در نظام سرمایه داری جهانی، بر اساس روابط و مبادله نابرابری که بین نواحی پدید آمده است، برخی نواحی نقش «مرکز» یافته و بر سایرنواحی غالب و مسلط شده اند. برخی نواحی نیز نقش «پیرامون» دارند که به لحاظ اقتصادی به مرکز وابسته اند . بر اساس این نظریه، مرکز، پیرامون را استثمار می کند و بر آن سیطره اقتصادی دارد. به مدل توجه کنید؛
تعریف کشورهای مرکز : منظور از مرکز، کانون های سلطه اقتصادی بر جهان است. کشورهای توسعه یافته صنعتی که از نظر در آمد و ثروت بالاترین موقعیت را دارند،مرکز نامیده می شوند.
1-این کشورها مانند یک قطب آهن ربا عمل می کنند و بخش عمده ای از سود و ثروت جهان رادریافت و جذب می کنند.
2 -آنها حتی به صدور سرمایه، یعنی سرمایه گذاری در دیگر نواحی جهان می پردازند.
3 -از ویژگی های کشورهای مرکز، برخورداری از صنایع نو و خدمات پیشرفته، فناوری باال و نیروی ماهر و متخصص، و زیر ساخت های مناسب برای توسعه اقتصادی مانند حمل و نقل پیشرفته و سطح بالای زندگی و رفاه اجتماعی است.
4-کشورهای مرکز، مواد خام را با قیمت ارزان تر از کشورهای پیرامون به دست می آورند و کالاهای ساخته شده صنعتی را با سود بیشتربه آنهامی فروشند.
5 -کشورهای مرکز همچنین از طریق سرمایه گذاری یا شرکت های چند ملیتی از نیروی کار ارزان قیمت کشورهای پیرامون استفاده می کنند.
6-کشورهای مرکز گاهی با روش های مختلف افراد با استعداد و متخصص یا به اصطلاح، مغزهای متفکر را نیز از کشورهای پیرامون به خود جذب می کنند. در حالی که کشورهای پیرامون هزینه های تحصیل و رشد این افراد را پرداخته اند.
مهم ترین کشور های مرکز: کشورهای امریکای شمالی، اروپای غربی، ژاپن و استرالیا جزء کشورهای مرکز هستند.
1-کشورهای پیرامون عمدتاً تولیدکننده و صادرکننده مواد اولیه و خام اند.
2-این کشورها از نظر توسعه صنعتی و فناوری های نوین در سطح پایین تری قراردارند.
3-این کشورها که به واردات کالاهای صنعتی از مرکز وابسته اند، بازار خوبی نیز برایتولیدات آن هاهستند و بنابراین، سود هنگفتی نصیب کشورهای مرکز می کنند.
4-از دیگر ویژگی های کشورهای پیرامون، کمبود نیروی کار ماهر ومتخصص وزیرساخت ها و تجهیزات لازم برای توسعه صنعتی است.
مهم ترین کشورهای پیرامون : از جمله کشورهای پیرامون در قاره های آسیا،افریقا و امریکای لاتین می توانبه کشورهای افغانستان، بنگلادش، مراکش، نامبیا، پروو نیکاراگوئه اشاره کرد.
تغییرجایگاه کشورهای پیرامون : جایگاه کشورها به عنوان مرکز و پیرامون در طول زمان ثابت نیست و ممکن است تغییر کند نظریه پردازان مرکز پیرامون معتقدندکه در طول زمان گروهیاز کشورها جایگاه نیمه پیرامون یافته اند .
1-این کشورها از نظراقتصادی از کشورهای پیرامون قوی ترند اما هنوز ازنظر قدرت اقتصادی به کشورهای مرکز نرسیده اند.
2-این کشورها بین کشورهای مرکز و پیرامون نقش واسطه بازی می کنند و ساختار اقتصادی و اجتماعی آنهادچار تغییرات و تحولات صنعتی و فناورانه شده است.
منظورازکشورهای نیمه پیرامون : منظور از کشورهای نیمه پیرامون کشورهایی هستندکه بین مرکز و پیرامون قرار گرفته اند.
کشورهای نیمه پیرامون: از جمله کشورهای نیمه پیرامون می توان به چین، که در دودهه اخیر خیز اقتصادی فوق العاده ای درجهان برداشتهاست و همچنین کره جنوبی و سنگاپوراشاره کرد.