نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن

خلاصه نکات فلسفه (1) فصل 1 چیستی فلسفه - درسنامه شب امتحان فلسفه (1) فصل 1 چیستی فلسفه - جزوه شب امتحان فلسفه (1) نوبت اول فصل 1 چیستی فلسفه



چیستی فلسفه

چیستی فلسفه

۱از هرکسی بپرسید که چقدر به حفظ زمین اهمیت میدهی، میگوید: حفظ زمین اهمیت ویژه ای دارد .

دانشمندان میگویند،تنها موجود که زمین را تهدید میکند، نوع بشر است .

دانشمندان میگویند بشر از طریق ایجاد جامعه های صنعتی،مصیبت های بزرگی برای محیط زیست پدید آورده و در همین صد سال اخیر،نسل میلیون ها گیاه و حیوان منقرض شده و دیگر خبری از آنها نیست.

۲از هرکسی درباره عدات بپرسید،خواهد گفت مهمترین عامل دوام وبقای جامعه عدالت است.

در عین حال همه ی جامعه در طول تاریخ از بی عدالتی در رنج بوده و بسیاری از مردم برای رسیدن به عدالت فداکاری کرده اند اما به آن نرسیده اند.

اندیشمندان در پی آن بوده اند که بدانند چرا این تناقض در گفتار و عمل افراد وجود دارد  . در این باره نظریه هایی هم داده اند.

آیا اصولا نوع بشر در تخریب زمین مقصر است؟مگر انسان چه خصوصیتی دارد که چنین میکند؟

نظر شما در این باره چیست ؟ واقعا ریشه این تناقض در کجاست؟

آیا انسان ها با آن چیزی که دوست دارن دشمنی میروند و از آن فرار میکنند؟

آیا شما میتوانید به این سوال ها پاسخ قانع کننده ای بدهید؟

۳برخی میگویند نظریه های علمی پیوسته تغییر میکنند ؛

مثال

زمانی دانشمندان عقیده داشتند که هر جسمی یک حقیقت توپر و متصلی است که اشیای ریز هم نمیتوانند از آن عبور کنند .

در قرن بیستم ، دانشمندان گفتند اجسام از اتم های بسیار کوچکی تشکیل شده که با چشم قابل دیدن نیست . آن اتم ها هم از دو هسته و الکترون تشکیل شده و الکترون به دور هسته میگردد،چیزی شبیه به منظومه شمسی.پس فاصله ی زیادی میان الکترون و هسته هست و در این فاصله چیزی نیست. پس اجسام ، اشیای متصل و توپر نیستند.

بعد ها معلوم شد که علاوه بر ماده ، انرژی هم وجود دارد و ماده و انرژی ،باهم عالم طبیعت را میسازند.اینان میگویند ممکن است دانشمندان در آینده به هر چیز دیگری معتقد شوند؛علم یک قرن بعد ممکن است زمین را مسطح و خورشید را دور زمین قرار دهد!

راستی ،آیا جریان علم مبتنی بر احتمالات پیش می رود ؟

پس حقیقت چگونه به دست می آید ؟

نظر شما در این باره چیست ؟ آیا خودتان هم قبلا در این مسائل اندیشیده اید؟

این قبیل سوال ها در کدام علم باید بررسی شوند؟

انسان در زندگی روزانه ی خویش ، معمولا با مسئله هایی روبه رو می‌شود و به حل آنها میپردازد .

مثال

امروز چه لباسی بپوشم ، کدام کار را اول انجام دهم ، چه غذایی بخوریم و دربارۀ کارم با چه کسی مشورت کنم .

در میان انبوه افکار و اندیشه های روزانه ، گاه و بی گاه سوال های خاصی خودنمایی می‌کنند که می‌توانند ساعاتی طولانی مارا به خود مشغول سازند و به تفکر وادار نمایند.

مثال

مقصود ما از آزادی چیست؟

از برابری چه منظوری داریم؟

آیا اصولا میتوان آزادی را با برابری جمع کرد؟

اگر هرکس آزاد باشد هرطور که میخواهد زندگی کند، آیا نتیجه این نخواهد شد که آدم ها در وضعیت نابرابر قرار گیرند؟

چرا درد و رنج هست؟ خوشبختی و سعادت در گرو چیست ؟ آیا میتوان به آن رسید ؟

سر انجام ما انسان ها چه میشود ؟ آغاز و انجام جهان چگونه است؟

عشق و دوستی چطور ؟ آیا اینها امور واقعی و مقدس اند؟ یا امور خیالی و ذهنی ؟

اصلا انسان و حقیقت انسانی چیست ؟ آیا انسان اختیار دارد یا مجبور است؟ انسان چه هدفی را باید در دنیا دنبال کند؟



مای درس ، برترین اپلیکیشن کمک درسی ایران

پوشش تمام محتواهای درسی پایه (1)
  • آزمون آنلاین تمامی دروس پایه (1)
  • گام به گام تمامی دروس پایه (1)
  • ویدئو های آموزشی تمامی دروس پایه (1)
  • گنجینه ای از جزوات و نمونه سوالات تمامی دروس پایه (1)
  • فلش کارت های آماده دروس پایه (1)
  • گنجینه ای جامع از انشاء های آماده پایه (1)
  • آموزش جامع آرایه های ادبی، دستور زبان، قواعد زبان انگلیسی و ... ویژه پایه (1)

کاملا رایگان

+500 هزار کاربر


همین حالا نصب کن



انسان و تفکر

 

انسان و تفکر

یکی از ویژگی های انسان پرسشگری است.

کودکان در همان سنین ابتدایی از حوادث پیرامون خود سوال میکنند و کنجکاوی خود را با گفتن کلمه ((چرا )) به پدر و مادر خود نشان می دهند؟

هر سوالی برای ما پیش می آید ، گویای آن است که چیزی را نمی‌دانیم و به دنبال دانستن آن هستیم.

تفکر،واسطۀ رسیدن انسان از مجهولات به معلومات و از پرسش ها به پاسخ هاست.

با قدرت تفکری که خداوند در وجود ما قرار داده ، پاسخ سوال ها را می‌آییم و امور روزانۀ خود را سامان می دهیم . پس می توان گفت  که:

بدون تفکر کاری از دست انسان ساخته نیست

مراحل اندیشه ورزی و تفکر در انسان به صورت زیر است :

 

دو مرتبه از تفکر

1 تفکر غیر فلسفی

زمانی که انسان با همان سوال های معمولی و روزانه روبه روست و به دنبال پاسخ انهاست.(مرحله ی اول تفکر)

2تفکر فلسفی

اگر انسانی از مرحله ی اول تفکر عبور کرد و با جدیت و پیوسته به سوال های دستۀ دوم (سوال های اساسی و بنیادی) پرداخت ،وارد مرحله دوم تفکر شد .

این انسان، ممکن است یک کارگر یا فیزیک دان یا پزشک یا دانشجو و دانش آموز باشد ، اما همین که وارد این وادی شد و چنین پرسش های (اساسی و بنیادی) را جدی گرفته و به دنبال یافتن پاسخ بر آمده ، در حال تمرین ((تفکر فلسفی)) است . مراحل تفکر فلسفی نیز به صورت زیر است:

 

دو قلمرو فطت نزد ملاصدرا

فطرت اول : مشغول بودن به امور عادی زندگی و تفکر در آنها.

فطرت دوم: ورود به پرسش های اساسی و تفکر در آنها (مرحله عالی و برتر)

ملاصدرا ماندن در فطرت اول را شایسته انسان نمی داند و از انسان ها میخواهد که بکوشند از فطرت اول عبور کنند و به فطرت ثانی که مرحله ای برتر و عالی تر است ، برسند.





دانش فلسفه

 

دانش فلسفه

بدون در دست داشتن پاسخ درست و قانع کننده برای سوال های اساسی و بنیادی،تصمیم گیری های انسان به نتیجه و سر انجام روشنی نخواهد انجامید.

تلاش های بشر برای پاسخ قانونمند (به سوال های اساسی) موجب ظهور دانش(فلسفه)گشته است.

دانش فلسفه عهده دار بررسی قانونمند سوال های اساسی و بنیادی است.

از همون آغازین روزهای حیات فکری انسان،افرادی به اهمیت پرسش های ویژه و اساسی پی بردند و با دقت و تأمل فراوان ، برای دستیابی به پرسش صحیح تلاش کردند.

 

واژه فلسفه

لفظ فلسفه ریشه ی یونانی دارد.

این لفظ عربی شده کلمه( فیلسوفیا) است.

فیلسوفیا مرکب از دو کلمه ی فیلو به معنای دوستداری و سوفیا به معنای دانایی است.

پس کلمه ی فیلسوفیا به معنی دوستداری دانایی است .

واژه ی فلسفه در آن زمان ها اختصاص به این دانش خاص نداشت و همه ی دانش ها را شامل می‌شد .

کسی که این واژه ها را بر سر زبان ها انداخت و عمومی کرد، فیلسوف بزرگ یونان (سقراط) بود. دانشمندان سقراط و قبل از او خود را (سوفیست) یعنی دانشمند میخواندند.

ممکن است بپرسید چرا سقراط خود را سوفیست نخواند و از لفظ فیلسوف که به معنی دوستدار دانش است استفاده کرد؟

 

دیدگاه سوفیست ها

سوفیست ها بیشتر به تعلیم سخنروی و وکالت اشتغال داشتند.

دغدغه برخی از سوفیست ها ، بیان واقع و دفاع از حقیقت نبود.

سوفیست ها ،پیروزی بر رقیب را مهمترین هدف می‌دانستند.

سوفیست ها در استدلال های خود بیشتر از مغالطه کمک می‌گرفتند که به ظاهر درست بنظر میرسید، اما در واقع غلط بود.

سوفیست ها برای حقیقت و واقعیت ارزش و اعتباری قائل نیستند.

سوفیست ها ،هرکس هرچه خودش میفهمد همان حقیقت و واقعیت است.

 

تغییر معنی کلمۀ سوفیست

بعد ها کلمۀ سوفیست ( دانشمند) مفهوم اصلی خود را از دست داد و مفهوم مغالطه کار به خود گرفت و کلمۀ(سفسطه) هم که در زبان عربی از لفظ (سوفیست)گرفته شد، معنای مغالطه کاری پیدا کرد.

 

دلایل سقراط برای انتخاب لفظ فیلوسوفوس

سقراط به دلایل زیر،مایل نبود اورا سوفیست بخوانند و از این رو خود را فیلوسوفوس(فیلسوف) یعنی دوستدار دانش نامید.

تواضع و فروتنی در برابر دانایی و علم

شاید به خاطر هم ردیف نشدن سوفیست ها

رفته رفته کلمه سوفیست به مفهوم دانشمند ارتقا پیدا کرد.

رفته رفته کلمه فلسفه مترادف با دانش شد.

با گذشت زمان و پیشرفت دانش های مختلف ، بر هر یک از شاخه ها دانش نام ویژه ای گذاشته شد و به تدریج کلمۀ فلسفه فقط برای همین دانش خاص به کار رفت.

 

ویژگی های فلسفه

دانش فلسفه چه تفاوتی با سایر دانش ها دارد ؟مرز و حدود این دانش ها کجاست؟

کدام گفت و گو را گفت و گویی فلسفی میدانند؟

مسائل فلسفی کدام اند و چگونه از مسائل دیگر علوم جدا میشوند؟

برای پاسخ به سوال های بالا ، میگوییم که هر دانشی از دو جهت از سایر دانش ها متمایز و جدا میشود :

۱ از جهت موضوعی که آن دانش درباره آن بحث میکند.

۲ از جهت روشی که در آن دانش مورد استفاده قرار میگرد.

تفاوت علوم مختلف فلسفه

۱موضوع فلسفه،بنیادی ترین موضوعات

موضوع عبحث علوم مختلف

هر علمی درباره موضوع خاصی بحث میکند

دانش ریاضیات درباره مقدار و کمیت است.

شیمی درباره ساختمان مواد و ترکیب میان آنهاست.

اخلاق درباره چگونگی کسب فضیلت ها و دوربین از بدی هاست.

سایر علوم هرکدام به موضوعی خاص از میان موضوعات جهان و زندگی انسان می پردازند و بحث میکنند.

 

موضوع بحث فلسفه

فلسفه درباره بنیادی ترین و نهایی ترین موضوعات جهان و انسان است و پاسخ گوی عمیق ترین دغدغه های بشری است.

فیلسوف در اصل وجود و حقیقت جهان، طبیعت و انسان کاوش میکند و اینها اموری هستند که پایه و اساس سایر علوم به شمار می آیند.

 ۲ استفاده از روش عقلی و استدلالی

ابتدا به این مسئله ها توجه کنید:

۱مجموعه زوایای مثلث چند درجه است؟

۲چرا هوا معمولا در زمستان سرد میشود؟

۳چرا در اکثر کشور ها طلاق افزایش یافته؟

۴چرا هر حیاتی پایانی دارد؟

۵ آیا جهان ابتدا ‌ انتها دارد؟

برای کسب دانش در علومی مانند فیزیک ، شیمی،زیست شناسی،اقتصادو جامعه شناسی از روش های تجربی استفاده میکنیم.

در مسائل فلسفی ، از جهت روش ، مانند مسائل ریاضی هستند که استفاده از حواس و ابزار به حل آنها کمک نمی‌کند و فقط با عملیات فکر و استدلالی باید به جواب مسئله ها دست یافت.

 






محتوا مورد پسند بوده است ؟

5 - 0 رای