درسنامه کامل عربی (1) فصل 6 ذوالْقَرنَينِ
تعداد بازدید : 3.73Mخلاصه نکات عربی (1) فصل 6 ذوالْقَرنَينِ - درسنامه شب امتحان عربی (1) فصل 6 ذوالْقَرنَينِ - جزوه شب امتحان عربی (1) نوبت اول فصل 6 ذوالْقَرنَينِ
متن درس و معنی
متن درس و معنی
ذوالقرنین
(کورش)
کانَ ذو الْقَرنَینِ مَلِکا عادِلا موَحِّدا قد أعطاه الله القوه و کان یحکم مناطق واسعه. ذکر اسمه فی القرآن.
ذوالقرنین (کورش) پادشاهی دادگر و یکتاپرست بود. خدا به او نیرو داده بود و در سرزمینهای گسترده ای فرمان میراند.
لمَّا اسْتَقَرَّتِ الْإوضاعُ لِذی الْقَرنَینِ فی بِلادِهِ، سارَ بِجُیوشِهِ الْعَظیمَهِ نَحْوَ الْمَناطِقِ الْغَربیَّهِ یَدْعُو النّاسَ إِلَی التَّوْحیدِ وَ مُحارَبَهِ الظُّلْمِ وَ الْفَسادِ. فَکانَ النّاسُ یُرَحِّبونَ بِهِ فی مَسیرهِ بِسَبَبِ عَدالَتِهِ، وَ یَطْلُبونَ مِنْهُ أنْ یَحْکُمَ وَ یُدیرَ شُؤونَهُم، حَتَّی وَصَلَ إلَی مَناطِقَ فیها مُستَنقَعاتٌ میاهُها ذاتُ رائِحَهٍ کَریهَهٍ. وَ وَجَدَ قُرْبَ هٰذِهِ الْمُستَنقَعاتِ قَوْماً مِنْهُم فاسِدونَ وَ مِنْهُم صالِحونَ، فَخاطَبَهُ اللّهُ فی شَأنِهِم وَ خَیَّرهُ فی مُحارَبَهِ الْمُشْرکینَ الْفاسِدینَ أَوْ إِصْلاحِهِم وَ هِدایَتِهِم. فَاخْتارَ ذوالْقَرنَینِ هِدایَتَهُم.
نامش در قرآن یاد شده است. هنگامی که اوضاع برای ذوالقرنین در کشورش استقرار یافت، با ارتشهای بزرگش به سوی مناطق غربی رفت؛ درحالی که مردم را به توحید و جنگ با ستم و تباهی فرا میخوانْد. و مردم به دلیل دادگری اش در راهش به او خوش آمد میگفتند و از وی میخواستند که بر ایشان فرمان براند و کارهایشان را اداره کند، تا اینکه به سرزمینهایی رسید که در آن مردابهایی بود که آبهایش دارای بوی بدی بود. و نزدیک این مردابها مردمانی را یافت که برخی از آنها تباهکار و برخی درستکار بودند، و خداوند به او درباره کار ایشان خطاب کرد و به او در جنگ با مشرکان تباهکار، یا اصلاح و هدایتشان اختیار داد. ذوالقرنین هدایت و دعوت آنها را برگزید.
فَحَکَمَهُم بِالْعَدالَهِ وَ أَصْلَحَ الْفاسِدینَ مِنهُم.
وی با دادگری بر آنان فرمان راند و تباهکارانشان را اصلاح کرد.
ثُمَّ سارَ بِجُیوشِهِ نَحْوَ الشَّرقِ. فَأَطاعَهُ کَثیرٌ مِنَ الْأمَمِ وَ اسْتَقبَلوهُ لِعَدالَتِهِ. حَتَّی وَصَلَ إِلَی قَومٍ غَیرِ مُتَمَدِّنینَ، فَدَعاهُم لِلْإیمانِ بِاللّهِ وَ حَکَمَهُم حَتَّی هَداهُم إلَی الصِّراطِ الْمُستَقیمِ. وَ بَعدَ ذٰلکَ سارَ نَحوَ الشَّمالِ، حَتَّی وَصَلَ إلِیَ قَومٍ یَسکُنونَ قُرْبَ مَضیقٍ بَینَ جَبَلینِ مُرتفَعَینِ، فرَأیَ هٰؤلاءِ القْومُ عَظمَهَ جَیشِهِ وَ أعَمالهَ الصّالحِهَ فاَغْتنَمَوا الفرصَهَ مِنْ وُصولهِ؛ لٔأنَّهُم کانوا فی عَذابٍ شَدیدٍ مِنْ قَبیلَتینِ وَحشیَّتَینِ تَسکُنانِ وَراءَ تِلکَ الْجِبالِ. فَقالوا لَهُ: إنَّ رِجالَ هاتَینِ الْقَبیلَتَینِ مُفسِدونَ یَهجُمونَ عَلَینا مِنْ هٰذَا الْمَضیقِ؛ فَیُخَرِّبونَ بُیوتَنا وَ یَنهَبونَ أَموالَنا، وَ هاتانِ الْقَبیلَتانِ هُما یَأجوجُ وَ مَأجوجُ. لِذا قالوا لَهُ: نَرْجو مِنکَ إغِلاقَ هٰذَا الْمَضیقِ بِسَدٍّ عَظیمٍ، حَتَّی لا یَستَطیعَ الْعَدوُّ أَن یَهْجُمَ عَلَینا مِنهُ؛ وَ نَحنُ نُساعِدُکَ فی عَمَلِکَ هٰذا. بَعدَ ذٰلِکَ جاؤوا لَهُ بِهَدایا کَثیرَهٍ، فَرَفَضَها ذوالقَرنینِ وَ قالَ: عَطاءُ اللّٰهِ خَیرٌ مِنْ عَطاءِ غَیرِهِ، وَ أَطلُبُ مِنکُم أَنْ تُساعِدونی فی بِناءِ هٰذَا السَّدِّ. فَرِحَ النّاسُ لِذٰلِکَ کَثیراً.
سپس با ارتشهایش به سوی خاور رفت. در نتیجه بسیاری از امّتها از او پیروی کردند و به خاطر دادگری اش به پیشوازش رفتند. تا اینکه به قومی غیرمتمدّن رسید. او ایشان را به ایمان به خدا دعوت کرد و بر آنان حکومت کرد تا به راه راست هدایتشان کند. و پس از آن به سوی شمال رفت تا به مردمانی رسید که نزدیک تنگه ای میان دو کوه زندگی میکردن، آن مردمان، بزرگی ارتش و کارهای شایسته اش را دیدند و با رسیدن او فرصت را غنیمت شمردند؛ زیرا آنها از دو قبیلۀ وحشی که پشت آن کوهها زندگی میکردند در عذاب شدیدی بودند. به او گفتند: مردان این دو قبیله تباهکارند؛ از این تنگه به ما حمله میکنند و خانههایمان را ویران و دارایی مان را به تاراج میبرند. این دو قبیله یأجوج و مأجوج اند. برای همین، به وی گفتند: از تو خواهش میکنیم این تنگه را با سدّی بزرگ ببندی تا دشمن نتواند از آن [سمت] به ما حمله کند و ما در این کارت به تو یاری میرسانیم. پس از آن هدیههای بسیاری برایش آوردند و ذوالقرنین آنها را نپذیرفت و گفت: بخشش خدا از بخشش دیگران بهتر است. [فقط] از شما درخواست میکنم که در ساخت این سد به من کمک کنید. مردم از این کار شادمان شدند.
أَمَرَهُم ذوالْقَرنَینِ بِأَنْ یَأتوا بِالْحَدیدِ وَ النُّحاسِ، فَوَضَعَهُما فی ذٰلِکَ الْمَضیقِ وَ أشعَلُوا النّارَ حَتَّی ذابَ النُّحاسُ وَ دَخَلَ بَینَ الْحَدیدِ، فَأَصْبَحَ سَدّاً قَویّاً أَمامَ هاتَینِ الْقَبیلَتَینِ. فَشَکَرَ القْومُ المْلِکَ الصّالحِ عَلَی عَمَلِهِ هٰذا، وَ تخَلصَّوا مِن قبَیلَتَی یأَجوجَ وَ مَأجوجَ وَ شَکَرَ ذوالْقَرنَینِ رَبَّهُ عَلَی نَجاحِهِ فی فُتوحاتِهِ.
ذوالقرنین به آنها دستور داد تا آهن و مس بیاورند و آنها را در آن تنگه گذاشت و آتش روشن کردند تا مس ذوب شد و میان آهن رخنه کرد[داخل شد] و سدّی نیرومند مقابل این دو قبیله [ایجاد] گشت. مردمان از پادشاه درستکار به خاطر این کارش سپاسگزاری کردند و از دو قبیلۀ یأجوج و مأجوج رهایی یافتند و ذوالقرنین به خاطر پیروزی در کشورگشاییهایش از پروردگارش سپاسگزاری کرد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)
معنی کلمات درس
معنی کلمات
اِستَقبَل | به پيشواز رفت (مصدر: اِستِقبال) |
تَال | خواند «أَتْلو: میخوانم» |
کان َ ... يُرَحِّبون | خوشامد میگفتند |
اِستَقَر | استقرار يافت |
جَيْش | ارتش «جمع: جُيوش» |
کَريـه | زشت و ناپسند |
أَشْعَل | شعله ور کرد |
حَديد | آهن |
مُحارَبَـة | جنگيدن |
أَصْلَحا | صالح کرد |
خَرَّب | ويران کرد |
مُستَنقَع | مرداب |
أَطاع | پیروی کرد |
ذاب | ذوب شد |
مَضيق | تنگه |
اِغتَنَم | غنيمت شمرد |
رَفَض | نپذيرفت |
نُحاس | مس |
إِغْالق | بستن |
سار | حرکت کرد، به راه افتاد |
نَحْوِ | سمت |
بِناء | ساختن، ساخت |
امنَسَکَن | زندگی کرد |
نَهَببه | تاراج بُرد |
تَخَلَّص | رهايی يافت |
کان َ ...يَحْکُم | حکومت می کرد |
وُصول | رسيدن |
جزوات جامع پایه (1)
جزوه جامع عربی (1) فصل 1 ذاكَ هوَ اللّٰهُ
جزوه جامع عربی (1) فصل 2 اَلْمَواعِظُ الْعَدَديَّةُ
جزوه جامع عربی (1) فصل 3 مطَرَُ السَّمَكِ
جزوه جامع عربی (1) فصل 4 اَلتَّعايُشُ السِّلْميُّ
جزوه جامع عربی (1) فصل 5 ﴿هذا خَلقُ اللّٰهِ﴾
جزوه جامع عربی (1) فصل 6 ذوالْقَرنَينِ
جزوه جامع عربی (1) فصل 7 يا مَن في الْبِحارِ عَجائِبُهُ
جزوه جامع عربی (1) فصل 8 صِناعةُ التَّلميعِ في الْأَدَبِ الْفارِسيِّ
متن حوار و معنی
متن حوار و معنی
مَعَ مَسؤولِ اسْتِقبالِ الْفُندُقِ |
|
با مسئول پذیرش هتل |
|
اَلسّائِحُ |
مَسؤولُ الِاسْتِقبالِ |
گردشگر |
مسئول پذیرش |
رَجاءً، أَعطِنی مِفتاحَ غُرفَتی. |
ما هوَ رَقَمُ غُرفَتِکَ؟ |
لطفاً، کلید اتاقم را به من بده |
شماره اتاقت چند است؟ |
مِئَتانِ وَ عِشرونَ. |
تَفَضَّلْ |
دویست و بیست. |
بفرما |
عَفواً، لَیسَ هٰذا مِفتاحَ غُرفَتی. |
أَعتَذِرُ مِنکَ؛ أَعطَیتُکَ ثَلاثَمِئَهٍ وَ ثَلاثینَ. |
بخشید این کلید اتاق من نیست. |
از تو پوزش میطلبم؛ ۳۳۰ را به تو دادم |
لا بَأسَ، یا حَبیبی. ما هیَ ساعَهُ دوَامِکَ؟ |
مِنَ السّادِسَهِ صَباحاً إلَی الثّانیَهِ بَعدَ الظُّهرِ؛ ثُمَّ یَأتی زَمیلی بَعدی. |
اشکالی ندارد، دوست من، ساعت کاری تو تا کی هست؟ |
از شش صبح تا دو بعد از ظهر؛ سپس همکارم پس از من میآید |
مَتَی مَواعِدُ الْفَطورِ وَ الْغَداءِ وَ الْعَشاءِ؟ |
اَلْفَطورُ مِنَ السّابِعَهِ وَ النِّصفِ حَتَّی التّاسِعَهِ إلّا رُبعاً؛ اَلْغَداءُ مِنَ الثّانیَهَ عَشْرهَ حَتَّی الثّانیَهِ وَ الرُّبعِ؛ اَلْعَشاءُ مِنَ السّابِعَهِ حَتَّی التّاسِعَهِ إلّا رُبعاً. |
وعدههای صبحانه و ناهار و شام کی هست؟ |
صبحانه از هفت و نیم تا یک ربع به نه است؛ ناهار از دوازده تا دو و ربع؛ شام از هفت تا یک ربع به نه. |
وَ ما هوَ طَعامُ الْفَطورِ؟ |
شایٌ وَ خُبزٌ وَ جُبنَهٌ وَ زُبدَهٌ وَ حَلیبٌ وَ مُرَبیَّ المِشمِشِ. |
و صبحانه چیست؟ |
چای و نان و پنیر و کره و شیر و مربای زردآلو |
وَ ما هوَ طَعامُ الْغَداءِ؟ |
رُزٌّ مَعَ دَجاجٍ. |
غذای ناهار چیست؟ |
برنج با مرغ. |
وَ ما هوَ طَعامُ الْعَشاءِ؟ |
رُزٌّ مَعَ مَرَقِ باذِنجانٍ. |
و غذای شام چیست؟ |
برنج با خورشت بادمجان. |
أَشکُرُکَ. |
لا شُکرَ عَلَی الْواجِبِ. |
از تو سپاسگزارم |
وظیفه نیاز به تشکر ندارد |
جزوه جامع
جزوه جامع
الدرس السادس. ذوالقرنين
موضوع الدرس: فعل مجهول
در تمام زبانها برای انجام یا تحقق هر فعلی به انجام دهنده یا فاعلی نیازمندیم اما گاهی و بنا به عواملی (مشخص بودن) فاعل عدم تمایل در ذکر فاعل و.... از ذکر فاعل در جمله خودداری میکنیم به این ترتیب فعل به دو نوع تقسیم میشود:
1) فعل معلوم
2) فعل مجهول
فعل معلوم
فعلی که فاعلش در جمله ذکر شده باشد:
خَلَقَ اللهُ الإنسانَ ضعيفاً: خدا انسان را ضعیف آفرید.
فعل مجهول
فعلی که فاعلش در جمله ذکر نشده نباشد
خُلقَ الإنسانُ ضعيفاً: انسان ضعیف آفریده شد.
با دقت بر دو این مثال و ترجمه آنها به تغییراتی در جمله مجهول پی میبریم:
الف) حذف فاعل
ب) جانشینی مشغول به جای فاعل در جمله و هماهنگی فعل یا آن
ج) تغییر ساختار فصل
دو مورد (الف) و (ب) در زبان عربی و فارسی مشترک هستند اما تغییر فعل معلوم به مجهول در این دو زبان با هم تفاوت دارد؛
زبان فارسی ریشه فعل + پسوند (ه) + فعل (شد) آفریده شد. زبان عربی تغییر حرکات فعل
چگونه فعل عربی را به مجهول تبدیل کنیم؟
1) فعل ماضی حرف دوم ریشه فعل نه حرف دوم (فعل) را مکسور قبل از آن رامضموم میکنیم و تمام حروف متحرک (به غیر ازحروف ساکن)و فقط حرف مضارعه را مضموم:
خَلَقَ -> خُلق ، أَرْشَدَ ->أَرشد،اشْتَغَلَ->أَشْتغل ، إسْتَخْرَجَ -> أَسْتَخْرِجَ
فعل مضارع
حرف دوم ریشه فعل نه حرف دوم (فعل) را مفتوح میکنیم :
يَخْلُقُ -> يُخْلَقُ ، يُرشد -> يُرْشَدُ ، يَشْتَغلُ -> يَشْتَغَلُ ، يَسّتَخْرَجَ -> يُسْتَخْرَجُ
در سال گذشته با ترکیبهای اضافی وصفی در زبان عربی آشنا شدیم و به تفاوت آن با زبان فارسی پی بردیم؛ یادگرفتیم که صفت در ترکیبهای اضافی وصفی عربی بعد از مضاف الیه، ولی در فارسی قبل از مضاف الیه قرار میگیرد.
شَجّعنا فريقنا الفائز أمس
ديروز تیم برنده مان را تشویق کردیم.
أشتغل في مزرعتنا الكبيرة كلَّ
يوم هر روز در کشتزار بزرگمان کار میکنم
ملاحظه میکنید که کلمه سوم (صفت) در ترکیبهای اضافی وصفی همواره با (ال) به کار میرود.
اکنون به مثالهای زیر توجه و آنها را با هم مقایسه کنید
١- حقيبة سعيد الجميلة: كيف زيباي سعيد
٢- أعماله الصالحة کارهای زیبای او
- صديقي المجتهد: دوست تلاشگرم
حقيبة سعيد جميلة: كيف سعید زیباست. أعماله صالحة: کارهای او زیباست
صديقي مجتهد: دوستم تلاشگر است.
نتیجه تا زمانی چنین کلماتی را به صورت ترکیب اضافی وصفی ترجمه میکنیم که اسم سوم (صفت) به همراه (ال) باشد. اگر این اسم بدون (ال) باشد صفت نیست و خبر جمله محسوب میشود و در ترجمه با فعل (است) همراهمی گردد.
مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران
پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)- آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
- گام به گام تمامی دروس پایه (1)
- ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
- گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
- فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
- گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
- آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)