نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

حال(قید حالت)

پاسخ تایید شده
8 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | حال(قید حالت)
bookmark_border دوازدهم انسانی
book عربی دوازدهم انسانی
bookmarks فصل 2 : اَلْوَجْهُ النّافِعُ وَ الْوَجْهُ الْمُضُِّ
8 ماه قبل
0

 حال (قید حالت)

گاهی در جملات زبان فارسی نیازمند قید حالت هستیم که حالت فاعل، مفعول یا ... را بیان کنیم. 

مثال

«علی خندان آمد.» 

«مادر به کودکش در حالیکه گریان بود، غذا داد

در زبان عربی هم گاهی نیاز داریم که حالت فاعل، مفعول، نائب فاعل و ... را بیان کنیم. در این مواقع از یک اسم یا یک جمله استفاده میکنیم. اگر یک اسم حالت یکی از اجزای جمله را بیان کند به آن «حال مفرد» و اگر یک جمله (اسمیه یا فعلیه) حالت یکی از اجزای جمله را بیان کند به آن «جمله ی حالیه» (حال جمله) میگوییم.

به کسی یا چیزی که حالتش بیان شود، صاحب حال یا «ذوالحال» میگوییم. صاحب حال نقش (محل اعرابی) محسوب نمیشود و باید با توجه به جایگاهش در جمله نقش آنرا تعیین کنیم. اما «حال» نقش حساب میشود.

حال اگر از جمله حذف شود، معنی جمله تغییر خاصی نمیکند. 

مثال

«دانش آموز با ناراحتی به مدرسه رفت» 

«دانش آموز به مدرسه رفت

 

ویژگیهای حال مفرد

نکره، منصوب، دارای معنی وصفی و مطابق با ذوالحال است.

نکره یعنی اسمی که جزء معرفه ها نباشد. (معرفه ها شامل این موارد هستند: ضمایر، اسمهای اشاره، اسم های علم، اسم های موصول، اسم دارای «ال»، معرفه به اضافه،در ترکیب اضافی اگر مضاف الیه معرفه باشد در اینصورت مضاف هم معرفه میشود و به آن معرفه به اضافه میگوییم)

مثلاً در جمله ی زیر «الضاحکتینِ» را نمیتوانیم حال محسوب کنیم چون معرفه می باشد.

رأيتُ الطّفلتینِ الضّاحِكتَينِ ولی اگر جمله بصورت «رأيتُ الطّفلتینِ ضاحِكتَينِ» باشد، در اینصورت «ضاحِكتَينِ» حال هست.

منصوب باشد. یعنی آخر آن ــَ ــً داشته باشد. یا «ینِ» در مثنی یا «ینَ» در جمع مذکر، یا کسره (ــِ یا ــٍ) در جمع مؤنث، تنها علامت‌های منصوب بودن اسم هست،دقت کنید که اسامی جمع مؤنث فتحه (ــَــــً) نمیگیرد و بجای آن کسره (ــِـ ــٍ) می گیرد.

مثال

تَخرُجُ الطالباتُ من الصّفِ مبتسماتاً 

اینجا «مبتسماتاً » حال هست و باید منصوب باشد اما گفتیم اسم جمع مؤنث فتحه نمیگیرد(ــَــــً) و بجای آن کسره میگیرد. پس «تَخرُجُ الطّالِباتُ مِن الصَّفِّ مُبتَسِماتٍ» درست است. (دانشجویان دختر، با لبخند از کلاس خارج می شوند.)

دارای معنی وصفی باشد؛ یعنی بتوانیم آنرا بعنوان صفت استفاده کنیم. مثلاً «کتاب» را نمیتوانیم بعنوان صفت استفاده کنیم پس نمیتواند حال واقع شود. اما «کاتِب، نویسنده» معنی وصفی دارد بنابراین میتوانیم از آن بعنوان حال هم استفاده کنیم.

مطابق با ذوالحال باشد؛ یعنی حال باید از لحاظ جنس (مذکر یا مؤنث) و تعداد (مفرد، مثنی، جمع) با صاحب حال مطابق باشد.

قَرَأَ التِّلْميذُ الكِتابَ جالِساً. (التِّلْميذُ «صاحب حال» / (فاعل)» جالِساً «حال» ⬅️ هردو مفرد مذکر ⬅️ دانش آموز در حالیکه نشسته بود، کتاب را خواند. / دانش آموز کتاب را نشسته خواند.)

قَرَأَتِ التِّلْميذَةُ الكِتابَ جالِسَةً. (التِّلْميذَةُ «صاحب حال» / جالِسَةً «حال» ⬅️ هردو مفرد مؤنث)

قَرَأَ التَّلاميذُ الكِتابَ جالِسينَ. (التَّلاميذُ «صاحب حال» / جالِسينَ «حال» ⬅️ هردو جمع مذکر)

قَرَأَتِ التِّلْميذاتُ الكِتابَ جالِساتٍ. (التِّلْميذاتُ «صاحب حال» /جالِسات «حال» ⬅️ هردو جمع مؤنث. در ضمن گفتیم جمع مؤنث فتحه ــَــــً نمیگیرد و بجای آن کسره میگیرد.

جمع غیر انسان را باید مفرد مؤنث حساب کنیم و اگر جای صاحب حال جمع غیر انسان باشد، باید حال را بصورت مفرد مؤنث بیاوریم

تهیه کننده: محمد علمدار  


سایر مباحث این فصل