نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

معنی واژگان درس «شکرِ نعمت»:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

ملک

پادشاه، خداوند

ذکر

یاد

که

زیرا

وهم

گمان، پندار، خیال

همه

فقط، تنها

درگاه

بارگاه

جستن

جستجو کردن

فضل

بخشش، کرم

توحید

یکتایی

سزا

سزاوار و شایسته

عظیم

سترگ، بزرگ

کریم

بخشنده، بزرگ منش

رحیم

بسیار مهربان

ثنا

ستایش، سپاس

وصف

توصیف

فهم

درک، دریافت

گنجیدن

جا گرفتن

شبه

مانند، مِثل، همسان

همه

فقط، سراسر

سرور

شادی، خوشحالی

جود

بخشش، سخاوت، کرم

جزا

پاداش کار نیک

غیب

پنهان

پوشیدن

پوشاندن

بیشی

فزونی، زیادی

بکاهی

کم می‌کنی

سنایی

اسم شاعر

بُوَد

باشد

روی

چاره، امکان، راه

ذات

سرشت، گوهره

مِنَن

منّت ها

منّت

نیکویی، سپاس، شکر

قربت

نزدیکی

اندر

در

مزید

افزونی، زیادی

به شکر اندرش

در شکرش

نفس

دَم

برمی آید

بالا می‌آید

حیات

زندگی

چون

هنگامی که

که

چه کسی

کز

که از

به

بهتر

تقصیر

کوتاهی، گناه

عذر

پوزش

درگاه

بارگاه، پیش، نزد

ورنه

وگرنه

سزاوار

شایسته

به جای آوردن

ادا کردن، انجام دادن

مهد

گهواره

بی حساب

بی اندازه

بی دریغ

بی مضایقه

ناموس

آبرو

فاحش

آشکار، واضح

دریدن

پاره کردن

وظیفه

وجه معاش، مقرری

مُنکَر

زشت، ناپسند

روزی

رزق

بنات

جمع بنت، دختر

نبات

گیاه، رستنی

خلعت

جامگی، جامه، لباس

ورق

برگ

بر

پهلو

شاخ

شاخه

ربیع

بهار

موسم

فصل، هنگام، زمان

عصاره

افشره، شیره

شهد

عسل، انگبین

فایق

برتر، برگزیده، ناب

شهد فایق

عسل ناب

نخل

خرمابُن، درخت خرما

باسق

بلند

غفلت

نادانی

فلک

آسمان، گردون

به کف آوردن

به دست آوردن

تتمّه

باقی مانده

همه

همه پدیده ها

از بهر

برای

سرگشته

حیران، هاج و واج

فرمان بردار

مطیع، اطاعت کننده

خبر

حدیث

سرور

بزرگ، آقا

مفخر

آن چه بدان فخر کنند

صفوت

برگزیده

شفیع

شفاعت کننده

مُطاع

فرمانروا، اطاعت شده

کریم

رادمرد

قسیم

خوش چهره

جسیم

خوش اندام

نسیم

خوش بو

باک

ترس

بحر

دریا

چون

مانند، همچون

آن

هر کس

امّت

مردم

شرمسار

شرمنده

اجابت

برآوردن

جلّ و علا

بزرگ و والا است

ایزد

خداوند

نظر

نگاه

خواندن

صدا کردن

تضرّع

زاری، التماس

دعوت

دعا

برآوردم

برآورده کردم

کرم

بخشندگی، جوانمردی

لطف

مهربانی،‌‌ نیکویی

جلال

شکوه

تقصیر

کوتاهی

معترف

اعتراف کننده

واصف

وصف کننده

حلیه

زیور، زینت

جمال

زیبایی

تحیّر

سرگشتگی، حیرانی

منسوب

نسبت داده شده

صاحب دل

عارف، دل آگاه

جیب

گریبان، یقه

بحر

دریا

مستغرق

غرق شده

بازآمد

بازگشت

به طریق

به خاطر

تحفه

هدیه، ارمغان

کرامت کردن

عطا کردن، بخشیدن

درخت

بوته

مرغ سحر

بلبل

مرغ

پرنده

کان

که آن

شد

رفت، نابود شد

آواز

صدا

مدعی

ادعا کنند، لاف زننده

کان

که آن

بط

مرغابی

پنداشت

گمان کرد

قصد کردن

         خواستن، تکاپو

نمی یافت

بدست نمی آورد

بیازمود

امتحان کرد

حاصل

فایده، سود، نتیجه

دیگر روز

روز دیگر

بدیدی

می‌دید

گمان بردی

گمان می‌کرد

قصد پیوستن

قصد کردن

ثمرت

ثمره، فایده، نتیجه

تجربت

تجربه

فروگذاشت

رها کرد

مفرّح

شادی بخش، فرح انگیز

نبیّ

پیام آور، پیغمبر، رسول

ممدّ

یاری رساننده، مدد کننده

وسیم

دارای مهر و نشان پیامبری

فزایی

بیفزایی، زیاد و افزون کنی

سبحانه و تعالی

او (خداوند) پاک و والاست

نماینده

نشان دهنده، نشانه، نماد

خوان

سفره، سفره فراخ و گشاده

طلب

خواست، اولین وادی عرفان

طاعت

فرمانبرداری، بندگی، عبادت

قدوم

آمدن، قدم نهادن، فرارسیدن

بی نشان

منظور خداوند بی نشان است

بیدل

عاشق؛ در اینجا منظور سعدی

کاینات

جمع کاینه، همه موجودات جهان

عزّ

ارجمندی، گرامی شدن، مقابل ذُلّ

حکیم

دانا به همه چیز، دانای راست کردار

تاک

انگوربن، درخت انگور، رَز، درخت مو

فراش

فرش گستر، گسترنده فرش؛ خدمتکار

انابت

توبه، به خدای تعالی بازگشتن، پشیمانی

اعراض

روی برگرداندن از چیزی، روی گردانی، انصراف

یقین

بی شبهه و شک بودن، امری که واضح و ثابت شده باشد

تتمه دور زمان

تمامی و کمال گردش روزگار، مایه تمامی و کمال دور زمان رسالت

دایه

زنی که به جای مادر به کودک شیر می‌دهد یا از او پرستاری می‌کند

جلال

بزرگواری، شکوه، از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد

عزّ و جلّ

گرامی، بزرگ و بلند مرتبه است؛ بعد از ذکر نام خداوند به کار می‌رود

مکاشفت

کشف کردن و آشکار ساختن، در اصطلاح عرفانی پی بردن به حقایق است

پوییدن

تلاش، رفتن، حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جست و جوی چیزی

انبساط

حالتی که در آن احساس بیگانگی و ملاحظه و رودربایستی نباشد؛ خودمانی شدن

عاکف

اعتکاف کننده، کسانی که در مدت معین در مسجد بمانند و به عبادت پردازند؛ مسجدنشین

معاملت

عمال عبادی، احکام و عبادات شرعی، در متن درس مقصود همان کار مراقبه و مکاشفه است

مراقبت

در اصطلاح عرفانی، کمال توجّه بنده به حق و یقین بر اینکه خداوند در همه احوال، عالِم بر ضمیر اوست؛ نگاه داشتن دل از توجّه به غیرِحق


سایر مباحث این فصل