درسنامه کامل عربی هفتم فصل 5 الجملات الذهبیة
تعداد بازدید : 3.74Mخلاصه نکات عربی هفتم فصل 5 الجملات الذهبیة - درسنامه شب امتحان عربی هفتم فصل 5 الجملات الذهبیة - جزوه شب امتحان عربی هفتم نوبت اول فصل 5 الجملات الذهبیة
متون درس «الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی
متون درس« الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی:
الْجُمَلاتُ الذَّهَبيَّةُ
جمله های طلایی
لَعِبَ ياسِرٌ مَعَ أصْدِقائِهِ في الْمَدرَسَةِ.
یاسر همراه دوستانش در مدرسه بازی کرد.
رَجَعَ ياسِرٌ إلَی الْبَيْتِ بَعْدَ الظُّهرِ.
یاسر بعد از ظهر به خانه بازگشت.
هوَ طَرَقَ بابَ الْمَنْزِلِ.
او در خانه را کوبید.
سَمِعَتْ أُمُّهُ صَوْتَ الْبابِ ثُمَّ ذَهَبَتْ وَ فَتَحَت الْبابَ وَ سَأَلَتْهُ:
مادرش صدای در را شنید. سپس رفت و در را باز کرد و از او پرسید:
الْأُمُّ : کَیفَ حالُكَ؟
مادر: حالت چطور است؟
الْوَلَدُ : أنَا بِخَیرٍ.
پسر: من خوبم.
الْأُمُّ : ما هيَ واجِباتُکَ؟
مادر: تکالیفت چیست؟
ياسِرٌ : حِفْظُ هٰذِهِ الْجُمَلاتِ الذَّهَبيَّةِ.
یاسر:حفظ کردن این جمله های طلایی.
«إذا مَلَک الأراذِلُ؛ هلَکَ الفاضِلُ.».
«هنگامی که فرومایگان فرمانروا شوند، شایستگان هلاک شوند.»
«مَن زرَعَ الْعدُوْان؛ حَصَدَ الخُسرانَ.»، «اَلتَّجرِبَةُ فَوقُ العِلمِ.»
«هر کسی دشمنی بکارد؛ زیان درو میکند»، «تجربه بالاتر از علم است»
«خَيرُ الناسِ، أنْفَعُهمُ للِناّسِ»
«بهترینِ مردم، سودمندترینشان برای مردم است.»
«المُسلِمُ، مَن سَلِم الناس مِن لِسانِه وَ يَدِهِ»، «لِسان المُقَصِّرِ، قَصيرٌ.»
«مسلمان، کسی است که مردم از زبان و دستش سالم بمانند»، «زبان انسان خطاکار کوتاه است»
حِواراتٌ في مَسيرَةِ الأَربَعينَ الْحُسَينيِّ طَريقُ کَربَلاء
گفتگوها در پیاده روی اربعین حسینی راه کربلا
اَلزّائِرُ الْعِراقيُّ : - أَهلاً وَ سَهلاً بِکُم.
بازدید کننده عراقی: - خوش آمدید.
اَلزّائِرُ الْيرانيُّ : - شُکراً جَزيلاً. ساعَدَکُمُ اللّهُ!
بازدید کننده ایرانی: - بسیار متشکرم. خدا شما را کمک کند!
-أَيُّ طَريقٍ أَقرَبُ إلیٰ کَربَلاء؟
-کدام راه به کربلا نزدیکتر است؟
اَلزّائِرُ الْعِراقيُّ : - ذٰلِكَ الطَّريقُ أَقرَبُ.
بازدید کننده عراقی: - آن جاده نزدیکتر است.
اَلزّائِرُ الْيرانيُّ : - هَل يوجَدُ موَکبٌِ ١ قَريبٌ مِن هُنا؟
بازدید کننده ایرانی: - آیا موکب 1 در همین نزدیکی وجود دارد؟
اَلزّائِرُ الْعِراقيُّ : - نَعَم، يوجَدُ. هُناكَ مَوکِبٌ.
بازدید کننده عراقی: - بله ، وجود دارد. پیاده روی وجود دارد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه هفتم- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه هفتم
- گام به گام تمامی دروس پایه هفتم
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه هفتم
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه هفتم
- فلش کارت های آماده دروس پایه هفتم
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه هفتم
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه هفتم
قواعد درس «الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی
قواعد درس« الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی:
فعل ماضی
فعل سوم شخص مفرد(غائب)
فعلی که درباره انها صحبت می کنیم و در واقع آنها حاضر یا شنونده نیستند و نکته قابل توجه این است که مفرد مذکر این فعل علامت مخصوص ندارد و اخر فعل حرکت (ــَــ) می گیرد ولی علامت مفرد مؤنث آن(ت) ساکن می باشد که به آخر ریشه ی فعل اضافه میشود.
هُوَ فَعَلَ:
(او انجام داد مذکر)
هیَ فَعَلَت:
(او انجام داد مؤنث)
جزوات جامع پایه هفتم
جزوه جامع عربی هفتم فصل 1 قیمة العلم و نور الکلام و کنز الکنوز
جزوه جامع عربی هفتم فصل 2 جواهر الکلام و کنوز الحکم و کنز النصیحة و الحکم النافعه و المواعظ العددیة
جزوه جامع عربی هفتم فصل 3 حوار بین ولدین
جزوه جامع عربی هفتم فصل 4 فی السوق
جزوه جامع عربی هفتم فصل 5 الجملات الذهبیة
جزوه جامع عربی هفتم فصل 6 فی الحدود
جزوه جامع عربی هفتم فصل 7 الأسرة الناجحة
جزوه جامع عربی هفتم فصل 8 زینة الباطن
جزوه جامع عربی هفتم فصل 9 الإخلاص فی العمل
جزوه جامع عربی هفتم فصل 10 الأیّام و الفصول و الألوان
واژه نامه درس «الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی
واژه نامه درس «الجملاتُ الذهَبیَّةُ » و معنی:
فارسی |
عربی |
هرگاه ، اگر |
إِذا |
فرومایگان، پست ترین ها |
أَراذِل |
شایستگان، برترین ها |
أَفاضِل |
نزدیک ترین |
أَقرَب |
دنبالِ.. گشت |
بَحَثَ عَن |
سپس |
ثُمَّ |
درو کرد |
حَصَدَ |
زیان |
خُسران |
برگشت |
رَجَعَ |
خسته نباشید ، خداقوّت |
ساعَدَکُمُ اللهُ |
سالم ماند |
سَلِمَ |
بالا رفت |
صَعِدَ |
کوبید |
طَرَقَ |
دشمنی |
عُدوان |
باز کرد |
فَتَحَ |
بازکرد(مؤنث) |
فَتَحَت |
نزدیک شئ به |
قَرُبَ مِن |
کوتاه |
قَصیر |
بازی کرد |
لَعِبَ |
مسلمان |
مُسلِم |
فرمانروا شد |
مَلَکَ |
هرکس (شرطی) کسی که |
مَن |
تکلیف |
واجِب |
پیدا کرد |
وَجَدَ |
رسید |
وَصَلَ |
هلاک شد |
هَلَکَ |
وجود دارد ، هست |
یوجَدُ |