آورد که سیاست های جمعیتی نامیده می شوند.
دلایل کاهش جمعیت در جوامع غربی:
بالا رفتن سن ازدواج - افزایش بی ثباتی - فروپاشی خانواده ها و طلاق - رفاه زدگی - عافیت طلبی - مصرف گرایی و هزینه پنداشتن فرزندان و... از جمله دلایلی اند که موجب شده اند جوامع غربی با مسألۀ کاهش جمعیت و عوارضی چون پیری و سالمندی جمعیت مواجه شوند.
اجرای سیاست های جمعیتی در ایران:
1) سیاست های کاهش جمعیت: قبل از انقلاب اسلامی (1345 تا زمان پیروزی انقلاب): طی این دورۀ زمانی، میزان رشد سالانۀ جمعیت از حدود 3/1 به 2/7 درصد در سال کاهش یافت.
بعد از انقلاب اسلامی (1390-1368 ): طی این دورۀ زمانی، میزان رشد سالانۀ جمعیت از 3/9 به 1/3 درصد در سال کاهش یافت.
2) تجدید نظر در سیاست های کاهش جمعیت :کاهش بیش از حد و کم سابقۀ رشد سالانۀ جمعیت، زمینۀ تغییر سیاست های جمعیتی را فراهم آورد. از سال 1390 تجدید نظر در سیاست های کاهش جمعیت آغاز شد و در سال 1393 اصول کلی سیاست های جمعیتی کشور تصویب شد.
سیاست های جمعیتی:
سیاست جمعیتی:
به تدابیر و راه حل هایی گفته می شود که برای حل مشکلات جمعیتی بکار گرفته می شود.
مُتَوَلّی و مسئول اجرای سیاست های جمعیتی :
نهاد سیاست، متولی و مسئول اجرای سیاست های جمعیتی است که با همراهی و همکاری مردم، راهکارهایی را برای حل مشکل جمعیت به اجرا در می آورد.
اَشکال سیاست جمعیتی :
1) سیاست های افزایش جمعیت
2) سیاست های کاهش جمعیت
توضیح: در مواقعی که جهان اجتماعی با کاهش یا افزایش جمعیت مواجه می شود. نهاد سیاست بعنوان مسئول هماهنگ کنندۀ نهادها برای حل مشکل جمعیت چاره اندیشی می کند و با همراهی و همکاری مردم، تدابیر و راه حل هایی را به اجرا در می آورد که سیاست های جمعیتی نامیده می شوند.
دلایل کاهش جمعیت در جوامع غربی:
بالا رفتن سن ازدواج - افزایش بی ثباتی - فروپاشی خانواده ها و طلاق - رفاه زدگی - عافیت طلبی - مصرف گرایی و هزینه پنداشتن فرزندان و... از جمله دلایلی اند که موجب شده اند جوامع غربی با مسألۀ کاهش جمعیت و عوارضی چون پیری و سالمندی جمعیت مواجه شوند.
اجرای سیاست های جمعیتی در ایران:
1) سیاست های کاهش جمعیت: قبل از انقلاب اسلامی (1345 تا زمان پیروزی انقلاب): طی این دورۀ زمانی، میزان رشد سالانۀ جمعیت از حدود 3/1 به 2/7 درصد در سال کاهش یافت.
بعد از انقلاب اسلامی (1390-1368 ): طی این دورۀ زمانی، میزان رشد سالانۀ جمعیت از 3/9 به 1/3 درصد در سال کاهش یافت.
2) تجدید نظر در سیاست های کاهش جمعیت :کاهش بیش از حد و کم سابقۀ رشد سالانۀ جمعیت، زمینۀ تغییر سیاست های جمعیتی را فراهم آورد. از سال 1390 تجدید نظر در سیاست های کاهش جمعیت آغاز شد و در سال 1393 اصول کلی سیاست های جمعیتی کشور تصویب شد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
هویت اقتصادی جامعه
فصل 16 : هویت ایرانی (4) (هویت جمعیتی و اقتصادی ایران)
هویت اقتصادی جامعه:
کُنِش اقتصادی :
به آن دسته از فعالیت های روزمره که برای تهیه و تولید وسایل ضروری زندگی و رفع نیازهای مادی و معیشتی خود و دیگران انجام می دهیم، کنش اقتصادی می گویند.
نهاد اقتصاد :
مجموعۀ کنش ها، روابط و قواعدی که حول تولید و مصرف کالا و خدمات و توزیع درآمد و ثروت صورت می گیرد، نهاد اقتصاد را شکل می دهد. به عبارت دیگر، نهاد اقتصاد عبارت است از، مجموعه رویه ها و قواعد مستحکم و خدشه ناپذیری که در خصوص فعالیت های اقتصادی (اعم از تولید و مصرف کالا و خدمات یا توزیع درآمد و ثروت) وجود دارد.
برخی شاخص های هویت اقتصادی جوامع:
ویژگی هایی مانند اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد تک محصولی، اقتصاد مقاوم یا شکننده، اقتصاد دولتی یا غیر دولتی، اقتصاد سرمایه داری یا سوسیالیستی یا اسلامی و ... مُعرف برخی شاخص های هویت اقتصادی جوامع هستند.
ویژگی های اقتصادی ایران، پس از انقلاب اسلامی:
الف) دستاوردها:
1) گسترش بهره مندی مردم کشور از آب، برق، گاز، ارتباطات و ...
2) ایجاد زیرساخت های مختلف مانند سدها و نیروگاه ها و توسعۀ ظرفیت تولیدی کشور در انواع محصولات
3) ارتقای شاخص های بهداشت و درمان
4) دستیابی به موفقیت هایی در عرصه های علم و فنآوری
5) سازندگیِ خرابی های ناشی از جنگ
6) جبران برخی عقب ماندگی های تاریخی
7) مقابله با تحریم ها و ....
ب) مُعضلات یا مشکلات:
1) تورم و بیکاری 2) وابستگی به نفت 3) توزیع نابرابر امکانات 4) تجمل گرایی و غلبۀ فرهنگ مصرفی و ...
فرصت ها و محدودیت های اقتصاد نفتی (اقتصاد نفت محور):
1) فرصت ها :
تبدیل سرمایه های نفتی به انواع داری ها و ثروت ها مانند: صنایع و کارخانه جات تولیدی.
2) محدودیت ها :
ایجادِ اقتصادی وابسته، که رشد و افول آن به قیمت و درآمدهای نفتی مشروط می شود.
شکل گیری تولید ملی ضعیف و شکننده که مستقیم و غیرمستقیم وابسته به نفت می باشد.
پیدایش دولتی بزرگ و تنبل که می کوشد رفاه اقتصادی را نه بواسطۀ رواج کسب و کار بلکه عمدتاً به کمک درآمدهای نفتی تأمین کند. (چنین دولتی حتی می کوشد هزینه های آموزش و بهداشت را که دربیشتر نقاط دنیا از محل دریافت مالیات ها پرداخت می شود، به کمک درآمدهای نفتی تأمین کند(.
پیامدهای اقتصاد نفتی (اقتصاد وابسته به نفت):
پیدایش احساس رفاهِ کوتاه مدت و سینوسی (دارای نوسان) که این وضعیت نیز به هیچ روی پایدار نخواهد بود. پیدایش وضعیتی شکننده که می تواند مورد سوء استفادۀ طمع ورزان بین المللی قرار گیرد و از آن بعنوان ابزاری برای ایجاد فشار بر جامعه استفاده کنند.
اَشکال مختلفِ تهاجم اقتصادیِ استعمارگران غربی به ایران:
1) دورۀ قاجار: دریافت امتیازاتی مانند: امتیاز رویتر، امتیاز رژی (امتیاز انحصار توتون وتنباکو) و ...
2) دورۀ پهلوی: تاراج نفت، فروش جنگ افزار و کالاهای مصرفی و صنایع مونتاژ به ایران و تخریب بنیان های تولید ملی بویژه روح خودباوریِ ملت ایران.
مهم ترین دلیل واکنش ملت های غیر غربی به تهاجم اقتصادی استعمارگران غربی:
اقتصاد، روزنۀ ورود استعمار و نابودی هویت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار می رود و به همین دلیل نیز تهاجم اقتصادی غربی ها، واکنش های ملت های غیر غربی را در پی داشته است.
اقتصاد و هویتِ جهان غرب:
جهان غرب، بدلیل رویکرد سکولار و دنیوی خود، هویت خود را بر اساس اقتصاد شکل می دهد. از این رو، نظام اقتصادیِ سرمایه داری، عامل اصلی هویت یابی افراد و جوامع غربی است. در نظام سرمایه داری غربی، هویت افراد و جوامع، بیش از هر چیز به دارایی و توان اقتصادی آنها وابسته است.
اقتصاد مقاومتی بعنوان راه نجات اقتصاد و هویت اقتصادی ایران:
ایران اسلامی، آرمان بازسازی هویت اقتصادی خود را با اجرای قانون اساسی و سیاست های اقتصاد مقاومتی دنبال می کند.
ویژگی های اقتصاد مقاومت:
1) الگویی از اقتصاد پیشرفته، مستقل و مستحکم است.
2) باور به تعالیم حیات بخش اسلام و اتکاء به ظرفیت های مولّد مردمی و دولتی دارد.
3) متکی بر روحیۀ جهادی، خلاقیت، ریسک پذیری، امید و همبستگی است.
4) بر حضور فعال و مؤثر (حضور با عزت نفس، و حضور قدرتمندانه) درتعاملات جهانی تأکید دارد.
درون زا و برون گراست. (درونزا به این معنا که بر تولید داخلی قویِ خود متکی است و برون زا به این معنا که به طور متعادل، فعال و مؤثری با سایر کشورها مبادله می کند).
پیامدهای اقتصاد مقاومتی :
فراهم آوردن امنیت، رفاه و پیشرفت توأم با عدالت اجتماعی برای مردم ایران.
به ارمغان آوردن الگویی ایرانی - اسلامی از رشد و شکوفایی برای جهان اسلام و بشریت.
محورهای تلاش مردم و دولت ایران بر مبنای اقتصاد مقاومتی:
1) تلاش بر اساس عدالت و با اتکاء به دانش و فن آوری
2) تأکید بر استقلال، خودکفایی، منع خام فروشی ثروت های طبیعی
3) حفظ اقتدار و عزت ملی و درون زایی در عین برون گرایی
پیامد اقتصاد مقاومتی (به عنوان یک هویت اقتصادی) برای ایران اسلامی:
1) مقاوم و پایدار بودن این هویت اقتصادی در مقابل انواع مشکلات و موانع
2) طی نمودن مسیر پیشرفت، بدون تأثیر پذیری از دشمنی های بیرونی و موانع درونی
هویت اقتصادی جامعه:
کُنِش اقتصادی :
به آن دسته از فعالیت های روزمره که برای تهیه و تولید وسایل ضروری زندگی و رفع نیازهای مادی و معیشتی خود و دیگران انجام می دهیم، کنش اقتصادی می گویند.
نهاد اقتصاد :
مجموعۀ کنش ها، روابط و قواعدی که حول تولید و مصرف کالا و خدمات و توزیع درآمد و ثروت صورت می گیرد، نهاد اقتصاد را شکل می دهد. به عبارت دیگر، نهاد اقتصاد عبارت است از، مجموعه رویه ها و قواعد مستحکم و خدشه ناپذیری که در خصوص فعالیت های اقتصادی (اعم از تولید و مصرف کالا و خدمات یا توزیع درآمد و ثروت) وجود دارد.
برخی شاخص های هویت اقتصادی جوامع:
ویژگی هایی مانند اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد تک محصولی، اقتصاد مقاوم یا شکننده، اقتصاد دولتی یا غیر دولتی، اقتصاد سرمایه داری یا سوسیالیستی یا اسلامی و ... مُعرف برخی شاخص های هویت اقتصادی جوامع هستند.
ویژگی های اقتصادی ایران، پس از انقلاب اسلامی:
الف) دستاوردها:
1) گسترش بهره مندی مردم کشور از آب، برق، گاز، ارتباطات و ...
2) ایجاد زیرساخت های مختلف مانند سدها و نیروگاه ها و توسعۀ ظرفیت تولیدی کشور در انواع محصولات
3) ارتقای شاخص های بهداشت و درمان
4) دستیابی به موفقیت هایی در عرصه های علم و فنآوری
5) سازندگیِ خرابی های ناشی از جنگ
6) جبران برخی عقب ماندگی های تاریخی
7) مقابله با تحریم ها و ....
ب) مُعضلات یا مشکلات:
1) تورم و بیکاری 2) وابستگی به نفت 3) توزیع نابرابر امکانات 4) تجمل گرایی و غلبۀ فرهنگ مصرفی و ...
فرصت ها و محدودیت های اقتصاد نفتی (اقتصاد نفت محور):
1) فرصت ها :
تبدیل سرمایه های نفتی به انواع داری ها و ثروت ها مانند: صنایع و کارخانه جات تولیدی.
2) محدودیت ها :
ایجادِ اقتصادی وابسته، که رشد و افول آن به قیمت و درآمدهای نفتی مشروط می شود.
شکل گیری تولید ملی ضعیف و شکننده که مستقیم و غیرمستقیم وابسته به نفت می باشد.
پیدایش دولتی بزرگ و تنبل که می کوشد رفاه اقتصادی را نه بواسطۀ رواج کسب و کار بلکه عمدتاً به کمک درآمدهای نفتی تأمین کند. (چنین دولتی حتی می کوشد هزینه های آموزش و بهداشت را که دربیشتر نقاط دنیا از محل دریافت مالیات ها پرداخت می شود، به کمک درآمدهای نفتی تأمین کند(.
پیامدهای اقتصاد نفتی (اقتصاد وابسته به نفت):
پیدایش احساس رفاهِ کوتاه مدت و سینوسی (دارای نوسان) که این وضعیت نیز به هیچ روی پایدار نخواهد بود. پیدایش وضعیتی شکننده که می تواند مورد سوء استفادۀ طمع ورزان بین المللی قرار گیرد و از آن بعنوان ابزاری برای ایجاد فشار بر جامعه استفاده کنند.
اَشکال مختلفِ تهاجم اقتصادیِ استعمارگران غربی به ایران:
1) دورۀ قاجار: دریافت امتیازاتی مانند: امتیاز رویتر، امتیاز رژی (امتیاز انحصار توتون وتنباکو) و ...
2) دورۀ پهلوی: تاراج نفت، فروش جنگ افزار و کالاهای مصرفی و صنایع مونتاژ به ایران و تخریب بنیان های تولید ملی بویژه روح خودباوریِ ملت ایران.
مهم ترین دلیل واکنش ملت های غیر غربی به تهاجم اقتصادی استعمارگران غربی:
اقتصاد، روزنۀ ورود استعمار و نابودی هویت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار می رود و به همین دلیل نیز تهاجم اقتصادی غربی ها، واکنش های ملت های غیر غربی را در پی داشته است.
اقتصاد و هویتِ جهان غرب:
جهان غرب، بدلیل رویکرد سکولار و دنیوی خود، هویت خود را بر اساس اقتصاد شکل می دهد. از این رو، نظام اقتصادیِ سرمایه داری، عامل اصلی هویت یابی افراد و جوامع غربی است. در نظام سرمایه داری غربی، هویت افراد و جوامع، بیش از هر چیز به دارایی و توان اقتصادی آنها وابسته است.
اقتصاد مقاومتی بعنوان راه نجات اقتصاد و هویت اقتصادی ایران:
ایران اسلامی، آرمان بازسازی هویت اقتصادی خود را با اجرای قانون اساسی و سیاست های اقتصاد مقاومتی دنبال می کند.
ویژگی های اقتصاد مقاومت:
1) الگویی از اقتصاد پیشرفته، مستقل و مستحکم است.
2) باور به تعالیم حیات بخش اسلام و اتکاء به ظرفیت های مولّد مردمی و دولتی دارد.
3) متکی بر روحیۀ جهادی، خلاقیت، ریسک پذیری، امید و همبستگی است.
4) بر حضور فعال و مؤثر (حضور با عزت نفس، و حضور قدرتمندانه) درتعاملات جهانی تأکید دارد.
درون زا و برون گراست. (درونزا به این معنا که بر تولید داخلی قویِ خود متکی است و برون زا به این معنا که به طور متعادل، فعال و مؤثری با سایر کشورها مبادله می کند).
پیامدهای اقتصاد مقاومتی :
فراهم آوردن امنیت، رفاه و پیشرفت توأم با عدالت اجتماعی برای مردم ایران.
به ارمغان آوردن الگویی ایرانی - اسلامی از رشد و شکوفایی برای جهان اسلام و بشریت.
محورهای تلاش مردم و دولت ایران بر مبنای اقتصاد مقاومتی:
1) تلاش بر اساس عدالت و با اتکاء به دانش و فن آوری
2) تأکید بر استقلال، خودکفایی، منع خام فروشی ثروت های طبیعی
3) حفظ اقتدار و عزت ملی و درون زایی در عین برون گرایی
پیامد اقتصاد مقاومتی (به عنوان یک هویت اقتصادی) برای ایران اسلامی:
1) مقاوم و پایدار بودن این هویت اقتصادی در مقابل انواع مشکلات و موانع
2) طی نمودن مسیر پیشرفت، بدون تأثیر پذیری از دشمنی های بیرونی و موانع درونی