نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

متن و معنی درس

پاسخ تایید شده
8 ماه قبل
0
[شاه کلید مای درس] | متن و معنی درس
bookmark_border دوازدهم انسانی
book عربی دوازدهم انسانی
bookmarks فصل 2 : اَلْوَجْهُ النّافِعُ وَ الْوَجْهُ الْمُضُِّ
8 ماه قبل
0

الوَجْهُ النّافِعُ، وَ الوَجْهُ المُضِرُّ

وجه سومند، و وجه زیان آور

(إنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ إنّا لا نُضيعُ أجْرَ مَنْ أحْسَنَ عَمَلاً)  اَلکَهف: 30

همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهاى نیک انجام داده‌اند [بدانند که] ما پاداش کسى را که کار خوبی انجام داد تباه نمى‌کنیم.

في عامِ ألفٍ وَ ثَمانِمِئةٍَ وَ ثلَاثةٍَ وَ ثلَاثينَ وُلدَِ في مَمْلکةِ «السُّوَيد» صَبيٌّ سُمِّيَ «ألَفِرِِد نوبلِ». کانَ والِدُهُ قَدْ أقَامَ مَصْنعَا لِصِناعَةِ مادَّةِ «النّيتروغِليسِرين» السّائلِِ السَّريع الِإنفِجارِ، وَلَو بِالحَرارَةِ القَليلَةِ.

در سال یک هزار و هشتصد و سی و سه در کشور «سوئد» کودکی زاده شد که «آلفرد نوبل» نام گرفت. پدرش کارخانه ای را برای تولید ماده نیتروگلیسرین، مایعی که حتی با حرارت کم سریع منفجر می شود، بنیاد کرده بود.

اهتَم ألَفِرِِد مُنذُْ صِغَرِهِ بِهذِٰهِ المادَّة، وَ عمِلَ علَیَ تطويرِها مُجِدّاً، لِيَمْنَعَ انْفِجارَهأ. بَنیٰ مُخْتَبَراً صَغيراً لِيُجريَ فيهِ تَجاربَهُ، وَلکِنْ مَعَ الْأسَفِ انفجَرَ المُخْتَبَرُ وَ انهْدََمَ عَلیٰ رَأسِ أخيهِ الْأصَغَرِ وَ قتَلَهُ. هٰذِهِ الحادِثَةُ لمَْ تُضْعِفْ عَزْمَهُ، فقَدْ واصَلَ عَمَلَهُ دؤوباً، حتَّی اسْتَطاعَ أنْ يَختَرعِ مادةَّ «الدّینامیتِ» الّتی لاتَنفَجِرُ إلّا بِإرادَۀِ الإنسانَ.

آلفرد از زمان کودکی اش به این ماده اهتمام ورزید، سرسختانه [مجدّانه] روی بهینه سازی آن کار کرد، تا مانع منفجر شدنش گردد. آزمایشگاه کوچکی ساخت تا تجربه‌هایش را در آن اجرا کند؛ ولی متأسفانه آزمایشگاه منفجر شد و بر سر برادر کوچکترش ویران گشت و او را کشت. این اتفاق اراده اش را سست نکرد، کارش را با پشتکار ادامه داد، تا اینکه توانست ماده« دینامیتی» را که فقط به خواست انسان منفجر می شود اختراع کند.

بَعْدَ أَنِ اخْتَرَعَ الدّيناميتَ، أقبَلَ عَلی شِرائِهِ رُؤَساءُ شَرِکاتِ البِناءِ وَ المَناجِمِ و القُوّاتُ الْمُسَلَّحَةُ وَ هُم مُشتاقونَ لِسْتِخْدامِهِ، فَانْتَشَرَ الدّيناميتُ في جَميعِ أنْحاءِ العْالمِ.

بعد از اینکه دینامیت را اختراع کرد، سران شرکت‌های ساختمانی و معادن و نیروهای مسلح در حالی که مشتاق به کارگیری آن بودند به خرید آن روی آوردند، پس دینامیت در همه سمت و سو[ها]ی جهان پخش شد.

قامَ ألَفِرِد بِإنشاءِ عَشَراتِ المَصانعِ وَ المَعامِلِ في عِشْرينَ دوْلةً، وَ کَسَبَ مِنْ ذلٰكَ ثَروَةً کَبيرَةً جِدّاً حَتّیٰ أَصْبَحَ مِنْ أَغْنیٰ أَغنياءِ الْعالَمِ.

آلفرد اقدام به ساخت ده‌ها کارخانه و کارگاه در بیست کشور کرد، و از آن ثروت بسیار زیادی به دست آورد تا اینکه از ثروتمندترین سرمایه داران جهان گشت.

فقَدِ اسْتَفاد الْإنسانُ مِنْ هٰذِهِ المْادَّةّ، وَ سَهَّلَ أَعمالَهُ الصَّعْبَةَ في حَفْرِ الْنَفاقِ وَ شَقِّ القَنَواتِ وَ إنشاءِ الطُرُّقِ وَ حَفْرِ المَناجِمِ وَ تحْويلِ الجِبالِ وَ التَّلالِ إلیٰ سُهولٍ صالحَةٍ لِلزِّراعَةِ.

انسان از این ماده بهره برده است، و کارهای دشوارش را در کندن تونل‌ها، شکافتن کانال‌ها، ساخت راه‌ها، کندن معدنها، دگرگونی کوه‌ها و تپه‌ها به دشت‌های قابل کشت آسان کرد.

وَ مِنَ الْأعمالِ العَظيمَةِ الَّتي تَمَّتْ بِواسِطةِ هٰذِهِ المْادَّةِ تفْجيرُ الْأرضِ في قنَاةِ «بَنَما» بِمِقدارٍ مِنَ الدّيناميتِ بَلَغَ أَرْبَعينَ طُنّاً.

از جمله کارهای بزرگی است که با این ماده انجام شد منفجر کردن زمین در آبراهه «پاناما» با مقداری از دینامیت که به چهل تن رسید.

وَ بَعْدَ أنِ اخْتَرَعَ نوبِل الدّيناميتَ، ازْدادَتِ الْحُروبُ وَ کَثُرَتْ أدَواتُ الْقَتْلِ وَ التَّخْريبِ بِهٰذِهِ الْمادَّةِ، وَ إنْ کانَ غَرَضُهُ مِنِ اخْتِراعِهِ مُساعَدَةَ الْنسانِ في مَجالِ الْإعمارِ وَ البِناءِ.

بعد از اینکه نوبل دینامیت را اختراع کرد، جنگ‌ها افزایش یافت و ابزار جنگی و خرابکاری به وسیله این ماده زیاد شد، اگرچه هدفش از اختراعش کمک به انسان برای [در زمینه] آباد کردن و سازندگی بوده است.

نشَرَتْ إحْدَی الصُّحُفِ الْفَرَنسيَّةِ عِندَ مَوْتِ أخيهِ الْآخَرِ عُنواناً خَطَأ:

«ماتَ ألفرد نوبل تاجِرُ المَوتِ الَّذي أصْبَحَ غَنيا مِنْ خِلالِ إيجادِ طرُقٍ لِقَتلِ المَزيدِ مِنَ الناّس.»

یکی از روزنامه‌های فرانسوی هنگام مرگ برادر دیگرش عنوان اشتباهی را منتشر کرد:

«آلفرد نوبل، سوداگر مرگ که از طریق ایجاد راه‌هایی برای کشتار بیشتر مردم ثروتمند شده بود، مُرد».

شَعَر نوبلِ بالذَّنبِ وَ بِخَيْبَةِ الْأَمَلِ مِنْ هٰذَا العُنوانِ، وَ بقَيَ حزينا وَ خافَ أنْ يذْکرَهُ النّاسُ بِالسّوءِ بَعْدَ مَوتِهِ. لِذلكَ فَقَدْ بَنیٰ مُؤَسَّسَةً لِمَنْحِ الْجَوائِزِ الشَّهيرَةِ بِاسْمِ «جائزَةِ نوبلِ» وَ مَنحَ ثرْوَتَهُ لِشِراءِ الجَوائزِ الذَّهَبيَّةِ لکَي يُصَحِّحَ خَطأَهُ.

نوبل از این عنوان احساس گناه و ناامیدی کرد، و ناراحت باقی ماند و ترسید که مردم بعد از مرگش از او به بدی یاد کنند. به همین منظور بنیادی را بنیان کرد تا جایزه‌هایی که به نام«جایزه نوبل» شناخته می شود [به دانشمندان] داده شود. و ثروتش را برای خرید جایزه‌های زرین داد تا لغزشش را تصحیح کند.

تُمْنَحُ هٰذِهِ الجْائزَةُ في کلِّ سَنَةٍ إلیٰ مَنْ يُفيدُ البَشَريَّةَ في مَجالاتٍ حَدَّدَها، وَ هيَ مَجالاتُ السَّلامِ وَ الْکيمياءِ وَ الفيزياءِ وَ الطِّبِّ وَ الْأدَبِ و ... .

این جایزه هر سال به کسی داده می شود که به بشریت در زمینه‌هایی که او مشخص کرده سودی برساند. در زمینه‌های صلح، شیمی، فیزیک، پزشکی، ادبیات و … .

وَلکِٰنْ هَلْ تعْطیَ الجَوائِزُ اليَومَ لمَنْ هوَ أهَلْ لذِلكَ؟!

ولی آیا امروزه جایزه‌ها به کسی داده می شود که شایسته آن است؟

لِکُلِّ اخْتِراعٍ عِلْميٍّ وَ ابْتِکارٍ فِي التِّقنيَّةِ وَجْهانِ:

وَجْهٌ نافعٌ، وَ وَجْهٌ مُضِرٌّ.

وَ عَلیَ الْإنسانِ العْاقلِ أنْ يسْتَفيدَ مِنَ الوَجْهِ النّافِعِ.

هر اختراع علمی و نوآوری در فناوری دو چهره دارد: رویه سودمند و رویه زیان آور.

انسان خردمند باید از وجه سودمند بهره برد.


سایر مباحث این فصل